ایمان به ملائکه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ایمان، فرشتگان، ملائکه، پیامبران، غیب، انبیا، برتری.
پرسش: چرا در قرآن کریم ایمان به فرشتگان بر ایمان به رسول مقدم است؟ آیا فرشتگان بر پیامبران برتری دارند؟
پاسخ: ایمان به فرشتگان الهی از مصادیق ایمان به غیب و اظهار عبودیت و
بندگی است. ایمان به فرشتگان؛ یعنی تصدیق به وجود، اعمال و کردار آنها که در دنیا و آخرت انجام میدهند. درباره فضیلت و برتری
انبیا بر ملائکه یا ملائکه بر پیامبران، میان متکلمان مسلمان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از اشاعره و همه متکلمان شیعی ـ با توجه به دلایل نقلی و عقلی ـ میگویند پیامبران بر فرشتگان فضیلت و برتری دارند. اینکه در برخی آیات، نام فرشتگان قبل از پیامبران ذکر شده است، مقتضی برتری فرشتگان نیست؛ زیرا همانطور که گفته شد، پیامبران بر
فرشتگان برتری دارند؛ اما این برتری موجب چندان فاصلهای نمیشود که نتوان در استعمالات، غیر افضل را بر افضل، مقدم داشت.
در تعدادی از آیات
قرآن کریم، فرشتگان قبل از پیامبران ذکر شدهاند؛ مانند آیات زیر:
«
مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ»؛ کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و
میکائیل باشد (کافر است و)، خداوند دشمن کافران است.
«
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیر»؛
پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده،
ایمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن میباشد.) و همه مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ایمان آوردهاند (و میگویند:) ما در میان هیچیک از
پیامبران او، فرق نمیگذاریم (و به همه ایمان داریم). و (
مؤمنان) گفتند:«ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داریم) و بازگشت (ما) بهسوی توست.
برای اینکه
تفسیر آیات ذکر شده روشن شوند، لازم است که درباره دو موضوع کلامی توضیح داده شود: ایمان به فرشتگان و افضلیت و برتری پیامبران بر فرشتگان.
ایمان به فرشتگان الهی از مصادیق ایمان به
غیب و اظهار
عبودیت و بندگی است. ایمان به فرشتگان؛ یعنی تصدیق به وجود آنان و به
اعمال و کردار آنهاست که در
دنیا و آخرت انجام میدهند. و اینکه فرشتگان خلقی از مخلوقات خدایند، خداوند آنان را برای
عبادت خود و انجام دستورهایش در
جهان هستی آفریده است. آنان را برای اجرای دستورات خود میفرستد، و آنان مخلوقاتی از عالم غیب هستند
که ما آنها را با چشم مشاهده
نمیکنیم، اما به آنها
ایمان قطعی داریم که هیچ شک و تردیدی در آن راه ندارد؛ زیرا خداوند و
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از آنها خبر دادهاند.
خداوند در قرآن کریم ایمان به فرشتگان را بر ما
واجب کرده و فرموده است: «نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام
نماز،) رویِ خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب کنید (و تمام گفتوگوی شما، درباره قبله و تغییر آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید) بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب (آسمانی)، و پیامبران، ایمان آورد ...».
خداوند ایمان به فرشتگان را در ردیف ایمان به خدا و
روز قیامت و کتابهای آسمانی و پیامبران قرار داده است.
«
... وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً»؛ «کسی که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است».
این موضوع که قرآن،
ایمان به ملائکه را در ردیف ایمان به
خدا و انبیا و کتب آسمانی قرار داده است، دلیل بر اهمیت بنیادی این مسئله است. پس بدون شک وجود فرشتگان از امور غیبیهای است که برای اثبات آن با صفات و ویژگیها راهی جز ادله نقلیه نیست،
و به حکم ایمان به غیب آنها را باید پذیرفت.
درباره فضیلت و برتری انبیا بر
ملائکه یا ملائکه بر پیامبران، میان متکلمان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد:
شیعیان و برخی اشاعره معتقدند که پیامبران بر ملائکه فضیلت و برتری دارند.
معتزله و برخی دیگر از اشاعره، مانند قاضی ابوبکر باقلانی و ابوعبداللّه حلبی معتقدند که ملائکه بر پیامبران فضیلت و برتری دارند.
در مورد برتری پیامبران بر فرشتگان دلایلی نقلی و عقلی ارائه شده است؛ مانند «امر ملائکه به سجود آدم»، «تعلیم آدم،
اسما را به ملائکه»، «برگزیدن خدای تعالی انبیا را از موجودات که ملائکه از آن جملهاند» و مانند وجود قوای متضاد شهوت و غضب در پیامبران، اما فقدان این قوا در ملائکه و ...
به دیگر
سخن، پیامبران از فرشتگان برتر و بهتر هستند و علت برتری
انبیا آن است که شهوت و غضب و ملکاتی ضد قوه عقلیه دارند و آن ملکات را مقهور و فرمانبردار
عقل ساختند و
معصوم ماندند؛ اما فرشتگان که معصومند، ملکاتی از قبیل شهوت و غضب ندارند و
عصمت ملائکه مانند بیگناهی
کودکان است و عصمت پیامبر مانند عفت جوان سالم و نیرومندی است با شهوت و غضب.
امام رضا علیهالسلام به نقل از پدران بزرگوارشان و آنها از
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «خدای تعالی نیافریده است خلقی را افضل و گرامیتر از من.
امام علی علیهالسلام فرمود: ای رسول خدا! تو افضل خواهی بود یا جبرئیل؟ پیامبر فرمود: ای علی! حق تعالی پیامبران مرسل خود را به ملائکه مقربین فضیلت و برتری داده است و مرا از جمیع پیامبران ـ از مرسل و غیر مرسل ـ فضیلت داده است. ای
علی! فضیلت، بعد از من برای تو و
ائمه بعد از تو است و ملائکه خدمتگزاران ما و خدمتگزاران کسانی هستند که ما را دوست داشته باشند...».
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: من افضل و برتر از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و از تمام
ملائکه مقرب هستم و من
بهترین مردم و برترین فرزند آدمم».
امام حسن عسکری علیهالسلام فرمود: «منافقان از پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ پرسیدند: آیا علی افضل است یا ملائکه مقرب خدا؟ پیامبر فرمود: آیا غیر از این است که ملائکه، محترم و مقرب شدند جز بهواسطه
محبت با محمد و علی و قبول
ولایت آن دو؟! هر یک از محبین علی که دل از کثافت غش و دغلبازی و فریبکاری و نجاست
گناه پاک کنند پاکتر و افضل از ملائکه هستند. مگر جز این بود که ملائکه را دستور دادند که سجده آدم کنند؛ چون آنها با خود خیال میکردند کسی بهتر از آنها نیست و هر کسی بیاید خود را از او برتر میدانستند؛ از نظر فضیلت دینی و
شناخت خدا و اطلاعات دینی. خداوند خواست به آنها بفهماند که در این خیال اشتباه کردهاند، آدم را آفرید و به او تعلیم تمام اسما را نمود؛ سپس بر ملائکه عرضه داشت آنها از جواب عاجز شدند، به
حضرت آدم دستور داد به ایشان اطلاع دهد و بفهماند که در
علم از ملائکه برتر است؛ سپس از صلب آدم ذریهای خارج نمود که گروهی از آنها انبیا و رسل و بندگان برجسته خدا بودند، بهترین ایشان محمد و پس از او آلش بودند و شخصیتهای برجسته از این میان اصحاب
محمد و افراد شایسته امت او بودند».
شیخ صدوق(ره) گوید: اعتقاد ما در شأن پیامبران و رسولان و حجتهای خدا آن است که ایشان افضل از ملائکهاند، و اینکه وقتی حق تعالی به ملائکه فرمود: «بهدرستی که من خلیفهای در
زمین قرار خواهم داد»، ملائکه گفتند: آیا قرار میدهی در زمین کسی را که
فساد میکند در آن و خونها را میریزد و ما تسبیح به حمد تو مینماییم و تقدیس برای تو میکنیم («
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»)،
خلاصه آنچه فرشتگان به دنبال آن بودند، آرزوی جایگاه
آدم علیهالسلام بود و معلوم است که آنان آرزوی جایگاهی را نداشتند، مگر جایگاهی والاتر از جایگاه خویش!
علم موجب مزیت و برتری است.
خدای تعالی در
قرآن فرموده: «سپس علم اسماء (علم اسرار
آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید! فرشتگان گفتند: منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم تو دانا و حکیمی. فرمود: ای آدم! آنان را از اسامی (و اسرار) این موجودات آگاه کن. هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!»
اینها همه موجب تفضل و برتری حضرت آدم ـ علیهالسلام ـ بر ملائکه است؛ به دلیل آنکه حق تعالی فرموده: «
أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»؛ یعنی ای آدم خبر ده ملائکه را به نامهای آن اشخاص.
از جمله دلیلهایی که اثبات برتری آدم ـ علیهالسلام ـ بر ملائکه مینماید این است که خدای تعالی
ملائکه را به سجود برای آدم ـ علیهالسلام ـ امر کرد و معلوم است که امر نفرموده به سجود مگر برای کسی که افضل از آنها باشد و سجود مذکور ملائکه
بندگی بود برای حق تعالی و احترام بود برای آدم ـ علیهالسلام ـ جهت آنچه در صلب او سپرده شده بود از پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و [ائمه|ائمه اطهار علیهمالسلام]] .
به اعتقاد متکلمان شیعی پیامبران و ائمه طاهرین بر فرشتگان برتری و فضیلت دارند.
اینکه در برخی آیات، نام ملائکه بعد از انبیا ذکر شده است، مقتضی برتری فرشتگان نیست؛ زیرا همانطور که گفته شد پیامبران بر فرشتگان برتری دارند؛ اما این برتری موجب چندان فاصلهای نمیشود که نتوان در استعمالات، غیر افضل را بر افضل، مقدم داشت.
همانطور که در ذکر نام فرشتگان نیز جبرئیل و میکائیل در انتها و بعد از تمام فرشتگان ذکر شده است؛ درحالیکه آنها از فرشتگان بزرگ الهی هستند. بنابراین ترتیب ذکر فرشتگان و انبیا دلالت بر ترتیب مقام و جایگاه وجودی آنها ندارد. بهعلاوه در ادبیات عرب، «واو» عطف همیشه بیانگر ترتیب نیست.
پایگاه اسلام کوئست.