گوش دادن به موسیقی و غنا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:موسیقی، غنا، افکار منحرف، شهادت ائمه (علیهمالسلام).
پرسش: من هر وقت در منزل تنها میشوم، در مواقعی که فکرم منحرف میشود، ضبط گوش میکنم، آیا در مواقع شهادت ائمه (علیهمالسلام) این کار اشکال دارد یا نه؟
پاسخ: اگر کسی میگوید این
موسیقی برای من مطرب نیست و مرا به حالتهای خاص نمیاندازد، پس میتوانم گوش دهم، صحیح نمیباشد؛ چون ملاک فرد نیست؛ بلکه ملاک
عرف است؛ یعنی اگر عرف مردم (اکثر) بگویند این موسیقی مطرب است، گوش دادن به آن حرام میشود. پس باید عرض کنم که
گوش دادن به موسیقی با تمام مضرات و آثار دنیایی و آخرتی آن که ائمه معصومین (علیهمالسلام) و نیز پزشکان و متخصصان شمردهاند، در همه حال بد و گناه، و در ایام شهادت حضرات معصومین (علیهمالسلام) بدتر و گناهش بیشتر است؛ چون ایام شهادت ایشان، ایام حزن و اندوه
شیعیان و روزهای سخت
اهل بیت (علیهمالسلام) است و ما شیعیان وظیفه داریم چنانکه در مرگ عزیزانمان مراعات خیلی چیزها را میکنیم، در این ایام نیز حرمت اهل بیت (علیهمالسلام) را نگه داشته و از کارهایی که مبغوض حضراتشان میباشد، دوری کنیم و مطمئن باشیم که خشنودی خداوند و ائمه معصومین (علیهمالسلام) و رضایت ایشان از ما در گرو دوری از
گناهان و انجام دادن واجباتمان میباشد.
یکی از مسائلی که از زمانهای قدیم به صورت شایع مطرح بوده و اکنون نیز مطرح است مسئله موسیقی و غناست. مسئله
موسیقی و غنا برای اولین بار بعد از وفات
حضرت آدم (علیهالسلام) پیریزی شد. زمانی که ابلیس و
قابیل بعد از وفات ایشان در اجتماعی شرکت کرده و به نشانه شادی برای مرگ حضرت آدم از تنبورها و وسایل لهو (موسیقی) استفاده کردند.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز در حدیثی میفرماید: «کان ابلیس اول من تغنی»؛
ابلیس اولین کسی بود که مرتکب
غنا شد.
بعد از آن هم در هر دورهای حتی در زمان خود ائمه اطهار (علیهمالسلام) نیز این بحث مطرح بوده است؛ بهطوریکه بعضی ثروتمندان و فاسقان، کنیزکان آوازهخوان خریداری میکردند تا برای آنان بخوانند و بنوازند.
امروزه به خاطر
تهاجم فرهنگی غرب و شیوع و فراوانی، این بحث قبح و بدی خود را از دست داده و به یک عادت معمولی و حتی مطلوب تبدیل گشته که بر ما به عنوان یک جوان
مسلمان لازم است اولاً موسیقی را شناخته، از اصطلاحات فقهی مربوط به آن را مطلع گشته، آثار سوء دنیوی و اخروی آن را دانسته و مرز حلال و حرام آن را جدا کرده و بشناسیم.
امروزه موسیقی را هنری که از تنظیم و ترکیب اصوات به وجود میآید، میشناسند و
زیبایی آن را برحسب اثری که در
ذهن شنونده میگذارد، میسنجند؛ اما واژه طرب که معمولاً همراه موسیقی به کار میرود، به معنای پیدایش حالتی در
انسان است که توازن و تعادل او را بر هم میزند و این امر گاه از ناحیه شادی و سرور بسیار است و گاه از شدت حزن و اندوه فراوان و اما واژه لهو به معنی سرگرمی و اشتغال به کاری عبث و بیهوده، غفلت ورزیدن از ذکر خدا و دور شدن از واقعیات
زندگی و از کار و تلاش و فرو غلطیدن در ابتذال و بیبندباری است.
آیات متعدد
قرآن کریم، فرد مسلمان را از تغنی (آوازهخوانی)، استفاده از ابزارآلات موسیقی و گوش دادن به آن نهی میکند؛ به طور مثال در ذیل
آیه ۳۰
سوره مبارکه حج که میفرماید: «فاجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور».
ابوبصیر از
امام صادق (علیهالسّلام) منظور آیه را میپرسد و
امام میفرماید: منظور از «واجتنبوا قول الزور»، غنا (آواز طربانگیز) میباشد. همچنین
روایات بسیاری آثار سوء غنا و موسیقی در
دنیا و آخرت را مورد بحث قرار داده که به برخی از آنها اشاره میشود.
آثار سوء موسیقی در
دنیا، عبارتاند از:
امام ششم (علیهالسّلام) میفرماید: خانهای که در آن
غنا خوانده شود، از
مصیبت و اندوه در امان نیست.
هم ایشان میفرماید: خانهای که در آن غنا باشد.
دعا مستجاب نشده و
فرشتگان وارد آن نمیشوند.
همچنین امام صادق (علیهالسّلام) در حدیثی موسیقی و غنا را عامل بیحیایی و کم شدن غیرت و بیتفاوتی نسبت به ناموس میدانند.
پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز کشیده شدن انسان به گناهان دیگر و بزرگتر را از آثار موسیقی دانسته و میفرماید: غنا و موسیقی «چنان اثر بدی میگذارد» که انسان را به
فحشا هم میکشاند.
آثار سوء دنیوی موسیقی به اینها خلاصه نمیشود و موجب رفتن
خیر و
برکت از خانه، سبب
فقر و تهیدستی و مهمتر از همه سبب سختی و
قساوت دل میشود.
به حدیثی از پیامبر توجه کنید:
در مورد آثار سوء اخروی غنا همین بس که پیامبر ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ـ فرمود: هر کس به لهویات (موسیقی) گوش دهد،
روز قیامت در گوش او سرب آبشده ریخته میشود. همچنین، چنین فردی صدای دلربای درخت بهشتی را نخواهد شنید.
شخصی از امام صادق (علیهالسّلام) سوال کرد آیا در
بهشت غناست؟ حضرت فرمود: بهراستی در بهشت درختی است که خداوند متعال بادهای بهشتی را به وزیدن در آن فرمان میدهد؛ پس آن بادها میوزند و آن درخت آوازهای دلربایی میزند که هرگز خلایق مانند آن آوازها را در خوبی و دلربایی نشنیدهاند. این
پاداش کسانی است که در دنیا از خوف خدای متعال، گوش دادن به موسیقی و غنا را ترک کردهاند و هر کس از غنا اجتناب نکند، هرگز آن آواز دلربا را نخواهد شنید.
اکنون با توجه به این آثار سوالی که مطرح میشود این است؛ آیا تمام موسیقیها حرام و گوش دادن به آنها
گناه است یا برخی از آنها؟ در جواب باید گفت: که موسیقیای گناه است که انسان را به طرب و حالتهای مخصوصی بیندازد (معنای طرب گذشت) و موسیقی مطرب نوازندگی خاص مجالس
باطل و حرامی است که انسان با کیفیت نواختن عادتاً (نوعاً اینگونه است؛ اما ممکن است برای برخی این حالت رخ ندهد) از حالت عادی خارج میشود.
در اینجا باید به سه نکته توجه کرد:
گاه خود موسیقی مطرب نیست؛ ولی چون شعرش،
شعر تشویقکننده به بیبندوباری، به ولنگاری، به
شهوترانی، و به اینطور چیزهاست، باز آن موسیقی
حرام میشود.
این مطلب که این
موسیقی سنتی یا ایرانی و غیره است، پس اشکال ندارد، درست نیست؛ چون مرز موسیقی حلال و حرام ایرانی بودن، سنتی یا قدیمی بودن و یا کلاسیک بودن، غربی یا شرقی بودن نیست؛ بلکه ملاک همان مطرب بودن و یا نبودن است.
سوم اینکه اگر کسی میگوید این موسیقی برای من مطرب نیست و مرا به حالتهای خاص نمیاندازد ،پس میتوانم گوش دهم، صحیح نمیباشد؛ چون ملاک فرد نیست؛ بلکه ملاک
عرف است؛ یعنی اگر عرف مردم (اکثر) بگویند این موسیقی مطرب است، گوش دادن به آن حرام میشود. حال با توجه به این مقدمات نسبتاً طولانی باید عرض کنم که گوش دادن به موسیقی با تمام مضرات و آثار دنیوی و اخروی آن که ائمه معصومین (علیهمالسلام) و نیز پزشکان و متخصصان شمردهاند، در همه حال بد و گناه و در ایام
شهادت حضرات معصومین (علیهمالسلام) بدتر و گناهش بیشتر است؛ چون ایام شهادت ایشان، ایام حزن و اندوه
شیعیان و روزهای سخت
اهل بیت (علیهمالسلام) است و ما شیعیان وظیفه داریم چنانکه در مرگ عزیزانمان مراعات خیلی از چیزها را میکنیم، در این ایام نیز حرمت اهل بیت (علیهمالسلام) را نگه داشته و از کارهایی که مبغوض حضراتشان میباشد دوری کنیم و مطمئن باشیم که خشنودی خداوند و ائمه معصومین (علیهمالسلام) و
رضایت ایشان از ما در گرو دوری از
گناهان و انجام دادن واجباتمان میباشد.
فارغ از این مسائل گوش دادن به
موسیقی و غنا راهحل مناسبی برای فرار از افکار مزاحم و منحرف نیست. شما باید راهحلهای دیگری برای جلوگیری از ورود آن افکار به ذهن خود و یا فرار از آن پیدا کنید که به چند مورد از آن اشاره میشود:
دوران جوانی و نوجوانی دوران پرتلاطم کششهای غریزی و شهوانی است که برخورد نامناسب با آن موجب آسیب خواهد شد. یکی از راههایی که نفس و
شیطان به آن علاقهمندند و بهتر میتوانند از آن راه، جوان و نوجوان را به گناه آلوده کنند، دور کردن او از جمع و گرایش دادن او بهتنهایی و خلوت است؛ البته این بدین معنی نیست که هر کس میخواهد تنها باشد، پس تمایلاتی به گناه دارد؛ لیکن شیطان با هر حربه و وسیلهای که باشد، میخواهد انسان را به معصیت خدا بکشاند؛ پس اولین راه برای مقابله با افکار مزاحم و منحرف، تنها نماندن در خانه است. میتوانید برای
مطالعه، به کتابخانهها بروید. مطالعه در کتابخانه چندین حُسن مهم دارد.
یکی اینکه آنجا تنها نیستید و افکار مزاحم کمتر به سراغ شما میآیند. پس در نهایت بهتر میتوانید درسهایتان را بخوانید.
دوم اینکه روحیه شما در حضور تعدادی که آنها هم مشغول مطالعه و تحقیق هستند، به طور قطع چندین برابر میشود.
حُسن دیگر اینکه دیدن دوستان و افرادی که به طور جد مشغول مطالعه هستند، حس تلاش و کوشش را برای رسیدن به هدفتان در شما بیشتر میکند؛ اما اگر به هر علت نمیتوانید به کتابخانه بروید، میتوانید با اجازه و
مشورت والدین، یکی دو نفر از دوستانتان را به خانه دعوت کرده و با همدیگر مشغول مطالعه شوید تا تنها نباشید.
راه بعدی برای مقابله با افکار مزاحم پر کردن
اوقات فراغت و اوقاتی است که در مابین مطالعات به وجود میآید. سعی کنید همیشه کاری برای انجام دادن داشته باشید؛ چه الان که مشغول مطالعه برای کنکور هستید و چه در مواقع دیگر. هنگامی که این افکار شما را اذیت میکنند، بلافاصله دست از مطالعه بکشید و یک فعالیت غیر درسی انجام دهید؛ مثلاً چند دقیقه تند راه بروید یا چند دقیقه بدوید یا طناب بزنید، دوچرخهسواری (کم) و یا حتی یک سرگرمی لذتبخش چند دقیقهای میتوان این افکار را از شما دور کند.
راه بعدی
تنبیه و
تشویق خود است؛ البته منظور
تنبیه بدنی نیست. شما میتوانید زمانی که از خواب بلند میشوید، یا میخواهید مطالعه کنید با خود عهد ببندید که اگر این افکار به ذهن شما آمد و در ذهن شما جولان داد و کاری نکردید که این افکار از ذهن شما رانده شوند، خود را با انجام دادن کارهایی که در مواقع معمولی دوست ندارید انجام دهید، تنبیه کنید؛ مثلاً اگر برای شما رفتن و در صف نانوایی ایستادن، یا تمیز کردن اتاقها و شیشههای منزل و یا بردن زبالهها به بیرون و یا هر کاری که معمولاً دوست ندارید انجام دهید سخت باشد، میتوانید برای تنبیه خود از آن استفاده کنید. در این مورد میتوانید از محروم کردن خود از کارهای دوستداشتنی و لذتبخش نیز استفاده کنید؛ مثلاً میتوانید از خوردن غذای مورد علاقهتان به مدت چند روز صرفنظر کنید یا برنامه مورد علاقهتان در تلویزیون را نبینید.
نقطه مقابل تنبیه، تشویق است. اگر روزی یا ساعتی مطالعه کردید و نگذاشتید افکار مزاحم شما را اذیت کند، میتوانید خود را با
تفریح و کارهایی که برای شما جذاب و لذتبخش است، مورد تشویق قرار دهید.
روش بعدی روش جایگزینی است. در این روش شما به عوض گوش کردن به نوارها و موسیقیهای حرام و غیر مجاز میتوانید از موسیقیهای حلال و مجاز استفاده کنید. موسیقیهایی که مطرب نبوده و اشعارش نیز متناسب مجالس
لهو و لعب نباشد. حتی میتوانید از نوارهای موسیقی طبیعی استفاده کنید. نغمههای جویبارها، صدای آبشارها، صدای وزش بادهای ملایم بر درختان، نوای پرندگان، آواز قمری و کبک اینها همه موسیقی طبیعی جهاناند که علاوه بر
زیبایی، اثر آرامشبخشی نیز دارند و از همه بهتر، گوش دادن به نوای دلانگیز و آوای روحنواز قرآن است که علاوه بر هارمونی بسیار عالی و زیبایی مثالزدنی، موجب توجه انسان به ابعاد دیگر
زندگی شده و او را از
غفلت دور میکند.
در نهایت توجه شما را به این مطلب از علامه بزرگوار محمدتقی جعفری جلب میکنم که ایشان فرمودند: «نباید فراموش کنیم که هیچ حقوقدان، فیزیکدان و ریاضیدان و هیچیک از
دانشمندان علوم تحقیقی نهتنها از موسیقی برای کارهای خود بهرهبرداری نکردهاند، بلکه به جهت مخالف بودن موسیقی با فعالیت علمی مغز همواره راه
تفکر و اندیشه را از راه موسیقی جدا کردهاند. این حقیقت دلیل آن است که
اندیشه و
تعقل با تحریکات و تجسمات موسیقی سازش ندارد. (ص ۷۲)».
با توجه به این سخن بلند میتوان نتیجه گرفت که گوش دادن به آهنگهای مبتذل نهتنها کمکی برای قبول شدن شما در
کنکور نمیکند، بلکه گاه مانع جدی برای نظم افکار و
تمرکز بر مطالب و در نهایت رسیدن به
هدف است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «گوش دادن به موسیقی و غنا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۰۶.