علل کاهلی در نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کاهلی در نماز، نماز اول وقت.
پرسش: علت کاهلی در اقامه نماز چیست؟ (گاهی مواقع میخوانم بعضی وقتها نمیخوانم ـ سبک میشمارم و...)
پاسخ: عوامل کاهلی در نماز، عبارتاند از: ۱. نداشتن
برنامهریزی؛ ۲. ضعف
شناخت؛ ۳. ناآگاهی از فواید و اهمیت نماز؛ ۴.
دوستان؛ ۵.
گناه؛ ۶.
وسوسههای شیطان؛ ۷.
غفلت.
همچنین برخی آثار نماز اول وقت، بدین شرح است: ۱. سبب ایجاد
حضور قلب در نماز میشود؛ ۲. حزن و اندوه و
غم را برطرف میکند؛ ۳. باعث میشود انسان لحظه
مرگ با خوشحالی و شادی جان سپارد؛ ۴. سبب میشود انسان با
ایمان از
دنیا برود؛ ۵. مشمول
شفاعت ائمه واقع میشود؛ ۶. باعث نجات از
آتش جهنم میشود.
برای اهمیت دادن به
نماز و سبک نشمردن آن لازم است به جایگاه و اهمیت و نقش نماز در
زندگی توجه داشته باشید. به طور کلی میزان همت و پایبندی
انسان در هر کاری وابسته به شناختی است که از اهمیت آن دارد؛ مثلاً اگر پزشک به شما دارویی بدهد که روزی پنج مرتبه باید مصرف کنید و بدانید که اگر آن را به موقع، مرتب نخورید،
مرگ یا
بیماری شما را تهدید میکند. در آن صورت شما با مراقبت و دقت تمام به دستور
عمل میکنید؛ چون خطر بزرگی شما را
تهدید میکند. در مورد نماز هم ابتدا باید شناخت پیدا کنید. همچنین از برکات خود نماز این است که به انسان یادآوری میکند که همیشه حالت توجه و مراقبت را حفظ کند. همین که احساس میکنید از این بهتر میتوانید باشید و گامهایی به سوی تثبیت قرب باید بردارید، نشانه اثربخشی نماز است که انشاءالله همین گامها و توجه بیشتر به موارد ذیل باعث
رشد و تعالی شما میگردد.
در اینجا مواردی را که سبب کاهلی در نماز میشود، بیان میکنیم:
گاهی انسان برای برگزاری نماز در اول وقت
انگیزه دارد؛ اما کاری پیش میآید و مجبور میشود که نماز را به تأخیراندازد. به عنوان مثال وقتی که نزدیک به اول وقت و قبل از نماز ناهار میخوریم، طبیعتاً با شکم پر نماز خواندن مشکل است؛ بنابراین نماز را به بعد موکول میکنیم و بعد هم کارهای دیگر برایمان پیش میآید و فراموش میکنیم؛ البته کارهای روزانه مراتبی دارد و همه در یک درجه از اهمیت نیستند؛ مثلاً یک خانم خانهدار ممکن است به خاطر کار منزل و گاهی به جهت داشتن مهمان، همصبحت شدن با دوستان یا به خاطر تماشای یک فیلم و .... نماز را از اول وقت به تأخیر اندازد.
پس در برخی موارد مشکل در
برنامهریزی است. خانمی که کار آشپزی را انجام میدهد، اگر زمانی کار را شروع کند که در بین انجام آن، وقت نماز هم فرا برسد، خواه ناخواه یا باید آشپزی را رها کند و به نماز بپردازد یا برعکس. درصورتیکه به نماز بپردازد، ممکن است
غذا بسوزد یا غذای
مطلوبی به دست نیاید؛ ازاینرو این خانم برای جلوگیری از آن، مجبور است که نماز را کنار بگذارد و به آشپزی ادامه دهد. رفع این مشکل، مبتنی بر یک برنامهریزی دقیقتر است؛ یعنی طوری کار را شروع کند که در اول وقت نماز، کارها ناتمام و ناقص نماند و آماده نماز شود.
برخی اوقات تأخیر انداختن نماز از اول وقت، ناشی از ضعف شناخت است؛ یعنی شخص نمازگزار هنوز به
شناخت حقیقی خداوند دست نیافته و اعتقادش به
نبوت و
معاد به مرحله یقین لازم نرسیده است. به دنبال
خداشناسی، حالت و توجهات خاصی در انسان پدید میآید که به مقتضای این حالات مخصوص و توجهاتی که نسبت به صفات الهی پیدا میکند، در چهارچوب شرایط خاص خارجی، افعالی را انجام خواهد داد.
شناختی که افراد نسبت به خدای متعال پیدا میکنند، از جهت عمق و وسعت یکسان نیست و درجات متفاوتی دارد؛ مثلاً شناختی که عموم مردم درباره خدا پیدا میکنند، در حد شناخت اجمالی از موجودی است که جهان را به وجود آورده است؛ به این معنی که اگر او نمیبود و نمیخواست،
جهان به وجود نمیآمد؛ اما همه شناخت خدای متعال، این نیست؛ بلکه فوق این مرتبه اجمالی، مراتب و درجات بسیار زیاد و متفاوتی از
شناخت وجود دارند که میتوانند در تغییر حالات و رفتار انسان و شکلدهی به آنها تأثیر چشمگیر و نقشی مهم داشته باشند.
هر چه شناخت انسان نسبت به خدای متعال بیشتر و عمیقتر باشد، بروز آن حالات درونی و توجهات ویژهای که نسبت به خدای متعال پیدا میکند، نیز بیشتر و پرمعنیتر خواهد بود.
فلاسفه گفتهاند: این علم (شناخت) است که شوق را به وجود میآورد. علم
فطرت انسان را برمیانگیزد.
بر همین اساس
علم و
معرفت نسبت به خدای متعال نیز به نوبه خود تأثیر عمیقی در برانگیختن آن مایههای فطری که با خدای متعال در ارتباطاند، دارد و پیدایش حالات خاص الهی در روان انسان و نیز در شکلدهی به رفتار وی، مرهون آن شناختهاست.
در
قرآن و
روایات نیز در مواردی، به تأثیر شناخت و معرفت، در ایجاد این حالات اشاره شده است:
قرآن میفرماید: «
إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»؛
«و از (میان) اصناف بندگان، تنها مردمان عالم مطیع و خداترسند».
در روایتی از
امام رضا (علیهالسلام) نیز آمده است: «
مَنْ کانَ باللهِ اَعْرَفْ کانَ مِنَ اللهِ اَخْوِفْ»؛
«کسی که به
خدا داناتر است، ترسش از خدا بیشتر است».
یعنی این علم و معرفت عالمان بالله است که حالت و کیفیت
ترس و خشیت الهی را در روانشان ایجاد میکند و روشن است کسی که به چنین شناختی برسد، نسبت به دستورات الهی مطیعتر و مشتاقتر است؛ چراکه میداند خداوند قادر مطلق، عالم مطلق و بینیاز و از مادر به انسان مهربانتر است، در هر دستورش حکمتی است که نتایج آن به خود انسان باز میگردد و آن انسان به خود اجازه نمیدهد چنین مهربانی را از خود ناراضی کند.
فهرستی از فواید و آثار نماز خواندن را که در روایات و
تجربه خودتان دیدهاید، تهیه کنید و آن را در دسترس قرار دهید. حتی عهد کنید (که در شما انگیزه ایجاد کند) که آن را حتماً
مطالعه کنید؛ مثلاً با خود عهد کنید که اگر صبح، ظهر و شب این فهرست را به مدت پنج دقیقه مرور نکنم خودم را جریمه میکنم. (فلان مبلغ را
صدقه یا فلان سریال مورد علاقهام را نبینم یا از رفتن به پارک و تفریح خودم را ممنوع کنم و در مقابل با انجام آن خودتان را تشویق کنید.)
در اهمیت نماز اول وقت همین بس که
امامان معصوم (علیهمالسلام) حتی در حال
جنگ با دشمن نماز را در اول وقت برگزار میکردند و
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «کسی که نسبت به وقت نماز بیاعتناست، از او دوری کنید؛ زیرا او نسبت به خدا بیاعتناست و کسی که نسبت به خدا بیاعتنا و بیوفا باشد، یقیناً نسبت به دیگران هم چنین است».
مواظبت با
دوستی با افراد مقید به نماز اول وقت، بسیار مهم است:
با افرادی دوستی کنید که نماز میخوانند و به نماز اول وقت اهمیت میدهند. یقیناً دوستان و کسانی که با آنها معاشرت داریم، در زندگی ما نقش دارند، در روایات زیادی از
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) به آثار مثبت و منفی دوستان بر زندگی انسان اشاره شده است که مراجعه به آنها میتواند راهگشای زندگیمان باشد. بنابراین چنانچه نمازگزار با افراد و دوستانی معاشرت داشته باشد که اهل
تقوا و راز و نیاز با خدا باشند و به نماز اول وقت اهمیت دهند، بهتدریج تحت تأثیر قرار گرفته و خود نیز به نماز اول وقت اهمیت خواهد داد.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز فرمود: «
الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُكُمْ مَنْ یُخَالِل»؛
«
انسان پیرو دین دوستش میباشد، پس دقت کنید با چه کسی دوست میشوید».
پنجمین عاملی که موجب کاهلی و سهلانگاری در
نماز اول وقت میشود، گناه است. گناه به عنوان مهمترین عاملی که ایمان انسان را تضعیف کرده و سبب
قساوت قلب میشود، انگیزه ارتباط با خدا و لذت بردن از
عبادت را از انسان سلب میکند؛ زیرا جایگاه
ایمان قلب و دل است و دل آلوده به
گناه قساوت پیدا میکند و برای ارتباط با خداوند و راز و نیاز با او نرمش نشان نمیدهد و
احساسات انسان را برنمیانگیزد. در
روایت داریم
گناهان باعث میشود سفیدی قلب سیاه شود و این سیاهی بر رفتار انسان تأثیر بد میگذارد.
یکی از عواملی که باعث میشود انسان در کار
خیر، سستی و
تنبلی نماید و کار امروز را به فردا و فرداها واگذار کند،
وسوسههای شیطان است.
شیطان دوست ندارد هیچکدام از بندگان خدا، کار درستی انجام دهند؛ ازاینرو هر چه در توان دارد، به کار میبرد تا به خواسته خود برسد. در این رابطه شیطان از راههای مختلفی وارد میشود که شناخت آن راهها، میتواند به انسانی که میخواهد در مسیر
حق گام بردارد، کمک کند تا اسیر دام شیطان نگردد، یکی از ابزارهای شیطان تسویف است.
تسویف یعنی بعداً تا میخواهی کاری را شروع کنی،
وسوسه میکند که هنوز دیر نشده است، وقت زیاد است، این کار را انجام نده، کار مهمتری داری و چیزهایی از این قبیل؛ ازاینرو در اینگونه موارد انسان باید اولاً کارهای خوب و خوبتر را شناسایی کند؛ ثانیاً زمان خاص انجام آن را نیز مورد توجه خویش قرار دهد و بدون توجه به هر چیزی که ممکن است کار را به تأخیر بیندازد، در اولین فرصت ممکن به انجام کار خیر و نیک اقدام کند.
تا زمانی که به حقیقت و نقش سازنده نماز در زندگی توجه دارید، نماز اول وقت را ترک نمیکنید؛ اما همین که از آثار و فواید آن غافل میشوید، بهراحتی نسبت به نماز خواندن سستی میورزید:
عوامل
غفلت، عبارتاند از:
۱. توجه افراطی به امور دنیوی و مادی؛ از جمله کار، تلاش، تحصیل، غرق شدن در کار.
گاهی غفلت به خاطر جو زندگی و محیط کار است؛ یعنی محیط همکاران و دوستان به گونهای است که زمینه غفلت را فراهم میآورند و حتی گاهی محیط آنقدر آلوده است که زمینه گناه عملی نیز فراهم است یا به گونهای است که توجه به امور معنوی و نماز مورد بیاعتنایی و
تمسخر دیگران واقع میشود و یا مسئول محل کار نسبت به نماز خواندن زیردستان توجه ندارد.
اسلام ما را به
قناعت دعوت کرده است. گاهی انسان بدون توجه به اینکه چهقدر نیاز دارد و چگونه باید کسب کند، از هر راهی تلاش میکند تا پول به دست آورد و این به شکل عطش درمیآید که سیریناپذیر است؛ به گونهای که لحظهای کنار کشیدن از کار (حتی ده دقیقه برای نماز را) موجب عقب افتادن میداند.
تأخیر نماز از اول وقت گاهی به قصد نخواندن نیست؛ ولی انسان با درگیر شدن به امور زندگی و ... وقتی متوجه میشود که وقت تمام شده است.
برخی عوامل غفلتزدا، عبارتاند از:
مطالعه کتابهای مفید در مورد نماز و خواندن حالات بزرگان و
عرفا موقع نماز در برنامه خود قرار دهید. (هر
روز چند صفحه نه اینکه یک روز مطالعه شود و کنار گذاشته شود).
توجه دائمی به
نماز امام حسین (علیهالسّلام) در
ظهر روز عاشورا با آن وضعیت سخت ایشان و فشار
جنگ.
دوستی با افرادی که نسبت به نماز اول وقت و نماز مقید هستند.
یعنی ذکرهای مخصوصی هر روز یا
صلوات و ذکرهای دیگر را دائماً بر لب داشتن (اوایل سخت است؛ ولی با
استمرار به گونهای میشود که لبها خاموش است؛ ولی قلب و دل متوجه به
ذکر الهی است و لحظهای غافل از حضرت حق نیست.) در مورد صفت
مؤمن از
حضرت علی (علیهالسّلام) داریم که او دائم الذکر است و زیاد اهل
تفکر در (نعمتهای خدا و...) است.
برخی آثار نماز، عبارتاند از:
نماز باعث قبولی عبادتهای دیگر است.
انسان را در مقابل مصیبتها صبور میکند که این آیه شریفه اشاره به همین
مطلب دارد: «
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»؛
«از شکیبایی و نماز یاری جویید، بهراستی نماز، باری بزرگ است، مگر بر آنان که خاشعاند».
نماز معراج مؤمن است.
نماز عالیترین تجلی ذکر خدا و بازدارنده از زشتیها و بدیهاست. همانطور که
خداوند متعال میفرماید: «
اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»؛
«آنچه را از این
کتاب به تو
وحی شده است،
تلاوت کن و نماز را به پا دار؛ زیرا نماز انسان را از گناهان بزرگ و آنچه ناپسند است، باز میدارد و البته در
یاد خدا بودن بزرگتر است و خدا میداند چه میکنید».
در پرتو نماز انسان به
آرامش روحی میرسد.
هیچ عملی در نزد خدا بهتر از نماز اول وقت نیست.
امیرالمؤمنین،
علی (علیهالسّلام) فرمود: «
لیس عمل احب الی الله من الصلاه فلا یشغلنکم عن اوقاتها شی من امور الدنیا فان الله عزوجل ذم اقواماً فقال الذین هم عن صلاتهم ساهون یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها»؛
هیچ عملی در نزد خداوند بهتر از نماز نیست؛ پس باید هیچیک از کارهای
دنیا شما را از نماز اول وقت باز ندارد؛ زیرا خداوند مذمت فرموده کسانی را که نسبت به نمازشان سهلانگارند؛ بدانید که خداوند هیچ عملی را نمیپذیرد، مگر آنچه را که خالص انجام پذیرد.
خواندن نماز اول وقت، آثار دارد که عبارتاند از:
کسی که وقت نماز را محترم میشمارد، زمینهای برای
حضور قلب در نماز برای او ایجاد میشود.
اقامه نماز در اول وقت، حزن و
غم و اندوه را از دل انسان بیرون میکند.
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وقتی احساس خستگی و گرفتگی میکرد به
بلال میفرمود: «
یا بلال ارحنا بالصلاة؛
ای بلال!
اذان بگو تا من اقامه نماز کنم، تا از این حزن و غم و اندوه خارج شوم».
احترام به وقت نماز باعث میشود تا انسان با شادمانی و خوشحالی جان سپارد و وارد
عالم برزخ شود.
به جا آوردن نماز اول وقت باعث میشود که انسان با ایمان از
دنیا برود. به این
حدیث توجه کنید:
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: روزی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزد یکی از اصحاب رفتند که میخواست از دنیا برود. فرمود: ای ملک الموت! با رفیق من مدارا کن چون او مؤمن است.
عزرائیل گفت: مژده باد ای
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! به درستی که من رفیق هر مؤمن هستم (و با او مدارا میکنم). سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (به اطرافیان)
ملک الموت در اوقات نماز با آنان
مصافحه میکند. پس اگر از افرادی باشند که بر نماز مواظبت میکنند، وقت مردن به او
تلقین میکنند که
شهادت دهند به
لا اله الا الله و محمد رسول الله و همچنین
شیطان را از او دور میکند.
اگر نماز اول هیچ وقت اثری نداشته باشد، مگر همین که
فرشته مأمور قبض روح انسان کمک کند که با ایمان از دنیا برود، کافی است که
انسان همه شرایط را فراهم کند که نماز اول وقت بخواند.
یکی دیگر از فواید نماز اول وقت، نجات از
آتش است.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «
مَا مِنْ عَبْدٍ اهْتَمَّ بِمَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ وَ مَوَاضِعِ الشَّمْسِ إِلَّا ضَمِنْتُ لَهُ الرَّوْحَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ انْقِطَاعَ الْهُمُومِ وَ الْأَحْزَانِ وَ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ»؛
«هر کسی که وقت نماز و مواضع خورشید را مهم بداند، برای او
آرامش هنگام
مرگ و دوری از غصه و حزن و نجات از
آتش را تضمین میکنم».
۱. نمازشناسی، ج ۱ و ۲،
حسن راشدی، ناشر، ستاد اقامه نماز.
۲. مصباح، محمدتقی، اخلاق در قرآن، قم، موسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۱.
۳. ابراهیمیان آملی، سیدیوسف، نردبان عروج، تهران، رسانش، ج۱، ۱۳۸۱ ش.
۴.
محسن قرائتی، پرتوی از اسرار قرآن.
۵. امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، آداب نماز، موسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، چ۳، ۱۳۷۲ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علل کاهلی در نماز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۱۸.