سامری و عصر ماهواره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سامری، حضرت موسی (علیهالسلام)،
توحید، اینترنت، ماهواره.
پرسش: داستان سامری که در
قرآن مجید آمده است، با جامعه عصر فضا و ماهواره چگونه تطبیق میکند؟
پاسخ: امروزه به جای گوساله سامری، از طریق بازار و تجملپرستی، باورهای مردم را تخریب میکنند و جوانان را در میدان شبیخون فرهنگی و عقیدتی، مورد هجمه و هجوم قرار میدهند. زنان در آگهیهای تلویزیونهای غربی، همچون کالای پست، بازیچه دست سرمایهداران و حکومتها قرار میگیرند، در اینترنت در بخش و سایت
زنان،
فحشا موج میزند و همجنسبازی قانونمند میشود و... همه اینها برای باورشکنی و مبارزه با توحید ناب و
یکتاپرستی است. فقط گوساله رنگ و
چهره عوض کرده و مدل کار سامریها تغییر کرده است؛ وگرنه در نتیجه و هدف دنبال یک چیز هستند و آن توحیدستیزی است.
دشمنشناسی و
عالم به زمان بودن، از صفات پسندیده است؛ ازاینرو بسیار پسندیده است انسان، سامریهای هر عصر و مصری را بشناسد. از اینکه داستان سامری بسیار پلید بود و پیآمدهای سویی داشت، قرآن مجید به
صراحت به آن پرداخته است.
در این سؤال به سه محور بحث باید اشاره کرد:
۱.
سامری کیست؟
۲. اقدامات او علیه
موسی (علیهالسلام) و
شریعت او چه بوده است؟
۳. پیام و پیآمدهای داستان سامری چیست؟
سمر به معنی شب بیدار بودن و
حدیث گفتن است.
سامری کسی را گویند که در
شب بیدار مینماید و برای دیگران حدیث میگوید؛ ولی معلوم نیست این شخص ملقب به سامری بوده است.آیا از طایفهای بوده که
لقب آنها سامری بوده است؟ یا از اهل سامره بوده است (سامره شهری است قدیمی و مشهور، در
فلسطین قدیم) که سامره در قدیم مرکز
عبادت اصنام یعنی
بتپرستی بوده است.
خلاصه درباره اصل و
نسب او
اختلاف است.
باز درباره ایمان او نیز ـ که آیا حقیقتاً به موسی (علیهالسلام)
ایمان آورده بود و یا ایمان او ظاهری بود و
نفاق داشت ـ بحث و اختلاف است.
اکثراً او را
منافق دانسته که تظاهر به ایمان میکرد و گرنه در دل جزء همان گوسالهپرستان بوده است.
در مقابل، برخی گفتهاند وی از نیکان اصحاب موسی (علیهالسلام) بود؛ ولی در داستان رفتن
حضرت موسی (علیهالسلام) به کوه طور فریب
شیطان را خورده و به دستیاری او، آن گوساله را ساخته و بنیاسرائیل را به
گوسالهپرستی وا داشت.
در اینکه گوساله چه بوده است، سخنان بسیار میباشد.
قرآن مجید میفرماید: «ای موسی! چرا از قوم خود پیشی گرفتی؟ ـ گفت:
پروردگارا! آنها در پی من هستند و من به جانب تو شتافتم تا از من خشنود شوند ـ فرمود: ما از پی تو قومت را آزمودیم و سامری گمراهشان کرد. ـ موسی با تأسف و خشم نزد قومش بازگشت و گفت: ای
قوم من! مگر پروردگار به شما وعده نیکو نداده؟ مگر مدت جدایی من از شما به درازا کشید؟ یا خواستید
غضب پروردگار به شما نازل شود که از وعده من
تخلف کردید؟ ـ گفتند: ما به دلخواه خود از وعده تو تخلف نکردهایم؛ لکن مقداری از زینتآلات فرعونیان را که با خود داشتیم در
آتش انداختیم و سامری نیز بینداخت ـ آنگاه تندیس گوسالهای که صدایش چون گوساله بود، برای آنها ساخت و گفتند: این معبود شما و موسی است که او را از یاد برده است. مگر نمیدیدند پاسخ آنها را نمیدهد و دارای هیچگونه نفع و ضرری برای آنها نیست؟
...
این احتمال وجود دارد که جمله «فَکَذلِکَ اَلْقَی السَّامِرِی» اشاره به مجموع برنامه و طرحی است که سامری اجرا کرد و از زینتآلات فرعونیان، مجسمه گوسالهای را برای آنان تهیه کرد و جسد بیجانی که صدایی همچون گوساله داشت.
به هر حال سامری یکی از عوامل
ضلالت بنیاسرائیل بود و گوسالهای درست کرده و آنان را به عبادت آن وا داشت.
علامه طباطبایی از آیه ۸۸
سوره طه استفاده میکند بر اینکه کلمه «اَخْرجَ» دلالتی است بر اینکه کیفیت ساختن گوساله پنهانی و دور از مردم بوده، چون گوسالهای برای ایشان بیرون آورد و کلمه جسد به معنای جثهای است که جان نداشته باشد و به هیچ وجه بر بدن جاندار اطلاق نمیشود، این نیز دلالت دارد بر اینکه گوساله مذکور بیجان بوده و در آن هیچ اثری از آثار
حیات نبوده و کلمه «خُوار» هم به معنای آواز گوساله است.
خلاصه، سامری از زیورآلاتی که فرعونیان از راه
ظلم به دست آورده بودند و به
ارث به بنیاسرائیل رسیده بود، بت و
گوساله ساخت و مردم را به فریب به عبادت آن واداشت.
درباره پیام و پیآمدهای این داستان، به دیدگاه
آیتالله جوادی آملی اشاره میکنیم:
استاد جوادی آملی در بحث
تفسیر، ذیل یکی از
آیات میفرماید: اگر محور
زندگی الهی نباشد و خدامحوری در زندگی
حاکم نباشد، همه چیز شدنی میشود.
بت و گوساله سامری، جای
خدا مینشیند.
خرما هم
خدا میشود و همه چیز شدنی میشود. جامعه سست
ایمان و سلطهپذیر، با یک ترفند هنرمندانه همه چیز را میبازد و تحت تأثیر
تلقین منحرفان و هنرنمایی آنان قرار میگیرد. عامل موفقیت سریع سامری در جلب توجه بنیاسرائیل،
شناخت زمینههای بتپرستی و گاوپرستی در آن جامعه و حضور نداشتن رهبر بود. به هر حال هنر در
اختیار افراد منحرف، همچون تیغ در کف زنگی مست، مهلک و خطرناک است و گوساله سامری میشود.از این جهت ارتجاع،
ارتداد و
انحراف فرهنگی و عقیدتی، بزرگترین خطری است که هر امت انقلابی را
تهدید میکند.
به تعبیر یکی از نویسندهها، در عصر فضا و ماهواره، ظاهر زندگی به بهشت شباهت دارد و باطن آن به جهنم سیاه و سیاه چاله. همه چیز در آن است؛ ولی هیچ چیز نیست. افرادی هستند که همه چیز دارند؛ ولی هیچ چیز ندارند.غرق در مادیات هستند؛ ولی از
غیرت،
انسانیت، هویت و
شخصیت به دورند؛ چون خدامحوری در زندگیشان حاکم نیست و نسبت به آن از سر
معرفت عمیق برخورد نمیشود و افراد از باورهای دینی برخوردار نیستند. زندگیشان پر از ناراحتیهای روحی و روانی،
استرس و
اضطراب و بحران است... .
امروزه به جای گوساله سامری، از طریق
بازار و
تجملپرستی، باورهای مردم را تخریب میکنند و جوانان را در میدان شبیخون فرهنگی و عقیدتی، مورد هجمه و هجوم قرار میدهند.
عروسک میرقصد، موسیقی میخواند، دو عروسک همدیگر را میبوسند، زنان در آگهیهای تلویزیونهای غربی، همچون کالای پست، بازیچه دست سرمایهداران و حکومتها قرار میگیرند، در
اینترنت در بخش و سایت
زنان،
فحشا موج میزند و همجنسبازی قانونمند میشود و... همه اینها برای باورشکنی و مبارزه با
توحید ناب و
یکتاپرستی است. فقط گوساله رنگ و
چهره عوض کرده و مدل کار سامریها تغییر کرده است؛ وگرنه در نتیجه و هدف دنبال یک چیز هستند، و آن توحیدستیزی است؛ از این جهت رهبران دینی، مسئولان امور فرهنگی، حوزویها و... همه باید دست به دست هم بدهند و همانند
موسی،
گوساله و
بت سامریهای هر عصر و مصری را با
آتش بسوزانند و
خاکستر آن را به دریا بیفکنند. سامریها را حبس نمایند و ممنوع الملاقات کنند.
قرآن مجید در این راستا میفرماید: موسی گفت: «ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آنها گمراه شدند. از من پیروی نکردی؟ آیا فرمان مرا عصیان نمودی؟! گفت: ای فرزند مادرم! ریش و سر مرا مگیر! من ترسیدم بگویی تو میان
بنیاسرائیل تفرقهانداختی و سفارش مرا به کار نبستی. (موسی رو به سامری کرد و) گفت، تو چرا این کار را کردی، ای سامری؟ گفت من چیزی دیدم که آنها ندیدند، من قسمتی از آثار رسول (و فرستادهی خدا) را گرفتم، سپس آن را افکندم و این چنین
نفس من مطلب را در نظرم جلوه داد! ـ (موسی) گفت: برو که بهره تو در زندگی
دنیا این است که (هر کس به تو نزدیک شود) خواهی گفت با من تماس نگیر! و تو میعادی (از
عذاب خدا) داری که هرگز از آن تخلف نخواهی کرد، (اکنون بنگر به معبودت که پیوسته آن را پرستش میکردی و ببین ما آن را نخست میسوزانیم. سپس ذرات آن را به
دریا میپاشیم! معبود شما تنها خداوندی است که جز او معبودی نمیباشد، و
علم او همه چیز را فرا گرفته است.»
خلاصه، پیامی که از این
آیات، به ویژه
آیه ۹۷ از
سوره طه به دست میآید، عبارتاند از:
۱. بعد از ثبوت جرم باید
مجرم را
مجازات کرد؛
۲.
مفسدین فرهنگی را باید از میان جامعه طرد کرد و
آزادی فکری به معنای باز گذاشتن دست منحرفان در گمراه کردن دیگران نیست؛
۳. برای مروجان فکرهای
باطل، مجازات دنیوی وسیله تخفیف در کیفرهای اخروی نیست؛
۴. بدترین نوع
جرم، اصرار به جرم است، کما اینکه
سامری خود نیز گوساله خود را میپرستید؛
۵. ابزار
گناه و آثار
انحراف باید نابود شود؛
۶. محو آثار
کفر و
شرک باید در ملا عام و با حضور مردم باشد؛
۷. حفظ افکار مردم از حفظ طلا مهمتر است؛
۸. غیرت دینی و قاطعیت در برابر انحراف، لازمه کار
رهبری است؛
۹. هرگاه باطلی را محو کردید، به جای آن
حق را مطرح کنید؛
۱۰. خدایی قابل
عبادت است که احاطه علمی بر همه چیز داشته باشد.
۱. تفسیر المیزان، ج۱۴.
۲. تفاسیر ذیل آیات مورد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سامری و عصر ماهواره»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۰۸.