گوسالهپرستی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بنیاسرائیل ، گوسالهپرستی،
توبه ، قتل، کفاره،
توحید ، تطهیر، مصلحت دینی،
جهنم .
پرسش: آیه ۵۳ سوره بقره
میگوید:"و یاد کنید موقعی را که موسی به قوم خود گفت:ای قوم شما از
جهالت گوسالهپرست شدید و به نفس خود ستم کردید. اکنون بهسوی خدا بازگردید. و به کیفر جهالت خود به کشتن یکدیگر تیغ برکشید. این به پیشگاه خدا بهترین کفاره عمل شماست. آنگاه از شما درگذشت و توبه شما را پذیرفت که خدا بسیار توبهپذیر و مهربان است."دقت کنید
کفاره جهالت را که گفته شده بهترین کفاره هست. آیا کشیدن تیغ بر یکدیگر
عمل انسانی است که خدا آن را از بنیاسرائیل خواسته است؟
پاسخ: مفسران در مراد خداوند از امر به کشتن در این آیه سه احتمال را دادهاند:۱. این امر، امر امتحانی بوده است و با توبه آنان این امر از آنان برداشته شده است؛ ۲. مراد از قتل در این آیه قطع
شهوات نفسانی و وسوسههای شیطانی است؛ ۳. مراد از قتل در آیه، قتل حقیقی است؛ یعنی یکدیگر را بکشید و هلاک کنید و
حکمت این حکم ممکن است همه یا یکی از موارد زیر باشد: أ. تطهیر بنیاسرائیل از
کفر و
شرک ؛ ب. جلوگیری از تکرار این نوع
گناه بزرگ؛ ج. اهمیت مسئله انحراف از اصل توحید و گرایش به
بتپرستی . در هر صورت، تحمل شدیدترین
مجازات ها، ارزش رهایی از
دوزخ را خواهد داشت.
خداوند میفرماید: «
وَ إِذْ قَالَ مُوسیَ لِقَوْمِهِ یَاقَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتخَِّاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلیَ بَارِئکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ عِندَ بَارِئکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم »؛ "و زمانی را که موسی به قوم خود گفت:«ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود
ستم کردید! پس توبه کنید و بهسوی
خالق خود بازگردید! و یکدیگر را به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبهپذیر و
رحیم است."
مفسران در اینکه مراد خداوند در این آیه که امر به کشتن بنیاسرائیل به دست همدیگر کرده است، سه احتمال دادهاند:
امر به کشتن در این آیه یک امر امتحانی بوده است؛ مانند امر به
حضرت ابراهیم (ع) به کشتن اسماعیل، که قبل از کشته شدن اسماعیل خطاب آمد: «
یا إِبْراهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا »؛ " ای
ابراهیم تو دستوری را که در
خواب گرفته بودی، انجام دادی.
در داستان موسی (ع) هم خداوند فرمود:" توبه کنید و یکدگر را بکشید که این در نزد خداوند شما، برایتان بهتر است)؛ ولی قبل از اینکه بهصورت کامل فرمان خداوند اجرا شود، خدای
سبحان کشتن بعض را کشتن کل به حساب آورده، توبه آنان را پذیرفت.
مراد از قتل و کشتن در این
آیه قطع شهوات نفسانی و وسوسههای شیطانی است و معنای آیه این است که شهوات نفسانی و وساوس شیطانی را از خود قطع کنید و با اخلاص تمام به وحدانیت الاهی مقر و معترف شوید.
مراد از قتل در آیه، قتل حقیقی است؛ یعنی یکدیگر را بکشید و هلاک کنید؛
زیرا این کشته شدن از زندگانی
دنیا برای شما بهتر است.
کسانی که گفتهاند مراد خداوند متعال کشتن حقیقی بوده است، برای این حکم خداوند
حکمت و فلسفههایی ذکر کردهاند که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
این کشته شدن موجب تطهیر بنیاسرائیل از کفر و شرک و سبب وصول آنان به زندگی جاودانی و بهجت سرمدی است.
کشتن انسان اگرچه عملی زشت و
حرام است؛ ولی گاهی از نظر پارهای مصالح، نیکو و
واجب میگردد و یک نوع مصلحت دینی و اجتماعی عنوان آن را تغییر میدهد. در مورد
بنیاسرائیل نیز چون کشتن آنان مصلحت جلوگیری از تکرار این نوع
گناه بزرگ را داشت نیکو و حاضر شدن به آن، نیز امری پسندیده به شمار میآید.
پرستش گوساله سامری، کار کوچکی نبود، ملتی که بعد از مشاهده آن همه آیات خدا و معجزات پیامبر بزرگشان موسی (ع) همه را فراموش کنند و با یک
غیبت کوتاه پیامبرشان بهکلی اصل اساسی توحید و آیین خدا را زیر پا گذارده و بتپرست شوند. اگر این موضوع برای همیشه از مغز آنها ریشهکن نشود، وضع خطرناکی به وجود خواهد آمد و بعد از هر فرصتی مخصوصاً بعد از
مرگ موسی (ع)، ممکن است تمام
آیات دعوت او از میان برود و سرنوشت آیین او بهکلی به خطر افتد، در اینجا باید شدت
عمل به خرج داده شود و هرگز به پشیمانی و توبه زبانی نباید
قناعت گردد؛ لذا فرمان شدیدی از طرف خداوند، صادر شد که در تمام طول تاریخ پیامبران مثل و مانند ندارد و آن اینکه ضمن دستور توبه و بازگشت به توحید، فرمان اعدام دستهجمعی گروه کثیری از گنهکاران به شکل خاصی (بهدست خودشان) صادر شد.
شدت و بالا بودن سطح این مجازات به این دلیل است که مسئله انحراف از اصل
توحید و گرایش به
بتپرستی مسئله سادهای نبود که به این آسانی قابل گذشت باشد، آن هم بعد از مشاهده آن همه
معجزات روشن و نعمتهای بزرگ خدا. در حقیقت همه اصول ادیان آسمانی را میتوان در توحید و یگانهپرستی خلاصه کرد، تزلزل این اصل معادل است با از میان رفتن تمام مبانی دین، اگر مسئله گوسالهپرستی ساده تلقی میشد، شاید سنتی برای آیندگان میگشت، بهخصوص اینکه بنیاسرائیل به شهادت
تاریخ مردمی پر لجاجت و بهانه جو بودند؛ لذا باید چنان گوشمالی به آنها داده شود که خاطره آن در تمام قرون و اعصار باقی بماند و کسی هرگز بعد از آن به
فکر بتپرستی نیفتد و شاید جمله
ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ (این کشتار نزد خالقتان برای شما بهتر است) اشاره به همین معنا باشد.
در پایان، بیان این نکته لازم است که شدیدترین مجازاتهای دنیوی با کوچکترین
عذاب آخرت قابل مقایسه نبوده و بر همین اساس، اگر شخصی بتواند با تحمل مجازاتی هرچند دشوار، خود را از سختیهایی که مستحق آن در روز
معاد است، برهاند، تجارتی بس سودمند انجام داده است و ما معتقدیم که حدود و مجازاتهای الاهی در این دنیا، کفاره
گناه اشخاصی خواهد بود که از صمیم
قلب توبه کردهاند.
به این روایت توجه فرمایید:
گروهی از دزدان را نزد امیرالمؤمنین آوردند. ایشان دستهای آنان را قطع کرده و سپس این دزدان را به مکان مناسبی برده و دستور فرمود که اقدامات درمانی لازم صورت پذیرد و بعد از آن، با غذاهای لذیذی چون
گوشت و
عسل از افراد مجازات شده پذیرایی کرده و خطاب به آنان فرمود: ای گناهکاران! اکنون دستهای شما وارد
جهنم شد. البته اگر توبه کنید و خدا بداند که در توبه خود
صادق هستید، دستهایتان را از
آتش نجات داده و با خود به
بهشت خواهید برد، در غیر این صورت، آن دستهای بریده شده هستند که شما را به جهنم خواهند کشاند.
در ارتباط با کشتگان بنیاسرائیل نیز یکی از دو احتمال وجود دارد:
۱. یا آنان توبه کردند که در این صورت به بهشت جاودانی وارد خواهند شد که تحمل هر سختی در راه رسیدن به آن ارزشمند است.
۲. یا بر عقیده
باطل خود پایدار ماندند که مجازات
مرگ نیز با توجه به نشانهها و معجزاتی که مشاهده کردند، اندک است.
پایگاه اسلام کوئست.