هدف از خواندن نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: فوائد، نماز، یادخدا
پرسش: هدف از خواندن
نماز چیست؟فوایدش چیست؟ چرا باید به
زبان عربی با خداوند صحبت کنیم؟ چرا نماز واجب است؟ و آیا واقعا خواندن نماز و
ارتباط برقرار کردن از
طریق آن با خداوند موجب موفقیت و سعادت ما میشود؟ چرا؟
پاسخ:
هدف از خواندن نماز انجام
تکالیف شرعي و
اطاعت از
اوامر خداوند و
عبادت او و اظهار بندگي است چرا كه قرآن هدف از
خلقت انسان را عبادت خداوند معرفي كرده و مي فرمايد: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ؛
من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند. در
نتیجه هدف از خواندن نماز همان
هدف خلقت انسان كه
عبادت و
تسلیم بودن در مقابل
خداوند است مي باشد بنابراين
نماز مي خوانيم. چون دستور
خداوند است و خداوند از ما خواسته است كه نماز بخوانيم؟
در پاسخ سوال دوم مي گوييم كه نماز خواندن
فوائد و آثار فراواني دارد كه در
آیات قرآن و
روایات به بعضي از آنها اشاره شده است كه عبارتند از:
خداوند در
قرآن مي فرمايد: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري؛
و نماز را براى ياد من بپادار! و در
آیه ديگر مي فرمايد:« أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب؛
تنها با
یاد خدا دلها آرامش مىيابد.» در اين
آیات فايده نماز خواندن را
ذکر و ياد كردن
خدا درنتيجه به
آرامش رسيدن انسان معرفي شده است.
يكي از آثار مهم نماز جلوگيري از
گناه است چنانچه خداوند در قرآن مي فرمايد: «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ ؛
نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمىدارد.»
طبیعت نماز از آن جا كه
انسان را به ياد خدا نيرومندترين
عامل بازدارنده يعني
اعتقاد به
مبدأ و
معاد مياندازد، داراي اثر بازدارندگي از
فحشا و
منکر است. انسان كه به نماز ميايستد و تكبير ميگويد، خدا را از همه چيز بالاتر ميشمرد... بدون
شک در
قلب و
روح چنين انساني، جنبشي به سوي
حق و حركت به سوي پاكي و جهشي به سوي
تقوا پيدا ميشود...».
يكي از آثار بسيار مهم نماز
قرب به
خداوند است. در روايتي
امام علی(ع) فرموده: «الصلوة قربان لكل تقي؛
نماز وسيله
تقرب هر پرهيزگاري به
خداوند است». در برخي از
روایات از نماز به عنوان
معراج مؤمن ياد شده كه اشاره به آثار
معنوی آن ميباشد.
يكي از
آثار بسيار مهم نماز
گناه زدايي است. نماز وسيله شستشو از گناهان و
مغفرت و آمرزش الهي است.
پیامبر(ص) از ياران خود سؤال كرد: اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب
صاف و
پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن
شستشو دهيد، آيا چيزي از
آلودگی و
کثافت در بدن او ميماند؟ در
پاسخ عرض كردند، نه. حضرت فرمود: نماز درست همانند اين آب جاري است. هر زمان كه انسان نماز ميخواند، گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است، از بين ميرود».
بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كند. و غرق در زندگي مادي و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حكم اين كه در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود، مرتباً به انسان اخطار ميكند و هشدار ميدهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان ميسازد... و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه به او بيدار باش گويد.
يكي از
عوامل مهم تكبر زدايي نماز است؛ زيرا انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر
خاک در برابر خدا ميگذارد و خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او ميبيند، از اين رو پردههاي
غرور و خودخواهي را كنار ميزند. از اين رو
علی(ع) بعد از بيان فلسفه عبادت، يكي از آثار نماز را تكبر زدايي بيان نمود: «خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر».
نماز روح
اخلاص و خداباوري را در انسان افزايش ميدهد و نتيجه آن پرورش
فضایل اخلاقي است، انسان با نماز خواندن خود را از
جهان محدود ماده و چهار ديوار طبيعت بيرون ميبرد و به
ملکوت آسمانها
دعوت ميكند و با فرشتگان همصدا و همراز مي سازد خود را بدن نياز به هيچ واسطه در برابر
خدا مي بيند و با او به گفتگو برمي خيزد.
علاوه بر آثار مذكور كه معمولاً آثار خودي نماز محسوب ميشوند، يكي از آثار مهم اجتماعي و
سیاسی نماز، همگرايي است، برگزاري نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمايش ميگذارد؛ زيرا مسلمانان با صفوف فشرده در كنار هم قرار گرفته و با اوضاع سياسي و اجتماعي جهان آگاهي پيدا ميكنند. خطيب جمعه با بيان احكام و طرح مسايل سياسي و اجتماعي به نمازگزاران رشد سياسي ميدهد، شايد به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است كه در آموزههاي ديني به اين دو فريضه اهميت خاصي داده شده است.
انساني كه فقط خداوند را
عبادت نمايد در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، هر چه غير خداوند است، براي او حقير و كوچك ميشود و كسي نميتواند با
ظلم و
ستم بر او چيره شود. و در مقابل گردنكشان و ظالمان سر
تسلیم فرود نميآورد و با
طاغوت كنار نميآيد. خداوند اين مسئله را يكي از اهداف
بعثت پيامبر(ص) دانسته است: «و در ميان هر امتي، پيامبري را
مبعوث كرديم تا خداوند را
عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز كنيد.
در پاسخ سوال سوم و ضرورت خواندن نماز به صورت عربي و با الفاظ و كلماتي كه پيامبر مي خواند، مي گوييم كه عربي خواندن نماز دلائل مختلفي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
دليل اول
تعبدی و توقيفى بودن خواندن نماز به زبان عربى است، به اين معنا كه شريعت اسلام دستور به عربى خواندن نماز داده است و در مسائل عبادى بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه خواست و
اراده ما در آن نقشى ندارد، بلكه بايد آنها را طبق دستور
شرع انجام دهيم تا مقصود و هدف و مصالحى كه
شارع (خداوند) در نظر دارد و ما از آن بى خبريم، حاصل گردد. همان گونه كه در اصل نماز
تعبّد و تسليم وجود دارد، در اجزاء و شرايط مختلف و از جمله عربى خواندن، اين نكته مهم نهفته است.
امیرمومنان (ع) در روايتي پس از بيان اينكه معناي اسلام، تسليم شدن در مقابل
پروردگار است كه نشان تسليم در
عمل آشكار مي شود، ميفرمايد: «
مومن ، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نميگذارد، بلكه برآنچه از پروردگارش رسيده بنيان مي نهد».
دليل دوم عربي خواندن نماز جهاني بودن دين اسلام است كه لازمه اش داشتن زبان واحدي براي تفاهم است تا بدين گونه در ميان همه پيروان اسلام و حدت و يگانگي حاكم باشد.
دليل سوم اين است كه قرائت و اذكاري كه در نماز است، به صورت دقيق در هيچ زباني ترجمه ندارد؛ يعني نمي توان مفاهيمي را كه در اذكار نماز است، به صورت دقيق ترجمه كرد و آن را بيان نمود. چه بسا برخي از كلمات يا جملات، معاني بسياري در خود جاي داده كه با يك يا چند جمله نتوان همه آن ها را بيان نمود.
به عنوان مثال از سوره حمد نام مىبريم كه هيچ ترجمهاى كه بتواند تمام
مفاهیم آن را به
زبان ديگر بيان كند، نيست. حتى كلمه الله، هيچ معادلى در زبان ديگر ندارد (اگر چه در قالب جمله اي بتوان ترجمه كرد).
کلمه خدا در زبان فارسى نيز معادل معناى
الله نيست.
در ضمن تجربه زندگي انسانها نشان داده آن جا كه دستهاي انساني در كارهاي مختلف دخالت كرده است، آن را به صورتهاي مختلف در آورده كه گاهي با اصل و حقيقت خود فاصله بسيار دارد.
شايد دليل ديگر خواندن نماز به زبان
عربی و با ديگر
شرایط و
آداب ،
حفظ نماز بعد از قرنها است، در حالي كه در اديان ديگر اثري از آن نمي بينيم.
در پاسخ سوال چهارم مي گوييم كه
واجب شدن نماز هم دلائل مختلفي دارد و يكي از اين ادله كه در روايات هم بدان اشاره شده است اين است كه نماز واجب شده است تا بوسيله آن اسلام و نام پيامبراسلام زنده بماند.
چنانكه در روايتي هشام بن حكم از
امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي كه هم وقت مي گيرد و هم انسان را به زحمت مياندازد؟
امام فرمود: «پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود
دعوت نمودند. عده اي هم
دین آنان را پذيرفتند، امّا با
مرگ آن
پیامبران ، نام و دين و ياد آنها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام
پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امكان پذير است»؛
يعني علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احياي دين است.
در پاسخ سوال پنجم هم مي گوييم كه با براهين و ادله عقلي و نقلي و تجربي ثابت شده است كه انجام
اعمال عبادی همچون نماز و روزه و... علاوه بر آثار اخروي تاثير زيادي در زندگي دنيايي و موفقيت و سعادت انسان ها دارد تاثيراتي همچون برخورداري از آرامش و امنيت روحي و رواني و ايجاد انگيزه و شادابي در انسان و
تقویت اراده و تسلط بر قواي
نفس و دوري از
گناه و معصيت و نفي
طاغوت و ايستادگي در مقابل ستم و... را مي توان از آثار اجتماعي و فردي نماز در زندگي دنيايي بحساب آورد بديهي است كه اين
آثار زماني معلوم مي شود و خود را نشان مي دهد كه نماز كامل باشد. نماز هر چه به سمت
کمال پيش برود، آثار آن نيز بهتر خود را نشان مي دهد. به همين جهت است كه نماز گزاران واقعى كمتر گِرد
گناه مىگردند؛ و هر قدر نماز
روح و
جان و محتواى بيشترى داشته باشد، به همان نسبت انسان از منكرات و زشتي ها دورتر مىشود و شكوفههاى
فضائل و اخلاق در درون جانش آشكارتر مىگردد.
از روايات بدست مي آيد كه همچنانكه خواندن نماز در زندگي دنيايي و موفقيت انسان نقش دارد ترك نماز و سستي در نماز نيز در زندگي انسان تاثيرات منفي دارد.
چنانچه در روايتي
رسول اکرم(ص) مى فرمايد: "كسى كه نماز خود را سبك بشمارد و سستى كند، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى كند كه شش بلاي آن در دنيا است:
أ. خداوند بركت را از عمرش كم مى كند.
بـ.بركت را از روزيش بر مى دارد.
ج. از صورتش نشانه نيكوكاران را بر مى دارد.
د. هر كار خيرى كند، پذيرفته نمى شود و براى آن اجرى ندارد.
ه. دعايش
مستجاب نمى شود. و. از دعاى نيكوكاران بهره اى ندارد".
اما در
پاسخ تاثير
نماز در زندگي انسان و موفقيت او مي گوييم كه خداوند عالم
هستی را بر اساس نظام
علت و
معلول خلق كرده است و از روايات بدست مي آيد كه نماز نسبت به ديگر
عبادات از نقش عليت برخوردار است به گونه اي كه نماز
علت قبولي و پذيرش ديگر عبادات و نيز باعث اصلاح
رابطه انسان با مردم مي شود چنانچه در روايتي
پیامبر اکرم (ص) مي فرمايد: «
ستون دين، نماز است و از ميان
اعمال انسان در
رستاخیز ، نماز نخستين عملي است كه مورد رسيدگي قرار مي گيرد اگر
صحیح بود، ساير اعمال نيز مورد توجه قرار خواهد گرفت و اگر نه باقي اعمال نيز مردود خواهد بود».
در روايت ديگري
حضرت علی (ع) مي فرمايد: مَن أَصلَحَ فيما بَينَهُ وَبَينَ اللّه أَصلَحَ اللّه فيما بَينَهُ وَبَينَ النّاسِ؛
هر كس رابطه اش را با خدا
اصلاح كند،
خداوند رابطه او را با مردم
اصلاح خواهد نمود.
سایت:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی