• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مهدویت در احادیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پرسش: احادیث مربوط به وجود امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)را بیان کنید؟



سوال شما دوست بزرگوار کلی می باشد لذا به این نحو پاسخ داده می شود اما اگر صرف روایات را می خواهید آن هم به صورت جامع در اینجا ممکن نمی باشد لذا با درخواست بعدی شما به معرفی کتاب می پردازم .


عقیده به مهدویت،‌ از امور مسلّم و قطعی تاریخ و کلام اسلامی است. مسلمانان اعم از شیعه و سنی به "مهدی موعود" باور دارند. نقطه اصطکاک شیعه و سنی در "مهدویت" تولد حضرت است.
اکثر عالِمان اهل سنت بر این باورند که "مهدی موعود" هنوز متولد نشده است، لیکن همة شیعیان امامیه می گویند: مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) است و در سامراء در سال ۲۵۵ هجری متولد شده است و در پس پرده غیبت زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد. این سخن را افزون بر شیعیان، بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته اند و در کتاب هایشان متذکر شده اند،‌ مانند محمد بن طلحة شافعی در مطالب السؤل؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه؛ ابن حجر شافعی در الصواعق المحرقه؛ و ابن خلکان در وفیات الاعیان.
برخی از پژوهشگران بیش از صد نفر از دانشمندان اهل سنت را نام برده اند که در تألیفاتشان ولادت امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) را متذکر شده اند.
[۱] الزام الناصب، علی یزدی حائری، ج۱، ص۳۲۱ تا ۳۴۰.
[۲] دادگستر جهان، ابراهیمی امینی، ص۱۱۸ تا ۱۲۰.
[۳] سیرة پیشوایان، مهدی پیشوایی،‌ ص۶۶۷.

به طور کلی همه قبول دارند که مهدی موعودی خواهد آمد و جهان را از عدل پر می کند. محل بحث در مهدویت خاصه است؛ یعنی آن مهدی موعود، فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) که متولد شده است.




۳.۱ - پیشگویی امامان پیشین

پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و هر یک از امامان پیشین درباره امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) ویژگی های حضرت، رهنمودهایی به شیعیان داده و از پیش زمینه سازی کرده بودند که شیعیان بدانند از امام حسن عسکری(علیه السلام) پسری متولد خواهد شد اما ولادتش به جهت وضع دشوار سیاسی، در خفا صورت می گیرد.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: "القائم منایخفی علی النّاس ولادته حتی یقولوا لم یولد بعد؛
[۴] منتخب الاثر، ص۳۵۵.
قائم ما مهدی موعود ولادتش بر مردم مخفی است؛ این موجب می شود که برخی بگویند: او هنوز متولد نشده است.
- عبدالله بن عطا گوید: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: شیعیان شما در عراق بسیارند، تا کنون سابقه نداشته که فردی از شما اهل بیت این اندازه پیرو داشته باشد‌ ،خوب است که شما دست به شمشیر ببری و قیام کنی. حضرت فرمود: "انظروا من تحفی علی النّاس ولادته فهو صاحبکم؛
[۵] منتخب الاثر، ص۳۵۵.
آن مهدی موعود و قائم منتظر من نیستم. بنگرید آن کسی که ولادتش بر مردم مخفی است. او صاحب الأمر و مهدی موعود است".
- امام صادق(علیه السلام) فرمود: "صاحب هذاالامر تخفی ولادته عن هذاالخلق؛
[۶] منتخب الاثر، ص۳۵۵.
ولادت مهدی بر مردم پوشیده است".
- ایوب بن نوح به امام هشتم(علیه السلام) عرضه می دارد: امیدوارم که صاحب الامر و مهدی موعود شما باشید. حضرت در پاسخ می‌فرماید: "نه آن مهدی موعود من نیستم؛ او یکی از فرزندان من است که ولادتش مخفی است".
[۷] منتخب الاثر، ص۳۵۵.

- عبدالعظیم حسنی گوید: به امام جواد(علیه السلام) عرض کردم: امیدوارم که آن مهدی موعودی که جهان را پر از عدل و داد می کند، شما باشید. حضرت فرمود: "همة ما قائم به امر خدا هستیم و همة‌ما هادی و راهنمای دین خدا هستیم، لیکن آن قائم و مهدی موعودی که جهان را پر از عدل خواهد کرد، ولادتش مخفی است. وجودش از مردم غایب است. او همنام و هم کنیه رسول خدا است".
[۸] منتخب الاثر، ص۳۵۳ - ۳۵۴.


۳.۲ - بشارت امام حسن عسکری(علیه السلام)

امام عسکری(علیه السلام) قبل از ولادت فرزندش امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) از ولادت حضرت خبر داده بود،‌ از جمله به عمه اش "حکیمه خاتون" فرمود: "در شب پانزدهم شعبان فرزندم مهدی از نرگس خاتون متولد می شود".
[۹] منتخب الاثر، ص۳۹۸ - ۳۹۹.

ـ احمد بن اسحاق می‌گوید: از امام ابو محمد حسن عسکری(علیه السلام) شنیدم که فرمود: "حمد و سپاس خدای را که مرا از دنیا نبرد تا این که جانشین من و مهدی موعود را به من نشان داد. او از حیث ویژگی های جسمانی و اخلاقی و رفتاری شبیه ترین انسان ها به پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) است. خدا مدتی وی را در حالت غیبت نگهداری می‌کند و سپس ظاهر می‌شود و جهان را از عدل و داد پر می‌کند". نیز حضرت عسکری(علیه السلام) بعد از ولادت فرزندش، خواص و نزدیکان را از تولد امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) آگاه نمود.
محمد بن علی بن حمزه گوید: از امام عسکری(علیه السلام) شنیدم :"حجت خدا بر بندگان و امام و جانشین من در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ در هنگامة طلوع فجر متولد شد".
[۱۱] بحارالانوار، ج۵۱، ‌ص۳۹۷.

احمد بن حسن بن اسحاق قمی می گوید: وقتی که امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) متولد شد، نامه‌ای از امام عسکری(علیه السلام) به من رسید که حضرت مرقوم فرموده بود: فرزندی برایم متولد شده است. این موضوع را مخفی بدار، زیرا جز برای دوستان و نزدیکان ما آن را اظهار نخواهم کرد".
[۱۲] اثبات الهداه، ج۶، ص۴۳۶.
[۱۳] دادگستر جهان، ابراهیمی امینی،‌ ص۱۰۳.

ـ ابراهیم بن ادریس می‌گوید: امام ابو محمد عسکری(علیه السلام) گوسفندی را برای من فرستاد و فرمود: "این را به جهت ولادت فرزندم "مهدی" عقیقه کن و به خود و خانواده ات بخوران".
[۱۴] بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۲.


۳.۳ - نشان دادن فرزند به خواص

امام عسکری(علیه السلام) افزون بر این که قبل از ولادت امام مهدی بشارت داد و بعد از تولد به خواص خبر داد که مهدی موعود ولادت یافته است، گام دیگری برداشت، و آن این بود که برای افزایش ایمان و اطمینان شیعیان، فرزندش امام مهدی را به تعدادی نشان داد.
احمد بن اسحاق می گوید: امام عسکری(علیه السلام) کودک سه ساله ای را به من نشان داد و فرمود: ای احمد، اگر تو نزد خدا و امامان گرامی نبودی، فرزندم را به تو نشان نمی دادم. بدان که این کودک همنام و هم کنیه رسول خدا است و همان کسی است که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد.
ـ معاویه بن حکیم،‌ محمد بن ایوب و محمد بن عثمان بن سعید عمری می‌گویند: ما یک گروه چهل نفره در خانة‌ امام حسن عسکری(علیه السلام) جمع شده بودیم، حضرت فرزندش امام مهدی را به ما نشان داد و فرمود: "این امام شما و جانشین من است".
[۱۶] ینابیع الموده، ص۴۶۰.

ـ علی بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن معاویه بن حکیم و حسن بن ایوب می‌گویند: ما تعدادی از شیعیان در خانه امام حسن عسکری(علیه السلام) تجمع نمودیم. و از حضرت درباره‌ جانشین وی پرسش نمودیم، پس از ساعتی حضرت کودکی را به ما نشان داد و گفت: "بعد از من این امام شمااست".
[۱۸] اثبات الهداه، ج۶، ص۳۱۱.
[۱۹] دادگستر جهان، ابراهیمی امینی، ‌ص۱۰۷.

ـ عمر اهوازی می‌گوید: امام حسن عسکری(علیه السلام) فرزندش را به من نشان داد و فرمود: "بعد از من این فرزندم امام شما است".
[۲۰] ینابیع الموده، ص ۴۶۱.

ـ ابراهیم بن محمد گوید: در خانه عسکری کودک زیبایی رادیدم، از حضرت پرسیدم: یا ابن رسول الله، این کودک کیست؟ حضرت فرمود: "این کودک من است. این جانشین من است".
[۲۱] دادگستر جهان، ابراهیمی امینی، ‌ص۱۰۷.

ـ یعقوب بن منفوس می‌گوید: خدمت امام عسکری(علیه السلام) رسیدم و از حضرت درباره امام بعدی و صاحب الامر جویا شدم. حضرت فرمود: پرده را کنار بزن؛ کنار زدم، در این هنگام کودک پنج ساله ای را دیدم که به سوی ما می آید. آمد و روی زانوی حضرت عسکری(علیه السلام) نشست. حضرت فرمود: "این امام شما است".

۳.۴ - تبیین خواص

بعد از زمینه سازی ها و بشارت های امام عسکری(علیه السلام)، نیز نشان دادن فرزندش، مهدی، اینک نوبت خواص است که اقدام نمایند و وجود امام مهدی را به اطلاع دیگر شیعیان برسانند تا آنان را از شک و حیرت نجات دهند.
افرادی همانند حکیمه خاتون، دختر محمد بن علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، عثمان بن سعید عمری، حسن بن حسین علوی، عبدالله بن عباس علوی، حسن بن منذر، حمزه بن ابی الفتح، محمد بن عثمان بن سعید عمری،‌ معاویه بن حکیم، محمد بن معاویه بن حکیم، محمد بن ایوب بن نوح، حسن بن ایوب بن نوح، علی بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر، یعقوب بن منفوس، عمر اهوازی، خادم فارسی،‌ ابوعلی بن مطهر، ابی نصر طریف‌ خادم، کامل بن ابراهیم، احمد بن اسحاق، عبدالله مستوری، عبدالله جعفر حمیری، علی بن ابراهیم مهزیار، ابوغانم خادم، کوشیدند و ولادت امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) را به اطلاع شیعیان رساندند.

۳.۵ - کرامت ها و شواهد

بعد از شهادت امام عسکری(علیه السلام)، امام مهدی (عجل الله فرجه الشریف) از طریق نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق معجزه یا شبه معجزه) وجود و امامت خویش را برای شیعیان امام عسکری(علیه السلام) نمایاند و حجت را بر آنان تمام کرد.
در آغاز غیبت صغری، سازمان مخفی وکالت که از زمان امام صادق(علیه السلام) برای چنین دوره ای پایه ریزی شده بود، از مهم ترین وظایفش این بود که شک و حیرت شیعیان را بزداید و آنان را به امام غایب و نیابت نواب اربعه مطمئن نماید. نائبان و وکیلان حضرت با ارائه شواهد صدق، کرامت ها و علوم برتر اعطایی از ناحیه مقدسه به این امر اقدام نمودند.
کرامت ها و شواهد صدق در برخی موارد مستقیماً توسط امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) و در برخی موارد با واسطه سفیران به شیعیان عرض می‌شد. تا شیعیان افزون بر این که به وجود امام مهدی(علیه السلام) ایمان داشته باشند، به نیابت نواب اربعه نیز مطمئن شوند. نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق عمدتاً در زمان سفارت اولین سفیر ناحیه مقدسه، عثمان بن سعید عمری صورت گرفت، چون که در این دوره هنوز شیعیان در حیرت بودند و به وجود امام مهدی (عجل الله فرجه الشریف) پی نبرده بودند.
سید بن طاووس می نویسد: "امام زمان(علیه السلام) را بسیاری از اصحاب پسرش امام حسن عسکری(علیه السلام) دیده و از وی اخبار و احکام شرعی روایت کرده اند. از این گذشته حضرت وکیل هایی داشت که اسم، نسب و وطن آنان معلوم بود و آنان معجزات، کرامات، پاسخ مسائل مشکل و بسیاری از اخبار غیبی را که حضرت از جدش پیامبر(صلی الله علیه و آله) روایت کرده بود، نقل کرده اند.
[۲۴] زندگانی نواب خاص امام زمان(عجل الله فرجه الشریف)، ص۹۳ - ۹۴.


۳.۵.۱ - نمونه هایی از کرامت ها و شواهد

۱ـ روایت سعد بن عبدالله اشعری قمی: وی می‌گوید: "حسن بن نضر" که در میان شیعیان قم جایگاه ویژه ای داشت، بعد از رحلت امام عسکری(علیه السلام) در حیرت بود. او و "ابوصدام" و عده ای دیگر تصمیم گرفتند که از امام بعدی جویا شوند. حسن بن نضر نزد ابو صدام رفت و گفت: امسال می خواهم به حج بروم. ابو صدام از او خواست که این سفر را به تعویق اندازد، ولی حسن بن نضر گفت: نه، من خوابی دیده ام و بیمناکم. بنابراین باید بروم. قبل از حرکت به احمد بن یعلی بن حماد درباره اموال متعلق به (امام) وصیت کرد که این اموال را نگه دارد تا این که جانشین امام عسکری(علیه السلام) مشخص شود. به بغداد رفت و در آن جا از سوی ناحیة مقدسه توقیعی به دستش رسید و به امامت امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) نیز به وکالت خاصه عثمان بن سعید عمری مطمئن شد.
۲ـ روایت محمد بن ابراهیم بن مهزیار: می‌گوید پس از وفات امام حسن عسکری(علیه السلام) در مورد جانشین آن حضرت به شک افتادم. پدرم وکیل حضرت بود و اموال زیادی نزدش بود. پدرم اموال را برداشت و من را به همراهی طلبید و به راه افتادیم، پدرم بین راه مریض شد و به من در مورد اموال وصیت نمود و گفت: از خدا بترس و این اموال را به صاحبش برگردان هر که این نشانه را گفت، اموال را به او بسپار. سپس وفات کرد. چند روزی در عراق ماندم، سپس نامه ای از سوی عثمان بن سعید به من رسید که در آن نامه همة علائم و نشانه های اموال بیان شده بود، نشانه هایی که جز من و پدرم کسی آن را نمی دانست.
[۲۷] رجال کشی، ج۲، ص۸۱۳.
محمد بن ابراهیم بن مهزیار با این کرامت و شاهد صدق هم به امامت امام مهدی وهم به نیابت عثمان بن سعید مطمئن شد.
۳ـ روایت محمد بن علی اسود: وی می‌گوید: در آغاز غیبت صغری پیرزنی پارچه ای به من داد و گفت آن را به ناحیه مقدسه برسان. من آن را با پارچه های بسیاری دیگر همراه خود آوردم. چون به بغداد رسیدم و نزد عثمان بن سعید رفتم، وی گفت: همه اموال را به محمد بن عباس قمی بده. من همه را به او سپردم، جز پارچه پیر زن را. پس از آن عثمان بن سعید از ناحیه مقدسه این پیغام را فرستاد که پارچة پیرزن را نیز به وی تسلیم کن... .
[۲۸] رجال کشی، ج۲، ص ۳۳۵.

۴ـ روایت اسحاق بن یعقوب: می‌گوید: از عثمان بن سعید شنیدم که می گفت: مردی از اهل عراق نزد من آمد و مالی را برای امام(علیه السلام) آورد، حضرت آن را پس داد و فرمود:‌حق پسر عمویت را که چهارصد درهم است، از آن بپرداز! آن مرد مبهوت و متعجّب شد و حساب اموال خود را بررسی کرد و معلوم شد که پسر عمویش چهارصد درهم از او طلب دارد. آن را برگرداند، سپس مبلغ باقی مانده را تسلیم حضرت نمود و حضرت پذیرفت.
[۲۹] رجال کشی، ج۲، ص ۳۲۶.

۵ـ روایت محمد بن علی بن شازان: ‌می‌گوید: اموالی از مردم نزد من جمع شده بود، برای این که به ناحیه‌ مقدسه برسانم، دیدم بیست درهم کمتر از پانصد درهم است. این مقدار را افزودم و با نامه برای عثمان بن سعید نائب امام مهدی(علیه السلام) فرستادم. چیزی هم در این نامه قید نکرده بودم، وی در پاسخ نوشت: پانصد درهم رسید. بیست درهم از آن مال تو بود.
با این خبرهای برتر، کرامت ها و شواهد صدقی که در آغاز غیبت صغری ارائه شد، شیعیان امام حسن عسکری(علیه السلام) تماماً به امامت امام مهدی(علیه السلام) و نیابت عثمان بن سعید پی بردند.
بعد از درگذشت عثمان بن سعید عمری، به دستور حضرت مهدی(علیه السلام)، پسرش محمد بن عثمان مسئولیت و تولیت آن را بر عهده گرفت، در این هنگام برخی از شیعیان، نه در وجود امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) بلکه در نیابت محمد بن عثمان شک کردند، که امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) با در اختیار قرار دادن برخی از کرامت ها و شواهد صدق، موجب شد شیعیان به نیابت محمد بن عثمان بن سعید عمری مطمئن شدند و تنها چند نفر به جهت ریاست طلبی و هواپرستی با محمد به مخالفت برخاستند. این ها به دروغ ادعای نیابت کردند، و محمد بن عثمان با بهره گیری از کرامت ها و شواهد صدق، ادعای آنان را باطل کرد و شیعیان بیشتر به حقانیت محمد بن عثمان پی بردند.
[۳۱] بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۱۶.
[۳۲] بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۳۶.
[۳۳] کمال الدین ، ص۳۹۸.
سپس در دوره نیابت حسین بن روح هم برخی از خواص با وی به مخالفت برخاستند، ولی با مشاهده کرامت، از مخالفت دست برداشتند و عذر خواهی نمودند.
[۳۴] تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (عجل الله فرجه الشریف)،جاسم حسینی، ص۱۹۷.

بعد از حسین بن روح نیابت به ابوالحسن علی بن محمد سمری رسید و آخرین توقیع که در دوره غیبت صغری صادر شد، نیز کرامتی دیگر محسوب می‌شود. امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) در نهم شعبان سال ۳۲۹ هجری توقیعی صادر می‌کند و به ابوالحسن علی بن محمد سمری متذکر می شود که: "تو شش روز بعد می میری. امور سازمان وکالت را سر و سامان بده و اموال مردم را برگردان بعد از این دیگر نیابت خاصه منتفی است". راوی می‌گوید: رفتم نزد ابوالحسن علی بن محمد سمری. او این توقیع را به من نشان داد و در روز موعود رفتم و دیدم ابوالحسن علی بن محمد سمری در حال جان دادن است.


۱. الزام الناصب، علی یزدی حائری، ج۱، ص۳۲۱ تا ۳۴۰.
۲. دادگستر جهان، ابراهیمی امینی، ص۱۱۸ تا ۱۲۰.
۳. سیرة پیشوایان، مهدی پیشوایی،‌ ص۶۶۷.
۴. منتخب الاثر، ص۳۵۵.
۵. منتخب الاثر، ص۳۵۵.
۶. منتخب الاثر، ص۳۵۵.
۷. منتخب الاثر، ص۳۵۵.
۸. منتخب الاثر، ص۳۵۳ - ۳۵۴.
۹. منتخب الاثر، ص۳۹۸ - ۳۹۹.
۱۰. بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۶۱.    
۱۱. بحارالانوار، ج۵۱، ‌ص۳۹۷.
۱۲. اثبات الهداه، ج۶، ص۴۳۶.
۱۳. دادگستر جهان، ابراهیمی امینی،‌ ص۱۰۳.
۱۴. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۲.
۱۵. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳ - ۲۴.    
۱۶. ینابیع الموده، ص۴۶۰.
۱۷. بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۶.    
۱۸. اثبات الهداه، ج۶، ص۳۱۱.
۱۹. دادگستر جهان، ابراهیمی امینی، ‌ص۱۰۷.
۲۰. ینابیع الموده، ص ۴۶۱.
۲۱. دادگستر جهان، ابراهیمی امینی، ‌ص۱۰۷.
۲۲. بحارالانوار، ج۵۲، ‌ص۲۵.    
۲۳. الطرائف فی معرفه مذهب الطوائف، ج۱، ص۱۸۳ ۱۸۴    
۲۴. زندگانی نواب خاص امام زمان(عجل الله فرجه الشریف)، ص۹۳ - ۹۴.
۲۵. کلینی، کافی، ج۱، ص۵۱۷ - ۵۱۸، ح۴.    
۲۶. کلینی، کافی، ج۱، ص۵۱۸، ح۵.    
۲۷. رجال کشی، ج۲، ص۸۱۳.
۲۸. رجال کشی، ج۲، ص ۳۳۵.
۲۹. رجال کشی، ج۲، ص ۳۲۶.
۳۰. کلینی، کافی، ج۱، ص۵۲۳ - ۵۲۴.    
۳۱. بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۱۶.
۳۲. بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۳۶.
۳۳. کمال الدین ، ص۳۹۸.
۳۴. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (عجل الله فرجه الشریف)،جاسم حسینی، ص۱۹۷.
۳۵. کمال الدین، ص۵۱۶.    
۳۶. بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۶۱.    



شهر سؤال.    






جعبه ابزار