• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مغرور نشدن انسان به خود

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: غرور، اعمال نیک، گناه کبیره.

پرسش: برای این‌که به خودمان یا به کارهای خوب و اعمال خود مغرور نشویم، باید چه کنیم؟

پاسخ: ۱. خودشناسی و خودنگری، یکی از راه‌های اصلی درمان و غرور و تکبر به حساب می‌آید؛ ۲. یاد مرگ از انحرافات اخلاقی (و از جمله تکبر و خودبزرگ‌بینی) جلوگیری می‌کند؛ ۳. یکی دیگر از عواملی که می‌تواند غرور و از تکبر ـ حتی در موقعیت‌های حساس (مانند شهرت و مقام داشتن) ـ جلوگیری کند، عبادت خدا ست؛ ۴. برای آن‌که به غرور و تکبر مبتلا نشویم، باید به خودشناسی و خودسازی بپردازیم. در غیر این دو صورت امکان ندارد که بتوانیم از این صفات ناروا در خود جلوگیری کنیم؛ ۵. نکته دیگر اینکه هرگاه به مقام و موقعیتی دست یافتیم، باید خودمان را فراموش نکنیم و همیشه به یادمان باشد که این مقام و موقعیت برای همیشه باقی نخواهد ماند؛ ۶. زندگی‌نامه انسان‌های بزرگی را که با تواضع و فروتنی به جاهای والای معنوی رسیده‌اند، مورد مطالعه قرار گیرد؛ ۷. تواضع ضد تکبر است، هر چه بکوشیم خود را به صفت تواضع نزدیک‌تر کنیم، از تکبر دورتر شده‌ایم.



غرور از جمله بیماری‌های اخلاقی است که هم در دنیا و هم در آخرت پیامدهای منفی و زیان‌بار برای انسان به همراه دارد. در آیات قرآن و روایات ائمه اطهار ‌(علیهم‌السّلام) به آثار و پیامدهای این صفات تصریح شده و آمده است که انسان‌ها در طول تاریخ به سبب این صفت پست و نامطلوب به چه مشکلی در زندگی فردی و اجتماعی خود دچار شده‌اند. وقتی خداوند از ملائکه خواست تا در برابر آدم سجده کنند، همه سجده کردند جز ابلیس، که مبتلا به تکبر و خود‌بزرگ‌بینی و غرور شده و فکر می‌کرد که از نظر خلقت و آفرینش از آدم بهتر است.
این نخستین گناهی است که در جهان به وقوع پیوست، گناهی که سبب شد فردی همچون ابلیس که سالیان دراز و به تعبیر امیرمؤمنان، علی (علیه‌السلام) در خطبه قاصعه شش هزار سال خدا را عبادت کرده بود، به دلیل تکبر و غرور، تمام عبادات و اعمال او بر باد رفت و از آن مقام والا که هم‌نشین با فرشتگان و مقام قرب خدا بود، یک‌باره سقوط کرد و درست به همین دلیل خدا او را خوار و ذلیل و پست گردانید.

۱.۱ - حدیثی از امام علی

علی (علیه‌السّلام) در این باره می‌فرماید: «اَلا تَرَوْنَ کَیْفَ صَغّّرهُ الله بِتَکبُّرهِ وَضَعَهُ بترَفُّعِهِ فَجَعَلَه فی الدُّنیا مَدْحُوراً و اعَدّلَهُ فی الآخِرَةِ سَعِیراً؛ آیا نمی‌بینید چگونه او را خداوند به علت تکبرش، تحقیر کرد و بر اثر غرور و بلندپروازی بی دلیلش، وی را پست و خوار گردانید؛ ازهمین‌رو او را در دنیا مطرود ساخت و آتش برافروخته دوزخ را در آخرت برای او مهیا کرد».


ریشه و عوامل غرور، عبارت‌اند از:

۲.۱ - مشکل شخصیت

یکی از عوامل اصلی انحراف اخلاقی (و از جمله غرور) ضعف شخصیتی افراد است، افرادی که از نظر شخصیتی مشکل دارند، به غرور مبتلا می‌شوند.

۲.۲ - جهل و حماقت

دومین عاملی که باعث غرور افراد می‌شود، جهل و حماقت انسان است؛ یعنی فردی که خودش را نشناخته و نمی‌داند که سراپای وجود او ضعف و ناتوانی است، احساس می‌کند که هیچ مشکلی ندارد و بهتر از همگان است.

۲.۳ - خودفراموشی

اگر خودمان را فراموش کنیم و به گذشته، حال و آینده خود نیندیشیم، دچار غرور و خودخواهی خواهیم شد کسی که می‌داند چه بنده ضعیف و ناتوانی است که حتی نفس کشیدنش در اختیار خودش نیست چه جای غرور برایش خواهد ماند؟ اگر ضعف و عجز خود، سیر تکاملی خود و همه مسائلی مربوط به زندگی خود را فراموش کنیم گرفتار خود خواهی خواهیم شد.

۲.۴ - آلودگی محیط زندگی و تربیت منفی

هم‌نشینی و هم‌زیستی با انسان‌های مغرور صفات و خصوصیات آنان را در ما نیز برمی‌انگیزاند و به حرکت درمی‌آورد و تربیت یافتن در محیط خانوادگی یا اجتماعی آلوده به مرض غرور همین اتفاق را برای ما ایجاد می‌کند.


برای آن‌که به غرور مبتلا نشویم، باید به این نکات توجه داشته باشیم:

۳.۱ - خودشناسی

خودمان را بشناسیم.
خودشناسی و خودنگری، یکی از راه‌های اصلی درمان غرور به حساب می‌آید. باید دو مرحله از هستی خود را همیشه به یاد داشته باشیم:
الف. اینکه چگونه با ضعف و ناتوانی از دیار عدم به عالم هستی قدم نهاده‌ایم.
ب. سرانجام زندگی ما به کجا می‌انجامد و چگونه در دل خاک جای گرفته، همه توانایی‌ها و دارایی‌های ما که اینک به آن‌ها فخر می‌کنیم، از ما گرفته می‌شود. اگر انسان همیشه به این دو مرحله از وجود هستی خود توجه داشته باشد، به عجر و ناتوانی خود پی می‌برد و حتی در حال شهرت و مقام نیز به غرور مبتلا نمی‌شود؛ بلکه همه اعمال خوب را از سوی خدا دانسته و سعی می‌کند در جهت کمال معنوی خود از آن استفاده کند.

۳.۲ - به یاد مرگ بودن

به یاد مرگ باشیم.
یاد مرگ از انحرافات اخلاقی جلوگیری می‌کند.

۳.۳ - عبادت خدا

به عبادت خدا بپردازیم.
یکی دیگر از عواملی که می‌تواند از غرور ـ حتی در موقعیت‌های حساس ـ جلوگیری کند، عبادت خداست آری! از جمله عبادات نماز است که کسی که نمازگزار واقعی باشد و شرایط نماز را در نظر بگیرد و عمل کند نمازش او را از بدی‌ها باز می‌دارد.

۳.۴ - مطالعه سرگذشت خوبان

زندگی‌نامه انسان‌های بزرگی را که با تواضع و فروتنی به جاهای والای معنوی رسیده‌اند، مورد مطالعه قرار گیرد.

۳.۵ - عبرت از سرگذشت دیگران

از دیگر عواملی که می‌تواند از غرور جلوگیری کند، مطالعه حالات و سرگذشت افرادی است که ابزار و امکانات و موقعیت‌های بالایی در جامعه داشته و پس از مدتی آن‌ها را از دست داده‌اند، مطالعه این جریانات باعث می‌شود انسان نگرش دیگری در مورد زندگی پیدا کند و به وسیله آنچه دارد به دیگران فخرفروشی نکند.

۳.۶ - مبارزه با خودخواهی

یکی از عمده علل صفات بد، خودخواهی است. خودخواهی ریشه همه مفاسد است؛ پس با مبارزه با این صفت می‌توانیم غرور را ریشه‌کن کنیم.


در این باره به سیره برخی معصومان اشاره می‌کنیم:

۴.۱ - عبادت پیامبر

ــ درباره عبادت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وارد شده که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) سال‌های متمادی نماز می‌خواند و پاهای مبارک حضرت، تاول می‌زدو ورم می‌کرد و چهره نورانی حضرت، زرد می‌شد، همه شب را عبادت می‌کرد ..... پس به ایشان گفته شد: یا رسول الله! مگر خداوند گناهان گذشته و آینده تو را نبخشیده؟ پیامبر فرمود: «بلی! بخشیده، آیا بنده‌ای شاکر نباشم؟».

ــ در جای دیگر پیامبر اکرم می‌فرماید: «ما عبدناک حق عبادتک و ما عرفناک حق معرفتک؛ آن‌چنان که شایسته بندگی تو بود، تو را عبادت نکردیم و آن‌چنان که حق معرفت تو بود، ‌تو را نشناختیم».

۴.۲ - عبادت امام سجاد

درباره عبادت امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) در تاریخ آمده که روزی فرزند ایشان ابوجعفر نزد پدر رفت. پدر را دید که از شب‌زنده‌داری بسیار، به رنگ زرد در آمده و دیدگانش از گریه فراوان چروک کرده و پیشانی او پینه بسته .... چون پدر را بدین حال دید نتوانست گریه خود را نگه دارد. پدر به او نگریست و گفت: فرزندم آن صحیفه‌ها را که اعمال علی بن ابی‌طالب در آن ثبت شده به من بده! اوراق را به او دادم، لحظه‌ای بدان نگریست و با گرفتگی خاطر گفت: چه کسی توانایی عبادت علی بن ابی‌طالب را دارد».

این گل‌های بی‌خار جهان هستی با این‌که سرآمد مخلوقات خداوند هستند، در معرفت و عبادت و فضایل این‌طور خود را در پیشگاه خداوند مقصر می‌دانند که خود یک درس بزرگی است که ‌ای انسان‌ها! هر قدری که معرفت پیدا کردید، هر قدر عبادت و بندگی کردید، هر قدر کار خیر انجام دادید، باز خود را در پیشگاه الهی مقصر و شرمنده بدانید. انسان در همان حال که عبادت می‌کند و خوشحال است از اینکه خداوند متعال این توفیق را به او عطا کرده، در عین حال نگران است از این‌که این عبادت را آن‌چنان که حق عبادت و بندگی بود، به جا نیاورده. پس در عین این‌که انسان نیاز به خودشناسی دارد تا نسبت به جایگاه خود و خالق شناخت پیدا کند (نسبت به آغاز و پایان و مسیری که باید طی کند) همان‌طور خود را در عبادات مقصر بداند و از خداوند طلب کند تا معرفت صحیح را به وی عطا کند.

خداوند متعال می‌فرماید: «وَالَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ اِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنِینَ»؛ «و آنان که در راه ما کوشش کنند، همانا راه‌های خویش را به آن‌ها نشان می‌دهیم و همانا خدا با نیکوکاران است».

و انسان اگر با حسن‌ظن خویش با خداوند مناجات کند و از او بخواهد، یقیناً خداوند متعال جواب مثبت می‌دهد و دست چنین بنده‌ای را می‌گیرد؛ چراکه خدا می‌فرماید: «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»؛ «از رحمت خداوند، ناامید نشوید».


۱. مشکینی، درس‌هایی از اخلاق، ترجمه علی‌رضا فیض، الهادی، چ اول، ۱۳۷۶.
۲. خلاصه معراج السعاده، شیخ عباس قمی، موسسه در راه حق.
۳. قلب سلیم، شهید دستغیب شیرازی.


۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.    
۲. زمر/سوره۳۹، آیه۵۳.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مغرور نشدن انسان به خود»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۱/۱۶.    







جعبه ابزار