رحمت خداوند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رحمت خدا، رحمان، رحیم، حکمت، هدایت، کافران.
پرسش: با توجه به اینکه از بهترین صفات خدا «رحمان» و «رحیم» است و به بندگان خود حتی کفار نظر لطف دارد، منظور از «
ان الله لایهدی القوم الکافرین» (نحل (۱۶)، آیه ۱۰۷)
چیست؟
پاسخ: رحمت خداوند همیشه با
حکمت آمیخته است و حکمت ایجاب میکند که خداوند گنهکاران را (جز در مواردی خاص) به
مجازات برساند؛ چون خداوند همانطور که رحیم است، حکیم است؛ یعنی کارهایش براساس حکمت میباشد و کار عبث و بیهوده نمیکند. خداوند تا آنجا که حکمت اقتضا کند، به بندگان رحم میکند و آنها را مورد عطوفت و مهربانی قرار میدهد؛ ولی ممکن است حکمت اقتضا کند که عدهای را
عذاب و تعدادی را
هدایت نکند؛ چراکه
رحمت خدا به خاطر رقت
قلب و تأثرات مادی نیست؛ بلکه در واقع به معنی اعطای
نعمت است و آن در جایی است که شخص صلاحیت آن را داشته باشد.
خداوند، بخشنده و مهربان بلکه مهربانترین است. این صفات از لطف و
رحمت بیپایان خداوند نسبت به همه موجودات خبر میدهد. صفت «
رحمان» اشاره به رحمت عام خداوند دارد که شامل
مؤمن و کافر، نیکوکار و گنهکار میشود و صفت «رحیم» اشاره به رحمت خاص خدا دارد که ویژه
مؤمنان است.
رحمت حقیقی،
رحمت خداوند است و اینکه
پدر و مادر نسبت به فرزندان خود مهرباناند و بسیاری از مردم نسبت به دوستان و علاقهمندان خود محبت دارند، همه اینها شعاع کمرنگی از رحمت
پروردگار میباشد.
این سؤال مطرح میشود که خداوند با آن رحمت واسعه و بیپایانش چهگونه بندگان را به خاطر
گناهان مجازات میکند و نیز عدهای را
هدایت نمیکند؟
جواب این است که رحمت خداوند همیشه با
حکمت آمیخته است و حکمت ایجاب میکند که خداوند گنهکاران را (جز در مواردی خاص) به مجازات برساند؛ چون خداوند همانطور که رحیم است، حکیم است؛ یعنی کارهایش براساس حکمت میباشد و کار عبث و بیهوده نمیکند. خداوند تا آنجا که حکمت اقتضا کند، به بندگان رحم میکند و آنها را مورد عطوفت و مهربانی قرار میدهد؛ ولی ممکن است حکمت اقتضا کند که عدهای را
عذاب و تعدادی را هدایت نکند؛ چراکه رحمت خدا به خاطر رقت
قلب و تأثرات مادی نیست؛ بلکه در واقع به معنی اعطای نعمت است و آن در جایی است که شخص صلاحیت آن را داشته باشد.
علاوه بر این همیشه اعمال و کردار انسان، نتایج و بازتابی خاص دارد. عمل نیک، نتیجهاش روشنبینی، توفیق و هدایت بیشتر بهسوی خدا و انجام
اعمال بهتر است.
قرآن میفرماید: «... اگر پرهیزکاری پیشه کنید، خداوند حس تشخیص حق از
باطل را در شما قرار میدهد و به شما روشنبینی عطا میکند».
و اگر انسان دنبال زشتیها برود، تاریکی و تیرگی قلبش افزون میگردد و بهسوی
گناه بیشتر سوق داده میشود و گاه تا سرحد انکار خداوند میرسد. قرآن میفرماید: «در عاقبت، افرادی که اعمال بد انجام میدهند، به اینجا منتهی میشوند که آیات خداوند را
تکذیب میکنند و مورد
استهزا قرار میدهند».
بنابراین انتخاب راه خوب یا بد در
اختیار خود ماست. این حقیقت را وجدان هر انسانی قبول دارد.
هدایت و ضلالت یک امر اجباری نیست و بلکه هدایت خداوند به معنی فراهم کردن وسایل
سعادت، و اضلال (گمراه کردن) به معنی از بین بردن زمینههای مساعد است؛ و این فراهم ساختن اسباب یا از بین بردن اسباب نتیجه
اعمال خود انسانهاست. پس اگر خدا به کسی توفیق هدایت میدهد و یا از کسی
توفیق را سلب میکند، نتیجه مستقیم اعمال خود آنهاست.
این حقیقت را در ضمن یک مثال ساده بیان میکنیم: هنگامی که
انسان از کنار یک پرتگاه یا یک رودخانه خطرناک میگذرد، هرچه خود را به آن نزدیک سازد، جای پای او لغزندهتر و احتمال سقوطش بیشتر میشود و هر مقدار خود را از آن دورتر سازد، جای پای او محکمتر و مطمئنتر میگردد.
هدایت و ضلالت هم به این صورت است.
با توجه به توضیحات قبل،
آیه شریفه «
ان الله لایهدی القوم الکافرین؛
خداوند
قوم کافر را هدایت نمیکند.»، معنی روشنی پیدا میکند؛ و آن اینکه: کفار به خاطر کفرشان و دوری از حقیقت و چشمپوشی از حقایق قابلیت دریافت هدایت الهی را از دست دادهاند؛ و هدایت الهی شامل آنها نمیشود. همانند بارانی که بر سر کسی که چتر بالای سرش گرفته نمیبارد.
۱. عبدالله جوادی آملی،
هدایت در قرآن، تهران، رجاء، ۱۳۷۲، بخشهای گوناگون کتاب مخصوصاً صفحات ۵۱ تا ۵۸.
۲. عبدالله جوادی آملی،
تسنیم تفسیر قرآن کریم، قم، اسراء، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۵۱۵ تا ۵۲۱ و ۵۳۳ تا ۵۳۷.
۳. محمدحسین طباطبایی،
المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تهران، رجاء، ۱۳۶۴، ج ۲، ص ۵۰۰ تا ۵۰۴.
۴. محمدحسین طباطبایی،
المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تهران، رجاء، ۱۳۶۴، ج ۱۲، ص ۳۵۵ تا ۳۵۷، ذیل آیه ۳۶ سوره نحل و ج ۱۰، ص ۱۷۰.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رحمت خداوند»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۲.