علم و عمل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: علم و عمل.
پرسش: چه راه کار مناسب و مؤثر وجود دارد تا بین علم و عمل یکی شود؟
پاسخ: براساس اصول اسلامی، علم و دانشی مفید خواهد بود که عمل صالح را نیز به دنبال داشته باشد، اما با این وجود مشاهده مینماییم که برخی عالمان، در انجام عمل صالح کوتاهی مینمایند که این موضوع میتواند ناشی از دلایل مختلفی باشد؛ از جمله اینکه آنان تنها اصطلاحاتی را آموخته و دانشمند واقعی نیستند، به
دانش خود پشت پا زده و زندگی
دنیا را بر آخرت ترجیح دادهاند، از بصیرت دینی خود بهخوبی استفاده ننمودهاند، در این پندار هستند که آنچه تا کنون انجام دادهاند، برایشان کافی است، از نظارت خدا و اولیای او غافل مانده و یا به گذشت و بخشش خداوند مغرور شدهاند، دچار وسوسههای شیطانی شده و انجام کار نیک را به آینده موکول مینمایند، مکر الاهی شامل حالشان شده و منافع و مقاماتی را که در دنیا بدان دست یافتهاند، نشانی از رضایت پروردگار ارزیابی مینمایند و... . بنابراین باید در رفع نقایص فوق کوشید و با ذکر و تذکر (به یاد داشتن خدا و یادآوری مرتب دانستهها) در راه رضایت خداوند گام برداشت.
نخست باید نگرانی شما را تأیید نمود؛ زیرا امامان
معصوم علیهمالسلام نیز، افرادی را که تنها
سخن گفته و از عمل تهی هستند، لعنت نموده،
و آنان را به تیراندازانی بدون تیر تشبیه فرمودهاند.
مجموعه عوامل مختلفی، موجب آن میشوند که افرادی که به
علم و دانش شناخته شدهاند، در کردار و عمل، دستشان خالی باشد.
برخی از این عوامل، عبارتاند از:
برخی افراد به ظاهر دانشمند، در اعماق وجودشان، از دانش الاهی خالی بوده و تنها اصطلاحاتی را آموختهاند، تا با کمک آن، بتوانند جایگاهی برای خود در میان مردم و صاحب منصبان، دست و پا کنند. اینگونه افراد، به تعبیر
ابوذر غفاری، بوی
بهشت را نخواهند شنید
و طبیعی است که آنان به دلیل نداشتن نیتی خالص، از هر موقعیتی جهت رسیدن به آن مقصود اولیه خود، بهره خواهند جست، حتی اگر با وارونه نشان دادن مفاهیم و آموزههای دینی باشد و به بیان
حافظ شیرازی:
گوئیا باور نمیدارند روز داوری ••• کین همه
قلب و دغل در کار داور میکنند
در زندگی روزمره خود به نوجوانانی برخورد مینماییم که بهعنوان مثال، از سوی
والدین خویش، میان برآورده شدن یک موضوع مورد
علاقه (مانند سفر خارجی، رایانه، موتور سیکلت و...) از یک طرف و پشتیبانی کامل مادی و معنوی بعد از
ازدواج از طرف دیگر مخیر میشوند و مطمئن هستند که پدر و مادرشان در این زمینه، به آنان
دروغ نمیگویند؛ اما شدت علاقه به آنچه اکنون به دنبال آن هستند، موجب صرف نظرشان از منافع دائمی آینده میشود!
متأسفانه، در میان دانشمندان نیز چنین افرادی مشاهده میشوند! قرآن در ارتباط با یکی از آنان (بلعم باعورا) چنین بیان میفرماید: "ای
پیامبر! داستان واقعی این فرد را برای مسلمانان بگو که ما دانش و نشانههای قطعی فراوانی در اختیار او گذاشتیم؛ اما او (همانند ماری که از پوست خود جدا شود) دانش خود را رها کرده، سپس
شیطان به تعقیب او پرداخته و گمراهش نمود. اگر میخواستیم، او را با دانش فراوانی که داشت، به مقامات والایی میرساندیم؛ اما او دو دستی به
زندگی مادی چسبید و پیرو خواهشهای نفسانی خویش گشت...".
شیفتگی بیش از اندازه به زندگی مادی (چه
پول و
ثروت و چه جاه و
مقام)، از امور بسیار خطرناکی است که همواره در کمین دانشمندان دینی است و آنان باید با یاری جستن از خداوند، درصدد مبارزه با آن باشند. در غیر این صورت به فرموده پیشوایانمان، باید در دینداری آنان تردید نماییم.
گاهی انسانها، از جمله برخی دانشمندان رفتارهایی را مرتکب میشوند که آن را توجیهپذیر دانسته و بهعنوان کرداری پسندیده و نیکو تصور مینمایند، درصورتیکه واقع مطلب، خلاف آن است.
خداوند در معرفی این گروه، چنین می فرماید: "آیا شما را به زیان کارترین افراد آگاه سازم؟! آنها افرادی هستند که در طول زندگانی خود، کرداری تباه (از لحاظ معنوی) داشتهاند؛ اما با این حال گمان مینمایند که رفتارهای صحیح و شایستهای را مرتکب شدهاند!
چنین اعتقادی، تا لحظه مرگ نیز با این افراد باقی مانده و خطاب به
ملائکه بیان مینمایند که ما هیچ کار ناپسندی انجام ندادهایم!
دلیل چنین اشتباه و خطایی، آن است که شیطان همواره در صدد غلطاندازی و زیبا نشان دادن زشتیها بوده
و این افراد نتوانستهاند از بصیرت دینی خود بهصورت کامل استفاده نموده و
حق را از ناحق تشخیص دهند و به عبارتی، گویا در تشخیص روش مناسب، همانند نابینایان شده
و با وجود در اختیار داشتن چشم بصیرت، از آن استفاده ننموده و به بیراهه رفتهاند.
برخی افراد نیز کارهای نیکی (مانند
جهاد،
زکات، حج و...) در پرونده اعمال خود دارند و شیطان با وسوسههای خود، آنان را به این نتیجهگیری غلط رسانده که آنچه تاکنون انجام دادهاند، کافی بوده و برای رستگاری آنان کفایت مینماید! درحالیکه
انسان نباید هیچگاه، احساس بینیازی نموده و
عمل را ترک نماید؛ چراکه در این صورت ممکن است با نابودی و بیاثر شدن
اعمال گذشته نیز مواجه شود.
انسانها، اگر بدانند که عملکردشان مورد نظارت و کنترل
آشکار دیگران است، کمتر مرتکب خطا و اشتباه خواهند شد، اما همان نظارت، اگر بهصورت مخفیانه بوده و شخص ناظر، در مقابل دیدگان فرد نباشد، گویا آنان احساس امنیت بیشتری نموده و خود را در انجام تخلف آزادتر خواهند پنداشت! به همین دلیل است که رانندگان متخلف با آن که قانون را دقیقاً میدانند تلاش مینمایند که در مقابل دیدگان پلیس، خود را ملزم به رعایت آن بنمایند، ولی شاید در بزرگراهها و چهارراههایی که دوربین مخفی در آن وجود دارد، چنین حساسیتی را نداشته باشند، اما ندیدن پلیس، به نوعی باعث غفلت آنان خواهد شد، نه این که نظارتی نباشد!
به همین ترتیب، اگر ما حضور ناظرانی (همچون خداوند و اولیائش) را با چشمان مادی و دنیوی خود مشاهده ننمایم، دچار
غفلت شده و مرتکب اشتباهاتی خواهیم شد. به همین دلیل است که خداوند، دهها و صدها بار، حضور و نظارت خود را به ما گوشزد ساخته است.
و ما باید،
یقین به این نظارت را، در اندرون خود نهادینه سازیم تا کمتر دچار لغزش شویم.
گروهی از مؤمنان نیز در حاضر و ناظر بودن خداوند، هیچ تردیدی ندارند، اما توجه به
رحمت خداوند و امیدواری به
بخشش گناهان از سوی او، حالتی را در آنان به وجود می آورد که نتیجهاش آن است که عملشان، چندان هماهنگ با علم و دانششان نباشد!
امام صادق علیهالسلام در ارتباط با چنین افرادی میفرمایند: "اگر بدانی که خداوند تو را میبیند و با این وجود، از انجام عمل ناشایست نزد دیگران خودداری نموده، اما در برابر او، آشکارا دست به گناه بزنی، گویا خدا را بهعنوان بیارزشترین ناظر، پنداشتهای"!
البته در یکی از دعاهای معتبر میخوانیم که در این ارتباط، عذر تقصیر آورده و بیان مینماید که خدایا!
گناه من به دلیل آن نیست که تو را بیارزشترین ناظر بدانم؛ بلکه به این جهت است که میدانم تو گناهم را میپوشانی و حلم و
صبر داشته، در عذابم تعجیل نمیکنی و...!
با توجه به بشارت خداوند به قبول توبه بندگان، یکی از وسوسههای
شیطان آن است که چنین القا نماید که فرصت برای
توبه و عمل صالح باقی است و بدین ترتیب، افراد، با امروز و فردا نمودن، انجام کردار نیک را به تأخیر میاندازند! در این زمینه، مؤمنان باید به این نکات نیز توجه نمایند که اولاً: توبه هنگام
مرگ فایده چندانی نخواهد داشت.
ثانیاً: مرگ نیز قابل پیشبینی نبوده و هر لحظه ممکن است فرا رسد!
با توجه به این دو موضوع، نباید در انجام عمل صالح کوتاهی نموده و آن را به تأخیر انداخت.
گروهی از افراد، برخورداری از نعمتهای الاهی در این دنیا و رشد و پیشرفت مادی خود را نشانگر رضایت خداوند و توجه خاص او میدانند؛ هرچند، این تصور در بسیاری از موارد میتواند صحیح باشد،
اما باید توجه داشت که اگر بدون انجام عمل صالح، انواع نعمتها به سمت انسان سرازیر شود، ممکن است نشانهای از
مکر الاهی (استدراج) بوده و فرجامی ناخوشآیند به دنبال داشته باشد.
موضوعاتی که بدان پرداخته شد، از جمله عواملی هستند که انسانها را ـ هرچند که
عالم نیز باشند ـ به ترک عمل فرا میخواند که باید در رفع آنها کوشید.
در همین راستا، و با توجه به اینکه تنها با عمل صالح میتوان به دیدار خدا شتافت،
"ذکر" یا "به یاد خدا بودن"،
و نیز "تذکر" یا "یادآوری"بهترین روش برای استفاده هرچه بهتر انسان از
دانش خویش است؛ یعنی همیشه به یاد خدا بوده و چیزهایی را که میدانیم، همواره برای خود و دیگران تکرار نماییم.
عبادتهای تکراری مانند نماز نیز نوعی تذکر عملی است که در صورت توجه لازم به آن، غفلت را از انسان دور نموده و از بدیها و منکرات جلوگیری خواهد نمود.
در پایان تذکر این نکته نیز ضروری است که دانشمندان دینی نیز، مانند دیگر افراد با ایمان با وجود کردارهای نیک فراوانی که انجام میدهند، گاه ممکن است مرتکب اشتباهات مختصری نیز شوند،
اما این موضوع، لطمهای به
ایمان آنان وارد ننموده و بر این اساس نباید نگاهی بدبینانه، به تمام دانشمندان و حتی مؤمنان عادی داشته و بیشتر آنان را فاقد عمل و کردار نیک پنداشت؛ زیرا عمل، منحصر در ظواهری نیست که بهطور معمول، بیشتر به چشم آمده و موجب تحسین دیگران میشود! بلکه برعکس در دینداری افرادی که درصدد نشان دادن و مشهور نمودن خود بهعنوان اشخاص عابد و عامل هستند، باید تردید نمود
و نیز باید دانست که چهبسا اعمال صالحی که به چشم نمیآیند، اما
ثواب و پاداشی به مراتب بیش از عبادات معمول خواهند داشت و ممکن است، به همین دلیل، افرادی که آنان را فاقد عمل میپنداریم، در واقع در مرحله والاتری نسبت به دیگران باشند!
بنابراین باید افرادی که آشکارا و بیپروا دست به گناه زده و به عبارتی "مجاهر به فسق" بوده و به همین دلیل،
غیبت آنان نیز مجاز است،
استثنا نموده و نسبت به دیگر دانشمندان و افراد با ایمان، نظر مثبتی داشته باشیم.
پایگاه اسلام کوئست.