• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فلسفه امتحانات الهی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه: آزمایش، ابتلاء، بلا.
پرسش: علت سختی‌های دنیا و عقوبت کار ناپسند چیست و همچنین راه تمییز کدام است؟
پاسخ: تمام امتحانات الهی برای رشد انسان هست و انسان به طرف نابودی نرود و بعضی وقت‌ها سختی‌ها به خاطر تنبیه انسان‌هاست.



انسان طبیعتاً به گونه‌ای است که اگر به خود وانهاده شود و هیچ مشکل و سختی خاصی نداشته باشد، به خود مغرور شده و به تکبر و استکبار کشیده شده، از عواقب سوء عملکرد خود و پیشامدهای بعدی غافل می‌شود.
برای پیشگیری از این معضل، حکمت الهی اقتضا نموده که زندگی دنیوی انسان محفوف به ضعف‌ها و گرفتاری‌ها و مشکلاتی طبیعی، یا خود ساخته انسان باشد، از این رو حوادثی؛ چون بیماری‌ها، مرگ و معلولیت‌ها، فقر و غنا، سیل و زلزله و طوفان و آتش فشان، حشرات موذی و حیوانات درنده و... را بر جسم انسان محیط نموده و نفس او را با عقل و شهوت، هادیان الهی از یکسو، و شیطان و خناسان انسی از سوی دیگر، و محدودیت در دنیا و لزوم علم و ایمان به غیب درگیر نموده است.

۱.۱ - نتیجه مقابله با مشکلات

مقابله انسان با معضلات جسمانی و نفسانی‌اش مکوّن شخصیت و هویت او می‌گردند. عقل و فطرت از درون و انبیاء و اولیای الهی از برون هدایت‌گر او به سوی موضع گیری صحیح و دست یابی به کمال انسانیت‌اند و شهوات حیوانی و امیال و آروزهای دراز از درون و شیاطین جنی و انسی از برون رهزن سعادت اویند، تا گل سر سبد آفرینش خود راه خود را برگزیند؛ زیرا قضای الهی بر اختیار او قرار گرفته است و انسان گریزی از این امور ندارد.
از این رو باید گفت: کل عالم هستی با همه نعمات و بلاهایش صحنه امتحان و ابتلای انسان است، و بلایای او نیز در واقع نعمت و سبب امکان انتخاب و بالتبع تعالی و ترقی نفس او در دنیا و آخرت اند و اگر این معضلات نبودند، ترقی و تعالی هم برای انسان محال می‌نمود.
در این میان سهم اولیاء الله از بلایا بیشتر است؛ زیرا ایشان برای تعالی و ترقی مستعدترند.


۱. تقویت اراده و نفوس ایشان و گسترش سعه وجودی آنها و تقویت ولایت تکوینی ایشان.
۲. ارتقای درجات ایشان در منازل آخرت.
۳. تنفر هر چه بیشتر ایشان از دنیا و تبعات آن و رغبت بیشتر آنها به آخرت و آنچه نزد خداوند برای ایشان مهیا می‌گردد.
۴. تکثیر در تضرع و الحاح و التجا به حق و یاد خدا و کسب زاد و توشه بیشتر برای آخرت.


البته خود اوَلیا نیز با رضایت و طیب خاطر از این بلایا استقبال می‌کنند و با پیش آمدن این گرفتاری‌ها بر یقین و ایمان و رضایشان افزوده می‌شود و به خدا و ملاقات او شوق بیشتری پیدا می‌کنند؛ زیرا پشت سر نهادن هر امتحانی، ارتقای رتبه‌ای را در پی دارد و عمر کوتاه دنیا در برابر آخرت، و بلایای این جا در مقابل نعمات پایدار آن اصلاً قابل مقایسه نیست.
اگر نظری کوتاه به کربلای سال ۶۱ هجری بیفکنیم نمونه‌هایی بارز از این عشق بازی‌ها را می‌یابیم.
اما آنانی که ظرفیت کمتری دارند، تنها به اندازه مکتسبات و توان و کشش آنها مورد امتحان واقع می‌شوند، و اگر از آن امتحان سرافراز بیرون آمدند، نوبت به امتحان‌های بعدی می‌رسد.


امتحان همه به یک نحو نیست. یکی به فقر امتحان می‌شود و دیگری به غنا، یکی به مصیبت امتحان می‌شود و دیگری به وفور نعمت، یکی با عافیت و دیگری به امراض و یکی به علم و موفقیت‌های علمی و دیگری به توفیق عبادت و ریاضت! و ممکن است یک انسان گاهی به این آزموده شود و گاه به آن، و این بستگی به این دارد که خود را مهیای کدام آزمون کرده باشد.
البته این آمادگی نتیجه سوابق عملکرد او است. چه بسا خود نیز به آن آگاه نباشد. ابتلائاتی که ذکر آنها گذشت فراگیرند و هر انسانی به نوعی با آن درگیر است و گریزی از آن ندارد.
لکن برخی ابتلائات در پی تخلفات انسان و سرپیچی او از فرامین الهی پیش می‌آید، تا او را تنبیه نموده و متوجه خطای خود نماید. این گونه ابتلائات تنها برای غیر معصومین‌ مورد پیدا می‌کند؛ زیرا آنان از هرگونه عصیان منزه‌اند، لذا آمرزش گناهان ایشان به واسطه این ابتلائات معنا ندارد.


در مورد دیگران نیز چند گونه تحقق می‌یابد:
الف. عذاب مقطعی و کوتاه که به جهت تنبیه ایشان و دفع غرور و تکبر از آنها و سوق دادن آنها به سوی تضرع به درگاه الهی و ذکر و یاد خداست و حجت را بر انسان تمام می‌کند!
ب. عذاب امهال و استدراج: برای کسانی که لجبازند و دست از غرور و استکبار خود بر نمی‌دارند، اینان با غرق شدن در نعمات دنیوی، وجود خدا و قیامت و مرگ، و کرامت انسان را فراموش می‌کنند.
ج. عذاب استیصال: در اوج غرور و تکبر آنها عقوبت الهی آنها را فراگرفته و یکسره آنان را وارد جهنم برزخی می‌نماید، تا قیامت نیز به عذاب اخروی واصل شوند.

۵.۱ - تفسیر بلایای وارده بر انسان

نوع اول خود نعمت الهی است و سبب بیداری و هشیاری انسان در طول عمر ایمانی خویش می‌گردد و صبر انسان بر این ناملایمات و استغفار و تضرع و انابه او سبب محو سیئات او و تبدیل شدن آنها به حسنات و ارتقای درجه او نزد خدا می‌گردد و غفلت و بی خبری را از او دور می‌کند. و در نهایت او را از قهر و غضب اخروی خداوند رهانیده و مقرب درگاه الاهی می‌نماید.
اما آن دو نوع دیگر، عذاب الهی‌اند که در دنیا دامنگیر طاغیان و عنودیان می‌گردد. گرچه ظاهراً در اوج خوشی و رفاه، زندگی کنند.
به تعبیر قرآن "هر انسانی اگر عذر و بهانه را کنار نهد، بر نفس خویش بصیر است"؛ و بهتر از هر کسی بر نیات و اهداف و اعمال خویش آگاه است و اگر منصفانه بنگرد و از توجیهات و افکندن تقصیرات بر دوش دیگران دست بردارد، می‌تواند بر صواب یا بر خطا بودن خویش را دریابد.
از این رو اگر در پی قصد سوء یا عصیانی بلایی برایش پیش آمد، نشان آن است که خدا به او عنایت دارد و با این کار قصد دارد تا او به خود آید و دست از نیات سوء و کردار ناشایستش بردارد، که اگر شکر این نعمت (بلا و تنبیه) را نهاد و از آن امور دست کشید، رحمت و نعمت های الهی او را فرا می‌گیرد و ارشادات و الهامات الهی او را از راه ناصواب آگاه و از کار ناپسند باز می‌دارد.
لکن اگر نسبت به اوامر و نواهی الهی متهاون و نسبت به تنبّهات و اتمام حجت‌هاى خدا بى اعتنایى نمود، خدا نیز او را به خود وا مى‌نهد و او را از تنبهات محروم و در رفاه و آسایش غرق مى‌کند تا تدریجاً به طور کلى از خدا و رحمت او فاصله گرفته و مستحق عقاب دایم گردد.


دنیا و مادیات و زرق و برق آنها و جمیع حوادث آن، امتحان و ابتلای الهى نسبت به انسان هستند، تا برخورد و درگیرى با آنها سبب تکوّن شخصیت و هویت او و ارتقای انسانیت او شوند،- اگر به طور بهینه از آنها بهره‌ور گردد و از رهنمود انبیاء بهره جوید تا عکس العمل مناسب را در مقابل آنها داشته باشد،- لکن اگر به خطا رفت، چندین بار گوشمالى مى‌شود تا دست از لجبازی و عناد بردارد، اما اگر متنبه نشد یا دچار عذاب استیصال مى‌شود و یا دچار عذاب استدراج.


۱. محمد/سوره۴۷، آیه۳۱.    
۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۵.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۱۵۵.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۶۸،    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۹۴-۹۰.    
۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۵۳-۵۶.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۲-۱۸۳.    
۸. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۰،    
۹. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۶.    
۱۰. فصلت/سوره۴۱، آیه۲۷.    
۱۱. قیامت/سوره۷۵، آیه۱۴-۱۵.    
۱۲. انفال/سوره۸، آیه۲۶.    
۱۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    

اسلام کویست.    






جعبه ابزار