دوری و تنفر از گناه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دوری از گناه، تنفر از گناه، لذت گناه، حقیقت گناه.
پرسش: در زمان مقطع راهنمایی دچار کارهای زشتی بودم و حالا واقعاً پشیمانم. چهگونه میتوانم در نفس خود لذت گناه را نابود کرده و از آن متنفر باشم؟
پاسخ:
برای به وجود آمدن هر چیزی مقدماتی لازم است که باید حتماً فراهم گردد. برای اشتیاق به اعمال خیر و انزجار از گناهان هم علل و شرایطی لازم است که بدون فراهم ساختن آن،
ترک محرمات بسیار دشوار و انجام
واجبات هم بسیار سخت خواهد شد؛ البته نابودی
لذت گناه در
نفس کار بسیار مشکلی است؛ زیرا علاقه به برخی چیزها در درون نفس آدمی قرار گرفته است و شرط کمال انسانیت آن است که با وجود خواستن و توانستن، سراغ آن کار نرفته و مطیع قانون خداوند باشد. وگرنه اگر
انسان از تمام
گناهان متنفر باشد، دیگر گناه نکردن برای او امتیازی نیست. پس اصل اجتناب از امیال است؛ ولی با وجود این، بزرگان دین و معصومین با
علم و
اختیار خود تا آنجا پیش رفتهاند که
حقیقت گناه برای آنان مکشوف شده است.
راههای دوری و انزجار از گناه، عبارتاند از:
در روایتی از
امیرالمؤمنین آمده است که آدمی بنده
احسان است؛
یعنی وقتی از کسی احسانی ببیند، در برابر او سراپا خضوع و
تواضع میشود و سعی میکند به نحوی احسان او را جبران کند. حال که انسان فطرتاً چنین است، اگر توجه پیدا کند هر نعمتی که در اختیار اوست، از
سلامت بدن، اصل وجود، نعمتهای مادی و معنوی، همه از خداست، در برابر خدا احساس تواضع و خضوع میکند و همین احساس، بندگی خدا را آسان کرده و به انسان
انگیزه میدهد که علیرغم میل شهوانی، به انجام فرامین الهی همت گمارد.
در روایتی از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده است که «ای بندگان خدا! شما چون مریض هستید و
پروردگار جهانیان همچون طبیب و مصلحت مریض در آن است که طبیب میداند، نه در آنچه که بیمار میل دارد و
خدا میداند و شما نمیدانید».
وقتی که انسان به این حقیقت اشراف پیدا کند، میفهمد که اگر چیزی را خداوند متعال نهی کرده است، حتماً یک ضرری برای انسان دارد و اگر به چیزی امر نموده است، حتماً یک مصلحت ضروری برای انسان دارد، در نتیجه ارتکاب به نواهی پروردگار یعنی اقدام ضد خویش و انجام فرامین الهی یعنی حرکت در جهت کسب مصالح؛ در نتیجه انسان میفهمد که
گناه که همان نافرمانی خداوند است، به معنی ضرر زدن به خویش است؛ در نتیجه انگیزهاش برای ارتکاب گناهان کمتر میشود.
بسیاری از گناهان آثاری دارد که این آثار برای مدتی مخفی است؛ ولی مخفی بودن اثر، نشانه بیتأثیر بودن آن گناه نیست. مثل بعضی سرطانها که هیچ دردی ندارد و فرد وقتی متوجه مرض خود میشود که در شرف
مرگ قرار دارد. گناهان هم همه، آثار مخربی دارند؛ لکن بعضی از آنها اثرش آنی است؛ یعنی در همان لحظه اول، اثرش ظاهر میشود.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: فردی گناه میکند در نتیجه از
نماز شب محروم میشود (توفیق از او گرفته میشود) و عمل بد، اثرش در صاحبش از اثر چاقو بر
گوشت بیشتر است.
آثاری که برای گناه در
روایات آمده است:
۱. محروم شدن از
روزی؛
۲. کم شدن روزی؛
۳. فراموش کردن معلومات؛
۴. محروم شدن از نماز شب و معنویات؛
۵.
گرفتاری (مرض،
حوادث ناگوار، مرگ ناگهانی، از دست دادن عزیز)؛
۶. کوتاه شدن عمر؛
۷.
قساوت قلب؛
۸. واژگونی قلب؛ بهگونهای که دیگر هیچگاه
حق را نپذیرد و
نصیحت در آن مؤثر واقع نشود؛
۹. بیماری جدید به خاطر گناه جدید.
امام رضا (علیهالسّلام) در این باره میفرماید: «هرگاه بندگان خدا گناهی انجام دهند که قبلاً انجام نمیشد،
خداوند متعال بلایی برای آنها میفرستد که قبلاً نفرستاده بود».
این آثار در بیانات
معصومین (علیهمالسّلام) که از هر خطایی مبرا هستند، آمده است. بنابراین انسان باید این حقیقت را به
قلب خود برساند که
ارتکاب به گناه مانند آن است که انسان چاقویی را در بدن خویش فرو برد؛ بلکه به تصریح
روایت از این هم بدتر است. گناهان همچون
نظر به نامحرم، تأثیرش آنی است و آن به وجود آمدن حسرت دائم در انسان است، احساس محرومیت شدید، حسرت مدام و آشفتگی ذهنی از آثار این گناه است.اگر انسان به پیآمدهای گناه توجه کند نسبت به گناه منزجر میشود.
همچنان که دوستان ناباب و جلسات گناه، آدمی را به
گناه میکشاند، مجالس صالحین، انسان را به
صلاح دعوت مینماید.
امام سجاد (علیهالسّلام) فرمودند: «
مُجالَسَهُ الصَّالِحیِنَ داعِیَهٌ إلى الصَّلاحِ».
در نتیجه انسان باید سعی کند با افراد آلوده، نشستوبرخاست نکند، در عوض به مجالس ذکر و فکر بیشتر برود و با انسانهای پاک و مطهر طرح دوستی بیفکند که یکی از عوامل عمده در ارتکاب به گناه یا اجتناب از آن، دوست خوب یا بد است.
ارزش کمالات و رفتارهای نیکوی انسان به این است که در انسان
هوای نفس وجود دارد و خواست و کشش به سمت گناه وجود دارد و آدمی برای ترک
محرمات و انجام
واجبات باید پا روی هوای نفس بگذارد و همین به کار او
ارزش ویژه میدهد. این مخالفت ابتدا بسیار دشوار است؛ ولی کمکم با تمرین، ممارست و
تقوا، پرهیز از محرمات به صورت یک
ملکه و یک صفت پایدار در
انسان درمیآید و در نتیجه انجام
واجب و ترک حرام برای او بسیار آسان میگردد؛ ولی انسان هرچه بیشتر به
شهوات آلوده گردد، مثل فردی که در مرداب بیفتد، نجات او دشوارتر میگردد.
قدم نهادن در مسیر تقوا و
انفاق در راه خدا و تصدیق پاداشهای نیکوی الهی مسیر
عبودیت را برای انسان آسان میکند و بخل ورزیدن و بینیازی جستن از خدا و تکذیب
پاداش الهی و عدم اعتقاد به آخرت؛ پیمودن مسیر
بندگی را سخت و دشوار میسازد.
«
فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى • وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى • فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى • وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى • وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى • فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى»؛
یعنی آن کس که (در راه خدا)
انفاق کند و
پرهیزکاری پیش گیرد و جزای نیک الهی را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانی قرار میدهیم؛ اما کسی که
بخل ورزد و از این طریق بینیازی طلبد و پاداش نیک الهی را تکذیب کند، بهزودی او را در مسیر دشواری قرار میدهیم.
خداوند متعال میفرماید: «
اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»؛
نماز انسان را از
فحشا و
منکرات باز میدارد؛ یعنی یک عامل بازدارنده، بسیار قوی برای از بین بردن
گناهان، خواندن نماز است؛ البته همانطور که نماز انسان را از فحشا و منکرات باز میدارد، فحشا و منکرات هم میتوانند انسان را از نماز و ایجاد ارتباط با خدا باز دارند.
برای اینکه انسان انگیزه گناه پیدا نکند، باید زمینه
گناه را از بین ببرد. یکی از زمینههای گناه، خلوت کردن با
زن نامحرم است.
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: سه چیز است که هر کس آنها را رعایت کند، از شیطان رانده شده و از هر
گرفتاری در امان است: کسی که با زنی که با او محرم نیست، خلوت نکند و داخل بر سلطان جور نگردد و کسانی را که در دین
بدعت به وجود میآورند، در این کار یاری نکند.
کارهایی که باعث آلوده نشدن به گناه میشود:
«
اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»؛ همانا نماز انسان را از فحشا و منکر باز میدارد.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود:
صله رحم و کار نیک، حساب را آسان میکند و
انسان را از گناه حفظ میکند.
حضرت علی (علیهالسّلام) فرمودند: اگر خداوند متعال ترغیب نمیکرد بر انجام طاعاتش،
واجب بود که
اطاعت شود به
امید رحمتش و اگر خداوند نهی نمیکرد از محرماتش، بر عاقل واجب بود که اجتناب کند.
چهبسا انسان یک گناه انجام میدهد و در
دنیا و آخرت سرافکنده و بیآبرو میشود؛ درحالیکه
لذت گناه لحظهای بیشتر نبوده است؛ ولی آثار مخربش ماندگار میباشد.
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: «
اذْكُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ»؛ به یاد آورید، پایان یافتن لذات و باقی ماندن آثار آن.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دوری و تنفر از گناه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۱/۱۲.