درخواست مرگ از خداوند در جوانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: درخواست مرگ، جوانی.
پرسش: فکر میکنید آیا این دعای من درست است که از خدا میخواهم در جوانی مرا بمیراند؟
پاسخ:
نکته اول: تصور کنید نیم ساعت دیگر
امتحان بسیار مهمی در پیش دارید و قسمت عمده
مطالعه شما باقی مانده است. اضطراب امتحان سر تا پای شما را میگیرد. انگار هر چه میخوانید دیگر چیزی حفظ نمیکنید و یاد نمیگیرید. در این زمان پر استرس از بلندگو اعلام میشود دانشجویان محترم توجه فرمایید امتحان به هفته آینده موکول شد. شادی سر تا پای همه دانشجویان را میگیرد. آنان که نخواندهاند یا مطالعه را به اتمام نرساندهاند، از همه بیشتر خوشحالاند و آنهایی هم که خواندهاند و به یادگیری و فهم عمیق اعتقاد دارند، خوشحال میشوند؛ چون معتقدند اگر یکبار دیگر مرور کنند، درسها بیشتر در ذهن آنها تثبیت میشود.
زندگی دنیا طبق فرمایش
قرآن، میدان امتحان و
آزمایش است.
پس هر چه بیشتر وقت داشته باشیم، بیشتر میتوانیم از نیکیها خوشهچینی کنیم و خرمنی از فضایل را جمع کنیم و غبار
گناه را شستوشو دهیم. این کار شدنی است، به شرط اینکه ما خود تصمیم بگیریم از فرصتها استفاده کنیم و غبار
غفلت و گناه گذشته خود را با جاروب
توبه از خانه دل بیرون بروبیم.
عمه گرامی
امام سجاد (علیهالسلام) با آن همه
مصیبت که در جریان
کربلا دیدند، از خداوند
مرگ خود را نخواستند؛ بلکه از خداوند خواستند که به ایشان طول عمر دهد تا بندگی بیشتری انجام دهد.
امام حسین (علیهالسلام) شب عاشورا را از دشمن فرصت طلبیدند تا به
تلاوت قرآن،
نماز و
دعا بپردازند و ... همچنین در ادعیه مختلف ما از خداوند صحت
قلب، جسم و فکر را میخواهیم (دعاهای
ماه مبارک رمضان و دعای روزها در همه آنها طلب
نعمت،
رحمت،
سلامتی،
ترک گناه و غیره ... است).
پس ما نباید دعا کنیم که در جوانی بمیریم.
نکته دوم: تأمل درباره مرگ مفید است؛ اما اگر این فکر باعث رکود و توقف ما گردد، مشکلساز است. در واقع باید بگویم، درست نمیدانیم چگونه درباره
مرگ فکر کنیم. فکر صحیح این است که انسان متوجه باشد که او روزی از این دیار خواهد رفت و این امر به خواست خدا صورت خواهد گرفت. پس بهتر است تا فرصتی دارم به
اطاعت خدا مشغول شوم و
محرمات را ترک گویم و با آب توبه، گذشته خود را بشویم. چنین فردی دچار رکود نمیشود؛ چون طاعتش مقبول است. سعی در ترک گناهانش قابل ستایش و دارای اجر است و توبهاش به فرمایش خداوند رحمان با آغوش باز رحمت پذیرفته است.
اندیشیدن درست درباره مرگ این است که پیوسته هشیار باشیم که عمر کوتاه است و فرصت دوباره زیستن ناممکن، پس لحظهها را
غنیمت شمرده کولهپشتیمان را از
عمل صالح پرکنیم؛ باور کنیم که مسافریم و هر لحظه ممکن است بانگ رحیل برخیزد و بیآنکه بخواهیم کوچمان دهند.
نکته سوم: شاید انسان گمان کند اگر در جوانی از
دنیا بروم، گناه کمتری انجام دادهام؛ اما باید بگویم جوانی که فرصت ورود در
امتحان الهی و صحنههای گرم روزگار را نداشته، در واقع امتیازی ندارد. کسی قابل تقدیر است که وارد امتحان الهی شود، زندگیای طولانی داشته باشد، تلاش کند راه مستقیم را طی کند، از بدی فاصله بگیرد، در جاده رشد و
اعتدال حرکت کند و از
افراط و تفریط پرهیز کند. پس از خداوند بخواهیم به ما عمر طولانی در صحنه امتحان (روزگار) دهد و به
ائمه (علیهمالسلام) متوسل شویم که خودشان در این مسیر دستمان را بگیرند تا رستگار شویم.
در
حدیث آمده است که اسکندر ذوالقرنین با سپاهیانش از وادی ظلمات میگذشتند؛ اسکندر به یاران خود گفت: در اینجا روی
زمین چیزهایی ریخته که هرکس بردارد، پشیمان میشود و هر که برندارد هم پشیمان خواهد شد. برخی پیاده شده و کیسههایشان را پرکردند و برخی هم با بیاعتنایی گذشتند. وقتی به روشنایی رسیدند، ناگهان دیدند که آن چیزهای روی زمین ریخته، الماس بوده است؛ آنان که چیزی برنداشته بودند
حسرت خوردند که چرا برنداشتند و آنان که برداشته بودند، افسوس که چرا بیشتر نیندوختند. اسکندر رو به آنان کرد و گفت:
روز رستاخیز هم مردمان همین حال دارند؛ آنان که عمل صالحی نکردند در حسرتاند که چرا نکردند و آنان که کردند، در حسرت که چرا بیشتر نکردند.
نکته چهارم: درباره جزئیات مرگ زیاد فکر نکنید. همین را بدانیم که خداوند ارحم الراحمین است و از مادر به ما مهربانتر. طبق فرمایش بزرگان و علمای
اخلاق کسی که انجام
واجبات و ترک محرمات کند، راحتترین جان دادن (مثل درآوردن لباس کثیف و پوشیدن لباسی معطر و زیبا) را دارد. از سویی دیگر ائمه (علیهمالسلام) نیز
شفاعت خودشان را شامل حال چنین فردی خواهند کرد. پس باید با امید بیشتر
زندگی کرد و رابطهای عمیقتر با ائمه (علیهمالسلام) پیدا کرد.
نکته پنجم: درباره زندگی افرادی که در این دنیا
زندگی کردند و به بالاترین درجات عالی انسانی و کرامات رسیدند، مطالعه کنید؛ مثل کتاب
کیمیای محبت،
شیخ رجبعلی خیاط، نشر دارالحدیث و کتاب نشان از بینشانهای مرحوم
حسنعلی نخودکی اصفهانی. مسلماً این مطلب به ما امید بیشتری میدهد که:
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند ••• بنگر تا چه حد است مکان آدمیت
نکته ششم: آنچه که از سخنان
امامان معصوم به دست میآید این است که در چند مورد درخواست مرگ از خداوند رواست:
امام سجاد (علیهالسلام) در یکی از دعاهای خود میفرماید: خدایا! اگر عمر من در راه
اطاعت و
بندگی تو خواهد گذشت، آن را طولانی کن و اگر چراگاه
شیطان است، از من بستان.
درخواست
شهادت در راه خدا.
امام زینالعابدین در دعایی از خداوند چنین میخواهد: خدایا اگر روزی
اراده کردی، نعمتهایت را از من بستانی، اولین نعمتی که میستانی، جان من باشد (زیرا هر نعمتی که از آدمی گرفته میشود، به همان اندازه نیازمند دیگران شده و خوار میشود).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «درخواست مرگ از خداوند در جوانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۲۵.