کلید واژه: سقیفه، غصبخلافت پرسش: جریان سقیفه را توضیح دهید؟ پاسخ:پس از رحلت پیامبر_ صلی الله علیه و آله_ گروهی از مخالفین جانشینی حضرت علی، برای تعیین خلیفه در محلی به نام سقیفه گرد هم جمع شدند.
[۱]شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۱.
در ناحیه شمال (غربی) مسجد النبی و با فاصلهای کمتر از یک کیلومتر از خانه حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ قرار داشت این سایبان جمعیتی کمتر از یکصد نفر را در خود جای میداد. آنجا محل اجتماع انصار (مردم مدینه از جمله اوس و خزرج) بود.
[۲]حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر اموی، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۱۹.
پس از رحلترسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ گروهی از لشکراسامه جدا شدند و اجازه ندادند پیامبر ضمن یک سند کتبی علی ـ علیه السلام ـ را به عنوان جانشین خود انتخاب کند، آنان، در حالی که علی ـ علیه السلام ـ و بنی هاشم سرگرم مراسم غسلپیغمبر بودند، جسد پیامبر را رها کرده و برای تعیین رئیسامّت در سقیفه بنی ساعده گرد آمدند.
مهاجرین وانصار در سقیفه هر کدام خود را لایق تر از دیگری می پنداشتند، مردم مکه می گفتند: «اسلام در شهر ما و میان ما آشکار شد، پیامبر از مردم ماست؛ ما خویشاوندان او هستیم، ما پیش از شما این دین را پذیرفتهایم پس زمامدارمسلمانان باید از مهاجرین باشد.» انصار می گفتند: «مکه دعوت پیامبر را نپذیرفت با او به مقابله و دشمنی پرداخت و این ما بودیم که پیامبر را یاری کردیم و اسلام را رونق بخشیدیم و... پس زمامدار باید از انصار باشد. و برخی دیگر از انصار گفتند یک امیر از ما باشد و یک امیر از مهاجرین اما ابوبکر این رأی را نپذیرفت.
در سقیفه ابوبکر روایتی جَعلی از پیامبر نقل کرد که فرموده است: «الائمة من قریش» این حدیث هر چند متن و سند آن دارای اعتبار نبود امّا انصار را ساکت کرد از سوی دیگر دشمنی دیرینه اوس و خزرج نیز در پیشبرد نظر مهاجران موثر واقع شد.
[۳]شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲.
در جریان سقیفه، انصار که به دنبال ریاستسعد ابن عباده بودند شکست خوردند که در این میان با بازی سیاسیعمر، توافق کردند که ابوبکر خلیفه شود و بلافاصله با او بیعت کردند و بیشتر حاضران نیز از آنان پیروی نمودند و پس از خروج از سقیفه با شیوه های مختلف، از دیگران بیعت گرفتند و تلاشهای حضرت علی ـ علیه السلام ـ و زهرا ـ سلامالله علیها ـ و برخی از اصحاب پیامبر در برابر غاصبان خلافت راه به جایی نبرد و حکومت ابوبکرتثبیت شد. عده ای به بهانه اینکه با جماعت مسلمین نباید مخالفت کرد مجبور به بیعت شدند و غاصبان با مغالطه و موعظه و تطمیع و تهدید و قتل و ترور و جعل حدیث بیعت اکثریت را در مدّت کوتاهی بدست آوردند که بیعت کنندگان برخی از روی رغبت و برخی با بی میلی و اجبار با ابوبکر بیعت کردند.
[۴]رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، فرهنگ و اندیشه اسلامی،۱۳۸۰، ج۸، صصص ۴۰۵، ۴۰۷، ۴۵۵.
با غصب خلافت توسط ابوبکر و عمر هر چه مردم از آن سالها دورتر شدند آثار نامطلوب آن بیشتر پدیدار شد و اگر اندیشهپویای علی ـ علیه السلام ـ و ائمه اطهار نبود امروزه چیزی جز کفر و الحاد مشاهده نمیکردیم.
[۵]حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱.
۱. دانش نامهء امام علی ـ علیه السلام ـ، ج۸، زیر نظر علی اکبر رشاد ۲. تاریخ تحلیلی اسلام نوشته سیدجعفر شهیدی ۳. تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر امویان نوشته علی اکبر حسنی. معالم المدرستین علامه عسگری.