تربیت کودک در اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه:
تربیت ،
اسلام ، کودک
پرسش:در دین اسلام برای کودکان چگونه تربیتی سفارش شده است؟
پاسخ:نخست باید به دو نکته مهم و بنیادی در امر تربیت توجه شود:
تربیت کودک، فرایندی طولانی و به هم پیوسته دارد. امر تربیت و آغاز وظیفه مادری و پدری، پیش از نزدیکی و انعقاد
نطفه شروع میشود، زیرا نوع غذاهایی که والدین میخورند، هم در نطفه (
منی و اسپر ماتوزئید مرد و اوول زن) تأثیردارد و هم در روح و روان آنان. در نتیجه روحیات والدین و ویژگیهای نطفهشان از طریق ژن، به فرزند منتقل میشود. چنان که حالات
زن و
شوهر هنگام
نزدیکی از جهت
اخلاقی ،
روحی و
روانی ،
شادی و غم، سلامت و بیماری،
اضطراب و
آرامش روحی و مانند آن، در
سرنوشت فرزند آیندهاش تأثیر دارد.
حتی رعایت یا عدم رعایت آداب نزدیکی کردن، زمان، مکان و کیفیت انجام عمل نیز در سلامت
جسم و روان فرزند مؤثر است. تربیت کودک پس از
تولد شروع نمیشود، بلکه خیلی پیشتر از نزدیکی و بسته شدن نطفه آغاز میگردد.از این رو در
روایات اسلامی آمده است هنگامی که قصد
ازدواج دارید، ببینید با چه کسی و چه خانوادهای وصلت میکنید. محصول ترکیب نطفه مشترک شما چه میشود و صاحب چگونه فرزندی خواهید شد؟
انسان چون موجودی دو بعدی و شامل جسم و روح است. این دو، تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند. از این رو نگاه مربی و پدر و مادر باید به هر دو بعد معطوف شود.
کودکی از حساس ترین و سرنوشت سازترین دوره زندگی انسان است. شخصیت انسان و اساس خصوصیتهای اخلاقی وی، در ابتدای کودکی خصوصاً در سنین مقدماتی عمر، پیریزی میشود.
علاقه زیاد به یادگیری و انعطاف پذیری در مقابل
رفتار پدر و مادر و اطرافیان، ویژه مرحله خردسالی و قبل از قدم گذاشتن به دبستان است. به همین دلیل، همه معلومات، عادتها و ویژگیهای اخلاقی که در این دوره به دست میآید، ریشه دار و محکم در روح کودک باقی میماند. بنای اصلی
شخصیت و چارچوب وجودی او را تشکیل میدهد. بر همان اساس، شخصیتش شکل میگیرد.
"بنابر تحقیقاتی که به وسیله دانشمندان رفتارشناس صورت گرفته، بیشتر نابسامانیها و بزهکاریهای رفتاری در بزرگسالان، نتیجه تربیت غلط و برخورد ناصحیح در دوران اولیّه رشد و آغاز سالهای زندگی است. در واقع، اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اوّل زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین به سر میبرد".
امیر المؤمنین علیهالسلام به همین نکته تربیتی اشاره دارد که به
امام حسن علیهالسلام میفرماید: "دل کودک چون زمینی خالی است که هر بذری در آن پاشیده شود، میپذیرد، پس من پیش از آن که قلبت سخت و فکرت به امور دیگر مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت ورزیدم".
از
حکیمی پرسیدند:از چه زمانی تربیت را باید آغاز کرد؟ حکیم گفت:از بیست سال قبل از تولد.
پس به نظر دقیق، تربیت کودک حتی سال ها قبل از تولد طفل آغاز میشود، یعنی والدین قبل از فرزند دار شدن، زمینه رشد و هدایت را در خود ایجاد کنند و برای
پدر و
مادر شدن خود را آماده نمایند.
کودک از رفتار و کردار پدر و مادر و بزرگ ترها
الگو برمیدارد. افرادی که درون منزل به
امور تعبدی و
دینی پای بندند، معمولاً دارای فرزندانی چنین خواهند شد. تربیت فرزند، به تکرار
نصایح و سماجت در
موعظه نیست. هیچ چیز به اندازه عمل، کارساز نیست. فرزند وقتی ببیند پدر یا مادرش در منزل بد زبانی میکند، دارای زبانی تند خواهد شد، پس باید علت بسیاری از ناهنجاریهایی را که در وجود فرزندانمان است، از رفتار و اعمال خود بدانیم. اگر پدر میخواهد فرزندش
نماز اوّل وقت را غنیمت بشمرد، نیازی ندارد به این که او را با زور و تهدید وادار به این کار کند. اصلا در این مورد، به حرف و موعظه نیازی نیست. بدون آن که چیزی بگوید، خود باید برخیزد.با
اعتقاد بر این کار عبادت کند تا ثمرهاش را در وجود فرزند ببیند.
با توجه به مطالب فوق، بخشی از مهمترین وظایف پدر و مادر نسبت به کودکان چنین است:
یکی از وظایف مهم والدین، احترام به شخصیت کودک است.
رسول اکرم صلواتاللهعلیه میفرماید:"اکرموا اولادکم و أحسنوا آدابهم؛ به فرزندانتان احترام کنید و با آداب و روش پسندیده، با آنها معاشرت نمایید".
کودکانی که در دوران قبل از دبستان از
امنیت و
محبت کافی برخوردار نمی شوند، آسیب هایی بر آن ها وارد میشود که به ندرت در دورههای بعد قابل جبران است.
بذر استقلال طلبی از سالهای آغازین زندگی کودک شروع به رشد و جوانه زدن میکند. پدر و مادر، زمینه را برای رشد متعادل این میل فراهم میآورند.آنها باید آزادیهای لازم را به او بدهند. البته آزادی باید محدود باشد.
روش های آزاد منشانه به کودکان و نوجوانان
حق انتخاب و گزینش می دهد. زمینه را برای خلاقیت و شکوفایی استعدادهای نهفته آنان فراهم می سازد. کنترل و
تذکر بیش از حدّ، تأثیر معکوس داشته و اعتماد به نفس کودک و نوجوان را از بین می برد.
والدین با روشهای مختلف میتوانند شخصیت کودکان خود را پرورش دهند که مهمترین آن، سلام کردن و هم بازی شدن با آنها است. حضرت علی علیهالسلام میفرماید:"مَنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ صَبا؛ کسی که کودکی دارد باید (در راه تربیت او) ) کودکانه رفتار نماید. "(وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۱۲۶)
دو عامل دیگر تربیت فرزند (دوران مدرسه و اجتماع)، چون عامل اوّل قرار دارند، هر چند از اهمیت لازم برخوردارند اما مواظبت اوّلیه، در هوشیاری فرزند، تأثیر بسزایی دارد. نیز مواظبت در دوره مدرسه و انتخاب دوستان مناسب و افرادی که صلاحیت اخلاقی بالایی دارند، بر امنیت خاطر میافزاید تا وقتی وارد اجتماع شود، دغدغه خاطری پیش نیاید.
اولین نیاز روانی کودک و نوجوان، مهر و محبت و دوست داشتن آنها است. هر کودک و نوجوانی برای داشتن احساس امنیت، باید مورد محبت قرار گیرد.
ابراز محبت ، موجب دلگرمی و علاقه مندی به شما و زندگی خواهد شد. احساس امنیت در نوجوان سبب میشود زمینه پیوند شما با او توسعه یابد. در این رابطه، رفتار صحیح دینی را بیاموزد. رابطه مهرآمیز همراه با
گذشت و مدارا، با همگان و به خصوص با کودکان و نوجوانان، قوی ترین و پرجاذبهترین و سازندهترین رابطهها است.
البته زیاده روی در محبت برای فرزند، زیانبار است.
کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از رفتارها و کارهای ارزشی و پسندیده آنان، سبب میشود که آن ها به خود دلگرم شوند، احساس ارزشمندی نمایند. تقویت احساسات و ارزشهای مثبت، یکی از مؤثرترین عوامل برای جهت دهی به گرایشهای دینی فرزندان محسوب میشود.
آموزش مفاهیم دینی و یافتن بینش صحیح یک چیز است و پذیرش و عمل کردن به آن چیز دیگر است. باید سعی نمود نوجوان و جوان به صورت خودآگاه عامل به دستورات اخلاقی و دینی شود. دین باوری و
عشق و علاقه به ارزشهای دینی از درون او بجوشد، در این صورت رفتارهای
مذهبی و دینی، ماندنی و پایدار خواهد شد.
در حدود سه- چهار سالگی بچهها نام
خداوند را یاد میگیرند. اگر رفتار افراد
خانواده جنبه مذهبی داشته باشند، کودک مذهب و رفتار مذهبی را میآموزد. کودک در ابتدا به دنبال قویترین فرد است. چون از نوزادی، مادر، نیازهایش را رفع نموده، میپندارد مادر محکمترین تکیهگاه است؛ ولی به زودی میفهمد مادر از خیلی چیزها میترسد. چون پدر از آنها نمیترسد، پدر را تکیهگاه و قویترین آدم مییابد، ولی پدر هم از بعضی چیزها میترسد. در این زمان است که از ما میپرسد:کی قویترین است؟ به او میگوییم:«خدا». این خدا کجاست؟ به او میگوییم:بزرگ تر که شدی، برایت میگویم چون کودک سه- چهار ساله در مرحله
تفکر ابتدائی است. فقط آنچه را میبیند، قبول دارد، نمیتوان به او گفت:خدا نادیدنی است و همه جا هست.
به تدریج که بزرگتر شد، خدا را به او چنان معرفی میکنیم که بچّهها از او خوششان آید. از لطف و کرم خدا، مهربانی و
قدرت خدا و زیبا دوستی او میگوییم. درباره
بهشتی که به نیکوکاران
وعده داده، سخن میگوییم. در این سالها هرگز از قهر خدا و
جهنم گناهکاران چیزی نگویید.
کودک ۶ ساله به موضوعات مذهبی علاقمند میشود. عاشق
دعا ، نماز و نیایش میشود. دوست دارد برای او داستانهایی درباره خداوند بگوئید. دوست دارد درباره
پیامبران و
امامان حرف بزنید و از آنها برایشان داستانهایی تعریف کنید.
امّا بعد، نوبت به کنجکاوی میرسد. هفت سالهها از خداوند میپرسند. در مقایسه با شش سالهها، بیشتر خواهان اثبات وجود خدا میشوند. کودک هفت ساله بر خلاف یک سال قبل، سوالاتی را در مورد دیدن خدا، شکل خدا و غیره میپرسد. سوالات آنها نباید به حساب سرکشی یا تمایلات ضد مذهبی قلمداد شود، بر عکس سوالات آنها بیشتر نشانه علاقه آنها به موضوع است.
به کودکان میگوییم همه موجودات در مورد خدا و
خالق خویش فکر میکنند.هر موجودی تصور میکند خدا شکل اوست. ما هم که انسانیم، فکر میکنیم شاید خدا مثل ما دو دست و پا و به صورت ما باشد، ولی نه تصور آنها درست است و نه فکر ما. برای همین هیچکس نمیداند خدا چه شکلی است. اگر خدا موجودی بود که شکلی داشت و میشد او را دید، همه جا نبود. اگر پیش ما بود، دیگر پیش پدرت و یا بقیه مردم که جاهای دور هستند، نبود و میدانیم که خدا همه جا هست. برای همین خدا دیده نمیشود.
در مورد مسائل مذهبی هرگز اعمال فشار نکنید. دیکتاتوری و زور، پاسخ معکوس میدهد. بچهها اگر نمازشان را میخوانند، آنها را
تشویق کنید. سعی کنید از دین و مسائل دینی جز خاطرات خوش در ذهنشان چیزی باقی نماند. زمانی که از کودکی به فرزندان خود درک درستی از خدا بیاموزیم، در زندگی هرگز احساس تنهائی نمیکند، چون به یقین میدانند خدا حامی آنهاست و در سختترین لحظات با آنهاست.
بیاعتقادی به خدا احساس تنهائی به وجود میآورد که خود سرچشمه اختلالات روانپزشکی است.
دانشمندان و پژوهشگران امر تربیت، بهترین و مؤثرترین راهکار وصول به هدفهای مطلوب تربیتی، به خصوص در امر تربیت کودکان را پنج چیز می دانند:
أ) استفاده از روش الگویی یا آموزش رفتاری به جای گفتاری.
ب) تقویت روحیه برترگرایی یا کمال طلبی.
ج) تشویق و تمجید.
د) استفاده از مکانهای مقدس و
شعایر مذهبی .
ه) استفاده از طبیعت در بیدار سازی حس مذهبی.
روش الگویی بهترین، مؤثرترین و طبیعی ترین وسیله برای انتقال ارزشهای اخلاقی و فرهنگی در خانواده است. باید به جای گفتار و پند و نصیحت، با رفتار و عمل خویش آموزش دهیم. جوّ خانه را چنان کنیم که زندگی در آن فضای تربیتی، به تربیت فرزندان کمک کند. چون فرزندان به سان درختانی هستند که در آب و خاک خانه، رشد میکنند. معمولاً متناسب با همان آب و خاک، میوه میدهند.
تقلید والدین به نماز اول وقت، انجام عبادت در مکان مشخص و ثابتی در منزل، استفاده از سجّاده، پوشیدن لباس نظیف و معطر، باعث قداست و معنویت بیشتر
عبادت و جذب و گرایش فرزندان به این
فریضه الهی میگردد.
یکی از ویژگیهای فطری و امیال درونی انسان، «روحیه برترگرایی» و یا «کمال طلبی و جمال گرایی» است. انسان به هر کاری، شغلی، علمی و مقصدی و حتی بازی علاقه داشته باشد، به «برترینها و قهرمانان» آن گرایش و علاقه دارد. با استفاده از ادبایت کودکانه، انسانهایی را که «عبادت» و علاقه به نماز و فرهنگ آن، باعث جاودانگی شان در تاریخ بشر و محبوبیت آنها نزد خدا و انسانهای شریف شده است. معرفی کنید.
جهت خوشایندسازی دین و مفاهیم و رفتارهای دینی باید از ابزارهای مختلف تشویق کلامی و غیر کلامی به خصوص در نظار دیگران بهره جست.
بردن کودک به
مساجد و مجالس جشن مذهبی و عزاداری و شنیدن صدای
قرآن با صوت دلنشین، و دیدن اقامه نماز بزرگترها و مشاهده زمزمههای عاشقانه انسانها در تلطیف روح کودکان مؤثر است.
طبیعت سرشار از زیباییها و پاکیها است. هر قدر افراد، از جامعه آلوده فاصله بگیرند و به همان نسبت به مشاهده داشت و بیابان و دامن طبیعت نزدیک شوند، به صفا و پاکی
فطرت نزدیک میشوند. آنان با نگاه کردن به ستارگان و ماه و مهتاب و کوهها و صخرهها و آبشارها و جویبارها و حیوانات زیبا همانند پرندگان و ماهیان دریا، ضمن دیدن و آشنا شدن با نشانهها و نعمتهای الهی و پیدا کردن نشاط و سرور روحی و دست یافتن به لذتهای طبیعی، از غفلتها و آلودگیهایی که جامعه امروزی برای کودکان و نوجوانان و جوانان فراهم کرده است، دور میمانند، در نتیجه فطرت خدا جویی آنان در مسیر طبیعی رشد پیدا می کند. با یک تلنگر و اشاره میتوان آنان را به نماز و عبادت و تسبیح موجودات جهان بر اساس «یسبح للّه ما فی السموات و الارض» آشنا و مأنوس کرد.
والدین به خصوص مادران زیادی، گلههای خود را از فرزندانشان این گونه بیان میکنند:کودکان ما قبل از این که به سن
بلوغ برسند، در انجام فرائض دینی از ما پیشی می گیرند، ولی وقتی به
سن تکلیف میرسند، در انجام فرائض دینی دچار سستی شده و در مواردی از انجام آن خودداری می کنند. وقتی بزرگترها از آنان میپرسند که آیا نماز خود را خواندهاید، متوسل به
دروغ شده، میگویند خواندهایم.
برخی به این عقیدهاند که اگر کودکان، پدران و مادران خود را الگو قرار بدهند و بزرگترها همه در انجام وظایف دینی اهتمام و مراقبت کافی داشته باشند، خود به خود کودکان از آنان تبعیت خواهند کرد. اما باید اعتراف کرد در خانوادههایی که پدران و مادران با اهتمام و دقت، در اول وقت به نماز میپردازند، نیز این مشکل وجود دارد.
بررسیها نشان میدهد که در چنین مواردی، مقصر اصلی والدین و خانوادهاند، زیرا آن چه را به فرزندان خویش آموختهاند، شکل ظاهری نماز خواندن بوده است.
بدیهی است در دوره کودکی، اساس یادگیری کودکان بر پایه
تقلید است. کودکان در دوران کودکی، حرکات پدران و مادران خود را تقلید میکنند و انجام میدهند. والدین گمان می کنند آنها با علاقه و عشق به خواندن نماز میپردازند. البته ممکن است با عشق و علاقه عبادت کنند اما عشقی احساسی، عاطفی و بر پایه تقلید، نه مبتنی بر معرفت و آگاهی. طبیعی است. وقتی کودک دوره تقلید را پشت سر میگذارد و در سنین بلوغ به تفکر و اندیشه میپردازد، همه اموری را که قبلاً بر اساس تقلید انجام داده، یکی پس از دیگری رها میسازد. پدر و مادر ناگهان احساس میکنند که کودک نماز خوان دیروز، امروز از نماز خواندن خودداری میکند. علت آن است که پدران و مادران به جای بیدار ساختن حس دینی و مذهبی در کودکان، به
عقل تقلیدی فرزندان خود، دلشاد گشته و باور کرده بودند وظیفه خود را انجام دادهاند.
بنابراین اگر چه روشهای الگویی و تقلیدی و تشویقی در بُرههای از زمان، مفید و مؤثر است، اما همیشه کارساز نیست، بلکه باید در عرض یا طول آنها (به تناسب استعدادهای متفاوت بچهها) و از راه بیان حکمتها و هدفهای آفرینش و عبادتها با رعایت ادبیات کودکانه، حس دینی و مذهبی آنان را بیدار و آگاه ساخت.
همواره سعی نمایید که در برخورد با کودکان و نوجوانان، توانمندیهای آنها را مدنظر قرار دهید، نه ضعفها و ناتواناییآنها را. پس باید با این نگاه، برای شکوفایی استعدادهای بالقوهشان تلاش کرد. از جمله این که محیط خانه، مدرسه و محله کودک را به صورت صحنههایی از نمایش به فعلیت رسیدن مهارتها و استعدادهای بالقوه او درآورد.
برای نوجوانان و جوانان، تجارب خوشایندی از فعالیتهای مستقل و آزاد فراهم نمایید:
به آنها فرصت دهید تا با فعالیتهای مستقل، احساس مسؤولیت و مراقبت از خویشتن را بیابند. برای این کار، ایجاد انگیزههای لازم برای تحرک و فعالیتهای داوطلبانه، بسیار با اهمیت است. آنچه مهم است، این است که نظارت بزرگسالان، به معنای دخالت مدام ایشان در فعالیتها و امور نوجوانان نباشد.
تجارب موفقیتآمیز کودکان و نوجوانان را افزایش دهید:
یکی از مهمترین عوامل تقویت حس
اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، به ویژه نوجوانان کمرو و یا ناموفق، فراوانی موفقیتهای آنها در انجام فعالیتهای مختلف میباشد. پس لازم است برنامههای آموزشی و فعالیتهایی که برای آنها پیش بینی میشود به گونهای تهیه و تنظیم گردد که با سعی و تلاشی که از خود نشان میدهند، موفق به انجام آنها بشوند.
قدرت تحمل کودکان و نوجوانان را برای مواجه شدن با ناکامیهای احتمالی افزایش دهید:
بدون تردید، علی رغم همه تمهیدات و برنامهریزیهای مناسب، فردی که دارای اعتماد به نفس ضعیف است و یا از توان ذهنی مطلوب و مهارتهای لازم اجتماعی برخوردار نیست، در زندگی خانوادگی، آموزشگاهی و اجتماعی به دلایل گوناگون در انجام فعالیتهای متنوع، بعضاً با تجارب ناخوشایندی از ناکامیها و شکستها مواجه خواهد شد. والدین و مربیان میبایست از این قبیل تجارب نهایت استفاده را بنمایند. با تشویق و ترغیب نوجوان به سعی و تلاش دوباره، مسئله ناکامی او را به سکوی پرش و جهشی تازه تبدیل کنند.
رفتار مصمم و مطمئن و در عین حال مطلوب کودکان و نوجوانان را تقویت نمایید:
ترغیب و تقویت رفتار کلامی و غیر کلامی مطمئن کودک یا نوجوانی که دچار کمرویی و یا ضعف شخصیت است، اعتماد به نفس او را بیشتر خواهد کرد. نظریات محکم و قاطع او را درباره مسائل مختلف، باید محترم شمرد (البته به نحوی که موجب رنجش و آزردگی خاطر دیگران نشود). نیز جرأت او را در بیان صریح افکار و
آرای خود در شرایط و موقعیتهای مختلف تقویت میکند.
کودکان و نوجوانان را در کنترل احساسات و عواطف خود، یاری کنید:
کودکان و نوجوانان کمرو و گاه با شرایط و فعالیتهایی مواجه میگردند که به شدت، آنها را متأثر میسازد. در چنین مواقعی کنترل عواطف و خویشتنداری برای مقابله با مسئلهای که با آن روبرو هستند، بسیار مهم است. بدیهی است در این شرایط نظارت و راهنمایی بزرگسالان، کاملاً ضروری خواهد بود.
کودکان و نوجوانان
کمرو و فاقد اعتماد به نفس، به تقویت مهارتهای اجتماعی خود فوقالعاده نیاز دارند.
توان برقراری و حفظ ارتباط مثبت با دیگران، موجب افزایش احساس ارزشمندی اجتماعی و بالطبع اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان میشود.
والدین و به خصوص مربیان مدارس، باید کوشش کنند که کودکان و نوجوانان کمرو و ضعیف، با تعداد قابل توجهی از همسالان و همکلاسیهای خود مأنوس شده، رابطه دوستانه و متقابل برقرار نمایند. برقراری و حفظ چنین ارتباط دوستانهای، برای رشد و شکوفایی شخصیت و نشاط و سرزندگی این نوجوانان امری کاملاً ضروری است.
کودکان و نوجوانان نیاز دارند که با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا شوند:
همه ما به الگوهای رفتاری نیاز داریم. از نظر
تعلیم و تربیت، مدلها و الگوهای رفتاری از نقش و اهمیت بسزایی برخوردار هستند. وجود الگوهای رفتاری در انسان، انگیزه رشد، حرکت و تعالی وجود ایجاد کرده، موجب شکوفا شدن ابعاد مختلف شخصیت میشود. به طور کلی انسان در هر موقعیت و درجهای از رشد که باشد باز هم نیازمند به الگوها و اسوههای رفتاری است. علاوه بر
معصومین علیهمالسلام، که کاملترین اسوهها و الگوهای رفتاری برای همه انسانها، در همه عصرها و نسلها میباشند، تمامی انسانهای رشد یافته پیرو آنان نیز، در زندگی و رشد و تعالی شخصیت انسان به ویژه کودکان، بسیار مهم است.
برای مطالعه در مورد تربیت فرزند می توانید به کتاب های زیر مراجعه کنید:
۱- والدین و مربیان مسئول، فرهادیان، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی (بوستان کتاب)، ۱۳۷۷.
۲- کودک در مکتب اهل بیت، نوشته مرحوم محمد تقی فلسفی.
۳- تربیت کودک در جهان امروز، بهشتی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷.
۴- حقوق فرزندان در مکتب
اهل بیت علیهمالسلام، طبسی، با مقدمه آیت الله معرفت، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶.
۵- راهنمای پدران و مادران و شیوههای برخورد با کودکان، سادات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۲.
۶- ریحانه بهشتی یا فرزند صالح.
۷- نقش علم در تربیت دینی، محمد داوودی، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (قم).
۸- تربیت اعتقادی، محمد داوودی، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (قم).
۹- درآمدی بر نظام تربیتی اسلام، محمدعلی حاجی دهآبادی، مرکز جهانی علوم اسلامی (قم).
۱۰- کتاب " هنر در قلمرو مکتب"، جواد محدثی.
پایگاه شهر سوال مرکز ملی پاسخگویی به سوالات شرعی