احکام زنان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: احکام زنان، محدودیت.
پرسش: آیا احکام مربوط به زن برای او محدودیت به وجود نمیآورد؟
پاسخ: زن در مقایسه با جنس مخالف، به مراتب آسیبپذیرتر است. هم از لحاظ روحی، که به شدت و با سرعت متأثر میشود و هم از لحاظ جسمی؛ زیرا در محیط، برخی افراد آلوده و فرصتطلب هستند.
نیز پارهای از
احکام ناظر به نحوه حرکت زن در اجتماع و اطلاع شوهر یا پدر از ساعات رفتوآمد همسر و دختر است؛ زیرا این حساسیت نوعی منفعت برای جامعه و
خانواده است و در واقع ایجاد مصونیت برای خانم است. او با اطلاع دادن به شوهر، نوعی نگهبان برای خود
اختیار میکند.
پارهای از احکام به لحاظ مسائل جانبی آن است. حفظ حرمت شوهر متوفی از بالاترین خُلقیات یک همسر است. گو اینکه
اسلام با این
حکم، نمیخواهد به سرعت سابقه وفاداری محو شود. کما اینکه میتوان به مسئله اختلاط میاه نیز اشاره کرد و کم نیستند مردانی که پس از فوت همسر به احترام او تا مدت مدیدی، زن اختیار نمیکنند.
برخی دیگر از احکام به خاطر آن است که
عقل انسان در اثر تجربه فعال میشود و اگر از این قوه کمتر استفاده شود، رفتهرفته از فعالیت باز میایستد. نوع خانوادهها به اینگونه است که
زنان کمتر از عقل تجربی بهره بردهاند و چهبسا بدون
مشورت و همیاری از شوهر متضرر شوند، به همین دلیل است که از آنان خواسته شده برای جلوگیری از ضرر، تحت سرپرستی شوهر باشند. بنابراین وقتی اجازه
ازدواج دختر به دست پدر باشد، این به معنای آن است که دختر دارای بزرگترین پشتوانه است و هیچ مردی نمیتواند با سخنان تحریکآمیز و بعضاً دروغ، دل دختری را صاحب شود و بعداً با فروکش شدن غرایز، او را رها کند؛ زیرا اسلام برای دختر، یک پشتیبان قوی گذاشته تا او با درایت و تجربیات خود، دامادی متین و با صلاحیت انتخاب کند.
برخی احکام زنان که در آن نوعی ارتباط با جامعه (خُرد و کلان) دیده میشود، موجب نگرانی جمعی بانوان محترم
مسلمان گردیده، به گونهای که اظهار میکنند این احکام برای آنان محدودیت آورده است. احکامی مانند
حجاب، اجازه شوهر هنگام خروج از منزل، اذن شوهر در نذر، اجازه پدر در ازدواج دختر، ممنوعیت ازدواج بعد از فوت و
طلاق همسر در مدت معین، در اختیار نداشتن امر طلاق، در خصوص زنان از طرف
شارع مقدس جعل شده است. دو نحوه نگاه به این احکام، دو جواب مختلف میطلبد، گاهی سؤال میشود که چرا این احکام
تشریع شده است؟ و گاهی سؤال میشود که آیا محدودیت میآورد یا نه؟
در پاسخ به سؤال اول، دو رهیافت وجود دارد:
یکی روشی که حقوقدانان ارائه دادهاند به اینکه
جعل هر قانونی به انگیزههای امنیت حقوقی،
عدالت، ترقی اجتماع و مدنیت است
و احکام فوق نیز حاوی این انگیزهها هست.
نظر دیگر آن است که برخی علمای دین (مانند
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه)) و دیگر متفکران طی کردهاند.
به این معنا که احکام الهی هر کدام آیینهای از
عالم تکوین و
فطرت است. اگر در قانونی میخوانیم: «
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ»،
این ناظر به عالم تکوین است؛ یعنی مرد تکویناً به اینگونه است که دنبال تشکیل خانواده باشد،
نفقه بدهد، نانآور باشد، سروسامان بدهد و ...، و
آیه در
مقام جعل
تکلیف نیست؛ بلکه در مقام بیان واقعیت
عالم هستی است. این فطرت است که اینگونه است. (برای مطالعه بیشتر به این منبع رجوع شود:
)
یا در مسئله طلاق، مرحوم
مطهری (رحمةاللهعلیه) میفرماید: «علاقه زن به مرد، معلول علاقهای است که ابتدا مرد به زن پیدا میکند. رابطه زوجیت بر پایه علقه طبیعی است
و آغازگر
علقه،
مرد است. طلاق، آن روی سکه ازدواج است، هر زمان که شعله
محبت و علاقه مرد خاموش شود،
ازدواج از نظر طبیعی مرده است.
این
طبیعت است که کلید فسخ طبیعی را به مرد داده است».
البته پاسخهای دیگری هم میتوان یافت و این پایان تحقیق نیست.
سؤال دیگر آن است که آیا این احکام باعث محدودیت نیست؟ که در پاسخ میتوان مطالب زیر را ذکر کرد:
۱. در جعل قانون، انگیزهها معین است که همانطور که گفته شد،
انگیزه «محدودیت زن» دیده نمیشود؛ زیرا در واقع قانون را برای محدودیت جعل نمیکنند، گرچه منکر نمیشویم که هر قانونی بالاخره محدودیت هم دارد؛ اما محدودیت آن از لوازم لاینفک قانون است.
۲. اگر قرار بود، زن از نظر اسلام مثل موجودی جامد و بیروح و
اراده باشد، پس چرا از او خواسته میشود با بالاترین
شخصیت حقیقی و حقوقی اسلام
بیعت کند؟ لذا در صدر اسلام دو مورد
بیعت زنان بیان شده است:
مورد اول با
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و مورد دوم با
حضرت علی (علیهالسلام) در غدیر خم نحوه بیعت را
تاریخ ثبت کرده که طشتی آب مهیا کردند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) (و علی (علیهالسلام) در
غدیر خم) دستان مبارک را در
آب گذاشتند و زنان یکییکی میآمدند و با گذاشتن دست در آب، با اولین شخص
حکومت بیعت میکردند.
۳. اگر انگیزه
شریعت از احکام زنان، ایجاد حد و حصر غیر منطقی است و حضور یا عدم حضورش یکسان، پس چرا در باب
شهادت نزد قاضی گفتار آنان و حتی یک نفر از آنان در جایی که کسب اطلاع منحصر به اوست، شرعیت دارد و میتواند مستند قاضی باشد؟
۴.
قرآن جایگاهی رفیع برای
زن ترسیم کرده است، زن میتواند تا آخرین قله کمال (عصمت) پیش رود. زن در تکمیل و
تکامل انسان، مکمل مرد است. در طول
تاریخ، زن منشأ خدمات جاودانه بوده است. رسالت
عاشورا را یک زن به دوش کشید. فروع ولایت علوی زیر سایه حرکت شجاعانه یک زن بر گستره گیتی سایه افکند. در
نهضت تنباکو نقش
زنان کمتر از مردان ثبت نشده است. بنابراین خیلی بعید به نظر میرسد که اهداف شریعت در احکام مخصوص بانوان، به انزوا کشیدن این قشر از مردم جامعه باشد.
۵. زن در مقایسه با جنس مخالف، به مراتب آسیبپذیرتر است. هم از لحاظ روحی، که به شدت و با سرعت متأثر میشود و هم از لحاظ جسمی؛ (به این منبع رجوع شود:
) زیرا در محیط برخی افراد آلوده و فرصتطلب هستند.
نیز پارهای از احکام ناظر به نحوه حرکت زن در اجتماع و اطلاع شوهر یا پدر از ساعات رفتوآمد همسر و
دختر است؛ زیرا این حساسیت نوعی منفعت برای جامعه و خانواده است و در واقع ایجاد مصونیت برای خانم است. او با اطلاع دادن به شوهر، نوعی نگهبان برای خود اختیار میکند.
پارهای از احکام به لحاظ مسائل جانبی آن است.حفظ حرمت شوهر متوفی از بالاترین خُلقیات یک همسر است. گو اینکه اسلام با این
حکم، نمیخواهد به سرعت سابقه وفاداری محو شود. کما اینکه میتوان به مسئله اختلاط میاه نیز اشاره کرد و کم نیستند مردانی که پس از فوت همسر به احترام او تا مدت مدیدی، زن اختیار نمیکنند.
برخی دیگر از احکام به خاطر آن است که عقل انسان در اثر
تجربه فعال میشود و اگر از این قوه کمتر استفاده شود، رفتهرفته از فعالیت باز میایستد. نوع خانوادهها به اینگونه است که زنان کمتر از عقل تجربی بهره بردهاند و چهبسا بدون مشورت و همیاری از شوهر متضرر شوند، به همین دلیل است که از آنان خواسته شده برای جلوگیری از ضرر، تحت سرپرستی شوهر باشند. بنابراین وقتی اجازه ازدواج دختر به دست پدر باشد، این به معنای آن است که دختر دارای بزرگترین پشتوانه است و هیچ مردی نمیتواند با سخنان تحریکآمیز و بعضاً
دروغ، دل دختری را صاحب شود و بعداً با فروکش شدن غرایز، او را رها کند؛ زیرا اسلام برای دختر، یک پشتیبان قوی گذاشته تا او با درایت و تجربیات خود، دامادی متین و با صلاحیت انتخاب کند. (برای مطالعه بیشتر به این منبع رجوع شود:
)
۶. در نظام حقوقی اسلام، از آنجا که قانونگذار واقعی
خداوند متعال است، او به همه ابعاد وجودی انسان، سیر کمالی، رابطه
انسان با
جهان و ...
علم کامل دارد، طبعاً قواعد حقوقی این نظام، قواعدی مبتنی بر واقعیات است؛ نتیجه این واقعنگری، چندبعدی بودن است؛ یعنی در عین اینکه
نظام حقوقی اسلام، به تنظیم روابط اجتماعی حقوقی مردم پرداخته، از سایر ابعاد فردی و روحانی نیز
غفلت نورزیده و قوانین حقوقی را با نظری جامع نسبت به تمام ابعاد وجودی انسان وضع کرده است.
۷. زنانی در
تاریخ نامشان ثبت شده که هم پایبند به همین احکام بودند و هم در جامعه فعالیت داشتند، منتهی آنان حس نکردند که احکام محدودیت آورده؛ بلکه در سایه آن در
آرامش و
امنیت تلاش کردند که علاوه بر رسیدن به مقام
اجتهاد در
فقه، مؤلف چندین اثر نیز هستند. در صدر
اسلام نیز زنان مجتهدی را میشناسید نسیبه دختر کعب، بانوی قهرمانی است که سیزده زخم در
جنگ احد برداشت و هنگامی که عدهای پا به فرار گذاشته یا بالای کوه نشسته و
گریه میکردند، نسیبه و فرزندانش از
پیامبر دفاع میکردند.
۱. همسران برتر، دکتر غلامعلی افروز، انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «احکام زنان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۰۶.