• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معنای مرتد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مرتد، ارتداد، اعدام.

پرسش: مرتد به چه کسی گفته می‌شود؟ و علت برخورد شدید و حکم اعدام برای او در اسلام به خاطر چیست؟

پاسخ: ارتداد در لغت به معنای بازگشت و رجوع است؛ اما در فقه و کلام اسلامی ارتداد به معنای بازگشت از دین اسلام است و منظور از «مرتد» کسی است که اسلام را بپذیرد و سپس از آن بازگشت نماید و اعلام جدایی کند و در اسلام حد شدیدی برای آنها ذکر شده است.
فلسفه اعدام مرتد، حفظ امنیت داخلی جامعه اسلامی و جلوگیری از نفوذ بیگانگان و نامحرمان در حریم اعتقادات دینی مردم است. اگر در برابر مرتد سکوت شود، بیم آن می‌رود که هر روز افرادی (مانند یهودیان در صدر اسلام)، به توطئه‌ای ضد مسلمانان برخیزند و برای ایجاد تزلزل در ایمان مؤمنان و در هم ریختن امنیت جامعه اسلامی از طریق ارتداد وارد شوند و اینجاست که جامعه مبتلا به بحران فکری ـ اجتماعی می‌شود.
ممکن است حکم اعدام مرتد یک نوع خشونت و تحمیل عقیده و سلب آزادی تلقی شود؛ ولی اگر به این واقعیت توجه شود که این احکام مربوط به کسی نیست که اعتقادی در درون دارد و در مقام اظهار آن برنیامده، بلکه شامل کسانی است که به اظهار یا تبلیغ بپردازد، روشن می‌شود که این حکم اعدام مرتد بدون حکمت و دلیل نیست. چه اینکه مجازات مرتد یک فلسفه اساسی دارد و آن حفظ امنیت جامعه اسلامی و جلوگیری از متزلزل شدن آن و نفوذ بیگانگان و منافقان است. اگر به افراد اجازه داده شود هر روزکه مایل بوده‌اند، خود را وفادار به اسلام معرفی کنند و روز بعد از دین برگردند، در این صورت هرج‌و‌مرج بر جامعه اسلامی حاکم خواهد شد.



ارتداد در لغت به معنای بازگشت و رجوع است.
[۱] معلوف، لویس، المنجد فی اللغه، ص۱۵۴، تهران، انتشارات اسماعیلیان، بی‌تا.


۱.۱ - دیدگاه راغب

راغب می‌گوید: «ارتداد و رده رجوع و بازگشت به راهی است که شخص آن را پیموده است، منتها رده تنها در مورد کفر به کار می‌رود و ارتداد در مورد کفر و غیر آن».

۱.۲ - ارتداد در فقه و کلام اسلامی

اما در فقه و کلام اسلامی ارتداد به معنای بازگشت از دین اسلام است و منظور از «مرتد» کسی است که اسلام را بپذیرد و سپس از آن بازگشت نماید و اعلام جدایی کند و در اسلام حد شدیدی برای آنها ذکر شده است.

۱.۳ - دیدگاه مرحوم حلی

مرحوم محقق در تعریف مرتد می‌گوید: «او کسی است که پس از اسلام کافر شده باشد».
[۳] حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۷۳، نجف اشرف، چاپ الآداب، ۱۳۸۹ق.


۱.۴ - دیدگاه امام خمینی

امام خمینی (قدس سره) نیز شبیه این تعریف را دارد و بیان می‌دارد که «مرتد کسی است که از اسلام خارج شده و کفر را اختیار نماید».

۱.۵ - دیدگاه ابن‌قدامه

اما از میان علمای اهل تسنن، ابن‌قدامه می‌گوید: مرتد کسی است که از دین اسلام به کفر رجوع کرده است.
[۵] عبدالله بن احمد، ابن‌قدامه، المغنی و الشرح الکبیر، ج۱۰، ص۷۴، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۹ق.

نیز برخی دیگر می‌گوید: ارتداد رجوع از اسلام یا قطع اسلام است.
[۶] عوده، عبدالقادر، الشریع الجنانی الاسلامی، ج۲، ص۷۰۶، دارالکتاب العربی، بی‌تا.

لذا می‌توان گفت که فقهای شیعه و سنی در مفهوم ارتداد با هم توافق داشته ‌و آن را به معنای بازگشت از اسلام و رجوع به کفر می‌دانند و این معنا از آیات شریفه‌ای از قرآن کریم اخذ شده است؛ مانند:

«وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَاُولَئِکَ حَبِطَتْ اَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاُولَئِکَ اَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»؛ «هر کس از شما از دین خود برگردد و در حالی بمیرد که کافر است، اعمال وی در دنیا و آخرت تباه می‌شود و آنان اهل دوزخ‌اند و همیشه در آن خواهند بود».


درباره مصداق مرتد گفته‌اند: مرتد به کسی گفته می‌شود که فعل یا قولی از او صادر شود که نشان انکار اصل دین یا اصلی از اصول دین چون توحید یا نبوت و یا معاد باشد، یا شخصی یکی از ضروریات دین را منکر شود که انکار او به تکذیب توحید یا رسالت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) منتهی گردد. در این صورت ارتداد حاصل خواهد شد.
[۹] موسوی خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۱۸.


۲.۱ - دشنام‌دهندگان به ائمه

چنانچه گفته شده: از جمله کسانی که ملحق به مرتد هستند کسانی می‌باشند که به پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یا امامان معصوم (علیهم‌السلام) یا حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) دشنام یا ناسزا گویند که این کار یکی از اسباب ارتداد است.
بعضی فقها در کتاب حدود در فقه اسلامی آن را به طور جداگانه بحث کرده‌اند و در روایات خاصی نیز درباره مباح بودن خون چنین کسی در منابع اسلامی دیده می‌شود. در اینجا به دلیل اختصار ورود در این بحث به طور جداگانه نیازی نیست.

۲.۲ - آگاه بودن به پی‌آمد انکار

البته انکار ضروری آن‌گاه موجب ارتداد می‌شود که شخص منکر، به پی‌آمد انکارش آگاه باشد؛
[۱۶] موسوی اردبیلی، عبدالکریم، فقه الحدود و التعزیرات، ص۸۴۰، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
یعنی بداند که انکار ضروری او به تکذیب توحید یا رسالت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) منتهی می‌شود.

۲.۳ - مرتد نبودن محققان

اما کسانی که در حال تحقیق باشند، مشمول حکم ارتداد نیستند؛ حتی اگر نتیجه تحقیق آنها بازگشت از اسلام و گرایش به آیین دیگری باشد، مشروط بر اینکه سخنی برخلاف اسلام نگویند، کسی با آن‌ها کاری ندارد و از این مجازات‌ها معاف‌اند.


فلسفه اعدام مرتد، حفظ امنیت داخلی جامعه اسلامی و جلوگیری از نفوذ بیگانگان و نامحرمان در حریم اعتقادات دینی مردم است. اگر در برابر مرتد سکوت شود، بیم آن می‌رود که هر روز افرادی (مانند یهودیان در صدر اسلام)، به توطئه‌ای ضد مسلمانان برخیزند و برای ایجاد تزلزل در ایمان مؤمنان و در هم ریختن امنیت جامعه اسلامی از طریق ارتداد وارد شوند و اینجاست که جامعه مبتلا به بحران فکری ـ اجتماعی می‌شود. به خصوص اینکه کار‌های تخریبی معمولاً آثار سریع دارند؛ لذا اسلام در برابر ارتداد عکس‌العمل شدیدی نشان داده است.

ممکن است حکم اعدام مرتد یک نوع خشونت و تحمیل عقیده و سلب آزادی تلقی شود؛ ولی اگر به این واقعیت توجه شود که این احکام مربوط به کسی نیست که اعتقادی در درون دارد و در مقام اظهار آن برنیامده، بلکه شامل کسانی است که به اظهار یا تبلیغ بپردازد، روشن می‌شود که این حکم اعدام مرتد بدون حکمت و دلیل نیست. چه اینکه مجازات مرتد یک فلسفه اساسی دارد و آن حفظ امنیت جامعه اسلامی و جلوگیری از متزلزل شدن آن و نفوذ بیگانگان و منافقان است. اگر به افراد اجازه داده شود هر روز که مایل بوده‌اند، خود را وفادار به اسلام معرفی کنند و روز بعد از دین برگردند، در این صورت هرج‌و‌مرج بر جامعه اسلامی حاکم خواهد شد.


از این گذشته در اصل پذیرش دین اجباری نیست و گرویدن به اسلام باید طبق منطق باشد کسی که از پدر و مادر مسلمان متولد شده و در محیط اسلامی پرورش یافته و آگاهانه این دین را برگزیده یا کسی که چنین نبوده، اما در اثر تحقیق و تفحص اسلام را اختیار کرده باشد، بسیار بعید به نظر می‌رسد که محتوای اسلام را تشخیص نداده باشد؛ پس بازگشت یک چنین افرادی از اسلام معمولاً انگیزه صحیح و دلیل منطقی ندارد؛ بلکه به توطئه و خیانت شبیه‌تر است تا به اشتباه و عدم درک حقیقت. بنابراین شایسته مجازات‌اند؛ به خصوص که احکام شرعیه ناظر به تک‌تک افراد نیست؛ بلکه مجموع را به طور کلی شامل است.


درباره اهمیت مجازات مرتدین می‌توان به عملکرد گروهی را که قرآن بیان می‌کند اشاره کرد که آنان تحت یک توطئه حساب شده در ابتدا اظهار اسلام کردند، سپس با این ادعا که چیز قابل ملاحظه‌ای در اسلام نیافتند از عدول کردند؛ در صورتی که هدف اصلی آنان این بود که بدین وسیله تزلزل در ایمان مؤمنان ایجاد کنند.

۵.۱ - کلام خداوند

«و جمعی از اهل کتاب یهود گفتند: بروید و در ظاهر به آن‌چه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز کافر شوید و بازگردید شاید آنها (مؤمنان) از آیین خود باز گردند؛ زیرا شما را اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می‌دانند و این اقدام شما کافی است که آن‌ها را متزلزل سازد».

در یک چنین فرضی دیگر مدارای اسلامی نه‌تنها به صلاح نیست، بلکه زمینه‌ساز توطئه‌های ویرانگر و فعالیت توطئه‌سازان حرفه‌ای ـ همانند سلمان رشدی‌ها ـ برای ضربه زدن به اسلام و مسلمانان خواهد بود. در اینجا قاطعیت امام‌گونه، لازم است که فرمود: سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است او را به درک واصل گرداند. (رجوع شود به منبع:
حکم اعدام برای مرتد، استبعاد عقلی هم ندارد و هر عقلی سلیمی نیز اقتضای آن را می‌کند و بر آن مهر صحت می‌نهد؛ زیرا که جامعه حق دارد برای جلوگیری از اشاعه فساد و حفظ امنیت اجتماعی از طریق اعدام، عضو فاسد و مخرب خود را حفظ کند.

۵.۲ - دیدگاه گاروفالو

به گفته گاروفالو: همان‌طوری که در بدن انسان اعضای ضعیف و فاسدی که قابل بقا نیستند با عمل جراحی مصنوعی دفع می‌شوند، بعضی از افراد که توانایی زندگی قانونی و همگانی با جامعه را ندارند به وسیله اعدام که یک نوع عمل جراحی مصنوعی برای حفظ و سلامتی دیگران است طرد می‌شوند.
[۲۰] ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ج۴، ص۱۶، تهران، نشر داد، ۱۳۷۴ش.

لذا مجازات اعدام یک وسیله مؤثر و بازدارنده است و در مقابل خطر دشمنان اسلام و کسانی که امنیت اعتقادی و فکری جامعه را خدشه‌دار می‌سازند، لازم و ضروری است.


۱. ناصر مکارم و همکاران، پیام قرآن، ج۱۰، ص۲۰۳-۲۰۷.
۲. تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۴۸ به بعد، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۴۲۶ به بعد.
۳. محمدصالح دلیری، حقوق جزای عمومی، ج۴، تهران، نشر داد، ۱۳۷۴ش.
۴. محمد ابراهیم شمس ناصری، بررسی تطبیقی مجازات اعدام، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
۵. محمدمحمدی گیلانی، حقوق کیفر در اسلام، تهران، المهدی، ۱۳۶۱ش.
۶. سیدمحمدحسن مرعشی، دیدگاه‌های نو در حقوق کیفر اسلام، تهران نشر میزان، ۱۳۷۳ش.
۷. حسین مهرپرور، دیدگاه‌های جدید در مسائل حقوقی، تهران، اطلاعات، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
۸. مجله حوزه، سال ۱۳۶۹، شماره ۴۱، مقاله آزادی بیان.


۱. معلوف، لویس، المنجد فی اللغه، ص۱۵۴، تهران، انتشارات اسماعیلیان، بی‌تا.
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، معجم المفردات الفاظ قرآن، ص۳۴۹، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.    
۳. حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۷۳، نجف اشرف، چاپ الآداب، ۱۳۸۹ق.
۴. حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، ج۴، ص۸۱۵، نجف اشرف، چاپ الآداب، ۱۳۸۹ق.    
۵. عبدالله بن احمد، ابن‌قدامه، المغنی و الشرح الکبیر، ج۱۰، ص۷۴، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۹ق.
۶. عوده، عبدالقادر، الشریع الجنانی الاسلامی، ج۲، ص۷۰۶، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۱۷.    
۸. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، روح‌الله، تحریرالوسیله، ج۱، ص۱۲۴.    
۹. موسوی خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۱۸.
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۱۰، ص۱۷۴.    
۱۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۴۵۹، کتاب الحدود، باب ۲۵، ح۱.    
۱۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۴۵۹، کتاب الحدود، باب ۲۵، ح۲.    
۱۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۴۶۰، کتاب الحدود، باب ۲۵، ح۳.    
۱۴. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۴۶۰، کتاب الحدود، باب ۲۵، ح۴.    
۱۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۴۶۱، کتاب الحدود، باب ۲۵، ح۱.    
۱۶. موسوی اردبیلی، عبدالکریم، فقه الحدود و التعزیرات، ص۸۴۰، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج۱۰، ص۱۷۷.    
۱۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۷۲-۷۳.    
۱۹. موسوی خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه نور، ج۲۱، ص۸۷، فتوای مورخ ۲۹/ ۱۱/ ۶۷، امام خمینی (قدس سره) درباره حکم اعدام سلمان رشدی.    
۲۰. ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ج۴، ص۱۶، تهران، نشر داد، ۱۳۷۴ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معنای مرتد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۱۶.    







جعبه ابزار