محل شهادت امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت علی (علیهالسلام)، محراب عبادت، شهادت.
پرسش: آيا اميرمؤمنان حضرت علی (علیهالسلام) در محراب عبادت به شهادت رسید؟
پاسخ: در رابطه با محل ضربت خوردن
امیرمؤمنان (علیهالسلام) میان
شیعه و
اهل سنت اختلافنظر وجود دارد. عدهای از اهل سنت میگویند این حادثه خارج از منزل و در راه آمدن به
مسجد کوفه رُخ داد. در برابر،
روایات ائمه (علیهمالسلام) که بعضاً با
سند معتبر هم به ثبت رسیده و نیز برخی گزارشهای منابع مختلف اهل سنت تصریح میکنند، این فاجعه در محراب مسجد کوفه و در حال نماز خواندن امام علی (علیهالسلام) به وقوع پیوست. دستهای از عالمان
فریقین این مطلب را دقیقاً با ذکر همان مکان خاص (محراب مسجد) در نگاشتههایشان انعکاس دادند و برخی دانشمندان شیعی در برابر قول دسته اول اهل سنت، تنها به ذکر
شهادت در مسجد کوفه بسنده کردهاند.
پیرامون مکان دقیق ضربت خوردن
امام علی (علیهالسلام) میان
عالمان شیعی و اهل سنت
اختلاف دیدگاه وجود دارد. آنگونه که از برخی منابع اهل سنت برداشت میشود، امام علی (علیهالسلام) در راه آمدن به
مسجد کوفه توسط
ابن ملجم مرادی مورد ضربت قرار گرفت و در اثر آن به
شهادت رسید.
شیعیان برخلاف این دیدگاه، نظر بر آن دارند این
حادثه در درون مسجد کوفه و حتی در مواردی تصریح کردند در حال نماز در این مسجد، واقع گردید. برخی اندیشمندان اهل سنت هم در این باره با شیعیان هم نظرند. در ادامه نمونههایی از گزارشات همراه با رویکرد عالمان فریقین ارائه میشود.
یک نمونه از گزارشهای
شیعیان و برخی اندیشمندان اهل سنت را که به شهادت حضرت در
مسجد و محراب کوفه معتقدند، از منظر
دانش رجال مورد بررسی قرار میدهیم.
روایت امیرالمؤمنین، حضرت علی بن ابیطالب (علیهماالسّلام) (سند معتبر):
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَکْرِ بْنِ النَّقَّاشِ وَ اَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ اِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذِیُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ بْنِ اِسْحَاقَ الْمُکَتِّبُ قَالُوا حَدَّثَنَا اَبُوالْعَبَّاسِ اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ الْهَمْدَانِیُّ مَوْلَی بَنِی هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ اَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا عَنْ اَبِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ اَبِیهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِیهِ الْبَاقِرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ اَبِیهِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ اَبِیهِ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهمالسّلام) عَنْ اَبِیهِ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطَالِبٍ (علیهالسلام) قَالَ: قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا اَفْضَلُ الْاَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ (شهر رمضان) فَقَالَ یَا اَبَا الْحَسَنِ اَفْضَلُ الْاَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ بَکَی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ اَبْکِی لِمَا یُسْتَحَلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِکَاَنِّی بِکَ وَ اَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ اَشْقَی الْاَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ».
حضرت علی (علیهالسلام) فرمود: (آنگاه که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فضایل
ماه رمضان را برشمرد) من برخاستم و گفتم: ای رسول خدا! بهترین کارها در این ماه چیست؟ فرمود: ای ابوالحسن بهترین
عمل در این ماه پرهیز از
محرمات الهی است. سپس گریست، عرض کردم: ای رسول خدا! چرا
گریه میکنی؟ فرمود: برای آن کاری که در این ماه نسبت به تو خواهد صورت گرفت، گویا تو را مینگرم که برای (تقرب به) خدایت
نماز میگذاری و شقیترین مردم که برانگیخته شده، ضربتی بر فرق تو وارد میآورد که محاسنت را بدان خضاب میکند.
روایت فوق براساس قواعد
دانش رجال معتبر است. در ادامه
راویان آن را مورد بررسی قرار میدهیم:
مُحَمَّدُ بْنُ بَکْرِ بْنِ النَّقَّاش، اَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ، مُحَمَّدُ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ اِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذِیُ، مُحَمَّدُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ بْنِ اِسْحَاقَ الْمُکَتِّبُ.
در طبقه مشایخ صدوق (رحمةاللهعلیه) چهار نفر وجود دارد. برخی از این افراد در زمره کسانی هستند که
شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه) نه یک یا چند
روایت بلکه
روایات فراوان آن هم بدون واسطه از آنها نقل میکند، چنین امری میتواند نشان از
اعتماد صدوق (رحمةاللهعلیه) نسبت به این افراد بوده باشد، به همین دلیل جمعی از
دانشمندان بر این عقیدهاند اگر راویان
ثقه روایات زیادی از یک
راوی نقل کنند، نشان از
اعتماد آنها به آن
راوی بوده است.
از جمله مرحوم
آیتالله بروجردی در یک سخنی چنین میآورد:
«الظاهر انّه یمکن استکشاف وثاقة الراوی من تلامیذه الذین اخذوا الحدیث عنه فاذا کان الآخذ مثل الشیخ او المفید او الصدوق او غیرهم من الاعلام خصوصا مع کثرة الروایة عنه لا یبقی ارتیاب فی وثاقته اصلا؛
ظاهر آن است که
وثاقت راوی را میتوان از طریق شاگردانی که از او
حدیث اخذ نمودند، به دست آورد. پس زمانی که گیرنده حدیث مثل
شیخ طوسی،
شیخ مفید، شیخ صدوق و امثال این بزرگان باشند، به ویژه آنکه از آن
راوی روایات فراوان نقل کنند، شکی در
وثاقت آن راوی باقی نمیماند».
اَبُوالْعَبَّاس اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ الْهَمْدَانِیُّ:
«احمد بن محمد بن سعید الهمدانی رجل جلیل فی اصحاب الحدیث ... و کان کوفیا زیدیا جارودیا ... ذکره اصحابنا لاختلاطه بهم و مداخلته ایاهم و عظم محله و ثقته و امانته؛
احمد بن
محمد بن سعید همدانی، یکی از بزرگان
اصحاب حدیث به شمار میرود ... وی
زیدی و
جارودی مذهب بود و اصحاب ما (
امامیه) به دلیل آنکه وی با آنها رفتوآمد داشت و در میان آنها مورد وثوق بود، از او نام بردند».
عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّال:
«علی بن الحسن بن علی بن فضال کان فقیه اصحابنا بالکوفة و وجههم و ثقتهم؛
علی بن
حسن بن علی بن فضال فقیه اصحاب ما در
کوفه بود و نزد آنها مورد وثوق و دارای جایگاه بود».
الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ:
«الحسن بن علی بن فضال ... روی عن الرضا (علیهالسلام) و کان خصیصا به کان جلیلالقدر عظیم المنزلة زاهدا ورعا ثقة؛
حسن بن علی بن فضال از
امام رضا (علیهالسلام) روایت کرد و یکی از افراد نزدیک به حضرت بود، او فردی بزرگ، بلند مرتبه، با
تقوا و مورد وثوق بود».
همانطور که ملاحظه شد،
راویان حدیث فوق همگی از معیار
وثاقت برخوردار بودند. بنابراین روایت فوق معتبر میباشد و اثبات میکند که محل شهادت حضرت در محراب مسجد کوفه بوده و ضربه ابنملجم ملعون بر فرق ایشان وارد آمده است.
در ادامه
روایات دیگری مؤید همین
حدیث وجود دارد که بیان میکنیم:
«اَخْبَرَنَا اَبُو الْفَتْحِ هِلَالُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحَفَّارُ، قَالَ: اَخْبَرَنَا اَبُو الْقَاسِمِ اِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ عَلِیٍّ الدِّعْبِلِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی اَبِی اَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ عَلِیِّ بْنِ رَزِینِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُدَیْلِ بْنَ وَرْقَاءَ اَخُو دِعْبِلِ بْنِ عَلِیٍّ الْخُزَاعِیِّ (رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ) بِبَغْدَادَ سَنَةَ اثْنَتَیْنِ وَ سَبْعِینَ وَ مِائَتَیْنِ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَیِّدِی اَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا بِطُوسَ سَنَةَ ثَمَانٍ وَ تِسْعِینَ وَ مِائَةٍ قَالَ: حَدَّثَنِی اَبِی مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا اَبِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا اَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ، عَنْ اَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) قَالَ: ... وَ اَمَّا ابْنُ مُلْجَمٍ فَضَرَبَهُ فَوَقَعَتِ الضَّرْبَةُ وَ هُوَ سَاجِدٌ عَلَی رَاْسِهِ؛
امام سجاد (علیهالسلام) فرمود: آنگاه که امیرمؤمنان (علیهالسلام) به
سجده رفته بودند
[
سجده اول را رفته بودند، در بین دو سجده
]
، ابن ملجم ضربتی بر فرق آن حضرت وارد آورد».
در ضمن زیارت جامعه ائمه
معصومان (علیهمالسّلام) چنین آمده است:
«وَاَنْتُمْ بَیْنَ صَرِیعٍ فِی المِحْرابِ قَدْ فَلَقَ السَّیفُ هامَتَهُ؛
و بعضی از شما اهل بیت (علیهمالسّلام) در محراب
عبادت به
زمین افتاده؛ درحالیکه شمشیر زهرآلود فرق مبارکش را شکافته است».
این نکته نیز حائز اهمیت است که با در کنار هم قرار دادن این عبارت، با روایات و تصریحات پیرامون شهادت امیرالمؤمنین (سلاماللهعلیه) در محراب، این فقره پیرامون آن حضرت میباشد.
«السندی بن محمد البزاز، عَنْهُ (ابیالبختری وهب بن وهب) عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِیهِ: اَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبِیطَالِبٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) خَرَجَ یُوقِظُ النَّاسَ لِصَلَاةِ الصُّبْحِ فَضَرَبَهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ بِالسَّیْفِ عَلَی اُمِّ رَاْسِهِ؛
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: علی بن ابیطالب (علیهماالسّلام) از منزل برون آمد تا مردم را برای
نماز صبح بیدار کند، آنگاه ابنملجم با شمیشر ضربتی بر سر حضرت وارد آورد».
لازم به ذکر است که روایت فوق بر فرض اعتبار سندی، در مقام بیان شهادت حضرت در
مسجد میباشد، به این بیان که شهادت حضرت بعد از ورود حضرت به مسجد و بیدار نمودن مردم برای نماز صبح بود و شهادت حضرت در محراب نماز را نفی نمیکند؛ بلکه در حقیقت، این
کلام در برابر گفتار عدهای از
اهل سنت است که شهادت حضرت را خارج از مسجد بیان کردهاند. افزون بر اینکه سند روایت فوق ضعیف است؛ زیرا در سلسله راویان آن «
وهب بن وهب ابیالبختری» است؛ وی از
راویان اهل سنت است و نهتنها وثاقتش ثابت نشده، بلکه از نظر
شیعه و اهل سنت وی فردی مردود و متروک و ضعیف است.
مرحوم نجاشی در شرح حال او چنین مینگارد:
«وهب بن وهب بن عبدالله بن زمعة بن الاسود بن المطلب بن اسد بن عبد العزی ابو البختری .... وکان کذابا؛
وهب بن وهب بن عبدالله ... ابوالبختری ... فردی بسیار دروغگو بود».
شیخ طوسی در
تهذیب الاحکام او را ضعیف میشمرد:
«وهب بن وهب وهو ضعیف جدا عند اصحاب الحدیث؛
نزد علمای حدیثشناس، وهب بن وهب، فردی بسیار ضعیف است».
شیخ حسن فرزند
شهید ثانی، احتجاج به روایت ابیالبختری را نمیپذیرد:
«وامّا الاحتجاج بروایة وهب فلیس بشیء؛
احتجاج به روایت ابیالبختری به هیچ عنوان مورد پذیرش نیست».
وی در جای دیگر مینویسد:
«لم نر فیه خیر بل شرا، وحاله مشهور؛
خیری در ابیالبختری ندیدهایم؛ بلکه هر چه هست،
شر است و حال او مشهور است».
علامه حلی نیز به دروغگویی و بن عبدالعزی، ابوالبختری ...
«وکان کذابا قاضیا عامیا، الا ان له احادیث عن جعفر بن محمد (علیهالسلام) کلها لا یوثق بهائمشان مورد
اعتماد نیست».
مرحوم تستری بعد از ذکر عبارت علامه حلی که فرمود: «کلها لا یوثق بها»، مینویسد: فالمراد:
«لا یوثق بشیء من حدیثه؛
مقصود این است که هیچکدام از
احادیث ابیالبختری مورد اعتماد نیست».
مرحوم
ابنداوود حلی نیز درباره او چنین مینویسد:
«کذاب عامی قضی لهارون (جش) کان کذابا ... عن الفضل بن (شاذان) انه قال: کان ابو البختری من اکذب البریة؛
ابوالبختری اهل سنت و قاضی دربار
هارون الرشید بود، وی فردی بسیار دروغگو بود ...
فضل بن شاذان میگوید: ابوالبختری از دروغگوترین موجودات میباشد.
اما جالب اینجاست که این
راوی از نظر اهل سنت نیز فردی مطرود است که در ادامه به تفصیل نظر آنان را در اینباره میآوریم:
عده زیادی از علمای اهل سنت، ابوالبختری را فردی غیر قابل اعتماد و دروغگو میدانند که به عنوان نمونه نظر تعدادی از آنها را ذکر میکنیم:
احمد بن حنبل او را بسیار دروغگو میداند: «قیل لاحمد بن حنبل ... ذاک الکذاب ابوالبختری؛
نظر احمد را مورد یکی از روایات فقهی جویا شدند، احمد پاسخ داد این مطلب را ابوالبختری کذاب روایت کرده است».
مسلم بن حجاج نیز روایات او را قبول ندارد:
«مسلم بن الحجاج یقول ابوالبختری وهب بن وهب القاضی القرشی متروک الحدیث؛
مسلم بن حجاج میگفت: ابوالبختری وهب بن وهب قاضی قریشی روایاتش ترک میشود
[
به آن عمل نمیشود
]
».
نسائی نیز همانند مسلم
احادیث او را مردود میداند:
«اخبرنا البرقانی اخبرنا احمد بن سعید بن سعد قال حدثنا عبدالکریم بن احمد بن شعیب النسائی حدثنا ابی قال وهب بن وهب ابوالبختری متروک الحدیث؛
عبدالکریم فرزند نسائی به نقل از پدرش میگوید: وهب بن وهب ابوالبختری روایاتش ترک میشود».
عثمان بن ابیشیبه استاد
محمد بن اسماعیل بخاری، وی را
دجال میداند:
«عثمان بن ابیشیبة یقول وهب بن وهب یعنی القرشی ذاک دجال اری انه یبعث یوم القیامة دجالا؛
عثمان بن ابیشیبه میگفت: او دجال است و به نظر من
روز قیامت به صورت
دجال محشور میشود».
ابن ندیم او را در حدیث ضعیف میداند:
«ابوالبختری وهب بن وهب بن کثیر بن عبدالله ... کان ضعیفا فی الحدیث؛
وی در
حدیثشناسی ضعیف است
[
احادیث وی ضعیف میباشد
]
».
یحیی بن معین او را وضاع و جعلکننده
حدیث میشمرد:
«عباس بن محمد قال سمعت یحیی بن معین یقول وابو البختری کان یاخذ فلسا فیتذکر عامة اللیل یضع الحدیث؛
عباس بن محمد میگوید از
یحیی بن معین شنیدم که میگفت: ابو البختری همیشه
پول ناچیزی دریافت میکند و در مقابل آن در طول شب حدیث
جعل میکند».
وی در جای دیگر لقب دشمن خدا به او میدهد:
«احمد بن محمد بن القاسم بن محرر قال سمعت یحیی بن معین یقول ابوالبختری یعنی القرشی کذاب عدو الله خبیث؛
احمد بن محمد بن قاسم بن محرر میگوید از یحیی بن معین شنیدم که میگفت: ابو البختری همین فرد قریشی است که
کذاب و دشمن خدا و خبیث میباشد».
«اخبرنا ابوالقاسم اسماعیل بن احمد انا احمد بن محمد بن احمد انا عیسی بن علی نا عبدالله بن محمد البغوی نا ا حمد بن منصور نا یحیی بن بکیر المصری اخبرنی اللیث بن سعد ان عبد الرحمن بن ملجم ضرب علیا فی صلاة الصبح علی دهش بسیف کان سمه بالسم ومات من یومه؛
لیث بن سعد میگوید: علی (علیهالسلام) در حال
نماز صبح، مورد ضربت شمشیر مسموم
ابن ملجم قرار گرفت و بدان سبب درگذشت (به
شهادت رسید)».
همانطور که گذشت از منظر
روایات، شهادت
امیرمؤمنان (علیهالسلام) در مسجد و در
نماز رخ داده بود، حال در ادامه، نظر
عالمان شیعه و
اهل سنت را در این زمینه ذکر میکنیم:
شیخ مفید (رحمهالله) مینویسد:
«قَتَلَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ الْمُرَادِیُّ (لَعَنَهُ اللَّهُ) فِی مَسْجِدِ الْکُوفَةِ وَ قَدْ خَرَجَ (علیهالسلام) یُوقِظُ النَّاسَ لِصَلَاةِ الصُّبْحِ لَیْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَان وَ قَدْ کَانَ ارْتَصَدَهُ مِنْ اَوَّلِ اللَّیْلِ لِذَلِکَ فَلَمَّا مَرَّ بِهِ فِی الْمَسْجِدِ وَ هُوَ مُسْتَخِفٌّ بِاَمْرِهِ مُمَاکِرٌ بِاِظْهَارِ النَّوْمِ فِی جُمْلَةِ النِّیَامِ ثَارَ اِلَیْهِ فَضَرَبَهُ عَلَی اُمِّ رَاْسِهِ بِالسَّیْف؛
شهادت
امام علی (علیهالسلام) توسط ابن ملجم و در
مسجد کوفه بود (این
حادثه) وقتی بود که آنحضرت در شب نوزدهم
ماه رمضان از خانه بیرون آمد تا مردم را برای نماز صبح بیدار کند، او (ابن ملجم) از سر شب چشم به راه بود، آنگاه که
امام (علیهالسلام) در مسجد بر او گذر کرد؛ درحالیکه وی خود را به
خواب زده بود، به او حمله کرد و با شمشیرش بر سر آن حضرت زد».
امینالاسلام طبرسی (رحمهالله) چنین مینویسد:
«وَ قَدْ خَرَجَ لِصَلَاةِ الْفَجْرِ لَیْلَةَ تِسْعَةَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ هُوَ یُنَادِی الصَّلَاةَ الصَّلَاةَ فِی الْمَسْجِدِ الْاَعْظَمِ بِالْکُوفَةِ فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ؛
امام علی (علیهالسلام) شب نوزدهم ماه رمضان برای اقامه نماز صبح از منزل بیرون آمد درحالیکه در میان مسجد کوفه مردم را برای نماز صدا میزد، آنگاه ابن ملجم ملعون با شمشیر بر سر حضرت ضربت وارد نمود».
علامه مجلسی (رضواناللهتعالیعلیه) ضمن بیان تفصیل ماجرا، چنین مینویسد:
«وَ الرِّوَایَةُ الصَّحِیحَةُ اَنَّهُ بَاتَ فِی الْمَسْجِدِ وَ مَعَهُ رَجُلَانِ اَحَدُهُمَا شَبِیبُ بْنُ بحیرة
[۲۵] وَ الْآخَرُ وَرْدَانُ بْنُ مُجَالِدٍ یُسَاعِدَانِهِ عَلَی قَتْلِ عَلِیٍّ (علیهالسلام) ... ثُمَّ تَرَکَهُ وَ عَدَلَ عَنْهُ اِلَی مِحْرَابِهِ وَ قَامَ قَائِماً یُصَلِّی وَ کَانَ (علیهالسلام) یُطِیلُ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ فِی الصَّلَاةِ کَعَادَتِهِ فِی الْفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ حَاضِراً قَلْبُهُ فَلَمَّا اَحَسَّ بِهِ فَنَهَضَ الْمَلْعُونُ مُسْرِعاً وَ اَقْبَلَ یَمْشِی حَتَّی وَقَفَ بِاِزَاءِ الْاُسْطُوَانَةِ الَّتِی کَانَ الْاِمَامُ ع یُصَلِّی عَلَیْهَا فَاَمْهَلَهُ حَتَّی صَلَّی الرَّکْعَةَ الْاُولَی وَ رَکَعَ وَ سَجَدَ السَّجْدَةَ الْاُولَی مِنْهَا وَ رَفَعَ رَاْسَهُ فَعِنْدَ ذَلِکَ اَخَذَ السَّیْفَ وَ هَزَّهُ ثُمَّ ضَرَبَهُ عَلَی رَاْسِهِ الْمُکَرَّمِ الشَّرِیف؛
روایت صحیح این است که او
[
ابن ملجم
]
در مسجد خوابیده بود در حالی که دو نفر به نامهای
شبیب بن بحیره و
وردان بن مجالد او را در قتلهای (علیهالسلام) کمک میکردند ...
[
بعد از آنکه حضرت علی (علیهالصلاةوالسلام) ابن ملجم را از خواب بیدار کرد
]
او را ترک کرد و از او به سمت محرابش روی گردان شد و ایستاده نماز خواند و طبق عادتش در نمازهای واجب و مستحبی، با
حضور قلب، رکوع و سجودش را طولانی کرد و هنگامی که او را احساس کرد، آن ملعون مسیر را به سرعت پیمود و جلو آمد و حرکت کرد تا روبهروی استوانهای که
امام بر آن نماز میخواند ایستاد. سپس مهلت داد تا آن حضرت رکعت اول را خواند و
رکوع رفت و سپس
سجده اول رفت و هنگامی که سر خود را بلند کرد، او شمشیر را گرفته و تکان داد و بر سر مبارک آن حضرت زد».
«روی جماعة من اهل السیر: منهم ابو مخنف لوط بن یحیی و اسماعیل بن راشد (وابو هشام الرفاعی) وابو عمرو الثقفی وغیرهم ... وتقلدوا اسیافهم ومضوا وجلسوا مقابل السدة التی کان یخرج منها امیرالمؤمنین (علیهالسلام) الی الصلاة ... فدخل (علی علیه السلام) المسجد فسبقه ابن ملجم فضربه بالسیف؛
عدهای از سیرهنویسان
[
مورخان
]
همانند
ابومخنف،
اسماعیل بن راشد،
ابوعمرو ثقفی و دیگران روایت کردند: ابنملجم با همدستانش شمشیرهای خود را گرفته و در مقابل دری که علی (علیهالسلام) از آنجا وارد مسجد میشد نشستند، علی (علیهالسلام) وارد
مسجد شد، ابنملجم جلو آمد و با شمشیر بر سر حضرت زد».
ابوالحسن ماوردی (اهل سنت):
«وَاَحْرَمَ بِرَکْعَتِی الْفَجْرِ فَاَمْسَکَ ابْنُ مُلْجِمٍ عَنْهُ فِی الرَّکْعَةِ الْاُولَی... فَلَمَّا قَامَ اِلَی الثَّانِیَةِ ضَرْبَهُ فِی سُجُودِهِ ضَرْبَةً فَلَقَ بِهَا هَامَتَهُ؛
علی (علیهالسلام) نماز صبح را شروع کرد، ابن ملجم در رکعت نخست دست نگه داشت ... سپس در سجده رکعت دوم نماز ضربتی وارد آورد و پیشانی او را شکافت».
ابن طاهر مقدسی (اهل سنت):
«ودخل علی المسجد ونبه النیام فرکل ابن ملجم برجله وهو ملتف بعباءة وافتتح رکعتی الفجر فاتاه ابن ملجم علیه لعائن الله فضربه علی صلعته؛
علی (علیهالسلام) وارد مسجد شد و (برای نماز) مردم را از خواب بیدار کرد، آنگاه ابن ملجم را که با عبا خودش را پیچیده بود، بیدار نمود و خود نماز صبح را شروع کرد، در این هنگام ابنملجم ملعون ضربتی بر سر او وارد کرد».
ابن اعثم کوفی (اهل سنت):
«تناول سیفه وجاء حتی دخل المسجد ورمی بنفسه بین النیام واذن علی رضی الله عنه ودخل المسجد فجعل ینبه من فی المسجد من النیام ثم صار الی حرابه فوقف فیه فافتتح الصلاة فلما رکع وسجد سجدة واستوی قاعدا واراد ان یسجد الثانیة ضربه ابن ملجم ضربه علی راسه؛
ابنملجم شمشیر را برداشت و آمد تا آنجا که داخل مسجد شد، خودش را در میان مردمی که خوابیده بودند جا داد، علی (علیهالسلام)
اذان گفت و داخل مسجد شد و آنهایی را که خواب بودند بیدار نمود؛ سپس به سمت
محراب رفت و نماز صبح را آغاز کرد، آنگاه که
رکوع و
سجده را به جا آورد و ایستاد و خواست تا سجده دوم را به جا آورد، ضربتی بر فرق او فرو آورد».
دانشمند معروف اهل تسنّن سبط بن جوزی مینویسد: هنگامی که علی (علیهالسلام) در محراب قرار گرفت، چند نفر به او حمله کردند و ابنملجم ضربتی بر آن حضرت فرود آورد:
«فلما حصل علی فی المحراب هجموا علیه فضربه ابن ملجم ... وتاخر علی عن المحراب، وقدم جعدة فصلی بالناس؛
وقتی علی (علیهالسلام) در محراب به نماز ایستاد دشمنان بر او هجوم برده و ابن ملجم با شمشیر به
[
فَرق سر
]
ایشان ضربه زد ... علی (علیهالسلام) از محراب عقب آمده و
جعدة بن هبیرة برای مردم نماز خواند».
«حدثنا الحسین حدثنا عبدالله قال حدثنی ابی عن هشام بن محمد قال حدثنی عمر بن عبد الرحمن بن نفیع بن جعدة بن هبیرة انه لما ضرب ابن ملجم علیا (علیهالسلام) وهو فی الصلاة؛
زمانی که ابن ملجم به علی (علیهالسلام) ضربت زد، ایشان مشغول نماز بود».
وی در نقل دیگر، با تصریح بیشتری به جزئیات ماجرا میپردازد:
«قال ابن ابی الدّنیا: حدّثنا الحسین، حدّثنا عبدالله، قال: حدّثنی ابی رحمه الله، عن هشام بن محمّد، قال: حدّثنی رجل من النّخع، عن صالح بن میثم، عن عمران بن میثم، عن ابیه، قال: انّ علیّاً خرج
[
الی صلاة الصّبح
]
فکبّر فی الصّلاة ثمّ قرا من سورة الانبیاء احدی عشرة آیة ثمّ ضربه ابن ملجم من الصفّ علی قرنه؛
علی (علیهالسلام) برای نماز صبح خارج شد، تکبیر نماز را گفت و یازده آیه از
سوره انبیاء را
قرائت نمود؛ سپس ابن ملجم از صف نماز بیرون آمده و بر فرق ایشان ضربت زد».
همانطور که در صدر این نوشتار ذکر کردیم، دیدگاه دوم، دیدگاه عدهای از
اهل سنت است که معتقدند
شهادت حضرت در خارج از مسجد بوده است. در این مجال نظر برخی از آنان را ذکر میکنیم:
«واخذوا اسیافهم وجلسوا مقابل السدة التی یخرج منها علی فلما خرج ... ضربه ابن ملجم فی قرنه بالسیف؛
ابنملجم با همدستانش شمشیرهای خود را گرفته و در برابر، دری که علی (علیهالسلام) از آنجا وارد مسجد میشد، نشستند. آنگاه که علی (علیهالسلام) خارج شد ... ابن ملجم با شمشیر ضربتی به فرق او وارد آورد».
«واخذوا اسیافهم وقعدوا مقابلین لباب السدة التی یخرج منها علی للمسجد وکان علی یخرج کل غداة اول الآذان یوقظ الناس للصلاة ... وخرج علی رضی الله عنه وضربه ابن ملجم علی راسه بالسیف فی قرنه؛
ابنملجم با همدستانش شمشیرهای خود را گرفته و در مقابل دری که
علی (علیهالسلام) از آنجا وارد مسجد میشد نشستند. علی (علیهالسلام) هر روز برای نماز به مسجد میآمد و مردم را بیدار میکرد ... علی (علیهالسلام) خارج شد و ابنملجم ضربتی به فرق سر او زد.
چنانچه گذشت بنا بر روایت معتبر و متعدد و دیدگاه اندیشمندان امامی و برخی عالمان اهل سنت، به
یقین شهادت حضرت توسط ابنملجم ملعون، در محراب
مسجد کوفه در حین
نماز صبح رخ داده است. دیدگاه دیگری نیز که مربوط به برخی اهل سنت بود که شهادت را خارج از مسجد میدانستند که طبیعتاً از آنجایی که این دیدگاه پشتوانه محکم علمی ندارد، از نظر ما مورد قبول نیست.
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، برگرفته از مقاله «آیا امیرمؤمنان حضرت علی (علیهالسلام) در محراب عبادت به شهادت رسید؟».