نماز خواندن و انجام گناه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نماز خواندن، گناه کردن، یاد خدا، ایمان، حضور قلب.
پرسش: از کلاس سوم دبستان تا به حال نمازم ترک نشده؛ ولی باز معصیت میکنم. در کتابها خواندهام که هر کس نماز بخواند، از گناه دور میشود. لطفاً مرا راهنمایی فرمایید.
پاسخ: اگر نماز، نماز باشد، در همه کس در برابر
گناه تأثیر خواهد گذارد. گاهی این تأثیر بسیار نیرومند و زمانی کمتر است و این با تفاوت
گناهان و تفاوت نمازها تغییر پیدا میکند، هر قدر نماز با روحانیتر و کاملتر باشد، اثر تربیتی و باز داشتن آن از گناه نیرومندتر است.
برخی عوامل حضور قلب نداشتن در نماز و حواسپرتی عبارت است از: ۱. خیالبافی؛ ۲. حواس پنجگانه مثل بینایی و شنوایی؛ ۳.
وسواس در
قرائت؛ ۴. تندخوانی و شتابزدگی در نماز؛ ۵. خودنمایی؛ ۶. تبدیل نماز به
عادت؛ ۷. دسیسههای شیطانی.
عوامل
حضور قلب در نماز نیز بدین شرح است: ۱. اهمیت دادن به نماز؛ ۲.
شناخت و آگاهی پیدا کردن به نماز؛ ۳. احساس نیازمندی به سوی خدا؛ ۴. فهمیدن معانی نماز؛ ۵. آمادگی برای نماز؛ ۶. تعیین مکان مخصوصی برای
عبادت؛ ۷. اختصاص دادن وقت مناسب برای عبادت؛ ۸.
یادآوری مرگ و اینکه ممکن است نماز آخر ما باشد.
باید توجه کرد که عامل اساسی برای بازداری
انسان از خلاف و گناه، همان
ایمان و یاد خداست. انسان غافل از خدا، به سرانجام اعمال و کردار خویش نمیاندیشد و برای ارضای تمایلات و غرایز سرکش خود حدومرزی نمیشناسد.برعکس،
یاد خدا، خدایی که از تمام کارهای کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایی که از آنچه در
اندیشه ما میگذرد، با خبر است، ما را از خودکامگی، هوسرانی و مرزنشناسی باز میدارد.
بدیهی است توجه به خدا درجاتی دارد و هرگز در همه جا یکسان نیست، گاهی به مرحلهای میرسد که انسان را در برابر هر نوع گناه بیمه میکند و ارتکاب گناه به صورت یک محال عادی درمیآید، افرادی هستند که در پرتو یاد خدا قلوبی آرام، دلهایی بیدار، گوشهایی شنوا و نفوسی فرمانبردار دارند.
گاهی یاد خدا بهقدری ضعیف و کمفروغ میگردد که فقط به صورت زمینهای برای
ترک گناه جلوه میکند، چهبسا عوامل نیرومندتری اثر این زمینه را خنثی میسازد؛ ولی هرگاه یاد خدا پرورش داده شود، میتواند انسان را از بسیاری
گناهان باز دارد.
باید با یاد خدا روح ایمان را در کالبدمان بدمیم تا همیشه فکر و اندیشهای خدایی داشته باشیم.
حال به برخی راههای یاد خدا و غفلتزدایی اشاره میشود.
گاهی
نماز اثر خود را دارد؛ ولی پس از نماز، نورانیت آن با شنیدن حرفهای غیر اخلاقی، گمانهای گناهآلود، دیدن صحنههای شیطانی و
اعمال نسنجیده هدر میرود، باید انسان معنویت خود را به حراج نگذارد (سخت به دست میآید؛ ولی راحت از دست میرود).
در فواصل بین نمازها پیوسته یاد خدا باید زنده نگه داشته شود (با
ذکر خدا، داشتن
دوستی که انسان را به یاد حق و خدا بیندازد و از نصیحتهای سازنده ما را بینصیب نکند،
مطالعه کتب اخلاقی و مفید (کم ولی مداوم).
هرگاه اشتباهی در مورد خدا و خلق خدا کردیم، سریع بازگردیم. در این موقع «بعداً گفتن» بدترین
مصیبت و بلای درخت پرثمر معنویت است.
نمازگزار نباید فکر کند نماز خواندنش با نخواندنش تفاوتی نداشته، همین که احساس میکنیم رشد نکردهایم، به دلیل حالت توجه و آگاهیای است که از همین نماز خواندنها برای ما حاصل شده است که اگر نماز نمیخواندیم، همین احساس نیز در ما به وجود نمیآمد و ناراحت هم نبودیم؛ پس باید با تأمل در
اسرار نماز به عمق بیشتری از آن برسیم و هر روز گامی به جلوتر برداریم.
شب به شب به اعمال روزانه خود رسیدگی کنیم و نکات مثبت و منفی اخلاقی خود را یادداشت کرده و برای فردایان برنامه جدید بریزیم تا نکات مثبت تقویت شود و نکات منفی تکرار نشود.
در صورت
غفلت خود را
تنبیه کنیم (
تفریح خود را حذف کنیم و ...) و در صورت توجه و آگاهی، خود را
تشویق کنیم (مثلاً به دیدن دوست صمیمی برویم).
اثری که نماز در
روح و روان ما میگذارد، همان تقویت روح ایمان و توجه به خداست و این توجه همانطور که گفتیم درجاتی دارد و درباره افرادی که از ارتکاب بسیاری از گناهان پروایی ندارند، یاد خدا نسبت به ترک گناهان، تنها به صورت یک زمینه است، نه علت تامه و کلی؛ به عبارت دیگر، مقصود قرآن که میفرماید نماز، انسان را از گناه باز میدارد، این نیست که هر فرد نمازگزار در برابر تمام گناهان
معصوم میگردد؛ بلکه مقصود این است که نماز باعث یاد خدا و سبب توجه به مقام ربوبی میشود و اثر طبیعی چنین توجهی این است که در انسان زمینه روح اطاعت و ترک گناه پدید میآورد؛ ولی درعینحال چهبسا ممکن است بر اثر ضعف توجه به خدا، عوامل نیرومندتری اثر آن را خنثی سازد یا از آثار آن بکاهد.
خلاصه اینکه اگر نماز، نماز باشد در همه کس در برابر گناه تأثیر خواهد گذارد. گاهی این تأثیر بسیار نیرومند و زمانی کمتر است و این با تفاوت
گناهان و تفاوت نمازها تغییر پیدا میکند، هر قدر نماز با روحانیتر و کاملتر باشد، اثر تربیتی و باز داشتن آن از گناه نیرومندتر است.
حال به عواملی که باعث عدم
حضور قلب و حواسپرتی و نیز عوامل
حضور قلب در نماز به طور خلاصه اشاره میکنیم تا اینکه با نماز مطلوب و مورد نظر
قرآن که ما را از گناهان باز میدارد، برسیم.
۱. خیالبافی؛ ۲. حواس پنجگانه مثل بینایی و شنوایی؛ ۳.
وسواس در
قرائت؛ ۴. تندخوانی و شتابزدگی در نماز؛ ۵. خودنمایی؛ ۶. تبدیل نماز به عادت؛ ۷. دسیسههای شیطانی.
به طور کلی عواملی حواسپرتی به دو قسم عوامل ظاهری و باطنی تقسیم میشوند.
اگر عوامل ظاهری و خارجی باشند، بهتر است در حال نماز چشم خود را ببندیم و در جایی نماز بخوانیم که کمتر صدایی مزاحم ما شود. در خانه تاریک نماز خواندن، روبهروی دیوار ساده ایستادن، محلی خلوت را برگزیدن، لباس تنگ نپوشیدن، در جای ضیع گرم یا خیلی سرد نبودن و ... سبب میشود عوامل خارجی کمتر مزاحم حضور قلب در نماز بشوند.
اگر عوامل باطنی و درونی باشند، باید هر طور که شده و به زور و غلبه دل را متوجه معانی کلماتی بکنیم که در نماز به
زبان میآوریم و همچنین به مسائلی که در پیش میآید، توجه جدیتری بکنیم.
۱. اهمیت دادن به نماز؛ ۲.
شناخت و آگاهی پیدا کردن به نماز؛ ۳. احساس نیازمندی به سوی خدا؛ ۴. فهمیدن معانی نماز؛ ۵. آمادگی برای نماز؛ ۶. تعیین مکان مخصوصی برای
عبادت؛ ۷. اختصاص دادن وقت مناسب برای عبادت؛ ۸.
یادآوری مرگ و اینکه ممکن است نماز آخر ما باشد.
۱. علل و درمان حواسپرتی در نماز، علیاصغر عزیزی، انتشارات دفتر تبلیغات، چ ۳.
۲. خودسازی، ابراهیم امینی، انتشارات شفق.
۳. پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی، سازمان چاپ و انتشارات ارشاد، چ ۱، سال ۶۹.
۴. اسرار الصلوة، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی.
۵. پرواز در ملکوت، ترجمه اسرار الصلوة امام خمینی، سیداحمد فهری، قم، تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نماز خواندن و انجام گناه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۰۴.