• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مخلصان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مخلصان، شیطان، حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، امام حسین علیه‌السلام، صبر.
پرسش: آیا حضرت زینب جزء مخلَصین است که به تعبیر قرآن شیطان در مخلصین راه ندارد. اگر چنین است، چرا امام حسین ـ علیه‌السلام ـ به ایشان فرمود خواهرم مواظب باش شیطان صبر تو را نبرد؟!
پاسخ: خداوند متعال در آیاتی از قرآن، از جمله در آیه «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ • إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین»، بیان فرموده که اغواگری و فریب شیطان در مخلَصین اثرگذار نیست. البته این سخن بدین معنا نیست که شیطان از آنها قطع امید کرده باشد و آنان را وسوسه نکند؛ بلکه شیطان نسبت به همه‌ی افراد بشر وسوسه‌گری می‌کند منتها با کمک و توجه حضرت پروردگار، وسوسه‌های شیطان موجب نمی‌شود مخلَصین از راه مستقیم الهی خارج شوند، از آن‌جا که مخلَصین نیز همانند دیگر افراد بشر دارای غرایز، عواطف و احساسات بشری هستند؛ از مشکلات و فشارهای روحی و جسمی متأثر و متألّم می‌گردند؛ ممکن است شیطان بخواهد از همین راه در آنان نفوذ کند. طبیعی است که حضرت زینب ـ سلام‌الله‌علیها ـ نیز از این امر مستثنا نخواهد بود؛ لذا امام حسین ـ علیه‌السلام ـ از باب تذکر ـ به مقتضای آیه «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَی‌ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِین» که دستور به تذکر و یادآوری داده ـ به خواهرشان سفارش نمودند که مواظب باش شیطان، صبر تو را نبرد. این تذکر هیچ منافاتی با مقام حضرت زینب ـ سلام‌الله‌علیها ـ ندارد.



آیاتی از قرآن کریم، دلالت دارد بر این‌که شیطان، اعتراف به عجز و ناتوانی خود در اغواگری و گول زدن مخلَصین نموده است؛ از جمله در آیه «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ • إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین»؛ گفت: به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از میان آنها.


هم‌چنین در آیه «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی‌ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ • إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ»؛ گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمت‌های مادی را) در زمین در نظر آنها زینت می‌دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.
پیش از پرداختن به پاسخ تبیین مفهوم و مصداق مخلَصین از منظر مفسران ضروری به نظر می‌رسد.


«حقیقة الإخلاص: التّبرّی عن کلّ ما دون اللّه تعالی»؛ حقیقت اخلاص بیزاری جستن از هر چیزی غیر خداست.

مخلصین انسان‌هایی هستند که خود را برای خدا خالص کردند، و خدا نیز آنان را برای خود خالص گردانید. به بیان دیگر، مخلصین کسانی هستند که جز خدا کسی در آنها سهم و نصیبی ندارد، و در دل‌هایشان محلی که غیر خدا در آن منزل کند، باقی نمانده است؛ آنان جز به خدا به چیز دیگری اشتغال ندارند؛ هرچه هم که شیطان از کیدها و وسوسه‌های خود را در دل آنان بیفکند، همان وساوس سبب یاد خدا می‌شوند، و همان‌ها که دیگران را از خدا دور می‌سازد، ایشان را به خدا نزدیک می‌کند.
[۶] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۵۱۹، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.



در مصداق مخلصین بین مفسران، اختلاف است.

۴.۱ - اهل عصمت

گروهی آن را فقط اهل عصمت (مانند پیامبران و رسولان الهی و امامان معصوم علیهم‌السلام) می‌دانند.
[۸] صادقی تهرانی، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ص ۲۶۴، مؤلف، قم، ۱۴۱۹ق.
[۹] حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمدباقر، ج ۹، ص ۳۷۷، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
[۱۰] ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق، یاحقی، محمدجعفر، ناصح، محمدمهدی، ج ۱۱، ص ۳۲۵، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ق.
[۱۱] کاشانی، ملا فتح‌الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۵، ص ۱۶۱، کتاب‌فروشی محمدحسن علمی، تهران، ۱۳۳۶ش.


۴.۲ - اهل عصمت نبودن

برخی نیز یا به‌طور مطلق گفته‌اند: مخلَصین کسانی هستند که خداوند آنها را خالص و پاک گردانیده؛ به‌گونه‌ای که شیطان را بر آنها راهی نیست (آن‌ را مقید به اهل عصمت نکرده‌اند)،
[۱۳] بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۷، ص ۱۳۰، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ش.


۴.۳ - هم اهل عصمت و هم اولیای الهی

یا تصریح کرده‌اند که علاوه بر اهل عصمت، پیروان خاص آنان و اولیای الهی نیز از مصادیق مخلَصین هستند.
[۱۴] بروجردی، سید محمدابراهیم، تفسیر جامع، ج ۳، ص ۴۷۱، صدر، تهران، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش.
[۱۵] سبزواری، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۴، ص ۱۸۴، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.


۴.۴ - نکته

بنا بر این که مصداق مخلَصین، فقط پیامبران و امامان معصوم ـ علیهم‌السلام ـ باشند، [[|حضرت زینبحضرت زینب ـ سلام‌الله‌علیها ـ]] از مصادیق مخلَصین نخواهد بود و طرح سؤال نیز وجهی ندارد.


اما بنابر دیدگاه کسانی که مفهوم آن‌ را گسترش داده و اولیای الهی را نیز مصداق آن می‌دانند، باید در جواب گفت: تمام افراد و مصادیق مخلَصین حتی مصداق اکمل آن‌که پیامبران الهی باشند؛ چون بشر هستند همچون سایر آدمیان دارای غرایز و احساسات بشری بوده و به مقتضای این طبیعت، آنان نیز درد گرسنگی، تشنگی، فشار و سختی جسمی و روحی، درد و بیماری و ... را حس می‌کنند؛ چنان‌که دل‌هایشان درد غربت و مصیبت از دست دادن عزیزان و فشار شهوات را حس می‌کند؛ اما آنان اهل یقین‌اند و خداوند با روح خود حافظ آنان است؛ از‌این‌رو از شهوات نفسانی شتابان می‌گذرند.

۵.۱ - نمونه‌ای از آیات

آیات بسیاری در قرآن دلالت دارد حتی پیامبران الهی نیز حالت‌های دشواری را به توفیق الهی پشت سر گذاشته‌اند و اگر این توفیق و روح ایمان نمی‌بود، آنان نیز همچون انسان‌های دیگر از پای می‌افتادند.

۵.۱.۱ - آیه ۴۷ سوره اسراء

از جمله این آیات است «وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلِیلًا»؛ ای پیغمبر، اگر تو را استوار نمی‌کردیم، شاید اندکی به کافران می‌گراییدی».

۵.۱.۲ - آیه ۲۴ سوره یوسف

یا در داستان زلیخا و حضرت یوسف علیه‌السلام می‌فرماید: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأی‌ بُرْهانَ رَبِّهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصین»؛ آن زن قصد او کرد و او نیز ـ اگر برهان پروردگار را نمی‌دید ـ قصد وی می‌نمود! این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم؛ چراکه او از بندگان مخلص ما بود.


بنابراین طمع شیطان برای اغوای تمام افراد بشر ـ حتی مخلَصین ـ وجود دارد، منتها اغواگری شیطان در مخلَصین، به سبب عنایت الهی اثرگذار نیست؛
از‌این‌رو می‌توان گفت اگر کمک الهی نباشد، همه انسان‌ها در معرض خطرند؛ به‌گونه‌ای که امام معصومی، مانند امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

۶.۱ - حدیثی از امام صادق

«رَبِّ لَاتَکِلْنِی‌ إِلی‌ نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً »؛
[۲۰] کلینی، ابوجعفر، محمد بن یعقوب‌، الکافی، محقق، مصحح، پژوهشگران مرکز تحقیقات دارالحدیث‌، ج ۴، ص ۵۵۲،‌ دارالحدیث للطباعة و النشر، قم، چاپ اول‌، ۱۴۲۹‌ ق.
پروردگار من! هرگز مرا به خودم وا مگذار حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن.


حضرت زینب ـ سلام‌الله‌علیها ـ نیز به مقتضای طبع انسانی و دارا بودن احساس و عواطف، در شهادت برادرها و برادرزاده‌ها و فرزندان خود و اسارت زنان و دختران و جسارت‌ها و مشکلات چهل منزل اسارت، دچار فشارها و ناراحتی روحی و جسمی می‌شود، هر چند صبور باشد؛ لذا امام حسین علیه‌السلام نه از باب توبیخ، بلکه از باب تذکر به مقتضای آیه «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَی‌ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِین»؛ «و پیوسته تذکر ده؛ زیرا تذکر مؤمنان را سود می‌بخشد». که دستور به تذکر و یادآوری داده و تمام مؤمنان موظف‌اند در ارتباط با یک‌دیگر بدان عمل نمایند («وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»؛ مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یک‌دیگرند امر به معروف، و نهی از منکر می‌کنند)، به خواهرشان سفارش نمودند که مواظب باش شیطان، صبر تو را نبرد. این تذکر هیچ منافاتی با مقام حضرت زینب سلام‌الله‌علیها ندارد.


۱. ص (۳۸)، آیه ۸۲ ۸۳.    
۲. حجر (۱۵)، آیه ۳۹ ۴۰.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ج ۱، ص ۲۹۳، دارالعلم‌، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۴. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۵، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۱۶ ۱۱۷.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۵۱۹، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۱، ص ۱۳۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.    
۸. صادقی تهرانی، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ص ۲۶۴، مؤلف، قم، ۱۴۱۹ق.
۹. حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمدباقر، ج ۹، ص ۳۷۷، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
۱۰. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق، یاحقی، محمدجعفر، ناصح، محمدمهدی، ج ۱۱، ص ۳۲۵، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ق.
۱۱. کاشانی، ملا فتح‌الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۵، ص ۱۶۱، کتاب‌فروشی محمدحسن علمی، تهران، ۱۳۳۶ش.
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۱۶ ۱۱۷.    
۱۳. بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۷، ص ۱۳۰، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۴. بروجردی، سید محمدابراهیم، تفسیر جامع، ج ۳، ص ۴۷۱، صدر، تهران، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش.
۱۵. سبزواری، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۴، ص ۱۸۴، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
۱۶. اسراء (۱۷)، آیه ۷۴.    
۱۷. یوسف (۱۲)، آیه ۲۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۵، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق؛ «و من هنا یترجح أن الاستثناء إنما هو من الإغواء فقط لا منه و من التزیین بمعنی أنه لعنه الله یزین للکل لکن لا یغوی إلا غیر المخلصین».    
۱۹. کلینی، ابوجعفر، محمد بن یعقوب‌، الکافی،، ج ۲، ص ۵۸۱.    
۲۰. کلینی، ابوجعفر، محمد بن یعقوب‌، الکافی، محقق، مصحح، پژوهشگران مرکز تحقیقات دارالحدیث‌، ج ۴، ص ۵۵۲،‌ دارالحدیث للطباعة و النشر، قم، چاپ اول‌، ۱۴۲۹‌ ق.
۲۱. ذاریات (۵۱)، آیه ۵۵.    
۲۲. توبه (۹) آیه، ۷۱.    



پایگاه اسلام کوئست.    






جعبه ابزار