علل بازگشت به گناه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گناه، بازگشت به گناه، توبه، استغفار.
پرسش: چرا با وجود این همه توبه و استغفار باز هم پیمانشکنی میکنیم؟
پاسخ: تکرار گناه و بازگشت به آن و پیمانشکنی عوامل گوناگونی دارد که عبارتاند از: ۱.
ضعف ایمان؛ ۲. ندانستن معنی توبه حقیقی؛ ۳.
وسوسه شیطان و
نفس اماره؛ ۴. ندانستن آثار و فواید
توبه؛ ۵. مداومت نداشتن بر توبه؛ ۶. دوستان ناشایست؛ ۷. توجه به لذتهای آنی و زودگذر؛ ۸.
غفلت از
مرگ؛ ۹. نداشتن ذکر دائم؛ ۱۰. ندانستن معنی توبهشکنی؛ ۱۱. اصرار بر گناه کوچک و بزرگ؛ ۱۲. محیط گناهآلود؛ ۱۳. اراده ضعیف؛ ۱۴. همنوایی با
شیطان.
بازگشت به گناه و پیمانشکنی علل متعددی دارد، در زیر به تعدادی از این علتها اشاره میشود:
از مهمترین علل
گناه و بازگشت مجدد به آن پس از
توبه، ضعف ایمان به خدا،
ملائکه،
بهشت و جهنم،
رسول خدا،
قرآن و ... است.
بسیاری گمان میکنند که توبه کردهاند؛ اما نمیدانند که توبه تنها یک
لفظ نیست؛ بلکه
انسان باید از گذشته خود پشیمان باشد، عزم جدی داشته باشد بر برگشت ننمودن به آن گناه،
حقالناس را برگرداند، به عبادتهای
واجب روی آورد و اگر
قضا نکرده، به جا آورد و ... .
گاهی شیطان و نفس اماره انسان را ناامید میکنند و او را نسبت به خداوند و
رحمت وسیع او بدبین میگردانند و توبه را آنقدر بزرگ و نشدنی جلوه میدهند که از آن منصرف میشود. فراموش نکنیم که ناامیدی از
رحمت خدا، خود بزرگترین گناه است و باید با جدیت به سوی آغوش باز رحمت حق باز گردیم که او پذیرنده و مهربان است.
توبه حقیقی اثراتی دارد؛ از جمله آنها
موارد ذیل را میتوان برشمرد:
الف. محبوبیت نزد خدا: در
سوره بقره آیه ۲۲۲ میخوانیم «به درستی که خداوند بسیار توبهکنندگان را دوست دارد». توبه باعث شاد کردن خدا میشود.
ب. با توبه،
گناهان به خوبی و نیکی تبدیل میشود.
ج. انسان توبهکار مورد ثنا و مدح و دعای ملائکه قرار میگیرد.
د. توبهکننده حقیقی، بهشتی است.
هـ. توبه سبب
طول عمر و رفاه و عیش میگردد.
و. توبه کردن سبب
استجابت دعا است.
ز. گناه هر چه و هر قدر باشد، با توبه پاک میشود.
ح. کسی که
توبه کرده، مثل کسی است که گناه نکرده است.
یکی از علل بازگشت به گناه، عدم مداومت بر توبه است. انسان اگر پیوسته مشغول
استغفار باشد و با خواندن
دعای توبه مخصوصاً دعای ۳۱
صحیفه سجادیه و مناجات تائبین حالش را با گفتارش یکی نماید، پیوسته در حالت آگاهی به سر میبرد و همیشه موقع گناه متوجه حضور حضرت حق است.
از دیگر عوامل
غفلت و رجوع به گناه، تشویق دوستان ناباب با حرف و
عمل است. انسان موجودی اجتماعی است و از دیگران خواهی نخواهی اثر مثبت یا منفی میگیرد. چه بهتر است انسان در انتخاب دوست نهایت تلاش خود را انجام دهد و تنها با کسی رفتوآمد کند که طبق فرمایش بزرگان دین، سه خصلت داشته باشد:
۱. دیدن او شما را به
یاد خدا بیندازد؛
۲. گفتار او به
علم و آگاهی شما بیفزاید؛
۳. و عمل او شما را تشویق کند که کارهای نیک انجام دهید.
ما انسانها چون هر روز با محسوسات سروکار داریم، بیشتر به لذتهای آنی و زودگذر فکر میکنیم. اگر اهل تأمل و دقت باشیم و «
عقل معاد» خود را بیشتر از
عقل معاش به کار گیریم، میفهمیم که لذت پایدار، جاوید و کمالآور بهتر از لذت کوتاهمدت و ناپایدار است. در کتب اخلاقی داریم که انسان با
عبادت و
تفکر میتواند به لذتهای عقلی نائل آید، لذتی که قابل قیاس با لذتهای مادی نیست. سعدی میگوید:
اگر لذت ترک لذت بدانی ••• دگر لذت نفس لذت نخوانی
گاهی انسان دچار وسوسه شیطان و نفس میشود و
گمان میکند که همیشه زمان برای بازگشت وجود دارد و متوجه نیست که مرگ کسی را خبر نمیکند. زمانی به سراغ ما میآید که دچار گناهان بسیاری شدهایم و وقت و راه بازگشت و
توبه حقیقی نداریم. با یاد مرگ و توجه به حضور حضرت حق میتوانیم از تکرار توبه و توبهشکنی جلوگیری کنیم.
ذکر باعث توجه دائمی به خداوند میشود. در
روایت داریم مؤمن حقیقی دائماً در حال تفکر و مشغول به ذکر حضرت حق است.
امام علی (علیهالسلام): «
المؤمن دائم الذکر و کثیر الفکر».
مسلم است که اگر
فرشته یاد و
ذکر خداوند وارد حریم دل گردد، دیو سیاه گناه، از خانه دل بیرون میرود.
توبه شکستن از روی عمد، نادیده گرفتن و ـ طبق برخی
روایات ـ مسخره کردن خداوند است. چگونه اگر کسی به ما قول بدهد و بعد علناً بدون هیچ عذری زیر قولش بزند، برای ما سخت است و ما احساس میکنیم که او باعث
توهین و
تحقیر ما شده است؛ همینطور اگر کسی با توجه به مقام حضرت حق، عمداً به گناه باز گردد، در واقع
خداوند را کوچک شمرده است؛ که این خود باعث جری شدن انسان به انجام گناهان بزرگتر میگردد.
گناه چه کوچک باشد چه بزرگ، یعنی ناراضی کردن حضرت حق. گناه یعنی عقبگرد
انسان در مسیر ضد
کمال، گناه یعنی اینکه انسان با تبر تیز عصیان ریشههای
فطرت الهی و وجدان خودش را قطع کند و خودش را از میوههای شیرین وصال به خداوند رحمان محروم نماید. کسی که اندکاندک بر
گناهان خود میافزاید، متوجه نیست که آهستهآهسته به خصلتهای حیوانی نزدیکتر میشود و از مقام روحانی خود فاصله میگیرد و این کارها باعث سیاه شدن
قلب میگردد؛ چنین خصلتی باعث میشود حساسیت وجدان، فطرت و
عقل را نسبت به گناه از بین ببرد تا جایی که گناه برای این فرد یک امر عادی میشود؛ بدون اینکه در
باطن هیچ احساس ناراحتی داشته باشد.
از
امام صادق (علیهالسلام) روایت داریم که «برای
مؤمن سزاوار نیست در مجلسی بنشیند که در آن نافرمانی خداوند میشود و او نمیتواند آن مجلس را تغییر دهد».
این مجالس در درازمدت بر طبیعت انسان اثر میگذارند و آهستهآهسته او را از مسیر
کمال باز میدارند. سزاوار است انسان اگر نمیتواند با دعوت به
اعمال و افکار مثبت جلوی گناه را بگیرد حداقل خودش را از
آتش این مجالس نجات بدهد و گلیم خودش را از
آب بیرون بکشد.
گاهی انسان میخواهد از گناه و توبهشکنی فاصله بگیرد؛ اما به دلیل
ضعف اراده نمیتواند. علمای
اخلاق اسلامی توصیه میکنند که با انجام فرایض و توجه به امور معنوی (دعاها، نیایش، نصیحتشنوی، مطالعه کتب اخلاقی، دیدار
علما، انتخاب دوست مناسب و ...) و بعد معنوی و روحانی خود را تقویت کنیم تا بتوانیم بر بعد حیوانی (
شهوت، هوس، وسوسه و...) غلبه کنیم.
بازگشت به گناه، همنوایی با شیطان است. شیطانی که قسم خورده که ما را از درگاه مهر خداوند دور کند
اگر انسان در حالت هوشیارانه به سر ببرد (با
دعا،
ذکر،
استغفار، دوست خوب،
مطالعه و ...) در هنگام گناه متوجه این امر است که با بازگشت به گناه و پیمانشکنی اسباب و ابزار شادی
شیطان و ناراحتی خداوند را فراهم ساخته است؛ این توجه باعث
تقوا و عدم شکستن توبه میگردد.
۱. عوامل کنترل غرائز در زندگی انسان، آیتالله حسین مظاهری، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، تهران.
۲. گناه و ناهنجاری، سیدمجتبی حسینی، درالغدیر، قم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علل بازگشت به گناه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۱۶.