طلاق زینب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زینب کبرا سلاماللهعلیها، عبدالله بن جعفر، طلاق.
پرسش: آیا حضرت زینب ـ سلاماللهعلیها ـ قبل از سفر به کربلا از شوهرش عبدالله بن جعفر، طلاق گرفته بودند؟
پاسخ:
یکی از نویسندگان معاصر
نظریهای را مطرح کرده که میان عبدالله بن جعفر و حضرت زینب ـ سلاماللهعلیها ـ پیش از رفتن حضرت زینب به کربلا
طلاق و جدایی انجام گرفته است؛ اما این نظریه دارای دلیل معتبر تاریخی نیست؛ بلکه تنها یک برداشت از روی حدس و گمانی است که گویا از فقدان نقلهای تاریخی در مورد چگونگی
زندگی این
زوج بعد از واقعه کربلا سرچشمه گرفته است.
از طرفی، نقلها و دلایلی هم وجود دارد که چنین برداشتی را تضعیف میکند؛ در اینجا به برخی از این نقلها و دلایل اشاره میشود:
یک. طبق برخی نقلها،
حضرت زینب سلاماللهعلیها بعد از بازگشت از شام با شوهرش عبدالله زندگی نمود: «در
مدینه قحطی (سال مجاعه) پیش آمد. زینب همراه شوهرش عبدالله بن جعفر به شام کوچ کردند و قطعه زمینی داشتند.
زینب در همانجا در سال ۶۵ ه.ق درگذشت و در همان مکان دفن شد». بنا بر تحقیق و جستوجو، این نقل در کتابهای زیر آمده است:
کتاب «
خیرات حسان» تألیف محمدحسن خان اعتماد السلطنه (متوفی ۱۳۱۳ ه.ق)
و وزیر معارف ایران در عهد قاجاریه است.
این اثر درباره شرح حال حدود ۹۱۲
زن مشهور
اسلام و نمونه اشعار گویندگان زن در سه جلد است. مؤلف، این
کتاب را از
مشاهیرالنساء تألیف محمد ذهنی افندی از ادبای عثمانی ترجمه کرده و شرح حال بسیاری از
زنان فاضله و دانشمند را بر آن افزوده است.
کتاب «
هدیة الزائرین و بهجة الناظرین» تألیف شیخ عباس قمی
که تکمیل کتاب «
تحیة الزائر»
محدث نوری (متوفی ۱۳۲۰ ه.ق) است و شیخ عباس قمی این نظریه را از محدث نوری نقل میکند.
اما خود
شیخ عباس قمی این را نمیپذیرد که وفات حضرت زینب ـ سلاماللهعلیها ـ در شام باشد.
کتاب «
نزهة اهل الحرمین فی تاریخ تعمیرات المشهدین»، تألیف سید حسن بن هادی صدرالدین عاملی اصفهانی کاظمی (متوفی ۱۳۵۴ ه.ق).
طبق این نقلها میان
عبدالله بن جعفر و حضرت زینب ـ سلاماللهعلیها ـ طلاق و جدایی صورت نگرفته است؛ هرچند کتابهای تاریخی معتبر اشارهای به قضیه مجاعه (قحطی) مدینه نکردهاند.
به نظر میرسد شبهه طلاق و جدایی حضرت زینب از عبدالله بن جعفر ریشه در این دارد که عبدالله با رفتن حضرت زینب ـ سلاماللهعلیها ـ به
کربلا موافق نبود، غافل از اینکه عبدالله نهتنها با همراهی حضرت زینب ـ سلاماللهعلیها ـ با امام حسین ـ علیهالسلام ـ مخالف نبود که حتی فرزندان خود را نیز به کربلا فرستاد و آنها در رکاب
امام علیهالسلام شهید شدند. همچنین عبدالله در خانهاش مجلسی عزا برپا کرد و پسر عموهایش و مردم به دیدار و تسلیت او میآمدند. عبدالله رو به همنشینان خویش کرد و گفت: «خدای ـ عزوجل ـ (را در هر مصیبتی) حتی بر شهادت حسین ـ علیهالسلام ـ حمد و سپاس میگویم؛ اگر با دستهایم به حسین کمک و یاری نکردهام، لااقل دو فرزندم با او مواسات و یاری نمودهاند. به خدا سوگند، اگر نزدش حاضر بودم، دوست میداشتم از او جدا نشوم تا در رکابش کشته شوم! به خدا چیزی که مرا وادار میکند از دو فرزندم دست کشیده، مصیبتشان را بر خود آسان سازم این است که آن دو در حال پایداری و یاری برادر و عموزادهام حسین، از دست رفتهاند».
اینکه عبدالله پسران خود را برای یاری
امام حسین علیهالسلام فرستاد و نیز این سخنان او نشانگر این است که او در دل، حسین ـ علیهالسلام ـ را دوست داشته و از او رنجشی نداشته است؛ چنانکه در نامهاش، حسین بن علی ـ علیهالسلام ـ را روشنایی
زمین و چراغ رستگاران و
امید مؤمنان میخواند.
بنابراین به نظر میرسد این نظریه، جز
حدس و گمان نیست و مدرک قابل قبولی ندارد، و دیگر پژوهشگران تاریخی را نیز نیافتیم که این نظریه را تأیید کرده باشند.
پایگاه اسلام کوئست.