• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهادت اخروی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شهادت اخروی، گواهی، شاهد.
پرسش: شهادت اخروی به چه معناست؟
پاسخ: در دادگاه عدالت الهی شاهدانی هستند که بر اعمال انسانها گواهی می‌دهند و داوری عادلانه الهی با استناد به شهادت این شهود انجام می‌پذیرد.



الف) شاهدان اعمال در روز قیامت، باید اعمال را در ظرف تحقق آن یعنی دنیا ملاحظه کرده باشند. اگر شاهد الف صرفاً به استناد گفته ب بر عمل شخص ج شهادت دهد، هر چند ب بر حق باشد، شهادت او کامل نیست؛ زیرا الف بر گفته ب شاهد است نه بر عمل ج.
ب)شاهدان روز قیامت، هم بر ظاهر عمل شهادت می‌دهند و هم بر باطن آن، زیرا شاهد کامل شاهدی است که از پوسته ظاهر بگذرد و به درون عمل نفوذ کند. بر ظاهر هیچ عملی نمی‌توان حکم قطعی و کامل کرد. ممیز واقعی بسیاری از اعمال، ظاهر آنها نیست بلکه انگیزه و نیتی است که عمل بر پایه آن انجام شده است.
ج) شاهدان اعمال باید از هر گونه خطا در مقام تحمل اعمال و سپس گواهی به آن مصون باشند، تا شهادت آنها کاملا درست و واقعی باشد.
[۱] دیوانی، امیر، حیات جاودانه، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۷۶، ص۳۱۶-۳۱۷



شاهدان روز قیامت در یک تقسیم بندی به شهود بیرونی و درونی تقسیم می‌شوند؛ شهود بیرونی که بیرون از وجود خود انسانند، عبارتند از: خداوند متعال، پیامبران، اولیای الهی، فرشتگان الهی، نامه اعمال، زمین و زمان و شهود درونی که در وجود خود انسان هستند، اعضا و جوارح انسانند.البته شاهد دیگری بر اعمال انسان وجود دارد که از سنخ دو قسم مذکور نیست و آن تجسم یافتن حقیقت اعمال انسان است.
[۲] سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۴، ص۲۵۵
که در ادامه توضیح هر کدام بیان می‌شود:

۲.۱ - خداوند متعال

در روز رستاخیز خداوند خود در راس گواهان قرار دارد، زیرا تمامی ویژگیهای لازم برای شهادت در ئات پاک الهی به صورت کامل و بدون نقص وجود دارد:
«َ فَإِلَینا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلی‌ ما یفْعَلُون‌ » (یونس۴۶)
«بازگشتشان به سوی ماست سپس خداوند گواه است بر آنچه آنها انجام می‌دادند.»
چگونگی گواهی خداوند یا بدین صورت است که گواهی خود را از طریق الهام به فرشتگان مامور حساب بیان می‌کند و یا اینکه اعضای پیکر انسان را به سخن درمی‌آورد تا آنچه را انجام داده‌اند، بازگو کنند.
[۳] مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، ج۶، ص۱۵۰


۲.۲ - پیامبران

یکی دیگر از شاهدان اعمال در روز قیامت، پیامبران نسبت به امتهای خود، و پیامبر اسلام(ص) نسبت به سایر پیامبران است:
« وَ یوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً عَلَیهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِکَ شَهِیداً عَلی‌ هؤُلاء » (نحل۸۹)
«بیاد آورید روزی را که از هر امتی گواهی از خودشان بر آنها معبوث می‌کنیم، و تو را گواه آنها قرار می‌دهیم‌.»
البته در این آیه این نکته با صراحت ذکر نشده که گواهی هر امتی پیامبر آنها است، ولی از این رو که شاهدان روز قیامت باید بر ظاهر و باطن اعمال و آنچه در دل انسان خطور می‌کند، بطور کامل آگاه باشند و نیز از هر گونه خطا و اشتباه هنگام تحمل اعمال و دروغ و خیانت هنگام ادای شهادت، به دور باشند، مصداق «شهید»در آیه فوق پیامبر هر امتی خواهد بود، زیرا اوست که این دو ویژگی را داراست.
[۴] الالهیات، همان، ص۲۵۶
همچنین در این آیه، پیامبر اکرم(ص) به عنوان شاهد انبیای گذشته معرفی شده است.
در اینکه شهادت انبیا بر امتها یا شهادت پیامبر اکرم بر انبیا چگونه خواهد بود با اینکه معنای شهود، آگاهی توام با حضور است، و هر یک از انبیا و همچنین شخص پیامبر اسلام در یک محدوده خاص زمانی امت خود بوده‌اند، ممکن است از این جهت باشد که روح آنها در عالم برزخ نیز ناظر احوال امتهاست، و در مورد پیامبر اکرم نیز ممکن است حضور روح مقدسش در طول تاریخ بشریت سبب این آگاهی و حضور بوده باشد، چنانچه در روایات آمده است که اولین مخلوق خدا نور پیامیر اسلام(ص) بود.
[۵] پیام قرآن، همان، ص۱۵۱


۲.۳ - اولیای الهی

علاوه بر شهود یاد شده، در میان امت اسلامی امامان معصوم(ع) نیز گواه بر اعمال‌اند:
« وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاس »‌ (بقره۱۴۳)
«و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید.»
هر چند آیه بالا بر حسب ظاهر، تمام افراد امت را مخاطب قرار داده است، ولی با توجه به اینکه شاهدان اعمال در آخرت، باید بر باطن و حقیقت اعمال مانند ایمان، کفر، نفاق، اخلاص، ریا و...شهادت دهند و این خصوصیت در انسانهای عادی یافت نمی‌شود، لذا منظور از «امت» برترین افراد امت‌اند که همان امامان معصوم می‌باشند و اطلاق «امت»بر آنان از آن روست که از میان امت اسلامی برخاسته‌اند.
[۶] سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، قم، طه، چاپ سوم، ۱۳۸۳، ج۱، ص۲۹۲ و الاهیات، همان، ص۲۵۷-۲۵۸
روایات متعددی در تایید این سخن وجود دارد که برای نمونه در روایتی امام باقر (ع) در تفسیر آیه یاد شده فرمودند:
«و لا یکون شهداء علی الناس الا الائمة علیهم السلام و الرسل، فاما الامة فانه غیر جایز أن یستشهدها الله، و فیهم من لا تجوز شهادته فی الدنیا علی حزمة بقل»
[۷] عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۵، ح۴۱۱

«و تنها امامان و پیامبران بر مردم شهادت می‌دهند و ممکن نیست خود امت از سوی خداوند به شهادت گرفته شوند، در حالی که در میان امت کسانی هستند که شهادت آنها در دنیا حتی بر (امور بی‌ارزشی مانند) دسته‌ای سبزی پذیرفته و معتبر نیست.»

۲.۴ - فرشتگان الهی

گروهی از فرشتگان الهی نیز، در رستاخیز در زمره گواهان اعمال خواهند بود:
« وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ »(ق۲۱)
«و هر انسانی وارد محشر می‌گردد در حالی که همراه او سوق دهنده و گواهی‌دهنده‌ای است.»
مقصود از «سائق» و «شهید» دو فرشته‌ای هستند که هنگام حضور هر انسانی در رستاخیز، او را همراهی می‌کنند؛ یکی او را به سوی محشر می‌راند و دیگری بر اعمال او گواهی می‌دهد، شبیه حال مجرمانی است که در دنیا آنها را به سوی دادگاه می‌برند، ماموری از پشت سر برای سوق آنها به دادگاه و ماموری از پیش‌رو با پرونده‌ای درباره اعمال آنها. از امیرالمومنین علی(ع) روایت شده است که پس از تلاوت این آیه فرمود:
«سائق یسوقها الی محشرها و شاهد یشهد علیها بعملها»
[۸] نهج‌البلاغه صبحی صالح، خطبه۸۵

«سوق‌دهنده‌ای او را به سوی محشر می‌راند و شاهدی بر اعمال او گواهی می‌دهد.»

۲.۵ - نامه اعمال

آیات و روایات متعددی دلالت دارند بر اینکه کتابهایی وجود دارد که خوب و بد کارهای مردم در آن نوشته شده، و نویسندگانی هستند که آن کتابها را می‌نگارند.در روز حساب این کتابها بر انسان عرصه می‌گردد و آن را می‌خواند و مجرمان از آن کتاب هراسان شده و از اینکه در آن ریز و درشت اعمال آنان نوشته شده، شگفت‌زده می‌شوند:
« إِنَّا نَحْنُ نُحْی الْمَوْتی‌ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُم‌ » (یس۱۲)
«ما مردگان را زنده می‌کنیم، و آنچه را از پیش فرستاده‌اند و تمام آثار آنها را می‌نویسیم.»
« وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ » (کهف۴۹)
«و کتاب (کتابی که نامه اعما ل همه انسانها است) در آنجا گذارده می‌شود، اما گنهکاران را می‌بینی که از آنچه در آن است ترسان و متوحش‌اند»

۲.۶ - زمین

زمین نیز از جمله شهود قیامت است و درباره اعمالی که بر پهنه آن انجام گرفته، گواهی می‌دهد:
« یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحی‌ لَها » (زلزال۴-۵)
«در آن روز زمین تمام خبرهای خود را بازگو می‌کند. چرا که پروردگارت به او وحی کرده است.»
رسول خدا(ص) در بیان اخباری که از سوی زمین بازگو می‌شود، فرمود:
«اخبارها ان تشهد علی کل عبد و امة بما عملوا علی ظهرها تقول عمل کذا یوم کذا فهذا اخبارها»
[۹] طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲، ج۱۰، ص۷۹۹

«خبرهای زمین آن است که بر هر مرد و زنی از آنچه که بر روی زمین انجام داده‌اند، خبر می‌دهد و می‌گوید: در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است اخبار زمین.»
منظور از تکلم و سخن گفتن زمین، ظاهر شدن آثار اعمالی است که انسان بر صفحه زمین انجام داده، زیرا هر عملی که او انجام می‌دهد در پیرامون خود آثاری بجا می‌گذارد. چنانچه در دنیا نیز با آثاری که مجرم از خود به جا می‌گذارد، کیفیت جرم و نوع آن بدست می‌آید.
[۱۰] الالهیات، همان، ص۲۶۱


۲.۷ - زمان

در برخی روایات، زمان نیز در زمره شاهدان رستاخیز قرار دارد.از امام صادق(ع) روایت شده است که درباره گواهی روز و شب فرمود:
« إِنَّ النَّهَارَ إِذَا جَاءَ قَالَ یا ابْنَ آدَمَ اعْمَلْ فِی یوْمِکَ هَذَا خَیراً أَشْهَدْ لَکَ بِهِ عِنْدَ رَبِّکَ یوْمَ الْقِیامَةِ فَإِنِّی لَمْ آتِکَ فِیمَا مَضَی وَ لَا آتِیکَ فِیمَا بَقِی وَ إِذَا جَاءَ اللَّیلُ قَالَ مِثْلَ ذَلِکَ »
[۱۱] کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، ج۲، ص۴۵۵، ح۱۲

«هنگامی که روز فرا رسد(به انسان) می‌گوید: ای فرزند آدم در این روز خود، کار نیک انجام بده تا در روز قیامت به نفع تو نزد پروردگارت شهادت دهم. من نه در گذشته نزد تو آمده‌ام و نه در آینده خواهم بود و هنگامی که شب فرا می‌رسد، او نیز چنین سخنی می‌گوید.»

۲.۸ - اعضا و جوارح آدمی

یکی دیگر از شهود در رور قیامت، اعضا و جوارح انسانها است که بر اعمال گذشته آنها گواهی می‌دهند:
« یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یعْمَلُون‌ »(نور۲۴)
«در آن روز که زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالی که مرتکب می‌شدند گواهی می‌دهد.»
« حَتَّی إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یعْمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَینا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَی‌ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُون‌ » (فصلت۲۰-۲۱)
«وقتی به آن(آتش دوزخ) می‌رسند گوشها و چشمها و پوستهای تنشان به اعمال آنها گواهی می‌دهد! آنها به پوستهای تن خود می‌گویند: چرا بر ضد ما گواهی دادید؟ آنها جواب می‌دهند: همان خدایی که هر موجودی را به نطق در آورده ما را گویا ساخته، و او شما را در آغاز آفرید و بازگشتتان به سوی او است.»
از این آیات افزون بر اصل شهادت اعضا و جوارح انسان در قیامت، این نکته مهم فهمیده می‌شود که همه موجودات عالم طبیعت، حتی موجودات مادی از مرتبه‌ای از ادراک و حیات برخوردارند، هر چند چشم ظاهر‌بین انسان از درک این حقیقت در دنیا ناتوان است.دلیل این مدعا آن است که اگر اعضا و جوارح انسان، در دنیا فاقد درک و شعور باشند قادر به دریافت اعمال انسان نخواهند بود و در این صورت، سخن گفتن آنها در قیامت مصداق حقیقی شهادت نخواهد شد.زیرا شهادت واقعی آن است که شاهد، در هنگام وقوع عمل، آن را درک کرده باشد.
[۱۲] طباطبایی، محمد حسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه صادق لاریجانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷، ص۱۵۴


۲.۹ - تجسم اعمال

تجسم اعمال به این معنا است که اعمال نیک و بد انسان صورتی دنیوی دارد که ما آن را مشاهده می‌کنیم و نیز صورتی اخروی که هم اکنون در دل و نهاد عمل نهفته است. که این صورت در آخرت جلوه می‌کند و موجب لذت و فرح یا آزار و اندوه انسان می‌گردد. حتی نیتها و ملکات نفسانی انسان نیز در جهان آخرت تجسم می‌یابد. کسانی که دارای اعمال و نیات ناپسند بودند، این اعمال به صورتهی زشت و کریه تجسم می‌یابند و اعمال و نیات پسندیده به صورتهای زیبای بهشتی تمثل می‌یابند. با توجه به ویژگیهای گفته شده معلوم می‌شود که تجسم اعمال بهترین گواه بر عمل است، زیرا حقیقت عمل، گویای واقعی عمل خواهد بود.
[۱۳] سبحانی، جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی، قم، معارف، ۱۳۸۵، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹
قرآن کریم به روشنی از تجسم اعمال یاد می‌کند:
« فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَهُ وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ »(زلزله۷-۸)
«پس هر کس به اندازه سنگینی ذره‌ای کار خیر انجام داده آن را می‌بیند. و هر کس به اندازه ذره‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند.»
از این دو آیه به خوبی برمی‌آید که خود عمل در قیامت حاضر می‌شود و انسان از آن آٰگاه می‌گردد و همان عمل را می‌بیند نه پاداش و کیفر آن را.
[۱۴] الالهیات، همان، ص۲۶۲



با توجه با اینکه آخرت، سرای کنار رفتن همه حجابها و ظهور همه حقایقی است که در دنیا مکنون بوده است، اشراف و آگاهی شهود در دنیا، نیز دارای حقیقتی است که این حقیقت در آخرت نمایان می‌گردد و در قالب شهادت اخروی تجلی می‌یابد.
[۱۵] آموزش کلام اسلامی، همان، ص۲۹۵



این نکته مسلم است که گواهی اخروی، بر خلاف شهادتهای دنیوی، به منظور وقوف حاکم بر ماوقع نیست؛ زیرا خداوند سبحان که قاضی محکمه روز قیامت است، عالم مطلق بوده، هیچ امری از حوزه علم بیکران او خارج نیست.بنابراین نباید فلسفه این شهادت را آگاه ساختن قاضی و کمک به او برای صدور حکم دانست؛ زیرا گواهی خداوند بر اعمال انسان، از این جهت کفایت می‌کند.
بنابراین شهادت شهود در رستاخیز می‌تواند به خاطر علل زیر باشد:

۴.۱ - اتمام حجت بر انسانها

شاهدان اخروی به گونه‌ای هستند که هیچ مجالی برای متهم ساختن آنان به کذب یا خطا و اشتباه وجود ندارد، بویژه آنکه آنان از ظواهر اعمال گذر کرده، با نظر به باطن آن شهادت می‌دهند، بر این اساس این نوع شهادت جای هر گونه انکار را از انسان سلب می‌کند.
[۱۶] آموزش کلام اسلامی، همان، ص۲۹۵


۴.۲ - اثر تربیتی

وجود گواهان از لحاظ تربیتی بسیار سودمندند، اگر انسان بداند گواهان بسیاری شاهد اعمال اویند و در روز قیامت شهادت می‌دهند، چه بسا از کارهای زشت خودداری کند.برای مثال اگر کسی بداند که دوربین‌های فراوانی تمام اعمال او را ثبت می‌کنند، بیش‌تر مراقب خود است.
[۱۷] اندیشه اسلامی، همان، ص۲۱۲



۱. دیوانی، امیر، حیات جاودانه، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۷۶، ص۳۱۶-۳۱۷
۲. سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۴، ص۲۵۵
۳. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، ج۶، ص۱۵۰
۴. الالهیات، همان، ص۲۵۶
۵. پیام قرآن، همان، ص۱۵۱
۶. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، قم، طه، چاپ سوم، ۱۳۸۳، ج۱، ص۲۹۲ و الاهیات، همان، ص۲۵۷-۲۵۸
۷. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۵، ح۴۱۱
۸. نهج‌البلاغه صبحی صالح، خطبه۸۵
۹. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲، ج۱۰، ص۷۹۹
۱۰. الالهیات، همان، ص۲۶۱
۱۱. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، ج۲، ص۴۵۵، ح۱۲
۱۲. طباطبایی، محمد حسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه صادق لاریجانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷، ص۱۵۴
۱۳. سبحانی، جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی، قم، معارف، ۱۳۸۵، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹
۱۴. الالهیات، همان، ص۲۶۲
۱۵. آموزش کلام اسلامی، همان، ص۲۹۵
۱۶. آموزش کلام اسلامی، همان، ص۲۹۵
۱۷. اندیشه اسلامی، همان، ص۲۱۲



سایت پژوهه.    


رده‌های این صفحه : حساب | کلام | معاد شناسی




جعبه ابزار