• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شق صدر پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شق صدر، حضرت محمد(ص).
‌پرسش: در مورد «شق صدر» که همان معجزه پیامبر در کودکی که سینه‌اش شکافته شد، می‌خواهم بفرمایید آیا این حادثه در تاریخ به چه صورت آمد؟ هم‌چنین با صورت کلامی این واقعه را ثابت کنید که این واقعه آیا با علم روز سازش دارد یا نه؟
پاسخ: صفحات تاریخ گواهی می‌دهد، دوران زندگی رهبر مسلمانان جهان از آغاز کودکی تا روزی که به پیامبری و رسالت مبعوث شد و تا زمانی که دعوت حق را لبیک گفته و به سرای باقی شتافت، پر از حوادث شگفت‌انگیز می‌باشد. این حوادث بیانگر این واقعیت است که حیات پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ یک زندگی عادی نبوده و حکایت از عظمت شخصیت او می‌کند.

فهرست مندرجات

۱ - وقوع حوادث غیر عادی در زندگانی انبیای الهی
۲ - تأثیر اراده الهی در پدیده‌های عالم
۳ - حوادث مهم دوران کودکی پیامبر(ص)
۴ - ماجرای «شق صدر» بنا بر کتاب‌های روایی و تاریخی اهل‌سنت
       ۴.۱ - نظریه ناقلان این ماجرا
۵ - نظریه دانشمندان مسلمان درباره «شق ‌الصدر»
       ۵.۱ - نظریه دانشمندان سنی‌مذهب
       ۵.۲ - نظریه دانشمندان شیعی
              ۵.۲.۱ - دسته اول
              ۵.۲.۲ - دسته دوم
              ۵.۲.۳ - دسته سوم
۶ - ریشه روایی واقعه
۷ - ریشه تاریخی واقعه
       ۷.۱ - دیدگاه علامه جعفر مرتضی
       ۷.۲ - کتاب‌های تاریخی غیر امامیه
       ۷.۳ - نقد نظریه اهل‌سنت
              ۷.۳.۱ - اولاً:
              ۷.۳.۲ - ثانیاً:
              ۷.۳.۳ - ثالثاً:
۸ - دیدگاه علامه مجلسی درباره واقعه «شق صدر»
       ۸.۱ - نکته اول
       ۸.۲ - نکته دوم
۹ - بیان نکاتی در بطلان نظریه «شق‌الصدر»
       ۹.۱ - نکته اول
       ۹.۲ - نکته دوم
       ۹.۳ - نکته سوم
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبع


دانشمندان مادی و تاریخ‌نویسانی که جهان‌بینی آنان تنها از دریچه‌ مادی شکل می‌گیرد، وقوع حوادث غیر عادی در زندگانی انبیای الهی را زاییده پندار و یا ساخته و پرداخته حب و علاقه زیاد پیروان ادیان می‌دانند.
[۱] فیلیپ حتی، تاریخ عرب، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ص ۱۴۳.
[۲] جان بی‌ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی‌اصغر حکمت، ص ۷۱۶.



دانشمندان مسلمان با قبول عالم ماده و روابطی که بر آن حاکم است، بر این عقیده‌اند: تمام پدیده‌های عالم به اراده الهی می‌باشد. و خداوند در جهت هدایت انسان‌ها بنا به مصلحتی که خود آگاه است، از باب لطف و رحمت بر بندگان، حوادث شگفت‌انگیزی را در مورد بعضی از انسان‌ها تحقق می‌بخشد تا آنها مشعل‌های هدایت بشریت شوند.


از جمله این موارد، حوادث مهم دوران کودکی پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ را می‌توان ذکر کرد؛ مانند شکستن طاق کسری، پرشیر شدن سینه حلیمه، زیاد شدن برکات در قبیله او و...
[۶] زندگی محمد(ص)، هیکل، ص ۱۶۰.
متاسفانه در بین نقل این کرامات که نشانه عظمت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ و فخر مسلمانان می‌باشد، عده‌ای ناآگاه خلاف واقع و مطالب ناروایی به پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ نسبت داده‌اند.


جمعی از اهل حدیث (سنی)
[۸] تاریخ یعقوبی، بیروت: دار صادر، ج ۱، ص ۱۰.
[۹] صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح ۲۳۶.
از حلیمه سعدیه نقل کرده‌اند: پس از آنکه محمد ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ را برای شیردادن به میان قبیله خود بردم، هنوز چند ماهی از این ماجرا نگذشته بود که محمد ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ با بچه‌های دیگر برای بازی به پشت چادرها رفتند؛ ناگهان برادر رضاعی او سراسیمه و شتابان به نزد ما آمده گفت: کمک کنید دو مرد سفیدپوش برادر قریشی ما را گرفته و سینه‌اش را شکافتند و چیزی از سینه او بیرون آوردند. حلیمه گوید: من و شوهرم به طرف او فرار کردیم و بچه را با رنگی پریده، مضطرب و وحشت‌زده در نقطه‌ای از بیابان مشاهده کردیم. من او را به آغوش کشیده و گفتم چه اتفاقی افتاد؛ او گفت: دو مرد سفیدپوش پیش من آمدند و مرا خوابانده سینه‌ام را شکافتند، قلب مرا درآوردند و غده‌ای سیاه از آن بیرون کشیدند و آن‌ را در طشت طلایی شست‌وشو دادند و دوباره در جایش قرار دادند.

۴.۱ - نظریه ناقلان این ماجرا

آنچه در کتاب‌های روایی و تاریخی اهل‌سنت در مورد این ماجرا آمده است، ما خلاصه‌وار بیان کردیم که آن ‌را به‌عنوان کرامت و فضیلتی برای پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ نقل کرده‌اند
[۱۰] محمود ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة، قم: نشر البطحاء، ص ۱۸۷.
و ناقلان این داستان می‌گویند: این عمل در مدت عمر پیامبر پنج مرتبه تکرار شده است. در زمان طفولیت، در ده سالگی، در بیست سالگی، و در شب معراج و تکرار آن ‌را سبب ازدیاد شرافت و مقام پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ دانستند.
[۱۱] علامه جعفر مرتضی عاملی، سیره صحیح پیامبر بزرگ اسلام، ص ۱۱۰.



در رابطه با موضوع «شق ‌الصدر» دو نظریه مختلف در میان دانشمندان مسلمان بیان شده است.

۵.۱ - نظریه دانشمندان سنی‌مذهب

۱. دانشمندان سنی‌مذهب بعد از نقل این داستان آن‌ را پذیرفته و از کمالات آن حضرت برشمردند که از میان آنها تنها محمد ابوریة ‌در کتاب «اضواء علی السنة المحمدیة» این داستان را جعلی شمرده است.

۵.۲ - نظریه دانشمندان شیعی

۲. دانشمندان شیعی در رابطه با صحت این داستان به سه دسته تقسیم می‌شوند:

۵.۲.۱ - دسته اول

الف: اکثریت آنها این داستان را جعلی و از اسرائیلیات می‌دانند؛ مانند طبرسی در«مجمع البیان»...

۵.۲.۲ - دسته دوم

ب: عده‌ای نیز وقوع این حادثه را از قبیل تمثیل دانسته و درصدد توجیه عقلانی آن بوده‌اند؛ مانند علامه طباطبایی در«المیزان».

۵.۲.۳ - دسته سوم

ج: بعضی از دانشمندان شیعی آن‌ را تلقی‌ٌ‌به قبول کرده‌اند؛ مانند علامه مجلسی در کتاب «بحارالانوار».
این واقعه ریشه در روایات و تاریخ دارد:


که ریشه روایی آن در کتاب‌های صحیح بخاری و مسلم
[۱۲] صحیح مسلم، بیروت: دار الکتاب العربی،کتاب الایمان، ح ۲۳۶.
آمده است که ابوریة (سنی) به‌صورت شکوائیه آن ‌را رد می‌کند و نقل چنین احادیثی را دادن حربه به‌دست مسیحیان و بر ضرر مسلمانان می‌داند.
[۱۳] ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة. ص ۱۸۷.





۷.۱ - دیدگاه علامه جعفر مرتضی

و در مورد ریشه‌های تاریخی این جریان علامه جعفر مرتضی می‌گوید: «حقیقت این است که این روایت مأخوذ از داستان‌های زمان جاهلیت است».

۷.۲ - کتاب‌های تاریخی غیر امامیه

به‌طورکلی در کتاب‌های تاریخی غیر امامیه منشأ این حادثه را می‌توان یافت؛ کتاب‌هایی مانند «سیرة ابن هشام» و «تاریخ طبری» و .... به این جریان اشاره کرده‌اند.

۷.۳ - نقد نظریه اهل‌سنت

اما در نقد نظریه اهل‌سنت باید بگویم که:

۷.۳.۱ - اولاً:

این خبر ضعف سند دارد؛ چون ابن هشام در تاریخ این داستان را از «بعض اهل علم» نقل می‌کند، که نقل روایات بدین‌ صورت ضعف سند به‌شمار می‌رود؛ در نتیجه خبر مجهول و ضعیف می‌باشد و نمی‌توان به آن اعتماد کرد.

۷.۳.۲ - ثانیاً:

تعارض بین مفاد روایت کاملاً مشهود است و هرکدام از راویان و مورخان طوری متفاوت از هم این جریان را نقل کرده‌اند.
[۱۴] سیرة صحیح پیامبر بزرگ اسلام. جعفر مرتضی، ج ۱، ص ۱۱۲.
[۱۵] هیکل، حیات محمد، چاپ قاهره، ص ۱۶۱.


۷.۳.۳ - ثالثاً:

آیا ممکن است لخته خونی در قلب منبع شرارت باشد؟ درحالی‌که شرارت و تقوا به قلب مادی ربطی ندارد؛ به‌علاوه چرا چندین مرتبه این عمل تکرار شده؟ آیا خدای نکرده این به بدی سیرت و ذات پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ برنمی‌گردد و بهره پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ نسبت به سایر افراد بنی‌آدم از شیطان بیشتر نبوده است؟ به‌علاوه اگر خداوند نخواهد بنده‌اش را از شرور و بدی‌ها پاک کند، آیا احتیاج به عمل جراحی، آن هم در انظار عمومی دارد و چگونه ملک مجرد با پروبالش این عمل را انجام می‌دهد، گذشته از اینها مگر بنا بر نص قرآن شیطان بر بندگان مخلص راه نفوذ ندارد، پس چطور بر قلب پیامبری معصوم نفوذ کرده.
در منابع شیعه این داستان را در کتاب‌های تفسیر ذیل آیه اول سوره «اسراء» و سوره «انشراح» و در منابع روایی، بحارالانوار (جلد ۱۵) جست‌وجو کرد.


علامه مجلسی می‌گوید: روایت «شق صدر» از طریق مخالفان نقل شده است و عده زیادی از اصحاب (علمای شیعه) بر آن اعتماد نمی‌کنند؛ ولی به‌خاطر دو نکته من آن‌ را ذکر کردم.

۸.۱ - نکته اول

الف: اين روايات وقوع حوادث عجيب و شگفت‌انگيزي را در مورد شخصيت پيامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بيان مي‌كند كه عقل در قبول آن مشكلي ندارد.

۸.۲ - نکته دوم

ب: در بعضي از تأليفات شیعیان اين روايت ذكر شده است.
شخصيت پيامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ به‌عنوان يك انسان كامل داراي چنان جاذبه روحی و معنوی مي‌باشد كه همه انسان‌ها حتي مخالفانش را تحت تأثير قرار مي‌دهد؛ با وجود چنين شخصيت بزرگي كه همگي حكايت از الهي بودن او مي‌كند، ضرورتي ندارد براي نشان دادن عظمت و کمال پيامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ به نقل حوادثي دروغين و خلاف واقع پيرامون شخصيت او پرداخت. بيان اين قبيل وقايع نه‌تنها موجبات رفعت و بلندي مقام پيامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ را فراهم نمي‌كند، بلكه سبب وهن و توهین به ساحت عصمت او مي‌شود. علاوه بر مطالب مذكور، نكات ذيل در بطلان نظريه «شق‌الصدر» قابل توجه مي‌باشد:




۸.۱ - نکته اول

۱. پذيرش وقوع «شق‌الصدر» در مورد پيامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ به آن بياني كه در كتاب‌هاي روايي اهل‌سنت نقل شده است، با عصمت پيامبر (حتي در كودكي) منافات دارد.

۸.۲ - نکته دوم

۲. شكافتن سينه و جسم و شست‌وشوي قلب مادي او موجبات پاكي از گناه و بدي را فراهم نمي‌آورد؛ زيرا گناه يك فعل روحي و غير مادي مي‌باشد و اگر در لسان قرآن كانون گناه و ثواب قلب معرفي مي‌شود، غالباً همان روح و نفس انساني مراد است، نه قلب مادي كه در قفسه سينه قرار دارد.

۹.۳ - نکته سوم

۳. اگر داستان «شق‌الصدر» را بپذيري،م معنايش اين است كه پاكي حضرت از گناه جبری و خارج از اختيار او بوده و به او تحميل شده است و اين‌ را به‌عنوان فضيلتي براي حضرتش نمي‌توان ذكر كرد. به‌علاوه اگر اراده خداوند بر اين تعلق گرفته بود تا پيامبرش را از گناه پاك كند، چه نيازي به انجام اين امور مشكل است؛ بلكه خداوند با يك اراده تکوینی «كن فيكون» بدون عمل جراحي قلب پيامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ را پاك و شست‌وشو مي‌داد.


۱. فیلیپ حتی، تاریخ عرب، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ص ۱۴۳.
۲. جان بی‌ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی‌اصغر حکمت، ص ۷۱۶.
۳. بحارالانوار، مجلسی، بیروت:مؤسسة الوفا، ج ۱۵، ص ۳۴۵.    
۴. سیرة ابن هاشم، بیروت:دار المعرفة، ج ۱، ص ۱۷۷    
۵. محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، بیروت:موسسة الاعلمی، ج ۲، ص ۱۵۸.    
۶. زندگی محمد(ص)، هیکل، ص ۱۶۰.
۷. سیرة ابن هاشم، ج ۱، ص ۱۷۰    
۸. تاریخ یعقوبی، بیروت: دار صادر، ج ۱، ص ۱۰.
۹. صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح ۲۳۶.
۱۰. محمود ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة، قم: نشر البطحاء، ص ۱۸۷.
۱۱. علامه جعفر مرتضی عاملی، سیره صحیح پیامبر بزرگ اسلام، ص ۱۱۰.
۱۲. صحیح مسلم، بیروت: دار الکتاب العربی،کتاب الایمان، ح ۲۳۶.
۱۳. ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة. ص ۱۸۷.
۱۴. سیرة صحیح پیامبر بزرگ اسلام. جعفر مرتضی، ج ۱، ص ۱۱۲.
۱۵. هیکل، حیات محمد، چاپ قاهره، ص ۱۶۱.
۱۶. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۵۶.    



سایت اندیشه قم    






جعبه ابزار