رابطه رؤیا با روح و جسم انسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رؤیا، خواب، جسم، روح انسان.
پرسش: ارتباط رؤیا و خواب با روح و جسم انسان چگونه ارتباطی است؟ چرا برخی خوابها به حقیقت میپیوندد و بعضی به شکل مشابه و برخی برعکس و برخی اصلاً پدید نمیآید؟
پاسخ: بیتردید
رؤیا با
روح ارتباط دارد و نحوه ارتباطشان، رابطه
علم با
عالم است؛ یعنی رؤیا، علم و روح عالم است.
رؤیا با بدن نیز ارتباط دارد؛ ازاینرو حالات و شرایط بدنی بر نحوه رؤیا تأثیر میگذارد.
گاهی نفس در عالم
خواب با حقایق عینی قبل
عالم طبیعت ارتباط برقرار میکند و از آن آگاه میشود؛ چراکه گاهی رؤیا بر اثر بازیهای
قوه متخیله پدید میآید و حقیقت عینی ندارد.
تغییرات در نحوه تحقق رؤیاها براساس تصرفات گوناگون نفس
انسان است. در آنها یعنی قوه متخیله رؤیا را به صورتهای گوناگون صورت میدهد و درمیآورد.
گرچه بیتردید هر کدام این پرسشها نیازمند مباحث مبسوطه، کلامی، فلسفی، عرفانی، تفسیری، روایی و قرآنی است، اما در اینجا تنها به اندازه ظرفیت که برای پاسخها تعیین شده، به مطالبی اشاره میشود:
رابطه رؤیا با
روح انسان، نوعی از رابطه
علم با عالم است؛ یعنی آنچه را
انسان در خواب میبیند، نوعی ادراک است که در حال
خواب نصیب انسان شده است. گرچه شرایط و عوامل مختلف و متعدد در کیفیت پدید آمدن این
علم و ادراک برای انسان دخالت دارد و قوه متخیله که وظیفه صورتسازی ادراکات انسان را چه در خواب و چه در بیداری به عهده دارد، تأثیرات گوناگون و متعدد بر رؤیاهای انسان میگذارد، اما در مجموع چون رؤیا نوعی از ادراک و علم است و ادراک توسط
روح و قوای آن انجام میشود، پس اولاً: رؤیا با روح ارتباط دارد. ثانیاً: رابطه آن دو، رابطه علم و عالم است.
به همین دلیل که رؤیا از مقوله علم و ادراک است. در
روایات آمده که انسانهای پیشین (آدمهای اوّلی) خواب نمیدیدند، وقتی انبیای الهی به آنها از
خدا و امور آخرت میگفتند، آنها انکار مینمودند تا اینکه
خداوند رؤیا را نصیب آنها (انسانهای اولی) کرد و آنان در عالم رؤیا چیزهایی را میدیدند، اما نمیفهمیدند چیست؟ و چگونه حاصل میشود؟
مجبور میشدند به
انبیا مراجعه کنند و بپرسند که آنچه در خواب میبینند چیست؟ انبیا (علیهمالسلام) میفرمود: چیزهای که ما به شما وعده میدهیم که پس از
مرگ میبینید، شبیه همان چیزهایی است که در خواب میبینید.
آنگونه که رؤیا با نفس و
روح انسان ارتباط دارد با جسم و بدن او نیز مرتبط است؛ لذا شرایط مختلف بدن (مانند گرمی، سردی، انواع مریضیها، پر بودن معده، خستگیها، انحرافات مزاجی و مانند آن) بر قوه متخلیه اثر میگذارد؛ و قوه متخلیه بر رؤیا (خواب دیدن) انسان اثر میگذارد؛ مثلاً کسی که در شرایط گرمای شدید قرار دارد، در عالم رؤیا آتشهای سوزناک خواب میبیند. اگر کسی در شرایط سرمای شدید قرار دارد، در
خواب برف، و باران میبیند و کسی که با معده پر خوابیده یا گرفتار انحرافات مزاجی است، خوابهای آشفته میبیند و حتی حالات روحی و اخلاقی انسان بر رؤیای او اثرگذار است؛ مثلاً
انسان دروغگو خواب راست نمیبیند.
بنابراین رؤیا با روح و بدن ارتباط نزدیک دارد.
به طور کلی اشیایی را که انسان در عالم رؤیا میبیند، از طریق ارتباط نفس و روح انسان با وجود عینی و خارجی آن اشیاست. یا به وسیله بازیهای قوه متخلیه انسان پدید میآید.
توضیح مطلب در چند نکته این است:
نفس انسان چون موجود مجرد و غیر مادی است، لذا با
عالم مثال که فوق عالم طبیعت است و
عالم عقل که بالاتر از عالم مثال است همسنخاند. وقتی انسان میخوابد و
حواس او از گرفتاریهای تدبیر بدن و مانند آن فارغ میشود، در این حالت نفس انسان توجه خود را به عالم بالاتر از ماده و
طبیعت و بدن معطوف میکند و حقایقی که در عالم مثال یا
عقل است، برابر استعداد خود مشاهده میکند؛ اما وقتی از آنجا برگشت، قوه متخیله او صورتهای مناسب برای مشهودات او میسازد.
اگر نفس انسان از ادراک موجودات مجرد کامل، عاجز بود، فقط در عالم مثال توقف کند و چهبسا حوادثی که در آینده پدید میآید، از طریق علل و اسباب آنها (یعنی از طریق علت به معلول) از وقوعشان آگاه میشود و گاهی آنچه را مشاهده کرده، با صورتهای مورد اُنس و
علاقه او برایش متمثل میشود؛ مثلاً جریان
ازدواج به صورت پوشیدن
لباس، علم به صورت
نور،
جهل به صورت
ظلمت و تاریکی،
فخر و مباهات به صورت تاجگذاری و مانند آن برای او متمثل میگردد. (البته ممکن است با توجه به حالات انسان این تمثلات فرق کند).
گاهی رؤیا براساس خیالات و بازیهای نفسانی برای انسان پدید میآید که پیشامدها و سجایای زشت اخلاقی و مانند آن در پدید آمدن آنها نقش دارد و نفس انسان در واقع کیفیت کار آن سجایای اخلاقی خود را منعکس میکند که گاهی هم واقعیت عینی ندارد.
به طور کلی رؤیاها به سه دسته تقسیم میشوند:
یک دسته آنها رؤیاهای صریح است که نیاز به تعبیر ندارد و هر اندازه نفس انسان پاکتر باشد، حقایق را زلالتر میبیند و عین آنچه دیده، واقع میشود.
از
علامه طباطبایی نقل شده که میفرمود: «من هر اندازه که روزها مراقبت و مواظبت بیشتر دارم، شبها رؤیای من صافتر و زلالتر است».
دسته دوم از رؤیاها به گونهای است که بعد از مشاهده قوای نفس انسان در آن مداخله و تصرف میکند که گاهی آنچه دیده، به صورت مشابه متمثل میکند؛ مثلاً
علم را به صورت نور،
حیات را به گشایش در
زندگی و برطرف مشکلات یا به ضد آن صورت میدهد؛ مثلاً
مرگ را به زندگی،
آتش را به سیخ،
فقر را به توانگری، و مانند آن، این نوع رؤیاها نیاز به تعبیر دارد.
دسته سوم، گاهی رؤیا به گونهای است که نفس به اندازهای در آن تصرف میکند که چندین صورت متضاد و متعدد برای آن میسازد، مثلاً آتش را به سیخ،
آب را به آتش، گرما را به سرما و گاهی چند مرتبه به ضد آن تغییر میدهد، این نوع رؤیا را در اصطلاح
اضعاث احلام (خوابهای آشفته) میگویند که قابل تعبیر نیست.
اولاً: بیتردید رؤیا با روح ارتباط دارد و نحوه ارتباطشان، رابطه
علم با عالم است؛ یعنی رؤیا، علم و
روح عالم است.
ثانیاً: رؤیا با بدن نیز ارتباط دارد؛ ازاینرو حالات و شرایط بدنی بر نحوه رؤیا تأثیر میگذارد.
ثالثاً: گاهی نفس در عالم
خواب با حقایق عینی قبل عالم طبیعت ارتباط برقرار میکند و از آن آگاه میشود؛ چراکه گاهی رؤیا بر اثر بازیهای قوه متخیله پدید میآید و حقیقت عینی ندارد.
رابعاً: تغییرات در نحوه تحقق رؤیاها براساس تصرفات گوناگون نفس انسان است. در آنها یعنی قوه متخیله
رؤیا را به صورتهای گوناگون صورت میدهد و در میآورد.
۱. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۱، بیروت، نشر مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، سال ۱۴۰۳ق، ص۲۶۸، (یا ترجمه آن، ج۱۲ تفسیر سوره یوسف).
۲. جوادی آملی، عبدالله، سیره پیامبران در قرآن، (تفسیر موضوعی قرآن، شماره ۷)، قم، نشر مرکز نشر اسراء، چ ۱، سال ۱۳۷۶ ش، ص۲۱.
۳. حسنزاده آملی، حسن، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، فص یوسفی، ص۲۲۹، نشر وزارت ارشاد اسلامی، چ اوّل، ۱۳۷۸ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رابطه رؤیا با روح و جسم انسان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۶/۲۷.