• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خدمات ایرانیان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اسلام، خدمات، ایرانیان، تمدن، علم و فرهنگ.

پرسش: ایرانیان در رشد و پیشرفت اسلام چه خدماتی انجام دادند؟

پاسخ: ایرانیان از آغاز ظهور اسلام، به این آیین مقدس رو آوردند و حتی پیش از آن‌که شریعت اسلام به ‌دست اعراب مسلمان به این سرزمین راه یابد، ایرانیانی که در یمن ساکن بودند، به اسلام گرویدند و با جان و دل در گسترش آن کوشیدند.
برخی خدمات ایرانیان به رشد و پیشرفت اسلام عبارت است از: داشتن تمدنی درخشان، فعالیت‌های اسلامی ایرانیان در کشورهای همسایه، فعالیت در زمینه علم و فرهنگ، قرائت و تفسیر، حدیث و فقه و فقاهت.



ایرانیان بیش از هر ملت دیگر، نیروهای خود را در اختیار اسلام قرار دادند و بیش از هر ملت دیگر در این راه صمیمیت و اخلاص نشان دادند. در حقیقت این اسلام بود که استعداد ایرانی را تحریک کرد و در او روح تازه‌ای دمید و او را به هیجان آورد. به همان نسبت که اسلام یک دین همه‌جانبه است و بر جنبه‌های مختلف حیات‌ بشری سیطره دارد، خدمات ایرانیان به اسلام نیز وسیع و گسترده و همه جانبه است و در صحنه‌ها و جبهه‌های گوناگون صورت گرفته است. یکی از کتاب‌های مهمی که به بحث خدمات ایرانیان به اسلام و نقش آنان در رشد معارف اسلامی می‌پردازد، کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» استاد شهید مرتضی مطهری (رحمة‌الله‌علیه) است.


در این نوشته، با استفاده از کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» و برخی کتاب‌های دیگر، به طور مختصر و فهرست‌وار به برخی خدمات ایرانیان در رشد و پیشرفت اسلام اشاره می‌کنیم.

۲.۱ - تمدن ایران


ایران قبل از اسلام، خود دارای تمدنی درخشان و باسابقه بود و این تمدن، سابقه طولانی داشته است که تمدن در دوره اسلامی مورد استفاده واقع شد.
[۱] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۳۱، تهران، صدرا.


۲.۱.۱ - دیدگاه جاحظ

براساس گفته جاحظ در کتاب «المحاسن و الاضداد»، ایران ساسانی بیش از هر چیز دیگر به ساختمان توجه داشت و این امر از سنگ‌نبشته‌هایی که از آن دوره باقی مانده، پیداست؛ اما به کتاب توجه نداشت؛ برعکس دوره اسلامی که هم به ساختمان توجه شده است و هم به کتاب.

۲.۱.۲ - دیدگاه ویل دورانت

ویل دورانت در تاریخ تمدن می‌گوید: «پهلوی ـ زبان هند و اروپایی ایران در سلطنت اشکانیان ـ در زمان ساسانیان نیز معمول بود ... ما می‌دانیم که آن ادبیات وسیع بوده است؛ اما چون موبدان حافظ و ناقل آن بودند، بیشتر آثار غیر دینی را می‌گذاشتند تا از میان برود. شاهان ساسانی حامیان روشنگر ادبیات و فلسفه بودند. خسرو انوشیروان در این کار برتر از همه آنان بود. به فرمان او آثار افلاطون و ارسطو به زبان پهلوی ترجمه، و در دانشگاه جندی شاپور تدریس شد».
[۳] ویل دورانت، تاریخ تمدن‌، ج۱۰، ص۲۳۴، ترجمه: صارمی، ابوطالب و دیگران، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۷۳ش.

دانشگاه جندی شاپور که تاسیس شد، آن ‌را مسیحیان ایرانی اداره می‌کردند و یکی از مراکز بزرگ فرهنگی جهان شد.این مرکز بزرگ در دوره اسلام ادامه یافت.بعدها که بغداد به صورت مرکز ثقل دانش جهان درآمد، جندی شاپور تحت الشعاع قرار گرفت و تدریجاً منقرض شد.دانشگاه جندی شاپور یکی از مراکزی بود که به تمدن اسلامی کمک کرد و به آن خدمت نمود.
[۴] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۳۲-۳۳۳، تهران، صدرا.

مسلمانان، نظامات اداری خود را از ایران اقتباس کردند؛ دفاتر و دواوین دستگاه خلافت به سبک دفاتر و دواوین قدیمی ایران تنظیم می‌شد و احیاناً زبان اداری و دفتری زبان فارسی بود. بعدها خود ایرانیان مسلمان ترجیح دادند که به برگردانند.

۲.۱.۳ - دیدگاه ابن ندیم

ابن ندیم در «الفهرست» می‌نویسد: «اولین نقل از زبان دیگر به زبان عربی به امر خالد بن یزید بن معاویه صورت گرفت. وی علم دوست بود و به صنعت کیمیا علاقه داشت. جمعی از فلاسفه یونانی را که در مصر می‌زیستند و با زبان عربی آشنا بودند، احضار کرد و فرمان داد عده‌ای از کتب آن فن را از زبان یونانی و قبطی به زبان عربی ترجمه کنند و این، اولین ترجمه به زبان عربی است».
سپس می‌گوید: «دومین ترجمه به زبان عربی نقل دیوان و دفاتر دولتی است که در زمان حجاج به وسیله صالح بن عبدالرحمن که از نژاد ایرانی بود، از زبان فارسی‌ به زبان عربی برگردانده شد».
ابن ندیم می‌گوید: «ولی دواوین دولتی شام را به زبان رومی می‌نوشتند نه زبان فارسی و در زمان هشام بن عبدالملک آن ‌را نیز به زبان عربی برگرداندند».
[۵] ابن ندیم بغدادی، محمد بن اسحاق، الفهرست، مقاله هفتم (مقالة الفلاسفه)، ص۳۵۲ ـ ۳۵۳، بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.

این جریان به دربار خلفا و حکام آنها مربوط بوده است. سلاطین ایرانی پس از استقلال، دفاتر و دواوین را به زبان فارسی می‌نوشته‌اند. بار دیگر در زمان غزنویان‌ به زبان عربی برگردانده شد که آن نیز تاریخچه‌ای دارد.

۲.۱.۴ - نتیجه

خلاصه این‌که از مسلمات تاریخ است که:

۱. ایران قبل از اسلام از تمدنی برخوردار بوده است و این تمدن یکی از مایه‌های تمدن اسلامی است.
۲. اسلام به ایران حیاتی تازه بخشید و تمدن در حال انحطاط ایران به واسطه اسلام جانی تازه گرفت و شکلی تازه یافت.
[۶] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۳۷ ـ ۳۳۸، تهران، صدرا.


۲.۲ - فعالیت‌های اسلامی ایرانیان


ایرانیان از آغاز ظهور اسلام، به این آیین مقدس رو آوردند و حتی پیش از آن‌که شریعت اسلام به ‌دست اعراب مسلمان به این سرزمین راه یابد، ایرانیانی که در یمن ساکن بودند، به اسلام گرویدند و با جان و دل در گسترش آن کوشیدند.
مسلمانان کشورهای شرقی و جنوب شرقی مانند شبه ‌قاره هند و پاکستان، ترکستان شرقی، چین، مالزیا، ‌اندونزی و جزایر اقیانوس هند، مرهون تلاش‌های ایرانیان مسلمان‌اند که از طریق دریانوردی و بازرگانی، اسلام را به دورترین نقاط آسیا رسانیدند. ایرانیان در کشورهای غربی، شمال آفریقا، قاره اروپا و آسیای صغیر نیز، در ترویج دین اسلام سهمی بسزا دارند.
[۷] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۷۹ ـ -۸۰، تهران، صدرا.
[۸] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۴۱ ـ ۳۸۰، تهران، صدرا.


۲.۳ - علم و فرهنگ


صحنه علم و فرهنگ وسیع‌ترین و پرشورترین میدان‌های خدمات ایرانیان به اسلام است. ایرانیان افزون بر نقش مهمی که در سیاست و کشورداری در جهان اسلام داشتند، در صحنه علم و فرهنگ نیز بس کوشا بودند. هرچند بیشتر آثار علمی که از خارج دنیای اسلام نقل و ترجمه گردید، غیر ایرانی بود، بی‌شک بیشترین آثار اسلامی ـ چه در علوم دینی و دیگر رشته‌ها ـ به ‌دست مسلمانان ایرانی نگاشته شد.
[۹] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۸۴ ـ ۳۸۸، تهران، صدرا.


۲.۳.۱ - ایجاد مدارس دولتی نظامیه

یکی از خدمات ایرانیان در زمینه علم و فرهنگ، ایجاد مدارس دولتی نظامیه بود که موجب نهضت بزرگ آموزش در جهان اسلام شد. این مدارس را خواجه نظام‌الملک طوسی، وزیر دانشمند سلجوقیان بنیان نهاد.
[۱۰] راوندی‌، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران‌، بخش ‌۱، ج‌۸، ص۳۳۳ ـ ۳۳۴، تهران، نگاه‌، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
او نخستین فردی بود که تاسیس مدارس را جزو برنامه‌ها و وظایف ‌دولت قرار داد و همه دولت‌های اسلامی نیز که پس از او در قلمرو اسلام به قدرت رسیدند، این مهم را پی گرفتند. این رویداد مهم فرهنگی فرصت مناسبی برای مدارس اسلامی بود تا با فراغت خاطر و برخورداری از هزینه‌های مکفی و مستمر، به حیات علمی خود ادامه‌ دهند.
[۱۱] غنیمه، محمد عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ص۱۱۸-۱۱۹، ترجمه: کسائی، نورالله، تهران، یزدان، ۱۳۶۴ش.

در کنار این مدارس، کتاب‌خانه‌هایی تاسیس شد تا همه علاقه‌مندان از آن استفاده کنند. هم‌چنین تنظیم برنامه شبانه‌روزی برای این مدارس، در نظر گرفتن مسکن و نیز تأمین‌ معاش و مستمری تحصیلی برای استادان و دانش‌جویان، موجب شد آنها با آسودگی خاطر به تعلیم و تدریس بپردازند.
[۱۲] غنیمه، محمد عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ص۱۲۱، ترجمه: کسائی، نورالله، تهران، یزدان، ۱۳۶۴ش.

هم‌چنین توجه فرمان‌روایان ایرانی به علم و دانش‌پروری، ایران را به پایگاه علمی شرق مبدل نمود. ترجمه کتب برجسته هندی، سریانی و یونانی به زبان پهلوی نتایج قابل توجهی را به دنبال داشت؛ از جمله نتایج حائز اهمیت نهضت فرهنگ در ایران، توسعه علم پزشکی و بالندگی علم نجوم و پُرباری ادبیات مذهبی و حماسی در ایران بود.
[۱۳] فاخوری، حنا، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ص۳۲۶، ترجمه: آیتی، عبدالحمید، تهران، مؤسسه انتشارات فرانکلین سابق با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۵۸ش.


۲.۴ - قرائت و تفسیر

در میان علوم اسلامی، اولین علمی که رشد یافت علم قرائت و پس از آن علم تفسیر بود. از میان تابعین و شاگردان تابعین که در قرن اول و دوم می‌زیسته‌اند، ده نفرند که به عنوان متخصص فن قرائت شناخته شده‌اند. هفت نفر از آن ده نفر معروف‌تر و مشهورتر و معتبرترند که به آنها «قرّاء سبعه» گفته می‌شود.

۲.۴.۱ - قراء سبعه

آنان عبارت‌اند از: نافع بن عبدالرحمن (ایرانی)، عبداللَّه بن کثیر (ایرانی)، ابوعمرو بن العلاء (ایرانی)، عبداللَّه بن عامر، عاصم بن ابی‌النجود، حمزة بن حبیب (ایرانی)، علی کسائی (ایرانی) که برخی از این هفت نفر ایرانی‌اند.

۲.۴.۲ - مفسران

ایرانیان همان‌طور که به فن قرائت قرآن اهتمام ورزیدند به فن تفسیر نیز اهتمام ورزیدند؛ مانند این مفسران: مقاتل بن سلیمان بن بشیر ازدی بلخی‌ (متوفای ۱۵۰ق) از خراسان،
[۱۵] علاء‌الدین بکجری، مغلطای بن قلیج، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۱، ص۳۴۲، بی‌جا، الفاروق الحدیثة للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
علی بن ابراهیم قمی (نصف اول از قرن چهار هجری)،
[۱۶] آل قیس‌، قیس، الایرانیون و الادب العربی رجال علوم القرآن‌، ص۱۶۱، بی‌جا، مؤسسة التحقیقات و البحوث الثقافیه‌، بی‌تا.
محمد بن مسعود سمرقندی (قرن چهارم هجری)؛ صاحب تفسیر عیاشی،
[۱۷] آل قیس‌، قیس، الایرانیون و الادب العربی رجال علوم القرآن‌، ص۱۳۶ ـ ۱۴۵، بی‌جا، مؤسسة التحقیقات و البحوث الثقافیه‌، بی‌تا.
شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی (متوفای ۴۶۰ق)؛ نویسنده «التبیان فی تفسیر القرآن» و مفسران ایرانی دیگر.
[۱۸] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۴۰۲-۴۱۱، تهران، صدرا.


۲.۵ - حدیث

یکی از میدان‌های خدمت ایرانیان به اسلام در صحنه علم و فرهنگ، فن حدیث است.

۲.۵.۱ - کتب حدیثی

برخی از معروف‌ترین و معتبرترین کتب حدیث شیعه و سنی
[۱۹] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۴۱۵-۴۱۹، تهران، صدرا.
عبارت‌اند از:

۱. کافی: تألیف ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی رازی. این مرد بزرگ از روستایی به نام «کلین» در نزدیک شهر ری است.
۲. «من لا یحضره الفقیه»: تألیف ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق.
[۲۱] حسینی جلالی، سید محمدحسین، فهرس التراث، ج‌۱، ص۴۲۱، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق.

۳. «تهذیب الاحکام»: تألیف شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسی.
۴. «بحارالانوار»: تألیف علامة محمدباقر بن محمدتقی مجلسی. که اهل اصفهان بود.
[۲۲] حسینی جلالی، سید محمدحسین، فهرس التراث، ج‌۲، ص۲۳، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق.

۵. «صحیح بخاری»: تألیف محمد بن اسماعیل بخاری. این کتاب معتبرترین کتاب حدیث در میان اهل تسنن به شمار می‌رود. بخاری اصلًا اهل بخارا یکی از شهرهای مهم خراسان قدیم است.
[۲۵] نرشخی، محمد بن جعفر، تاریخ بخاری، تعریب: بدوی، امین عبدالمجید، مبشر طرازی، ‌نصرالله، ص۲۷، قاهره، دارالمعارف‌، چاپ سوم، بی‌تا.
‌ که امروز جزو شهرهای تاجیکستان است.
۶. «صحیح مسلم»: مؤلف این کتاب مسلم بن حجاج نیشابوری است. زادگاه مسلم نیشابور است؛ بدین جهت به او نیشابوری گفته شده است.

۲.۶ - فقه و فقاهت

‌ابن ندیم در «الفهرست» عده‌ای از کتاب‌های فقهی شیعه و مؤلفان آنها را در عصر ائمه اطهار (علیهم‌السلام) تحت عنوان «فقهاء الشیعه» نام می‌برد که عده‌ای از فقهای عصر ائمه ایرانی بوده‌اند،
[۲۷] ابن ندیم بغدادی، محمد بن اسحاق، الفهرست، مقاله هفتم (مقالة الفلاسفه)، ص۲۷۱، بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق
هرچند نسبت به فقهای غیر ایرانی آن عصر در اقلیت‌اند.
[۲۸] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۴۱۹-۴۳۸، تهران، صدرا.



۱. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۳۱، تهران، صدرا.
۲. جاحظ، عمرو بن بحر، المحاسن و الاضداد، ص۱۹، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۴۲۳ق.    
۳. ویل دورانت، تاریخ تمدن‌، ج۱۰، ص۲۳۴، ترجمه: صارمی، ابوطالب و دیگران، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۷۳ش.
۴. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۳۲-۳۳۳، تهران، صدرا.
۵. ابن ندیم بغدادی، محمد بن اسحاق، الفهرست، مقاله هفتم (مقالة الفلاسفه)، ص۳۵۲ ـ ۳۵۳، بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
۶. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۳۷ ـ ۳۳۸، تهران، صدرا.
۷. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۷۹ ـ -۸۰، تهران، صدرا.
۸. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۴۱ ـ ۳۸۰، تهران، صدرا.
۹. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۳۸۴ ـ ۳۸۸، تهران، صدرا.
۱۰. راوندی‌، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران‌، بخش ‌۱، ج‌۸، ص۳۳۳ ـ ۳۳۴، تهران، نگاه‌، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
۱۱. غنیمه، محمد عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ص۱۱۸-۱۱۹، ترجمه: کسائی، نورالله، تهران، یزدان، ۱۳۶۴ش.
۱۲. غنیمه، محمد عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، ص۱۲۱، ترجمه: کسائی، نورالله، تهران، یزدان، ۱۳۶۴ش.
۱۳. فاخوری، حنا، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ص۳۲۶، ترجمه: آیتی، عبدالحمید، تهران، مؤسسه انتشارات فرانکلین سابق با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۵۸ش.
۱۴. ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۷، ص۲۰۱ ۲۰۲، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ سوم، ۱۴۰۵ق.    
۱۵. علاء‌الدین بکجری، مغلطای بن قلیج، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۱، ص۳۴۲، بی‌جا، الفاروق الحدیثة للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
۱۶. آل قیس‌، قیس، الایرانیون و الادب العربی رجال علوم القرآن‌، ص۱۶۱، بی‌جا، مؤسسة التحقیقات و البحوث الثقافیه‌، بی‌تا.
۱۷. آل قیس‌، قیس، الایرانیون و الادب العربی رجال علوم القرآن‌، ص۱۳۶ ـ ۱۴۵، بی‌جا، مؤسسة التحقیقات و البحوث الثقافیه‌، بی‌تا.
۱۸. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۴۰۲-۴۱۱، تهران، صدرا.
۱۹. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۴۱۵-۴۱۹، تهران، صدرا.
۲۰. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج‌۴، ص۴۷۸-۴۸۰، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ۱۴۱۸ق.    
۲۱. حسینی جلالی، سید محمدحسین، فهرس التراث، ج‌۱، ص۴۲۱، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق.
۲۲. حسینی جلالی، سید محمدحسین، فهرس التراث، ج‌۲، ص۲۳، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق.
۲۳. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج‌۱۲، ص۳۵۰، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ۱۴۱۸ق.    
۲۴. ابن اثیر، ابوالحسن علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۱، ص۱۵، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.    
۲۵. نرشخی، محمد بن جعفر، تاریخ بخاری، تعریب: بدوی، امین عبدالمجید، مبشر طرازی، ‌نصرالله، ص۲۷، قاهره، دارالمعارف‌، چاپ سوم، بی‌تا.
۲۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۵، ص۱۲۱، بیروت، دارالغرب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۲۷. ابن ندیم بغدادی، محمد بن اسحاق، الفهرست، مقاله هفتم (مقالة الفلاسفه)، ص۲۷۱، بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق
۲۸. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۱۴، ص۴۱۹-۴۳۸، تهران، صدرا.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «خدمات ایرانیان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۲۲.    



جعبه ابزار