من لا یحضره الفقیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق.
پرسش: مزایا و ویژگیهای کتاب من لا یحضره الفقیه چیست؟
پاسخ: کتاب من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم
شیخ صدوق از علمای بزرگ و بنام
شیعه است. این کتاب یکی از ارزشمندترین منابع روایی
شیعه به شمار میآید و یکی از چهار
کتاب معتبر روایی شیعه است که هر مجتهدی در
اجتهاد و استنباط
احکام شرعی باید به روایات آن توجه داشته باشد. کتاب من لا یحضره الفقیه از زمان نگارش مورد توجه و استقبال علمای شیعه قرار گرفته و پیوسته در مجموعههای بزرگ و کوچک روایی به آن استناد نموده و از آن
روایت نقل کردهاند.
نویسنده کتاب
من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، از چهرههای برجسته علمای شیعه در قرن چهارم هجری است.
موضوع این کتاب، مجموعه روایات
اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ درباره مسائل فقهی و احکام شرعی است و شیخ صدوق در این کتاب روایات فقهی را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر بوده جمعآوری نموده است. در اینجا به برخی از مزایا و ویژگیهای آن میپردازیم:
کتاب من لایحضره الفقیه در میان آثار موجود شیخ صدوق، از ویژگی خاصی برخوردار است. این کتاب، بزرگترین و مهمترین اثر شیخ صدوق به شمار میرود و به اعتراف
علما و دانشمندان، یکی از کتب اربعۀ معتبر شیعه محسوب میشود که تاکنون مرجع و محل استفادۀ مجتهدان، فقها و خواص و عوام است. دهها نفر از علما و
فقها ی شیعه آن را شرح کرده، بر آن حاشیه زده و به فارسی ترجمه کردهاند. در میان آثار به دست آمدۀ شیخ، فقط کتاب من لایحضره الفقیه کتاب جامعی در
فقه و احکام مذهب شیعۀ جعفری است. دیگر آثار وی معمولاً با نام موضوعی مزین شده و بیانگر احادیثی هستند که در آن رشته و موضوع موجود بوده است.
یکی از ویژگیهای مهم این کتاب آن است که اعتماد و اطمینان به صحت مطالب و روایات آن، به مراتب بیشتر از سایر آثار موجود وی است. شیخ در مقدمۀ کتاب اینگونه آورده است: منظورم این بود که آن دسته از روایاتی را که بدانها
فتوا میدهم و به صحت آنها حکم میکنم، بیاورم و اعتقادم دربارهاش چنین است که
حجت میان من و پروردگارم ـ که نامش و قدرتش و گرنه ـ، میباشد و همۀ آنچه که در اینجا آوردهام، از کتابهای مشهور و مورد اعتماد و مرجع استخراج کردهام.
ازاینرو هرچند این کتاب روایی شمرده شده، ولی شیخ صدوق آن را یک کتاب فقهی اعتبار نموده است تا در مسائل شرعی بدان عمل کنند؛ اما در دیگر آثار شیخ چنین ضمانتی وجود ندارد و شیخ صحت همۀ
احادیث آنها را برعهده نگرفته است. البته صحت مطالب مندرج در کتاب المقنع نیز تا حدی مانند کتاب من لایحضره الفقیه است؛ چنانکه خود در مقدمۀ کتاب آورده است: مطالبی را که در این کتاب آوردهام، از کتابهای اصولی که از مشایخ علما و فقهای ثقات و مورد اطمینان ـ رحمهمالله ـ بوده، استخراج شده است.
دربارۀ کتاب
من لایحضره الفقیه باید گفت که هدف این نبوده است که مانند برخی از مؤلفان صرفاً احادیث مختلف را گردآوری کند و تشخیص صحت و سقم آن را به عهدۀ دیگران واگذارد، بلکه هدف وی گردآوری احادیث صحیح و مورد
اعتماد بوده است. خلاصه این کتاب همچون رسالههای عملیهای است که
مجتهد در ابتدای آن تذکر میدهد که عمل به آن مجزی است؛ ان شاء الله.
شیخ صدوق این کتاب را به درخواست یکی از سادات بزرگوار شهر بلخ به نام شریفالدین ابوعبدالله محمد بن حسین، معروف به
نعمت نگاشته است.
او از شیخ صدوق درخواست کرده بود مانند کتاب «من لا یحضره الطبیب» محمد بن زکریای رازی در
علم طب، او هم کتابی در علم فقه به نگارش درآورد تا مورد استفاده کسانی قرار گیرد که به علما و فقهای بزرگ دسترسی ندارند و با مراجعه به آن بتوانند به احکام شرعی و وظایف خود آگاه گردند.
شیخ صدوق نیز با پذیرفتن این درخواست میفرمایند: من در این کتاب بنا ندارم تا هر چه
روایت شده را نقل نمایم؛ بلکه فقط آن روایاتی را نقل میکنم که آنها را صحیح و معتبر میدانم و به آن فتوا میدهم و عقیده دارم که میان من و خداوند حجت است.
همانگونه که بیان شد، شیخ صدوق این کتاب را بهعنوان یک کتاب فقهی نوشته است تا در مسائل شرعی بدان
عمل کنند، ولی سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان
ائمه ـ علیهمالسلام ـ اکتفا میکردند و به خود اجازه گفتن سخنی در برابر یا در کنار سخنان ائمه
معصوم نمیدادند؛ چراکه آنان را مرتبط با مرکز
وحی و معدن
حکمت میدانستند.
حتی اگر میخواستند کتابی غیر روایی به نگارش درآورند، سعی میکردند تا از
الفاظ روایات استفاده کنند و سخنی غیر از سخن اهل بیت
عصمت و
طهارت ننویسند.
شیخ صدوق از آخرین علمای این دوره به شمار میآید. در تألیفات ایشان همه کتاب، روایت یا گرفته شده از الفاظ روایات است، بهحدی که برخی از علمای شیعه میگویند: اگر درباره مسئلهای روایتی نیافتیم به الفاظ شیخ صدوق نیز میتوانیم استناد کنیم؛ چراکه الفاظ ایشان همه استفاده شده از الفاظ روایات است.
بعد از ایشان از زمان شاگردشان «شیخ مفید» کمکم این سبک تغییر کرد؛ زیرا با تغییر نیازهای روز و هجوم شبهات و ایرادات مخالفان و دشمنان
اسلام و ورود فلسفه یونان به
جهان اسلام و
عقاید و افکار انحرافی، علمای ما مجبور به پاسخگویی شدند و درصدد حل آن شبهات برآمدند و شیوهای نو در تألیفات علما و فقهای شیعه پدیدار گشت.
گسترگی مباحث و شمول آن نسبت به ابواب مختلف فقهی از دیگر ویژگیهای این
کتاب است.
این کتاب در چهار مجلد و مشتمل بر ۶۶۶ باب است.
در حقیقت بیشتر مباحث مختلف فقهی در این کتاب مطرح شده است. برخی از مباحث فقهی آن عبارتاند از:
۱. آبها و
طهارت و نجاست آن؛
۲. واجبات
نماز و مقدمات آن؛ مانند
وضو،
غسل و
تیمم؛
۳. احکام
اموات؛
۴. احکام
نماز؛
۵. احکام قضاوت؛
۶. مکاسب؛
۷. احکام
ازدواج؛
۸. احکام
ارث و مباحث و عناوین گوناگون دیگر فقهی.
شیخ صدوق در مقدمه کتاب میفرماید: من روایات این کتاب را از
اصول معتبر و مشهور روایی شیعه گرفتهام؛ مانند: کتاب حریز بن عبدالله سجستانی، کتاب عبیدالله بن علی حلبی، کتابهای علی بن مهزیار اهوازی، کتابهای حسین بن سعید، نوادر احمد بن محمد بن عیسی و بسیاری دیگر از اصول اولیه و منابع معتبر روایی.
شیخ صدوق در این کتاب حدود شش هزار روایت نقل کرده است که عموماً درباره مباحث فقهی و احکام شرعی است. برخی از محققان تعداد دقیق
احادیث آن را ۵۹۹۸ حدیث میدانند که از آن تعداد ۳۹۴۳ حدیث آن دارای سند کامل و به اصطلاح مسانید است و تعداد ۲۰۵۵
حدیث آن مرسل است که یعنی سند کامل ندارد. شیخ
صدوق مجموع این احادیث ۵۹۹۸ را از ۵۱۰ راوی نقل میکند.
پایگاه اسلام کوئست.