• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

برتری انسان‌ها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: برتری انسان، کرامت انسان، فرشتگان، فضیلت.

پرسش: با توجه به آیه ٧٠ سوره اسراء، آیا انسان بر تمام مخلوقات برتری دارد یا بر برخی از آنها؟

پاسخ: خداوند متعال در قرآن کریم در ارتباط با مقام و جایگاه انسان در نظام هستی، می‌فرماید ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم... و بر بسیاری از مخلوقات خویش، برتری بخشیدیم. أ. برخی واژه «کثیر» را به معنای «جمیع» می‌گیرند و می‌گویند معنایش این است که ما انسان را از هر آنچه که خلق کرده‌ایم با همه کثرتشان برتری داده‌ایم، و این آیه (۷۰ سوره اسراء) در مقام برتری جنس بشر، بر جنس فرشتگان است نه برتری هر انسانی بر فرشتگان.
ب. گروهی بر آن‌اند که انسان بر همه موجودات برتری ندارد؛ بلکه ممکن است موجوداتی مانند فرشتگان باشند که از نظر کمالات در مرتبه‌ای بالاتر از انسان قرار گیرند. اینان معتقدند، بسیار بعید است که آیه در مقام مقایسه بین انسان و ملائکه باشد؛ لذا کثیر را باید به ظاهرش معنا کرد و وجهی برای تأویل آن به جمیع وجود ندارد. و بعید نیست که منظور از «ممن خلقنا»(کسانی که خلق کرده‌ایم)، انواع حیوانات دارای شعور و جن باشد.




خداوند متعال در قرآن کریم در ارتباط با مقام و جایگاه انسان در نظام هستی می‌فرماید:

«وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ و فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»؛ «ما آدمی‌زادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکب‌های راهوار) حمل کردیم و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم، برتری بخشیدیم».


مفسران قرآن در تفسیر این آیه و مسئله برتری انسان بر سایر موجودات، نظریات مختلفی ارائه نموده‌اند. در این فرصت تعدادی از این دیدگاه‌ها را به‌صورت فشرده بیان می‌کنیم.

۲.۱ - اول

نخست باید گفت، در میان موجودات عالم، انسان ویژگی‌های منحصر به خود را دارد، هم از لحاظ داشتن نیروهای عظیم فکری و مادی و هم از لحاظ داشتن قابلیت تکلیف و رسیدن به مقام قرب الهی، موجودی برتر است.

۲.۲ - دوم

در آموزه‌های قرآنی، انسان را در اوج عظمت و اصالت می‌بینیم، و مشاهده می‌کنیم که انسان در میان موجودات عالم، موجودی با ارزش و شاهکاری گران‌بها است. این ارزش تا جایی است که خداوند در قرآن پس از ذکر مراحل خلقت انسان، به خود تبریک می‌گوید: «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ». و در چندین مورد انسان را مسجود ملائکه معرفی می‌کند و در آیه مورد بحث نیز کرامت، شرافت و فضیلت فرزندان آدم را یادآوری می‌نماید.


خدای متعال در این آیه چهار ویژگی برای انسان برشمرده است.

۳.۱ - کرامت

فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم: منظور از این کرامت، عظمت انسان در داشتن فکر و اندیشه و استعدادهای گوناگونی است که می‌تواند به‌وسیله آن در طبیعت تصرف کند و برای خود زندگی بهتری بسازد، هم‌چنین انسان، قدرت انتخاب و خود آگاهی دارد.

۳.۲ - حمل بر مرکب‌ها

آنها را در خشکی و دریا بر مرکب‌ها حمل کردیم: انسان برای حمل و نقل و مسافرت‌های خود، موجودات دیگر را استخدام می‌کند، در خشکی چارپایان و وسایط نقلیه گوناگون و در دریا کشتی‌ها را به خدمت گرفته است.

۳.۳ - روزی پاکیزه

آنان را از چیزهای پاکیزه روزی دادیم: خوراک انسان نیز نسبت به حیوانات دیگر، برتری خاصی دارد و او برای خود، خوراک‌های متنوع و لذیذی می‌سازد و از میوه‌ها، سبزی‌ها و گوشت‌های گوناگون بهره می‌برد.

۳.۴ - برتری بر آفریده‌های دیگر

آنها را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری دادیم: این ویژگی از مهم‌ترین ویژگی‌های انسان است؛ زیرا مربوط به فضیلت معنوی انسان در رسیدن به کمالات نفسانی و پاداش‌های الهی است.
[۳] جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‌۶، ص ۳۳۰، بی‌جا، بی‌تا.



در اینکه آیا انسان بر تمام موجودات برتری دارد یا خیر؟ گفت‌وگوهای فراوانی میان مفسران انجام شده است. آن‌چه از مجموع این نظریات به دست می‌آید دو نظریه است با بیان‌ها و استدلال‌های متفاوت.


برخی معتقدند کلمه «کثیر» در آیه به معنای «جمیع» و کلمه «من» بیانیه است. معنایش این است که ما انسان را از هر چه که خلق کرده‌ایم با همه کثرتشان برتری داده‌ایم.
[۵] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۶، ص ۶۶۲، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.


۵.۱ - دیدگاه اول

اینان معتقدند، عرب «کثیر» را در معنای «جمیع» هم استعمال می‌کند. مانند سخن خدای تعالی: «وَ أَکْثَرُهُمْ کاذِبُونَ». شیاطین آن‌چه را می‌شنوند توأم با دروغ‌های بسیار به دوستان خود القا می‌کردند، و اکثرشان دروغ‌گو هستند. در این‌جا اکثر به معنای جمیع است؛ زیرا که همه شیاطین دروغ‌گو هستند.

۵.۱.۱ - روایتی از امام صادق

در تفسیر صافی نیز ذیل این آیه به روایتی از امام صادق علیه‌السلام استناد شده است که می‌تواند مؤید این نظریه باشد:

«فی الأمالی عن الصادق ع فی هذه الآیة یقول فضلنا بنی آدم علی سائر الخلق»؛
[۸] طوسی، محمد بن الحسن،‌ الأمالی، النص، ص ۴۸۹، دارالثقافة، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌
امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید: خداوند بنی آدم را بر سایر مخلوقات خویش برتری داد. ابن کثیر دمشقی از قول عبدالرزاق نقل می‌کند که این آیه در مقام برتری جنس بشر، بر جنس فرشتگان است.

۵.۲ - دیدگاه دوم

گروهی از طرف‌داران این نظریه معتقدند انسان برتر از موجودات است، البته به غیر از موجودات مقدسه در عالم مجردات، اما برتری برخی انسان‌ها مانند پیامبران بر فرشتگان مقرب، نه ازآن‌رو است که فرزندان آدم هستند، آنان از این جهت از مقام عقل تجاوز نمی‌کنند، بلکه از جهت سری است که خداوند در آن بزرگواران به ودیعت نهاده است.


برخی بر آن‌اند که انسان بر همه موجودات برتری ندارد، بلکه ممکن است موجوداتی مانند فرشتگان باشند که از نظر کمالات در مرتبه‌ای بالاتر از انسان قرار گیرند؛ چون در آیه شریفه می‌فرماید: انسان را بر بسیاری از موجودات برتری دادیم، نه همه موجودات.

۵.۱ - دیدگاه اول

طرف‌داران این نظریه می‌گویند، بسیار بعید است که آیه در مقام مقایسه بین انسان و ملائکه باشد؛ ازاین‌رو «کثیر» را باید به ظاهرش معنا کرد و وجهی برای تأویل وجود ندارد. علم نیز حکم می‌کند که این واژه باید به معنای ظاهرش باقی بماند؛ زیرا که اکتشافات علمی نظریه‌ای را که معتقد بود زمین مرکز عالم و انسان برترین موجود جهان هستی است، باطل نمود. قرآن کریم نیز مؤید این معناست، آن‌جا که می‌فرماید:

«لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ»؛ « آفرینش آسمان‌ها و زمین از آفرینش انسانها مهم‌تر است، ولی بیش‌تر مردم نمی‌دانند».

در این‌که انسان در نظام هستی دارای جایگاه ویژه‌ای است، بحثی وجود ندارد. اما این انسان اشرف تمام مخلوقات و موجودات نیست، بلکه یکی از برترین‌ها است. در اثبات این مطلب هیچ دلیلی بهتر از این نیست که انسان نسبت به بسیاری از مسائل نظام هستی بی‌خبر است، علاوه بر این‌که دست‌رسی به آنها ندارد. انسان حتی نسبت به بسیاری از مسائل و موجودات زمینی نیز بی‌خبر است. تا چه رسد به موجودات آسمانی که جزو مجردات هستند. بدیهی است که ابتدایی‌ترین شرط برتری و آقایی قدرت تصرف در زیر دستان است.
[۱۶] مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ‌۵، ص ۶۷، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.


۶.۲ - دیدگاه دوم

در این راستا برخی می‌گویند، مقایسه انسان با فرشته، مقایسه نوعی است؛ یعنی نوع فرشته از نوع انسان برتر است و این مانع از آن نخواهد بود که افراد خاصی از فرزندان آدم بر فرشتگان برتری داشته باشند؛ لذا ما پیامبران و اولیای خدا را برتر از فرشتگان می‌دانیم؛ و به همین جهت فرشتگان مأمور شدند برای آدم سجده کنند و به تعظیم و تکریم او بپردازند.

بنابراین، در بحث معروفی که میان متکلمان وجود دارد، مبنی بر این‌که آیا انسان‌ها برترند یا ملائکه، نظر درست این است که نوع ملائکه از نوع انسان افضل است، ولی برخی از افراد بشر به مرحله‌ای از کمال می‌رسند که از ملائکه برتر می‌شوند.

۶.۳ - دیدگاه سوم

البته گروهی نیز بر آن‌اند که بعید نیست که مراد از «ممن خلقنا»؛ کسانی که خلق کرده‌ایم، انواع حیوانات دارای شعور و هم‌چنین جن باشد که قرآن آن‌ را اثبات کرده است. و این احتمال با معنای آیه مناسب‌تر است؛ چرا که می‌دانیم غرض از آیه مورد بحث بیان آن جهاتی است که خداوند با آن جهات، آدمی را تکریم کرده، و بر بسیاری از موجودات این عالم برتری داده، و این موجودات ـ تا آن‌جا که ما سراغ داریم ـ حیوان و جن هستند. اما از آن‌جایی که فرشتگان، تحت نظام حاکم بر عالم ماده قرار ندارند، نمی‌توانیم آنها را نیز مشمول آیه بگیریم.

بنابراین براساس دیدگاه این گروه، معنای آیه این می‌شود که ما فرزندان آدم را از بسیاری از مخلوقاتمان که حیوان و جن باشند، برتری دادیم. اما بقیه موجودات که در مقابل کلمه «بسیار» (کثیر) قرار دارند؛ یعنی ملائکه از محل بحث خارج‌اند؛ زیرا آنها موجوداتی نوری و غیر مادی هستند و داخل در نظام جاری این عالم نیستند، و آیه شریفه هرچند درباره انسان بحث می‌کند، اما از این نظر مورد بحث قرارش داده که یکی از موجودات عالم مادی است که او را به نعمت‌هایی نفسی و اضافی تکریم کرده است.

این آیه ناظر به کمال انسانی از حیث وجود مادی است، و تکریم و تفضیلش در مقایسه با سایر موجودات مادی است. بنابراین ملائکه از آن‌جا که از تحت نظام مادی این عالم خارج‌اند؛ لذا از محل کلام بیرون‌اند.


خلاصه این‌که، فضل و برتری انسان بر بسیاری از موجودات، برتری بر موجودات مادی این عالم است، نه بر فرشتگان. اما فرشتگان اساساً وجودشان غیر این وجود است، لذا این آیه هیچ نگاهی به برتری انسان بر ملائکه ندارد.


۱. اسراء (۱۷)، آیه ۷۰.    
۲. مؤمنون (۲۳)، آیه ۱۴.    
۳. جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‌۶، ص ۳۳۰، بی‌جا، بی‌تا.
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۶، ص ۲۷۴ ۲۷۲.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۶، ص ۶۶۲، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۶. شعراء (۲۶)، آیه ۲۲۳.    
۷. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ‌۳، ص ۲۰۵، الصدر، تهران، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.    
۸. طوسی، محمد بن الحسن،‌ الأمالی، النص، ص ۴۸۹، دارالثقافة، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌
۹. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس‌الدین، محمدحسین، ج ‌۵، ص ۸۹، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.    
۱۰. ابن عربی، ابو عبدالله محیی‌الدین محمد، تفسیر ابن‌عربی، تحقیق، سمیر مصطفی، رباب، ج ‌۱، ص ۳۸۳، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۱۱. بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ‌۳، ص ۲۶۲، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ق.    
۱۲. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‌۵، ص ۱۸۵، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.    
۱۳. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‌۲، ص ۶۸۰، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۱۴. ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ‌۶، ص ۱۱۵، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۱۵. غافر (۴۰)، آیه ۵۷.    
۱۶. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ‌۵، ص ۶۷، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
۱۷. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‌۲۱، ص ۳۷۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۳، ص ۱۵۷ و ۱۵۸، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار