اهمالکاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تنبلی، اهمالکاری، واجبات، ترک محرمات، عبادت.
پرسش: ریشهها و علل تنبلی و اهمالگری در پرداختن به واجبات و ترک محرمات دینی چیست و چگونه میتوان شوق عبادت و نیایش را در افراد ایجاد کرد؟
پاسخ: برخی عوامل اهمالکاری، بدین شرح است: فقدان قاطعیت، عدم
اعتماد به نفس و احساس خودکمبینی، توقع بیش از حد از خود داشتن و نگرش غیر واقع بینانه نسبت به دیگران. همچنین برخی راههای درمان اهمالکاری، عبارتاند از: تعیین زمان، تعیین هدف، ایجاد انگیزه در انجام کار، اشتیاق داشتن در عبادات،
ارزش معرفت و آگاهی، و عبادت عاشقانه.
چرا عدهای کار امروز را به فردا میسپارند؟ چرا بسیاری از کارها، چه اعمال مذهبی و چه رفتارهای غیر دینی (امور روزمره
زندگی) همیشه با تأخیر زیاد همراه است؟ در این بحث مختصر، ابتدا اهمالکاری را تعریف کرده، سپس آثار و پیآمدهای آن را ذکر نموده، به ریشهها و عوامل آن نیز میپردازیم.
اهمالکاری به تأخیر انداختن کاری است، (بدون علت) که شخص تصمیم به انجام آن گرفته است. جوهره این الگوی رفتاری نادرست وصفت زیانآور، «تعویقانداختن، تعلل ورزیدن، سبک گرفتن، سهلانگاری در کارها» و عدم انجام به موقع تصمیمات میباشد.
اهمالکاران چهار گروه هستند:
۱. برخی از آنان هیچ توجیهی برای رفتار مسامحهآمیز خود ندارند، از اینگونه رفتار غلط خود غافل هستند.
۲. برخی دیگر، به این رفتار خود اعتراف دارند، ولی به زشتی و آثار منفی و زیانبار آن پی نبردهاند؛ لذا در فکر اصلاح خود نیستند.
۳. گروه دیگر به این نارسایی اخلاقی و روانی خود توجه دارند و خود را ملامت میکنند و دنبالِ درمان خود نیز هستند.
۴. گروه دیگر با آوردن عذر و بهانه، خطای خود را منطقی جلوه میدهند و سعی در توجیه کردن برمیآیند و این شیوه آنها به صورت
عادت همیشگی برمیآید و از عواقب وخیم آن غافل میشوند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند: «از امروز و فردا کردن برحذر باش» و «ارزش زمان را بدان و
حق آن را ادا کن، اگر برای تو فردایی باشد، فردا نیز چون امروز
قدرشناس خواهی بود».
برخی ریشههای اهمالکاری بدین شرح است:
مربوط به بینش و روان خود شخصِ اهمالکار و تنبل است. عواملی مثل خودکمبینی، توقع بیش از حد از خود، اشتیاق به لذتجویی کوتاهمدت و عدم قاطعیت و
اضطراب، وسوسهها، شبهات بدون جواب، ضعف بینش نسبت به مسئله و پیآمدهای مثبت و منفی آن و....
۲. عواملی که در ارتباط با دیگران و یا محیط اطراف، خود را نشان میدهند؛ مثل: نارضایتی از وضع موجود، نگرش منفی به کار و
شغل و مصاحبت با افراد اهمالکار، ناکامیهای متعدد، تربیت مستبدانه و ... .
عوامل اهمالکاری، عبارتاند از:
بسیاری از افراد به دلیل نداشتن قاطعیت و
استقلال در گرفتنِ تصمیم و انجام به موقع آن، دچار تساهل و تسامح افراطی هستند. آنها از نه گفتن به دیگران وحشت دارند. برای اینکه دیگران را ناراحت نکنند، بدون هیچ ضرورتی، برنامههای خود را به هم میزنند؛ مثال: کسی در یک مجلسی که کار
حرام انجام میدهند (
غیبت)،
نهی از منکر نمیکند، به خاطر اینکه میترسد، آنها از او ناراحت شوند. لذا نباید خود را ملزم و مقید به قبول و تبعیت سخن دیگران نمود؛ بلکه باید به تشخیص خود
عمل نمایید. در تصمیم درست و منطقی و عاقلانه گرفتن، دچار
تردید نشوید و با اراده قوی، تصمیم قاطع گرفته و به آن
عمل نمایید.
نباید در خود احساس یأس، درماندگی و
ناامیدی کرد. با یک یا چند بار شکست خوردن، خود را کوچک نشمارید و دوباره تصمیم جدی بگیرید. کسی که از خود توقع دارد، کاری را به شکل مطلوب انجام دهد و چون به نتیجه دلخواه نمیرسد، احساس ضعف و خودکمبینی میکند و
اعتماد به نفس را از دست میدهد؛ مثلاًَ اگر یک
روز نماز صبح او
قضا شود، نباید با خود بگوید که من دیگر آدم درستی نخواهم شد و دچار سستی شده دیگر به
نماز اهمیت ندهد؛ بلکه باید با این سستی خود، منطقی و عاقلانه برخورد کند؛ مثلاً به کسی سفارش نماید که او را به موقع برای نماز بیدار کند و یا اینکه از ساعت زنگی استفاده کند.
نباید
انسان پرتوقعی بود. هرکس، توانایی و ظرفیتهای مخصوص به خود دارد و نباید خود را تماماً با دیگران مقایسه نمود. باید میزان توانمندی خود را شناخت و به همان اندازه از خود انتظار داشت.
اگر تصور شود که دیگران بدون تلاش و زحمت، از روز اول،
نماز اول وقت میخواندند، هیچ غیبت و دروغی نمیگفتند و ... این پندار غلطی است و ما را در رسیدن به اهداف عالی، دچار مشکل میکند. این نگرش باعث دلسردی و ناکامی میشود.
راههای درمان اهمالکاری، عبارتاند از:
برای انجام هر کار باید وقت معینی را مشخص کرد؛
مثلاً برای
اموال و منفعت کسب و درآمد،
سال خمسی تعیین کرد و در آن روز معین، به حساب اموال خود رسید و
خمس آن را پرداخت نمود.
باید
هدف از کار و رفتار در زندگی (خصوصاً زندگی دینی) روشن باشد. افراد موفق، کسانی هستند که پس از تعیین هدف، با عمل و پشتکار و جدیت، با شادابی و نشاط به سمت هدف حرکت میکنند.
ایجاد
انگیزه و
عشق و
معرفت نسبت به
اعمال و رفتاری که قصد انجام آن را دارید.
باید حقیقت
واجبات دینی و
محرمات را شناخت و بعد از
معرفت نسبت به آن حکم دینی، باید انگیزه انجام یا ترک آن را در خود تقویت نمود.
در نظر گرفتن
ثواب و اجر دنیوی و اخروی اعمال دینی، در درجه اول، راهکار مناسبی برای تقویت انگیزه است.
در گام دوم باید به نعمتهای عظیم الهی که سراپای وجود ما را فرا گرفته است، توجه کنیم و
عبادات خود را از باب شکر نِعَم الهی انجام دهیم. کسانی که برای
تشکر از نعمتهای الهی
عبادت میکنند، به خاطر عظمت محبوب، او را پرستش میکنند. این غریزه
شکرگزاری و حقشناسی در
فطرت همه انسانها وجود دارد؛ ولی باید آن را تقویت نمود. بهترین راه این است که
روح حقشناسی و شکرگزاری را در خود تقویت کنیم. عبادتهای خود را با
نیت پاک و خالص، از باب
شکر انجام دهیم. تشکر از صاحب نعمت یک حکم عقلی است. اقلّ مراتب شکر این است که نماز بخوانیم و در مقابل ولی
نعمت خود سر به
خاک گذاریم. عبادات ما تابع معرفت و همت ما میباشد. باید بکوشیم
معرفت و
شناخت خود را نسبت به واجبات و محرمات افزایش دهیم. (از بیانات استاد مصباح یزدی)
لذتجویی و راحتطلبی آنی را از خود دور کنیم.
بسیاری از اهمالکاریها، نتیجه لذتجوییِ آنی و خوشی زودگذر است.برای خوشیهای زودگذر، در مجالس گناه شرکت میشود؛ درحالیکه اگر به عواقب آن توجه داشته باشیم، خود را غرق در
گناه نخواهیم کرد؛ البته در مسیر انجام واجبات و
ترک محرمات باید گام به گام قدم برداشت و نمیتوان در یک مرحله، در انجام واجبات و ترک محرمات موفق بود.
درمان لذتگرایی در کلامِ
امام علی (علیهالسلام):
«چهبسا ساعتی کامروایی، اندوه غصه طولانی و فراوانی را در پی آورد». «در تعجبم از آن کس که نتایج بدِ لذتها را میشناسد، ولی چگونه از آن دست نمیکشد و
عفت به خرج نمیدهد».
به دور از افراط و تفریط،
عبادات را انجام دهید.
امام حسن (علیهالسلام) فرمودند: «در انجام عبادت میانهرو باش و بر تو باد که تا حدّ توانِ خود، به عبادت استمرار ببخش».
امام علی (علیهالسلام) فرمودند: «تنها نادان را میبینی که گاه تندروی و گاه کندروی میکند».
رفتارهای مثبت دینی خود را تقویت کنید. برای رفتارهای غیر دینی،
تنبیه مناسب در نظر بگیرید. نوع تنبیه به سلیقه افراد، بستگی دارد؛ مثل:
صدقه دادن، کمک به مستمندان، به دوستان مهمانی دادن، تمیز کردن خانه،
روزه گرفتن و ... . بنابراین در مقابل هر سستی و اهمالکاری، خود را تنبیه کنید.
همه روزه مقداری از وقت خود را به
تفکر درباره صفات و آیات الهی و نعمتهای خداوند، اختصاص دهید. کسب معرفت و ایجاد محبت قلبی، راه
شناخت خداوند است و راه چشیدن لذتِ مناجات با حق، بیاعتنایی و عدم دلبستگی به لذتهای دنیوی است. (از بیانات استاد مصباح یزدی در درس
اخلاق)
برای اینکه با اشتیاق، عبادت کنیم:
باید
محبت خدا در قلب جای گیرد، باید بهترین اوقات خود را به عبادت اختصاص دهیم. با پراکندگی
حواس و عدم تمرکز، از عبادت بهرهای نخواهیم برد.با سستی و خستگی و عدم نشاط جسمی و روحی نمیتوان نیایشیِ مشتاقانه انجام داد. انتخاب محل و مکان خلوت در تقویتِ
حضور قلب به هنگام عبادت و
ذکر و نیایش مؤثر است و اینگونه ارتباطِ با خداوند نیاز به تکرارِ توجه و استمرار اُنس و
یاد الهی دارد که کمکم حلاوت و شیرینی عبادت در وجودمان حسّ خواهد شد.
از جمله کارهایی که شوق به عبادت را زیاد میکند، همنشینی با عالمان وارسته و خواندن زندگینامه عبادی آنها و شوق
عبادت و راز و نیاز آنهاست.
کسی که عبادت را از سر وظیفه و
تکلیف انجام میدهد و آن را با خستگی و کسالت به جا میآورد، شوق در او ایجاد نخواهد شد. کسانی که به دنبال این هستند که نیایشهایشان از سرِ شوق و
محبت باشد، ابتدا باید به عظمت و کبریایی حضرت حق، به اندازه معرفت و شناخت و ظرفیت خود پی ببرند.در راه کسب این معرفت و فهیم عظمت الهی، مطالعه، تفکر و تعقل ضروری است. در مرتبه بعد در برابر عظمت الهی، به حقارت و ناچیزی خود پی ببرند و به آن اعتراف کنند. به نعمتهای عظیم خداوند که سراپای وجود انسانها را فرا گرفته است، توجه کنند. (از بیانات استاد مصباح یزدی در دروس اخلاق) عبادت اگر به خاطر شکر نعم الهی باشد، باعثِ شوق و
عشق در بنده مطیع خواهد شد.
با دادن آگاهی و معرفت و شناختن عظمت و شوکت الهی میتوان در افراد انگیزه عبادت شائقانه و عاشقانه را فراهم کرد. با ایجاد زمینههای مناسب برای اندیشیدن و کسب معرفت میتوان در انسانها، ایجاد
علاقه و انس به
بندگی را فراهم نمود. نباید افراد با زور عبادت،
دعا و نیایش بر خود یا دیگران تحمیل کنند؛ بلکه بهترین راه، ایجاد انگیزه، معرفت و بینش بندگی است که موجب عبادت بانشاط خواهد شد. با استفاده از تشویقات و ترغیبات به موقع و مناسب میتوان عشق و علاقه را ایجاد کرد.
در تمام عبادتها، عنصر اساسی، عشق و شوق است.
جوانان با توجه به قابلیتهای ویژه بهخوبی میتوانند با تکرار،
شناخت اوصاف خداوند، شناخت نعمتهای
دنیا و آخرت، یادآوری
رحمت و
محبت الهی به بندگان، «جام عشق» را با معرفت، آگاهی، تفکر و
تعقل سرکشند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: «برترین مردم کسی است که به عبادت الهی عشق ورزد و با آن هم آغوش گردد و از عمق دل آن را دوست بدارد و پیکرش را در راه آن به کار گیرد».
باید همیشه تشنگی خود را نسبت به عبادت حفظ نمود و این نیاز دارد که در انجام عبادات میانهرو بود. عبادت و دعای کم، اما مداوم باعث میشود که همیشه با علاقه و تمایل، نیایش انجام داد.
امام علی (علیهالسلام) فرمودند: «مقدار کمی که بر آن مداومت داشته باشی، برتر است از مقدار زیادی که از آن خسته گردی».
۱. مصباح، محمدتقی، خودشناسی برای خودسازی، مؤسسه امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.
۲. الیس، آبرت و جیمزنال، ویلیام، روانشناسی اهمالکاری (غلبه بر تعلل ورزیدن)، ترجمه: فرجاد، محمدعلی، رشد، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.
۳. آقاتهرانی، مرتضی، اهمالکاری، مؤسسه امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اهمالکاری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۵/۱۶.