• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اخلاق حسنه امام حسن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اخلاق حسنه، فضایل اخلاقی، انفاق، امام حسن علیه‌السلام.
پرسش: در مورد اخلاق حسنه و رفتار بزرگوارانه امام حسن ـ علیه‌السلام ـ و داستان مرد شامی را توضیح دهید.
پاسخ: امام حسن ـ علیه‌السلام ـ پیشوای دوم شیعیان و نخستین میوه پیوند فرخنده علی ـ علیه‌السلام ـ با دختر گرامی پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بود که همچون جد و پدر گرامیش دارای اخلاق حسنه و رفتار کریمانه بود.



او دادرس محرومان و مستضعفان بود. امام حسن ـ علیه‌السلام ـ نه‌تنها از نظر علم، تقوی، زهد و عبادت مقامی برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ سخاوت، کرامت، بخشندگی و دستگیری از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود بی‌مانند بود. وجود گرامی آن حضرت آرامش‌بخش دل‌های دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیری از در خانه آن بزرگوار دست خالی بر‌نمی‌گشت.

۱.۱ - فضایل اخلاقی امام حسن از دیدگاه سیوطی

درباره فضایل اخلاقی و امتیازات امام حسن ـ علیه‌السلام ـ سیوطی در تاریخ خود می‌نویسد: حسن بن علی ـ علیه‌السلام ـ دارای امتیازات اخلاقی و فضایل انسانی فراوان بود. او شخصیتی بزرگوار، باوقار، متین، سخی و بخشنده و مورد ستایش مردم بود.
[۱] سیوطی، تاریخ الخلفاء، بغداد: مکتبة المثنی، طبع سوم، ۱۳۸۳ هـ.ق، ص ۱۸۹.



آن حضرت در طول حیات خود دوبار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا انفاق کرد و سه‌بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.
[۲] یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ج ۲، نجف: مکتبة حیدریه، طبع اول، ۱۳۸۴ هـ.ق، ص ۲۱۵.



دوره‌ای که امام مجتبی ـ علیه‌السلام ـ در آن دوره می‌زیست، و فعالیت‌های دشمنان اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ در جهت تخریب علی ـ علیه‌السلام ـ و اولاد آن حضرت تشدید شده بود و برخی از مردم ناآگاه و ساده‌لوح که امام علی ـ علیه‌السلام ـ و فرزندان آن حضرت را نمی‌شناختند، بر اثر تبلیغات مسموم نسبت به آنها بدگمان شده و کینه و عداوت می‌ورزیدند. در این میان مردم شام به علت اینکه مدت‌ها تحت حکومت معاویه بودند و معاویه هم بعد از کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ به شدت بر دشمنی و تبلیغ علیه آن حضرت افزوده بود، بدترین و خشن‌ترین دشمنان امام حسن ـ علیه‌السلام ـ شده بودند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه برخی از مردم حتی امام حسن ـ علیه‌السلام ـ را ندیده بودند و فقط نام آن حضرت و نام پدرش را شنیده بودند ولی در اثر تبلیغات ناسالم نسبت به آن حضرات عداوت داشتند. داستان مرد شامی که به مدینه سفر کرده بود و برخوردش با امام حسن ـ علیه‌السلام ـ و عکس‌العمل امام مجتبی ـ علیه‌السلام ـ گواه این است که چگونه امام حسن ـ علیه‌السلام ـ مظلومی مهربان و دادرس بود و چون می‌دانست اکثر آنها از روی نادانی و عدم شناخت دشمنی می‌کنند با آنها مدارا می‌کرد و تا حد ممکن کریمانه از آنها پذیرایی می‌کرد. داستان چنین است:


مردی از اهالی شام می‌گوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم، با چهره‌ای آرام و بسیار نیکو و دارای حسن جمال که تا به حال چنین مردی ندیده بودم و به طرز زیبایی هم لباس پوشیده و سوار بر مرکبی بود، دل من به طرف او مایل شد و درباره او پرسیدم؛ گفتند: او حسن بن علی بن ابی‌طالب ـ علیه‌السلام ـ است. با شنیدن نام او خشمی سوزان سرتا پای وجودم را فراگرفت و بر علی بن ابی‌طالب حسد بردم که چگونه او چنین پسری دارد. پیش او رفته و پرسیدم آیا واقعاً تو فرزند علی ـ علیه‌السلام ـ هستی؟ (گویا مرد شامی همان‌طور که گفته شد، علی ـ علیه‌السلام ـ را سزاوار داشتن چنین فرزندی نمی‌دید و این هم در اثر تبلیغات سوء معاویه در شام بوده است.) وقتی تأیید کرد، من او و پدرش را ناسزا گفتم؛ پس از آنکه به ناسزاگویی پایان دادم، به من سلام کرده و خندید و پرسید: آیا غریب هستی؟ گفتم: آری. فرمود: با من بیا! گویا امر بر تو مشتبه شده است، اگر چیزی بخواهی به تو عطا می‌کنم؛ اگر طلب ارشاد کنی، تو را هدایت می‌کنم و اگر در حملِ بار کمک بخواهی، کمکت می‌کنم و اگر گرسنه باشی، تو را سیر می‌کنم و اگر برهنه باشی، تو را می‌پوشانم و اگر محتاج باشی، بی‌نیازت می‌کنم و اگر رانده شده‌ای، تو را پناه می‌دهم و اگر مهمان ما باشی تا وقت رفتن از تو پذیرایی می‌کنم؛ زیرا که در خانه ما به روی هر نیازمند و درمانده‌ای باز است. مرد شامی چون این سخنان را که از روی حلم و بردباری امام بیان می‌شد شنید، شروع به گریستن کرد و گفت: شهادت می‌دهم که تویی خلیفه خدا در روی زمین و خدا بهتر می‌داند که رسالت و خلافت را در کجا قرار دهد. پیش از آنکه تو را ملاقات کنم، تو و پدرت دشمن‌ترین خلق در نزد من بودید و حالا که تو و پدرت را شناختم، محبوب‌ترین خلق خدایید نزد من؛ گویا پس از این برخورد، امام مرد شامی را به خانه خود می‌برند و تا مدتی که در مدینه بود، میهمان حضرت بود و از محبان و مریدان امام مجتبی ـ علیه‌السلام ـ شد و دیدگاهش نسبت به خاندان پیامبر دگرگون و در زمره شیعیان اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ داخل گردید.
[۳] مبرد، الکامل فی الادب، ج ۱، بیروت ۱۴۰۷ هجری، ص ۲۳۵.
[۶] عطاردی، عزیزالله، مسند الامام المجتبی، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص ۹۴.



۱. سیوطی، تاریخ الخلفاء، بغداد: مکتبة المثنی، طبع سوم، ۱۳۸۳ هـ.ق، ص ۱۸۹.
۲. یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ج ۲، نجف: مکتبة حیدریه، طبع اول، ۱۳۸۴ هـ.ق، ص ۲۱۵.
۳. مبرد، الکامل فی الادب، ج ۱، بیروت ۱۴۰۷ هجری، ص ۲۳۵.
۴. ابن عساکر، ترجمه امام الحسن، بیروت، ۱۴۰۰ هجری، ص ۱۴۹.    
۵. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج ۲، ترجمه حسین زوارئی، تهران، نشر ادب، (بی‌تا)، صص ۱۳۶ و ۱۳۵.    
۶. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام المجتبی، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص ۹۴.



سایت اندیشه قم    



رده‌های این صفحه : امام حسن | تاریخ معصومان




جعبه ابزار