آیات سوره بقره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خلقت انسان، اهداف قرآن،
هدایت ، انسانسازی،
سجده ، فرشتگان،
حضرت آدم علیهالسلام، اسما.
پرسش: با توجه به ترتیب
آیات اوایل سوره بقره سجده
فرشتگان بر آدم بعد از تعلیم اسما بود؛ ولی با توجه به آیه ۲۹ سوره حجر و ۷۲ سوره ص که جریان سجده، پس از نفخ روح واقع شده یعنی
آدم ـ علیهالسلام ـ ابتدا مسجود فرشتگان قرار گرفت، سپس اسماء به او
تعلیم شد. اما چرا در این صورت، این
آیه یعنی ۳۴ سوره بقره در جایگاه خود قرار نگرفت و پس از آیه
خلافت ذکر نشد؟
پاسخ: قرآن کتاب هدایت، انسانسازی و
تربیت است که دارای مواعظ و نصایح و انذار و
تبشیر و... میباشد. ازاینرو میبینیم
قرآن در نقل
تاریخ یا
داستان مواد تاریخ و جزئیات داستان را نقل نمیکند و به نکات برجسته و مهمی که در ایفای غرض مؤثر است، اکتفا میکند. همچنین بعضی از موضوعات را در چند سوره تکرار کرده و هر بار از بیان آن هدفی دارد.
در همین راستا قرآن در چند سوره از مسئله مهم خلقت
انسان و هدف از آن و مراحل آن سخن گفته است و در هر مورد به نکاتی از آن اشاره کرده است و به بعضی از نکات دیگر اشارهای ندارد.
با اندکی دقت در معنای این آیات متوجه میشویم، محتوای هر سه سوره (بقره،حجر و صاد) در مورد
خلیفه بودن انسان و سجده
ملائکه بر حضرت آدم ـ علیهالسلام ـ یکسان است؛ ولی در هر سوره با هدف خاصی تنها بعضی از مطالب بیان شده است و همه مطالب در یک سوره نیامده است.
هدف قرآن آموزش تاریخ، داستان، رماننویسی و... نیست؛ گرچه برای رسیدن به هدفش بهنحوی از همه اینها بهره میبرد. قرآن کتاب هدایت، انسانسازی و تربیت است که دارای مواعظ و
نصایح و انذار و تبشیر و ... میباشد.
ازاینرو میبینیم قرآن در نقل تاریخ یا داستان، مواد تاریخ و جزئیات داستان را نقل نمیکند و در نقل داستانها هم برای بهرهبرداری تربیتی و اخلاقی قطعهای از آن را در جایی و قطعهای دیگر از آن را در جای مناسبی دیگر بیان میکند؛ "زیرا دأب و روش کلام خدای تعالی در آنجا که
قصه ها را بیان میکند، بر این است که به نکات برجسته و مهمی که در ایفای غرض مؤثر است، اکتفا میکند و به جزئیات و تفصیل داستان نمیپردازد. از اول تا به آخر داستان را
حکایت نمیکند".
همچنین بعضی از موضوعات را در چند
سوره تکرار کرده است و هر بار از بیان آن هدفی داشته است. و از آنجا که قرآن اهداف متعددی را از این تکرارها دنبال میکرده است، لازم نیست که در همه موارد تکرار، تمام جزئیات یکسان با همان ترتیب بیان شده در دیگر آیات باشد. در همین راستا قرآن در چند سوره از مسئله مهم خلقت انسان و هدف از آن و مراحل آن سخن گفته است و در هر مورد به نکاتی از آن اشاره کرده است و به بعضی از نکات دیگر اشارهای ندارد.
قرآن در
سوره حجر میفرماید: «
وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئکَةِ إِنیِّ خَلِقُ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ (۲۸) فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ (۲۹) فَسَجَدَ الْمَلَئکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (۳۰) إِلَّا إِبْلِیسَ أَبیَ أَن یَکُونَ مَعَ السَّجِدِینَ »؛ " و (بهخاطر بیاور) هنگامیکه پروردگارت به فرشتگان گفت:«من بشری را از گل خشکیدهای که از گل بدبویی گرفته شده، میآفرینم. (۲۸) هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از
روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!» (۲۹) همه فرشتگان، بی استثنا، سجده کردند... (۳۰) جز ابلیس، که ابا کرد از اینکه با سجده کنندگان باشد. (۳۱)
در این سوره به چند نکته از مسئله مهم خلقت انسان اشاره شده است:
۱. خلقت انسان و دارا بودن بعد جسمانی و
روحانی (الاهی)؛
۲. امر ملائکه به
سجده بر او؛
۳. سجده همه ملائکه و تمرد و سرپیچی
شیطان از فرمان الاهی.
در این سوره بیان تعلیم
اسما ی الاهی به آدم مد نظر نبوده و اشارهای به آن نشده است.
و در
سوره ص میفرماید: «
إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئکَةِ إِنیِّ خَالِقُ بَشَرًا مِّن طِینٍ (۷۱) فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ (۷۲) فَسَجَدَ الْمَلَئکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (۷۳) إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبرََ وَ کاَنَ مِنَ الْکَفِرِینَ »؛ " و بهخاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت:«من بشری را از گل میآفرینم! (۷۱) هنگامیکه آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید!» (۷۲) در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند، (۷۳) جز
ابلیس که
تکبر ورزید و از
کافران بود! (۷۴)
در این سوره به چند نکته از مسئله مهم خلقت انسان اشاره شده است:
۱. خلقت
انسان و دارا بودن بعد جسمانی و روحانی (الاهی)؛
۲. امر ملائکه به سجده بر او؛
۳. سجده همه ملائکه و تمرد و سرپیچی
شیطان از فرمان الاهی؛
۴. کفر شیطان در نتیجه تکبر و تمرد از فرمان الاهی.
پس ملاحظه میشود در این
سوره خداوند متعال علاوه بر اشاره به بعد جسمانی و روحانی (الاهی) انسان، از
کفر شیطان که نتیجه تکبر و سرپیچی او از فرمان الاهی به سجده بر انسان است، سخن به میان آمده است.
در
سوره بقره میفرماید: «
وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئکَةِ إِنیِّ جَاعِلٌ فیِ الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَ تجَْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نحَْنُ نُسَبِّحُ بحَِمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنیِّ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ (۳۰) وَ عَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسمَْاءَ کلَُّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلیَ الْمَلَئکَةِ فَقَالَ أَنبُِونیِ بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ (۳۱) قَالُواْ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الحَْکِیمُ (۳۲) قَالَ یََادَمُ أَنبِئْهُم بِأَسمَْائهِِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسمَْائهِِمْ قَالَ أَ لَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنیِّ أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ (۳۳) وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئکَةِ اسْجُدُواْ لاَِدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبیَ وَ اسْتَکْبرََ وَ کاَنَ مِنَ الْکَافِرِینَ »؛ "(بهخاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت:«من در روی
زمین ، جانشینی (نمایندهای) قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند:«پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به
فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از
آفرینش این انسان،
عبادت است،) ما
تسبیح و
حمد تو را بجا میآوریم و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.» (۳۰) سپس علم اسما (علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود:«اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» (۳۱)
فرشتگان عرض کردند:«منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم تو دانا و حکیمی.» (۳۲) فرمود:«ای آدم! آنان را از اسامی (و اسرار) این موجودات آگاه کن.» هنگامیکه آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود:«آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید و آنچه را پنهان میداشتید!» (۳۳) و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم:«برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و بهخاطر نافرمانی و تکبرش) از
کافران شد. "
در این سوره به چند نکته از مسئله مهم
خلقت انسان اشاره شده است:
۱. خلقت انسان بهعنوان
خلیفه خدا؛
۲. اعتراض
ملائکه به خلقت انسان؛
۳. تعلیم اسما الاهی به انسان و بر طرف کردن اعتراض ملائکه؛
۴. امر ملائکه به سجده بر او؛
۵. سجده همه ملائکه و تمرد و سرپیچی
شیطان از فرمان الاهی؛
۶. کفر شیطان در نتیجه تکبر و تمرد از فرمان الاهی.
چنانچه بیان شد در این سوره اصلاً اشارهای به دو بعد جسمانی و روحانی (الاهی) انسان نشده است؛ ولی به تعلیم اسمای الاهی به آدم اشاره شده است.
با اندکی دقت در معنای این آیت متوجه میشویم محتوای هر سه سوره در مورد خلیفه بودن انسان و سجده ملائکه بر حضرت آدم یکسان است؛ ولی در هر سوره با هدف خاصی تنها بعضی از مطالب بیان شده است و همه مطالب در یک سوره نیامده است.
پایگاه اسلام کوئست.