هدف از خلق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: هدف خلقت،
خلقت انسان، خلق، آفرینش.
پرسش: خداوند انسان را با چه هدفی خلق کرد؟
پاسخ: أ. خالقیت پروردگار متعال اقتضا میکرد که او خلق کند و دست به
آفرینش بزند؛ ب. نظام آفرینش نظامی حکیمانه و هدفمند است؛ ج. علت غایی و هدف نهایی خلقت کائنات و پیدایش موجودات، انسان است؛ چراکه همه چیز برای او آفریده شده و او احسن المخلوقین است. چنانچه خدایش، احسن الخالقین می باشد؛ ه. هدف از خلقت انسان، هرچه که باشد نتیجهاش به خود او برمیگردد، نه به خداوند که او غنی مطلق است؛ د. غایة الغایات و هدف اصلی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت واقعی و دست یازیدن به
مقام شامخ انسانی و راهیابی به عالم ملکوت است که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و
بندگی آگاهانه به پیشگاه حضرت احدیت میسور و ممکن خواهد بود.
این مسئله ثابت شده است که هر یک از اسما و صفات الاهی، چه آنها که به ذات برمیگردند و به مقتضای بساطت وجود واجب تعالی عین ذات او هستند (مانند صفاتی چون:
علم، قدرت، قیومیت، مالکیت و حاکمیت خداوند) و چه آنها که به فعل منسوباند و اصطلاحاً به صفات فعل اشتهار دارند (مثل ربوبیت، رازقیت، خالقیت و
اراده و رحمت
پروردگار) جملگی صفات ثبوتیهای هستند که
خدای بزرگ از طریق آنها بیوقفه فیضرسانی میکند که در این میان خالقیت او اقتضا دارد که پیوسته و لا ینقطع
خلق نماید و دست به آفرینشی تازه بزند که: «
کل یوم هو فی شأن»؛ «خداوند در هر روز در شأن و کاری است».
مطلب دیگری که در اینجا قابل توجه است، این است که از آنجا که
خداوند حکیم است و از شخص حکیم کار بیهوده و عبث صادر نمیشود، نظام آفرینش نظامی است هدفمند که در راستای اهداف عالیهی ذات باری تعالی بنیان نهاده شده و در آن اثری از اعوجاج و آشفتگی پیدا نیست و ذرات
عالم با
زبان بیزبانی میگویند:
نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش ••• که من این مسئله بیچون و چرا میبینیم
مطابق نص آیات قرآنی،
خالق موجودات، اشیا و پدیدهها را نه
باطل آفرید و نه بازیچه؛ بلکه محور و اساس آفرینش او بر مبنای
حق استوار گشته است که در این نظام احسن، حتی کوچکترین اجزای آن اهداف و مقاصد بلند و ارزشمندی را تعقیب مینمایند و هیچیک از آنها معطل و بیکار نیستند که:
در این پرده یک رشته بیکار نیست ••• سر رشته بر ما پدیدار نیست
البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که علت غایی و هدف نهایی
خلقت کائنات و پیدایش موجودات،
انسان بوده است. به عبارتی شفافتر، خداوند عالم را آفرید تا
آدم را بیافریند؛ چراکه او احسن المخلوقین است. چنانچه خدایش احسن الخالقین، و از کارگاه هستی موجودی چون او بیرون نیامده است.
در
حدیث قدسی آمده است که فرمود: «
یابن آدم خلقت الاشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی»؛ «ای پسر آدم همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
حال با طرح این موضوعات وارد مبحث اصلی شده، میگوییم: هدف از خلقت انسان هرچه که باشد، نتیجهاش به خود او برمیگردد، نه به خداوند که او غنی مطلق است و ممکنات از جمله انسان محتاج اویند.
«
یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید»؛ «ای مردم! شما نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بینیاز و شایستهی هرگونه
حمد و ستایش است».
«
و قال موسی ان تکفروا انتم و من فی الارض جمیعاً فإن الله لغنی حمید»؛ «موسی به بنیاسرائیل گفت: اگر شما و همه مردم روی
زمین کافر شوید، به خدا زیانی نمیرسد؛ چراکه او بینیاز و ستوده است».
علی علیهالسلام در خطبهی معروف همام میفرماید:
«
اما بعد، فإن الله سبحانه و تعالی خلق الخلق حین خلقهم غنیاً عن طاعتهم، آمناً من معصیتهم، لأنه لاتضره معصیة من عصاه، و لاتنفعه طاعة من أطاعه »؛ «خداوند سبحان هنگام آفرینش
خلق از طاعت و بندگیشان بینیاز و از
معصیت و نافرمانی آنها ایمن بود؛ زیرا معصیت
گناهکاران او را زیان ندارد و طاعت فرمانبرداران سودی به او نمیرساند،
(بلکه غرض از امر به طاعت و نهی از معصیت سود بردن
بندگان است).
دربارهی
هدف آفرینش انسان در
آیات قرآن بیانات مختلفی آمده است که در حقیقت هرکدام به یکی از ابعاد این
هدف اشاره مینمایند؛ از جمله:
«
و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»؛ «من
جن و انس را نیافریدم، مگر اینکه مرا پرستش کنند».
در جای دیگر میخوانیم: «
الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملاً »؛ «آن که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازمایدتان که کدامیک از شما به
عمل نیکوتر است».
(یعنی آزمایشی آمیخته با پرورش و در نتیجه تکامل).
و در موردی دیگر آمده است: «
و لایزالون مختلفین الا من رحم ربک ولذالک خلقهم »؛ «ولی مردم همواره مختلفند، مگر آنچه
پروردگارت رحم کند و برای همین (پذیرش رحمت و در سایه آن تکامل)، آنها را آفرید».
همانگونه که ملاحظه میشود، همهی این خطوط به یک نقطه منتهی میشود و آن پرورش و
هدایت و تکامل انسانهاست. از اینجا معلوم میشود که غایة الغایات و هدف نهایی آفرینش انسان، رسیدن به
کمال و
سعادت و دست یازیدن به والاترین کرامتها و ارزشهای انسانی است که این همه در پرتو
شناخت و معرفت و
عبودیت و
بندگی آگاهانه به پیشگاه ذات احدیت میسور و ممکن خواهد بود که: «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة»؛ «
بندگی خدا گوهر گران بهایی است که باطن آن ربوبیت است»
که هر کس به آن دست یافت سلطنت بر همهی ما سوی الله کند.
در روایتی از
امام صادق علیهالسلام میخوانیم که
امام حسین علیهالسلام در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: «
ان الله عزوجل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه»؛ «خداوند بزرگ
بندگان را نیافریده، مگر به خاطر اینکه او را بشناسند، هنگامی که او را بشناسند، عبادتش میکنند و هنگامی که
بندگی او کنند، از
بندگی غیر او بینیاز شوند».
پایگاه اسلام کوئست.