نامهای قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نامهای قرآن.
پرسش: اسامی
قرآن و دلیل داشتن این اسامی چیست؟
قرآن مجید که
کتاب آسمانی مسلمانان است، دارای اسامی و صفات زیادی است که بعضی از آنها توسط دانشمندان
علوم قرآنی تحقیق و بیان شده است. ذکر نامهای فراوان و اوصاف زیاد باعث شده است که بعضی اوصاف این
کتاب را با نامهای آن اشتباه گیرند؛ اما از آنجا که هر صفتی میتواند بهصورت
اسم استفاده شود، میتوان اوصاف قرآن را جزء اسامی آن دانست.
ازاینرو است که در بین علمای تفسیر، اختلافات فراوانی وجود دارد و هریک برای
قرآن اسمائی آوردهاند.
دیدگاههای مختلفی درباره اسامی قرآن وجود دارد:
چنانکه مرحوم
طبرسی به
ذکر ۴ نام برای قرآن اکتفا کردهاند که عبارتاند از: قرآن،
فرقان، کتاب، ذکر.
ابوالفتح رازی ۴۳ نام برای قرآن آورده است،
که البته بعضی جنبه وصفی دارد.
فخر رازی در تفسیر کبیر، ۴۰ اسم برای قرآن ذکر نموده است.
کاشفی سبزواری هم میگوید: برای قرآن ۶۶ نام، از خود قرآن و ۱۲ نام ازاحادیث وجود دارد.
اما
بدرالدین زرکشی نقل میکند که «حرالیّ» کتابی در این زمینه نوشته است و بیش از ۹۰ اسم یا وصف برای قرآن
ذکر میکند.
صاحب التمهید از
قاضی عُزَیزی، ۵۵ نام برای قرآن ذکر میکند که ۴۳ نام آن با نامهایی که مرحوم ابوالفتوح رازی بیان کرده، مشترک است.
این ۵۵ نام (یا وصف) از خود قرآن گرفته شده است.
ما در اینجا به این اسامی و به آیاتی که این اسما در آن آمده است، اشاره میکنیم:
۱. قرآن (طه: ۲ ؛ نساء، ۸۲،...)؛
۲. فرقان (
انفال ۲۹ ؛
آلعمران، ۳ و ۴ ؛فرقان، ۱ و...)؛
۳. کتاب (
فاطر، ۲۹ ؛
نساء، ۱۰۵)؛
۴. ذکر (
آل عمران، ۵۸ ؛
حجر، ۹)؛
۵.
تنزیل (
شعراء ۱۹۲ ؛
انسان ۲۳)؛
۶.
حدیث ( زمر، ۲۳؛ کهف، ۶)؛
۷.
موعظه (
یونس، ۵۷)؛
۸.
تذکره (
حاقه، ۴۸)؛
۹. ذکری (
هود، ۱۲۰)؛
۱۰. بیان (آل عمران، ۱۳۸)؛
۱۱. هدی (
بقره، ۲)؛
۱۲. شفاء (
فصلت، ۴۴)؛
۱۳.
حکم (
رعد، ۳۷)؛
۱۴.
حکمت (
احزاب، ۳۴)
۱۵. حکیم (آل عمران، ۵۸)؛
۱۶.
مهیمن (
مائده، ۴۸)؛
۱۷.(
جن، ۱ و ۲)؛ (دراین آیه "ادی" به کار برده نشده است و این اسم برگرفته از کلمه یهدی موجود در آیه است.)
۱۸.
نور (
اعراف، ۱۵۷)؛
۱۹.
رحمت (
نمل، ۷۷)؛
۲۰.
عصمت ( آل عمران، ۱۰۳)؛ (در ذکر این نام، از آیه «و اعتصموا» استفاده شده؛ زیرا لفظ عصمت در آیه ذکر نشده است.)
۲۱.
نعمت (
ضحی، ۱۱)؛
۲۲.
حق (حاقه، ۵۱)؛
۲۳. تبیان (
نحل، ۸۹)؛
۲۴. بصائر (
قصص، ۴۳)؛
۲۵. مبارک (
انبیاء، ۵۰)؛
۲۶. مجید (
ق، ۱)؛
۲۷. عزیز (
فصلت، ۸۷)؛
۲۸. عظیم (
حجر، ۸۷)؛
۲۹. کریم (
واقعه، ۷۷)؛
۳۰. سراج (
احزاب، ۴۶)؛(بنابر تفسیری که مراد از سراج منیر، قرآن باشد.)
۳۱. منیر (
احزاب، ۴۶)؛
۳۲.
بشیر (فصلت، ۳ و ۴)؛
۳۳. نذیر (فصلت، ۴)؛
۳۴.
صراط (حمد، ۶)؛
۳۵.
حبل (آل عمران، ۱۰۶)؛
۳۶.
روح (
شوری، ۵۲)؛
۳۷. قصص (
یوسف، ۳)؛
۳۸. فصل (
طارق، ۱۳)؛
۳۹.
نجوم (
واقعه، ۷۵ )؛ (بنابر اینکه نجوم به معنای نزول تدریجی قرآن باشد.)
۴۰.
عجب (
جن، ۱)؛
۴۱. قیّم (
کهف، ۱ و ۲)؛
۴۲. مبین (یوسف، ۱)؛
۴۳. علیّ (
زخرف، ۴)؛
۴۴.
کلام (
توبه، ۶)؛
۴۵. قول (قصص، ۵۱)؛
۴۶. بلاغ (
ابراهیم، ۵۲)؛
۴۷. متشابه (
زمر، ۲۳)؛
۴۸.
عربی (زمر، ۲۸)؛
۴۹.
بشری (
نمل، ۲)؛
۵۰.
عدل (انعام، ۱۱۵)؛
۵۱. امر (
طلاق، ۵)؛
۵۲.
ایمان (آل عمران، ۱۹۳)
۵۳.
نباء (نباء، ۱ و ۲ )
۵۴.
وحی (انبیاء، ۴۵)
۵۵.
علم (رعد، ۳۷)
ولی از آنجا که ذکر چهار نام تقریباً بین کلمات همه مفسران دیده میشود، به همین اسامی چهارگانه اکتفا کرده و در مورد علت نامگذاری قرآن به این اسامی بحث میکنیم:
این واژه یا از "قَرْن" و یا از "قرأ" به معنای، جمع، پیوند و ضمیمه نمودن حروف و کلمات به یکدیگر در هنگام
ترتیل است. ("قرن الشئ بالشئ"، پیوند دادن چیزی به چیزی."؛ "قرأ المأ فی الحوض"، آب را در حوض جمع کرد.)
کتاب آسمانی
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) را قرآن مینامند؛ چراکه جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست.
«إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ و وَ قُرْءَانَهُ و فَإِذَا قَرَأْنََهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُ و ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَه؛
چراکه جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست؛ پس هرگاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن، سپس بیان (و توضیح) آن (نیز) بر عهده ماست.»
همچنین به اعتبار آن که جامع تمام
علوم و حاوی جمیع
احکام است، آن را قرآن مینامند.
کتاب به معنای ضمیمه کردن و جمع کردن بعضی حروف بر بعضی دیگر بهواسطه نوشتن است.؛ البته گاهی به ضمیمه کردن حروف به یکدیگر بهصورت لفظی نیز کتاب میگویند؛ و به همین دلیل به
آیات و کلام خدا کتاب گفته میشود، ولو نوشته نشود.
به جهت این ضمیمه کردن و جمع کردن است که به قرآن
کتاب میگویند.
از آنجا که قرآن با دلیلهای محکمش
حق را از
باطل جدا میکند، به اسم «فرقان» نامیده شده است. یزید بن سلام از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) سؤال کرد؛ چرا قرآن را فرقان نامیدهاند، فرمود: "زیرا آیات و سورههای آن متفرق است و بهصورت الواح نازل نشده؛ ولی سایر کتب از قبیل صحف و
تورات و
انجیل و زبور تمام آنها در الواح و اوراق نازل شده است.
همچنین چون قرآن پیروانش را به
نجات و
خلاص از بدبختیها میکشاند، به او
فرقان گفتهاند؛ همچنانکه در
آیه کریمه به آن اشاره شده است:«"إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً"؛
"اگر
پرهیزکار شوید، برای شما فرج و گشایشی خواهد بود".»
تعبیر از قرآن به «ذکر» ممکن است به چند جهت باشد:
این عنوان، به معنای یادآوری قلبی و زبانی است.
این کتاب یادآوری خداست، به
بندگان نسبت به
فرایض و
احکام، تا مال، منال، جاه و جلال دنیوی آنها را مغرور نسازد و از
سعادت ابدی و
نعمت اخروی محروم نشوند.
در کتب
لغت ذکر به معنای شرف هم آمده است(العَلَاءُ و الشَّرَفُ)
و قرآن شرف و افتخاری است برای کسی که بدان ایمان آورد و تصدیق میکند مفاد این آیه را:«
وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ ».
آیاتی که راجع به حفظ قرآن از زوال و
تحریف بحث میکند، نام ذکر را برای قرآن آورده که میفرماید:"قرآن کریم از این جهت که
ذکر است،
باطل بر آن غلبه نمیکند، نه روز نزولش و نه در زمان آینده، نه باطل در آن رخنه میکند و نه
نسخ و تغییر و تحریفی که خاصیت ذکر بودنش را از بین ببرد. «إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا أَ فَمَنْ یُلْقی فِی النَّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ"
نکته پایانی اینکه سه عنوان کتاب، ذکر و
فرقان، برای کتابهای آسمانی دیگر نیز ذکر گردیده و تنها عنوان قرآن، بهصورت اسم خاص برای این کتاب آسمانی مطرح است.
پایگاه اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «نامهای قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۲.