مراد از گناهان کبیره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گناهان کبیره، توبه، کفاره، قسم خوردن.
پرسش: گناهان کبیره کداماند؟ آیا توبه قلبی از انجام گناه کافی است یا اینکه باید کفاره هم داد؟ در طول روز ممکن است برای بعضی کارها طبق عادتی که از کودکی داشتیم به خداوند قسم بخوریم.آیا گناه است؟
پاسخ:
گناه و معصیت دارای مراتب و درجاتی است، با وجود زشت بودن همه
گناهان، برخی از آنها قبیحتر و زشتتر هستند که از آنها به «گناهان کبیره» یاد میشود.
۱. گناهان کبیره گناهانی را گویند که
خداوند دوزخ و
آتش جهنم را برای آنها
واجب و مقرر نموده است.
۲. هر گناهی که در
شریعت اسلام برای آن حد تعیین شده و در
قرآن به آن تصریح شده باشد؛
مانند
شرابخواری،
زنا،
دزدی، و... که تازیانه و کشتن و سنگسار از حدود آنهاست.
۳. هر گناهی که نزد متدینین، بزرگ شمرده شود.
اما در مورد شماره و تعداد گناهان کبیره بیانهای متفاوت وجود دارد. در روایتی از
امام صادق (علیهالسّلام) به موارد زیر اشاره شده است، حضرت علاوه بر آنکه تعدادی از این گناهان را فهرست نموده است، مستند آنها را نیز در آیات و
روایات، بیان کرده است.
۱.
شرک به خدا؛
۲.
ناامیدی از
رحمت خداوند؛
۳. اذیت و آزار به پدر و مادر؛
۴. کشتن
انسان مگر در مواردی که
حق است؛
۵. نسبت دادن
زنا به زنی که پاکدامن است؛
۶. خوردن مال یتیم؛
۷.
رباخواری؛
۸. سحر و جادو؛
۹. زنا؛
۱۰. سوگند
دروغ برای گناه؛
۱۱. نپرداختن زکات واجب؛
ترک واجبات به طور عمد از جمله
نماز.
در پارهای از
روایات، به موارد دیگری نیز اشاره شده است.
آیا توبه قلبی از انجام گناه کافی است یا اینکه باید
کفاره هم داد؟
ابتدا لازم است معنای توبه و حقیقت آن را یادآور شد.
توبه یک نوع انقلاب درونی و پشیمان شدن از ارتکاب به گناه است.
گناهکار باید تصمیم بگیرد که دیگر آن گناه را انجام ندهد.
به تعبیر دیگر، توبه راستین و واقعی دارای پنج رکن است: ۱.
ترک گناه؛ ۲.
پشیمانی از گناهان سابق؛ ۳. تصمیم بر ترک گناه؛ ۴. جبران گناهانی که قابل جبران است از طریق ادا نمودن حقالله و حقالناس؛ ۵.
استغفار با
زبان.
از ارکان مهم
توبه، جبران گناه است و از این جبران، در روایات به «
کفارات» و «
تکفیر» تعبیر شده است. پس جبران گناهان پیشین، همان کفاره گناه است.
در روایتی از
امام باقر (علیهالسّلام) آمده است: «کار کفاره و جبرانکننده گناه است: ۱. بلند سلام کردن؛ ۲. اطعام دادن؛ ۳. خواندن
نماز شب و عبادت در آن هنگام که مردم خوابیدهاند».
در دیگر،
امام کاظم (علیهالسّلام) فرموده است: «از جمله کفارات گناهان بزرگ، پناه دادن به انسان پریشان و گرفتار، و زدودن اندوه از فرد اندوهگین است».
روایات دیگر نیز در این زمینه وجود دارد که از مجموع اینها دانسته میشود که در توبه علاوه بر پشیمانی قلبی و ترک گناه،
کفاره (کفاره در باب توبه به معنای جبران گناه است که با انجام عبادات و اعمال شایسته محقق میشود.) و جبران گناهان پیشین نیز ضروری است.
بعضی از گناهان به طور خاص دارای کفاره هستند که علاوه بر پشیمانی از انجام آن و تصمیم قاطع بر ترک مداوم آن لازم است کفاره آن را هم داد؛ مثل ترک
روزه عمداً که دارای کفاره است و اگر
روزهخواری با یکی از گناهان مثل
زنا و
استمنا صورت بپذیرد، کفاره چند برابر (
کفاره جمع) دارد.همچنین شکاندن قسم و نذر علاوه بر اینکه گناه است، باید کفاره آن را هم انجام داد.
گناه، گناه است.
هر چند
گناهان ممکن است در مقام مقایسه نسبت به یکدیگر کوچکتر و بزرگتر باشند، اما گناه، گناه است؛ هر چند کوچک (صغیره) هم باشد. از آن جهت که نافرمانی خداوند بزرگ است، نباید کوچک شمرده شود و همانگونه که ترک گناهان کبیره لازم است، ترک
گناهان صغیره نیز لازم و ضروری است؛ چون اصرار بر انجام گناهان صغیره، خود گناه کبیره محسوب میشود.
در همین زمینه
امام صادق (علیهالسّلام) از رسول خدا (صلیاللهعليهوآلهوسلم) داستانی نقل میکنند که: «
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در زمینی خشک و بیگیاه فرود آمدند، به اصحابشان فرمودند: قدری هیزم بیاورید. اصحاب گفتند: یا رسولالله! در
زمین بیگیاه فرود آمدهایم، در اینجا هیزمی نیست. حضرت فرمودند: هر کس هر قدر پیدا کرد بیاورد؛ سپس آنها کمکم هیزم زیادی آوردند و در برابر حضرت انباشته کردند. رسول خدا (صلیاللهعليهوآلهوسلم) فرمودند: گناهان اینگونه جمع میشوند. سپس فرمود: از گناهان محقر و کوچک نیز بپرهیزید؛ زیرا هر چیزی بازخواستکنندهای دارد.
»
درباره قسم خوردن به موارد زیر اشاره میکنیم:
ابتدا لازم است مبنای فقهی و حکم قسم خوردن به اسما و عناوینی را که به خدا اختصاص دارد، یادآور شد که اگر انسان بدون اینکه تصمیم قلبی بر انجام یا ترک کاری داشته باشد قسم بخورد، مثلاً در مکالمات روزمره (از روی
عادت) بگوید به
خدا چنین شد یا چنین نشد، اینگونه قسم، موجب
کفاره نیست؛
ولی اگر راست باشد،
مکروه است و اگر
دروغ باشد، گناه است؛
اما از بُعد تربیتی و روانشناختی حتی در صورتی که قسم یاد کردن بیش از حد و بدون قصد و از روی عادت باشد، امر مطلوب و هنجاری نیست؛ بلکه جزء رفتارهای آیینی به حساب میآید که چهبسا ممکن است منشأ آن
وسواس فکری باشد و یا در مرور زمان به وسواس فکری بینجامد.
بیجهت در مواردی که لازم نیست، به
ذات خداوند (عجّلاللهفرجهالشریف) قسم یاد نشود؛ زیرا مقام خداوند بسیار ارزشمندتر و بالاتر از این است که انسان در هر موضوع جزئی و ناچیز به آن قسم یاد کند؛ پس به راحتی میشود از این عادت و تکیه کلام، دست برداشت.
۱. محسن قرائتی، گناه شناسی، پیام آزادی، ۱۳۶۹ ش.
۲. علیرضا حسنی، توبه در قرآن و سنت، رایزن، ۱۳۷۸ ش.
۳. گناهان کبیره، شهید دستغیب شیرازی؛ شیراز: کانون تربیت.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مراد از گناهان کبیره»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۴/۲۷.