رجعتکنندگان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رجعت، مؤمنان، کافران، ظهور امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف).
پرسش: آیا رجعت فقط مخصوص افراد خوب است یا افرادی مانند صدام و هیتلر هم رجعت مینمایند و اگر رجعت میکنند، چگونه با دیدن آن دنیا و عذاب کشیدن، دوباره دست به ظلم میزنند؟
پاسخ: رجعت همانند
معاد نیست که عمومی و همگانی باشد؛ بلکه مخصوص کسانی است که ایمان محض و خالص یا کفر خالص دارند.
حکمت و
عدالت الهی اقتضا میکند تا از طریق بازگشت مجدد به این
جهان،
مؤمنان شاهد و ناظر
حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت (که در زمان
حیات اولشان کوشش کردند؛ اما موفق نشدند) شرکت کنند. برعکس، گروهی از
منافقان و جباران سرسخت افزون بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازاتهایی در این جهان (نظیر آنچه اقوام سرکش، مانند فرعونیان و
عاد و
ثمود و
قوم لوط دیدند) نیز ببینند. لذا آنها که
عذاب دنیویشان را چشیدهاند، دیگر برنمیگردند.
پس آنچنان نیست که مخالفان رجعت گمان بردهاند که
کافران موردنظر با
آشکار شدن حقایق از نابکاری خود پشیمان شوند و سر به راه گردند».همانگونه که
مطالعه سرگذشت اقوام و سردمداران
طاغوت نشان میدهد که اکثر آنها عالمانه و آگاهانه و از روی عناد با
پیامبر و رسولان الهی مخالفت کردهاند نه از روی
جهل و
نادانی به حقانیت آنها.
آنچه از
روایات اهل بیت (علیهمالسلام) و برخی
آیات استفاده میشود این است که رجعت همانند معاد نیست که عمومی و همگانی باشد؛ بلکه مخصوص کسانی است که ایمان محض و خالص یا
کفر خالص دارند.
چنانچه از
امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: «
إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضاً»؛
رجعت عمومی نیست؛ بلکه جنبه خصوصی دارد. تنها گروهی بازگشت میکنند که
ایمان خالص یا
شرک خالص دارند.
مرحوم
سیدمرتضی که از بزرگان
شیعه است، چنین میگوید:
خداوند متعال بعد از [[|ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام)]]، گروهی از کسانی را که قبلاً از
دنیا رفتهاند، به این
جهان باز میگرداند تا در ثواب و افتخارات یاری او و مشاهده حکومت حق بر سراسر
جهان شرکت جویند. نیز گروهی از
دشمنان سرسخت را باز میگرداند تا از آنها
انتقام گیرند».
مهمترین سوالی که اینجا مطرح است این است که: اولاً
هدف از رجعت قبل از رستاخیز عمومی انسانها چیست؟ و ثانیاً چگونه ممکن است انسانهای
کافر و
مشرک و عنود پس از
مرگ و روبهرو شدن با حقایق
عالم پس از
مرگ، هنگام رجعت و بازگشت به
زندگی دوباره در دنیا، باز دست به عناد و کفر و مبارزه با پاکان و
صالحان بزنند؟
هدف از رجعت پیش از رستاخیز عمومی انسانها چیست؟در پاسخ به پرسش اول میتوان گفت که مقتضای
عدالت مطلقه الهی این است که برای عدهای از
مؤمنین و صالحان که تمام هستی خود را در راه تلاش برای حاکمیت ارزشهای الهی و دینی در طبق
اخلاص گذاشتهاند و در این راه از هیچگونه تلاش و تحمل رنج و مشقت دریغ نورزیدهاند و نیز
کفار و معاندینی که با تمام توان به
فتنه و
فساد پرداختهاند و در راه خاموش کردن
نور هدایت الهی از هیچگونه توطئه و تلاش مضایقه نکردند، افزون بر
پاداش و مجازات اخروی که در
قیامت با آن روبهرو خواهند شد، در دنیا نیز پاداشی خاص و جزا و مکافاتی خاص قرار بدهد که تنها راه آن رجعت است.
حکمت و عدالت الهی اقتضا میکند تا از طریق بازگشت مجدد به این جهان،
مؤمنان شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت (که در زمان
حیات اولشان کوشش کردند؛ اما موفق نشدند) شرکت کنند.
چراکه شرکت در تشکیل چنین حکومتی، از بزرگترین افتخارات و پاداشهای دنیوی است. به عکس، گروهی از
منافقان و
جباران سرسخت علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازاتهایی در این جهان (نظیر آنچه اقوام سرکش، مانند فرعونیان و
عاد و
ثمود و
قوم لوط دیدند) نیز ببینند. لذا آنها که
عذاب دنیویشان را چشیدهاند، دیگر برنمیگردند.
چنانچه خداوند متعال در
قرآن میفرماید: «حرام است بر شهرها و آبادیهایی که (بر اثر
گناه) نابودشان کردیم (که بازگردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت».
بنابراین کفار و مشرکانی که در این جهان به عذابهای اینچنینی مبتلا و هلاک شدند، دیگر بازگشتنی ندارند؛ چراکه سهمشان را از عذاب دنیوی که مستحق بودند، چشیدهاند؛ اما کسانی که سهم عذاب دنیویشان را ندیدهاند، ممکن است رجوع کنند.
چگونه ممکن است انسانهای کافر و مشرک و عنود پس از مرگ و روبهرو شدن با حقایق عالم پس از مرگ، هنگام رجعت و بازگشت به زندگی دوباره در دنیا، باز دست به عناد و کفر و مبارزه با پاکان و صالحان بزنند؟اما در پاسخ به سؤال دوم اشاره میکنیم به آنچه که عالم جلیلالقدر مرحوم
آیتالله معرفت در مقاله تحت عنوان «رجعت در اندیشه شیعی» از مرحوم
علامه طبرسی نقل نموده است که آن بزرگوار در ذیل آیه ۵۶
سوره مبارکه بقره، شبهاتی را از منکرین رجعت مطرح کرده و پاسخ داده است و درباره شبههای که در سؤال مورد نظر مطرح شده، فرموده است:
«حالت مرگ برای اینگونه افراد، حالت بیخبری و بیهوشی است؛ مانند کسی که
خواب رفته باشد، چیزی از حقایق آن جهان بر او
آشکار نشده، دوباره به همان حالت پیش از مرگ برمیگردند. اساساً
سکرات مرگ چیزی را برای اینگونه افراد روشن نمیکند؛ بلکه با مردن در حالت بیخبری فرو میروند و اما (اینکه در
سوره مبارکه ق) خداوند میفرمایند: «و سرانجام بیهوشی مرگ،
حق را برای تو آشکار ساخت و این حقیقت آشکار همان بود که از آن رویگردان بودی ... تو درحالت بیخبری وقت میگذراندی، اکنون پرده از جلوی روی تو برداشته شد و چشمان تو کاملاً تیزبین است». مربوط به
قیامت است.
(و در ذیل آیه ۸۳
سوره مبارکه نمل) میگوید: در رجعت چیزی که موجب الجاء و
جبر در قبول حق باشد، وجود ندارد و هرگز چیزی وجود ندارد که
مکلف را برای انجام
واجب یا
ترک حرام وادار کند؛ زیرا جز این نیست که برخی
آیات و حقایق الهی بر او مکشوف افتاده، ولی مکشوف افتادن حقایق از وی سلب
اختیار نکرده و او همچنان بر قدرت
اعمال اراده و
اختیار خویش توانمند است. اینگونه کشف حقایق (از جمله در رجعت) بهسان دیگر حقایقی است که بر دست
انبیا به عنوان
معجزات آشکار میگردد، هرگز مایه جبر در
تکلیف نمیگردد و همچنان قدرت اختیار در قبول حق و رد آن، برای مکلف باقی است.به علاوه حقایقی که در
رجعت برای افراد روشن میشود، بیش از حقایقی نیست که در
روز رستاخیز بزرگ، برای افراد آشکار میشود. در آنجا خداوند خبر داده که اگر
کافران را بازگردانیم، باز هم برسر کفر خویش هستند و هرگز سر تسلیم فرود نمیآورند.
«اگر میدیدی هنگامی که اینان در برابر
آتش دوزخ قرار میگیرند، میگویند: کاش بار دیگر بازگردانده میشدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از زمره مؤمنان میبودیم. آری اینان آنچه را پنهان داشته بودند، امروز
آشکار ساختند و اگر باز گردند، باز هم به همان اعمال پیشین خود که از آن نهی شده بودند، باز میگردند اینان دروغگویاناند».
و در
سوره مؤمنون درباره کسانی که مرگ را با چشم دیدهاند و آرزوی بازگشت میکنند، میخوانیم: «تا زمانی که یکی از آنان را مرگ فرا رسد، گوید: پروردگارا! ما را بازگردان، باشد تا آنچه را فروگذار کردهام، کار نیک انجام دهم، ولی چنین نیست. این سخنی است که او بر
زبان میراند. (و اگر باز گردد، کارش همچون گذشته است) و پشت سر آنها جهان میانه (
برزخ) است تا هنگام
قیامت».
پس آنچنان نیست که مخالفان رجعت گمان بردهاند که کافران موردنظر با آشکار شدن حقایق از نابکاری خود پشیمان شوند و سر به راه گردند».
همانگونه که
مطالعه سرگذشت
اقوام و سردمداران طاغوت نشان میدهد که اکثر آنها عالمانه و آگاهانه و از روی عناد با
پیامبر و رسولان الهی مخالفت نمودهاند نه از روی
جهل و نادانی به حقانیت آنها.
۱. سیمای آفتاب، دکتر حبیبالله طاهری.
۲. تفسیر مجمعالبیان، ذیل آیاتی که در مقاله به آن اشاره شد خصوصاً ج۴.
۳. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی، ج۱۵.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رجعتکنندگان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۷/۰۵.