• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حیات انسان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حیات انسان، ارواح انسان، عالم برزخ، روز قیامت، خیرات، بازماندگان، آمرزش گناهان.

پرسش: افرادی که در زمان‌های دور، مثلاً در زمان ابراهیم خلیل الله، در زمان حکومت ساسانیان، در زمان صفویان، در زمان‌های اخیر مرده‌اند، ارواحشان کجاست که باید تا روز قیامت صبر کنند و در آن روز همه حساب‌رسی شوند؟ و در بین اینها آدم‌های خوب و بد، شرور و عارف، هنرمند و بی‌سواد، روحانی و دانشمند بوده‌اند که عمرشان را از دست داده‌اند؛ آیا همه در یک محل جمع شده‌اند ؟ رتبه‌بندی شده‌اند؟ آیا خیراتی که در این دنیا برایشان می‌دهیم تاثیری در رتبه آنان دارد؟ آیا آن‌جا لامکان و لا زمان است؟

پاسخ: انسان‌ها پس از مرگ در عالمی بین دنیا و آخرت به نام عالم برزخ زندگی خواهند کرد. تا زمانی که روز قیامت فرا رسد و همه انسان‌ها در جهان آخرت حساب‌رسی شوند. عالم برزخ که عالمی مانند خواب انسان است، مادی نیست؛ اما برخی از لوازم ماده؛ مانند شکل، زمان و مکان را دارد.
انسان‌ها بسته به نوع اعمالشان در دنیا در عالم برزخ به نوعی زندگی خواهند کرد و در جای خاصی هستند.
خیرات و اعمال نیک بازماندگان (همانند باقیات الصالحات) برای مردگان در عالم برزخ و عالم قیامت سودمند است و این را هم می‌توان در روایات دید و هم عقلایی است.

فهرست مندرجات

۱ - بخش‌های گوناگون پرسش
۲ - برزخ، توقف گاهی بین دنیا و آخرت
       ۲.۱ - معنای توفی
       ۲.۲ - عالم برزخ
       ۲.۳ - معنای برزخ
       ۲.۴ - مراد از نبود ماده در برزخ
       ۲.۵ - انواع بدن انسان
       ۲.۶ - بیان دو نکته
              ۲.۶.۱ - نکته اول
              ۲.۶.۲ - نکته دوم
۳ - ویژگی‌های حیات برزخی
       ۳.۱ - نامه امام علی به امام حسن
       ۳.۲ - جایگاه بهشتی انسان مؤمن
۴ - حالات برزخیان
       ۴.۱ - عذاب مؤمنان
       ۴.۲ - اقسام برزخیان
       ۴.۳ - ارواح مؤمنان
       ۴.۴ - ارواح کفار
       ۴.۵ - ارواح مستضعفان
       ۴.۶ - وضعیت ارواح پس از مرگ
              ۴.۶.۱ - روایتی از امام صادق
              ۴.۶.۲ - روایتی از اسحاق بن عمّار
۵ - خیرات بازماندگان
       ۵.۱ - روایتی از امام صادق
       ۵.۲ - فایده خیرات
              ۵.۲.۱ - آسایش اموات
              ۵.۲.۲ - محو گناهان
       ۵.۳ - یادآوری یک نکته
۶ - پانویس
۷ - منبع


سؤال شما در حقیقت از چند سؤال درباره حیات انسان پس از مرگ تشکیل شده است؛ ازاین‌رو ابتدا این سؤالات را به‌طور مشخص بیان کرده، سپس به آنها پاسخ خواهیم داد:
اول. انسان‌ها پس از مرگ تا روز قیامت در کجا به سر می‌برند؟
دوم. ویژگی‌های جایی که انسان پس از مرگ در آن به سر می‌برد، چیست؟ آیا لازمان و لامکان است؟
سوم. آیا همه انسان‌ها پس از مرگ در یک‌جا هستند؟ یا اینکه با توجه به مراتب ایمانی‌شان دارای جایگاه‌های متفاوتی هستند؟
چهارم. آیا خیرات بازماندگان برای مردگان سودی دارد و آنها را به مراتب والاتری ارتقا می‌دهد؟




۲.۱ - معنای توفی

دلیل عقلی، آیات و روایات همگی گواهی می‌دهند که با مرگ انسان روح او از بین نمی‌رود؛ بلکه روح انسان برای خودش اصالت و استقلال دارد. در قرآن عوارض و آفات به جسم انسان‌ها نسبت داده شده است، نه روح او. قرآن در مواردی که از مردن سخن می‌گوید، واژه «توفی» را به کار برده است که به معنای گرفتن و دریافت بدون کم‌وکاست است: " خداوند انسان را به هنگام مرگ به تمام شخصیت و واقعیتش تحویل می‌گیرد".

در قرآن چهارده بار این اصطلاح برای مرگ به کار برده شده و نشانه آن است که روح انسان پس از مرگ برخلاف بدنش باقی است. دلایل دیگری نیز در روایات و آیات قرآن موجود است که سخن گفتن پیامبر و ائمه با مردگان در قبرستان از یکی از آنهاست.
[۲] قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۷۹ ـ ۵۸۲، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵.


۲.۲ - عالم برزخ

اما اینکه این روح پس از مرگ در کجاست و چه حالی دارد، باز چیزی است که پاسخش را باید در آیات و روایات پیدا کرد. قرآن در این باره می‌فرماید:"و از پی آنان تا روزی که مبعوث شوند، فاصله‌ای (برزخ) است". مراد از عالم برزخ، عالم قبر است؛ عالمی که انسان در آن یک نوع زندگی خاصی تا قیامت دارد. این حقیقت را در آیات و روایات بسیاری از شیعه و سنی می‌توان مشاهده کرد.

۲.۳ - معنای برزخ

برزخ به معنای حائل بین دو چیز است و در دین اسلام به معنای عالمی است بین عالم دنیا و قیامت که با عالم دنیایی مادی بسیار متفاوت است. موجودات عالم برزخ مادی نیستند؛ اما درعین‌حال از برخی ویژگی‌های مادیات بی‌بهره نیستند؛
[۵] طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۷۷ ـ ۷۸، انتشارات الزهرا.
مثلاً دارای شکل، صورت، زمان و مکان و... هستند و حالات متفاوتی (مانند سختی، راحتی، شادی و نگرانی و...) را می‌توانند درک کنند.
[۶] قاسمی،‌ علی محمد، برزخ؛ پژوهشی قرآنی و روایی، ص ۱۶، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول.


۲.۴ - مراد از نبود ماده در برزخ

توجه به این امر لازم است که وقتی گفته می‌شود برزخ ماده ندارد، نباید پنداشت که لذات برزخ خیالی است و وهم و سرابی بیش نیست و هیچ‌گونه وجودی در خارج ندارند؛ چراکه وجود برزخی هرچند مادی نیست، اما برخی لوازم ماده را دارد.
[۷] طباطبایی، محمدحسین، حیات پس از مرگ، ص ۳۲ ـ ۳۳، انتشارات نور فاطمه، تهران، ۱۳۶۱.


۲.۵ - انواع بدن انسان

برای درک بهتر، توجه به این نکته مفید است که انسان دارای دو بدن است: بدن سبک (مثالی) و بدن سنگین. بدن سنگین همین بدن موجود ماست که به خوراک و پوشاک و... نیاز دارد و بدن سبک بدنی است که در عالم خواب داریم که گاهی با آن کیلومترها مسافت را در یک لحظه طی می‌کنیم؛ به همین دلیل نیز به آن بدن سبک می‌گویند؛ چراکه اگر آن مسافت طولانی را در بیداری می‌خواستیم بپیماییم، ساعت‌ها به طول می‌انجامید. ما در عالم برزخ و قبر با این بدن سبک خود زندگی خواهیم کرد، تا اینکه روز قیامت به سر رسد و دوباره از ذرات پوسیده و پراکنده بدن ما بدن سنگین تشکیل شود و روح بدان برگردد.
[۸] قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۸۴، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵.
این بدن هرچند مانند بدن سنگین ما مادی نیست، اما همان‌گونه که در خواب بدن سبک ما شکل ظاهریش مانند بدن مادی است و حالات متفاوت را می‌تواند درک کند، در برزخ نیز همین ویژگی را دارد. به گفته روایات نیز انسان در برزخ با صورتی مانند صورت دنیایی و با کالبدی مانند کالبد دنیایی‌اش حاضر است و زندگی می‌کند.

۲.۶ - بیان دو نکته

سرانجام توجه به دو نکته مهم است:

۲.۶.۱ - نکته اول

عالم برزخ از عالم دنیا به مراتب وسیع‌تر است؛ زیرا عالم مثال گسترده‌تر و بزرگ‌تر از جسم مادی است و محدودیت‌های آن را ندارد.

۲.۶.۲ - نکته دوم

در بسیاری از روایات زمین به‌عنوان محلی برای عذاب یا اجر برزخی و دیدار ارواح با خانواده‌شان و... تعیین شده است؛ مثلاً در برخی اخبار آمده است که بهشت برزخ در وادی‌السلام و آتش آن در وادی برهوت و صخره بیت‌المقدس محل اجتماع ارواح است. چنین تعیینی حمل بر این می‌شود که علقه مادی ارواح به‌طور کامل قطع نمی‌گردد. این مطالب امور ممکنه‌ای است که کاشف از نوعی علقه ارواح به خاطر شرافت مکان یا زمان و یا وضع است.
[۱۰] طباطبایی، محمدحسین، حیات پس از مرگ، ص ۴۸، انتشارات نور فاطمه، تهران، ۱۳۶۱.



همان‌طور که گفتیم برزخ مرحله‌ای است بین دنیا و قیامت. فلاسفه برزخ را عالمی می‌دانند بین عالم ماده و عالم مجردات. این عالم در اصطلاح فلسفی عالم «مثال» خوانده می‌شود. بنابراین موجودات عالم برزخ مادی نیستند؛ اما از برخی لوازم ماده برخوردارند؛ چراکه کاملاً‌ هم مجرد از ماده نیستند.
[۱۱] طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۷۷ ـ ۷۸، انتشارات الزهرا.


بنابراین برزخ، لازمان و لامکان نیست؛ بلکه زمان در آنجا ممکن است بسیار سریع‌تر از اینجا سپری شود و مکان نیز ممکن است محدودیت‌های کم‌تری داشته باشد. این مطلب را می‌توان با آیات قرآن نیز اثبات کرد. به بیان قرآن: «روزی که قیامت برپا می‌شود، مجرمان سوگند یاد می‌کنند که درنگشان ساعتی بیش نبود».

این آیه نشان‌دهنده آن است که این افراد قبل از قیامت مدتی محدود را در مکانی درنگ داشته‌اند که این مدت همان حیات برزخی است. از این آیه و آیات مشابه آن می‌توان این‌گونه فهمید که در برزخ زمان و مکان هست؛ اما این زمان و مکان محدودیت‌های کم‌تری دارد.

عالم برزخ برای انسان‌های نیکوکار رهایی از قفس دنیاست و برای گناهکاران بسیار وحشت‌زا و دلهره‌آور. انسان‌ها بنا به اعمالی که دارند، در این عالم در عذاب یا آسوده‌اند.
[۱۴] قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۸۲، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵.
درباره ماهیت برزخ در روایات ما تعبیراتی آمده است که برای نمونه‌ به یکی از آنها اشاره می‌کنم.

۳.۱ - نامه امام علی به امام حسن

امام علی علیه‌السلام در نامه به فرزندش می‌فرماید: «قبر (حیات برزخی) یا بوستانی از باغ‌های بهشت و یا گودالی از گودال‌های آتش دوزخ است.»

از این روایت می‌توان این‌طور استفاده کرد که نعمت‌های برزخی نمونه‌ای از نعمت‌های اخروی و عذاب آن نیز نمونه‌ای از عذاب اخروی است.
[۱۶] طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۷۹، انتشارات الزهرا.


۳.۲ - جایگاه بهشتی انسان مؤمن

در برخی روایات نیز آمده است که به انسان مؤمن در عالم برزخ جایگاه بهشتی او را نشان می‌دهند و به این وسیله او را شاد می‌نمایند.


همان‌طور که انسان در عالم خواب با کابوسی بد زجر می‌کشد و با خوابی خوب شاد می‌گردد، برزخیان نیز در عالم برزخ یا در عذاب و یا در راحتی به سر می‌برند. برخی اعمال (مانند سبک شمردن نماز و یاری نکردن مظلومان و...) سبب عذاب برزخی می‌شود. هم‌چنین برخی اعمال (مانند شهادت در راه خدا و تبلیغ دین و آگاه نمودن مردم) نیز سبب رفاه و سعادت برزخی می‌شود.
[۱۸] قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۹۰ ـ ۵۹۶، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵؛ برای اطلاع از دیگر گناهانی که سبب عذاب برزخی یا اعمالی که سبب برطرف شدن این عذاب می‌شود.


۴.۱ - عذاب مؤمنان

گذشته از کفار برخی مؤمنان نیز در برزخ دچار عذاب می‌شوند تا در روز قیامت از هر جهت پاک باشند. پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمودند: "فشار قبر برای افراد با ایمان، کفاره گناه اسراف و ضایع کردن نعمت‌هایی است که در دست داشته است".

۴.۲ - اقسام برزخیان

برزخیان به سه گروه تقسیم می‌شوند که هرکدام در جایی به سر می‌برند: گروه مؤمنان، گروه کافران و گروه مستضعفان.
[۲۰] مظاهری، محمد، انسان و عالم برزخ، ص ۵۸ ـ ۶۴، مؤسسه انتشارات نبوی، تهران، ۱۳۷۵؛ مستضعفان در اینجا منظور مستضعفان فکری است نه مالی؛ یعنی کسانی که خواسته‌اند بفهمند و عمل کنند، ولی توان فکری آن را نداشته‌اند. مانند دیوانگان و... .


۴.۳ - ارواح مؤمنان

در روایتی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که ارواح مؤمنان در حجره‌هایی از بهشت برزخی و ارواح کفار در حجره‌هایی از آتش به سر می‌برند.

در روایتی دیگر نیز آمده است که ارواح کسانی که از مستضعفان هستند، در قبرهایشان نگه داشته می‌شوند و از آنجا بویی و رایحه‌ای از بهشت به آنها می‌رسد.

البته در روایات دیگری نیز گفته شده است که ارواح مؤمنان به وادی السلام می‌روند. یا این‌که در شب‌های جمعه به نزد صخره‌ای در بیت‌المقدس می‌روند، که اینها تنافی با حدیث قبلی ندارد؛ چراکه ممکن است همه اینها در واقع یک‌جا باشند، یا اینکه ارواح مؤمنان برخی اوقات در جایی و برخی اوقات در جایی دیگر باشند.
[۲۵] مظاهری، محمد، انسان و عالم برزخ، ص ۵۵، مؤسسه انتشارات نبوی، تهران، ۱۳۷۵.


۴.۴ - ارواح کفار

ارواح کفار نیز بنا به نقل روایات در حجره‌هایی از آتش یا در سرزمین حضرموت در پشت یمن و یا در وادی برهوت هستند.

۴.۵ - ارواح مستضعفان

اما ارواح مستضعفان فکری در قبورشان تا روز قیامت می‌مانند و اگر اعمال صالحی داشته باشند، روزنه‌ای از بهشت به‌سوی قبر آنها باز می‌شود و از آن بهره‌مند می‌شوند.

۴.۶ - وضعیت ارواح پس از مرگ

بنابراین می‌توان گفت که وضعیت ارواح پس از مرگ به مرتبه آنها بستگی دارد. کسی که تعلقاتش به دنیا شدید است، تا بخواهد مرگ و جان دادن و ترک دنیا و امور دنیایی را باور کند، طول می‌کشد و آنکه از متوسطان باشد، گویا به خوابی سنگین فرو می‌رود که هیچ خوابی نمی‌بیند تا با خواب خود، معذب یا متنعّم و شاد باشد و پس از پشت سر نهادن مراحل اولیه جان دادن و ورود به قبر درک خاصی از حیات برزخی نخواهد داشت، اما آنان که در کمال ایمان از دنیا رفته و روح خود را تقویت نموده و خود را برای آخرت مهیا کرده بودند ـ چون یقین به آن داشتند ـ در آن سرا نیز می‌توانند با دیگر ارواح مؤمنان ارتباط برقرار کنند و از احوال دوستان خود در دنیا - جویا شوند و از دیدار با ارواح دیگر مؤمنان خوشحال و شاد گشته و برای زندگان دعا کنند. پس دیدار با یک‌دیگر و پرسش از احوال دیگران اختصاص به آنان دارد که دارای درجات ایمانی و عمل صالح بالایی باشند.

۴.۶.۱ - روایتی از امام صادق

امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌فرمایند: "هنگامی که آدمی وارد قبر و برزخ شد، برزخیان به دیدار او می‌شتابند و اندکی او را آرام می‌گذارند تا وی به خود آید؛ زیرا از هول بزرگی گذشته و گردنه‌ی خسته‌کننده‌ی قبر، سؤال، فشار و... را پشت سر گذاشته است. سپس به او نزدیک شده از حال دوستان و یاران پرس‌و‌جو می‌کنند. اگر در پاسخ بگوید هنوز در دنیاست، امیدوار می‌شوند که بعد از مرگ به آنان می‌پیوندند و اگر گفت: قبلاً در گذشته است، در این هنگام برزخیان می‌گویند: سقوط کرد؛ یعنی گرفتار عذاب الاهی شد؛ وگرنه او را نزد ما می‌آوردند.

۴.۶.۲ - روایتی از اسحاق بن عمّار

در کتاب "کافی" از اسحاق بن عمّار نقل شده است که: از ابی الحسن اول (امام کاظم) ـ علیه‌السلام ـ پرسیدم آیا شخصی که از دنیا رفته، خانواده خویش را دیدار می‌کند یا نه؟ حضرت فرمودند: " آری. سپس پرسیدم چند وقت به چند وقت؟ حضرت فرمود: بنا به منزلتی که نزد خدا دارد، هر هفته، هر ماه یا هر سال ... ."

فراتر از این‌گونه افراد، اولیای الاهی‌اند که روحشان پس از مرگ و رها کردن جسم مادی، قوی‌تر گشته و فعالیت آن گسترده‌تر می‌گردد، چون موانع دنیایی مثل تقیه و خفقان و امثال اینها برطرف شده است. این گروه در حین مرگ به استقبال مؤمنان آمده و سکرات مرگ را بر ایشان گوارا می‌کنند و در قبر مونس او گشته و از عذاب تنهایی و وحشت او را می‌رهانند و پس از طی مراحل اولیه، او را به سایر دوستانش ملحق می‌کنند؛ ازاین‌رو این گروه نیازی به استخبار از سایر ارواح در مورد زندگان ندارند؛ زیرا این بزرگواران محیط بر دنیا و برزخ هستند و از حال مؤمنان خالص به‌خصوص آنهایی که با ایشان در ارتباط‌اند و خادم و متوسل به ایشان‌اند، غافل نیستند، تا نیازمند استفسار و استخبار از حال آنها باشند.


آنچه از آیات و روایات بر می‌آید این است که پس از مرگ با اینکه انسان دستش از دنیا کوتاه است، اما هر جایی که انسان "باقیات الصالحاتی" (کار خیر و اثر خوبی) از خود به‌جا گذاشته باشد، پس از مرگ نیز از فواید آن بهره‌مند می‌شود.

۵.۱ - روایتی از امام صادق

مردی از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌پرسد، بعد از مرگ چه چیزهایی به انسان می‌رسد؟ حضرت فرمود: "روش نیکی که از خود به‌جا گذاشته باشد و بعد از او دیگران به آن عمل کنند،... و صدقه جاریه‌ای که از انسان به‌جا مانده باشد و فرزند صالحی که بعد از پدر و مادر برای آنها دعا کنند".

۵.۲ - فایده خیرات



۵.۲.۱ - آسایش اموات

خیرات و اعمال نیکی که بازماندگان برای مردگان انجام می‌دهند، نیز از همین قبیل است و نوعی باقیات الصالحات است؛ برای مثال وقتی از یکی از ائمه پرسیده شد دعا و صدقه و نماز برای اموات فایده‌ای دارد و آیا به آنها می‌رسد؟ حضرت فرمودند: "بلی".
[۳۲] علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۸۸، ص ۳۱۰، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.

روایات دیگری نیز با این مضمون در کتب شیعه موجود است که از مجموع آنها استفاده می‌شود که فایده خیرات برای اموات آسایش بیش‌تر آنها در عالم برزخ و در نتیجه عالم قیامت است.
[۳۳] طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۱۴۳، انتشارات الزهرا.


۵.۲.۲ - محو گناهان

به عبارت دیگر همان‌طوری که شخص گناه‌کار اگر در زندگی کارهای نیکی انجام دهد، به‌واسطه انجام کارهای نیک او، طبق آیه قرآن خداوند گناهان و آثار گناهان او را محو می‌نماید، حال اگر دیگران کارهای نیک انجام دادند و ثوابش را به فرد گناهکار هدیه کردند، این اعمال نیز باعث محو گناهان و آثار گناهان او خواهد شد.

مسلماً وقتی که ثواب اعمال خیر دیگران که به فردی گناه‌کار هدیه می‌شود، به او برسد اگر در حد جبران آثار سوء گناهان فرد گناه‌کار باشد، گناهانش را نیز جبران خواهد کرد و اصولاً این عدالت خداوند است که با اعمال نیک دیگران در حق گناه‌کار، گناهانی که در حد آن کارهای نیک هستند بیامرزد؛ زیرا خداوند تعالی بر لسان نبی‌اش این راه را باز و مفتوح گذاشته است. همان‌طوری‌که در این جهان نیز اگر کسی مرتکب خلافی شد و خسارتی به دیگری وارد کرد، اگر شخص ثالثی این خسارت را از طرف او جبران نماید، قطعاً شخص خسارت‌دیده راضی خواهد شد و اگر راضی نشود، مورد ملامت قرار می‌گیرد. بنابراین، هیچ جای تعجب و سؤال نیست که چطور گناه فرد گناه‌کار که از دنیا رفته است با اعمال و کارهای افراد دیگر جبران می‌شود.

بله اگر فرد آن‌قدر گناه و معصیت کرده که اگر تمام افراد نیکوکار هم کارهای نیک خود را به او بدهند باز جبران گناهان بزرگ و بی‌شمار او را نکند، در این صورت هرگز با اعمال دیگران گناهان او آمرزیده نخواهد شد؛ بلکه از بار گناهان او کاسته خواهد شد و خداوند متعال در عذاب او تخفیف خواهد داد.

۵.۳ - یادآوری یک نکته

البته نباید از این نکته هم غفلت ورزید که معمولاً دعای خالصانه و طلب آمرزش از خدا برای دیگران به دلیل خوبی‌ها و کارهای خیری است که دیگری در زندگی خود انجام داده است؛ والا اگر فردی هیچ نقطه مثبتی در زندگی خود نداشته باشد و سراسر زندگی‌اش آکنده از گناه باشد، کسی درباره او دعای خالصانه واقعی نخواهد کرد؛ حتی فرزندان و نزدیکان او! و نزدیکان او، اگر خودشان افراد ناصالحی باشند که دعایشان مستجاب نمی‌شود و اگر افراد صالحی باشند که دل خوشی از او ندارند تا با الحاح و پافشاری درباره‌اش دعا نمایند.
بنابراین می‌توان گفت این اعمال در حقیقت نتیجه زندگی مؤمنانه و خوب آن فرد است؛ البته با این تفاوت که کمی بعد از مرگ وی ظاهر شده است.


۱. سجده (۳۲)، آیه ۱۱.    
۲. قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۷۹ ـ ۵۸۲، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵.
۳. مؤمنون (۲۳)، آیه ۱۰۰.    
۴. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه، محمدباقر موسوی همدانی، ج ۱۵، ص ۹۷، دفتر انتشارات اسلامی.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۷۷ ـ ۷۸، انتشارات الزهرا.
۶. قاسمی،‌ علی محمد، برزخ؛ پژوهشی قرآنی و روایی، ص ۱۶، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول.
۷. طباطبایی، محمدحسین، حیات پس از مرگ، ص ۳۲ ـ ۳۳، انتشارات نور فاطمه، تهران، ۱۳۶۱.
۸. قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۸۴، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵.
۹. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۴۴ و ۲۴۵، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۱۰. طباطبایی، محمدحسین، حیات پس از مرگ، ص ۴۸، انتشارات نور فاطمه، تهران، ۱۳۶۱.
۱۱. طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۷۷ ـ ۷۸، انتشارات الزهرا.
۱۲. روم (۳۰)، آیه ۵۵ و ۵۶.    
۱۳. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه، محمدباقر موسوی همدانی، ج ۱۶، ص ۳۰۸، دفتر انتشارات اسلامی..    
۱۴. قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۸۲، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵.
۱۵. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۱۸، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۱۶. طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۷۹، انتشارات الزهرا.
۱۷. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۳۷، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۱۸. قرائتی، محسن، اصول عقاید، ص ۵۹۰ ـ ۵۹۶، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۵؛ برای اطلاع از دیگر گناهانی که سبب عذاب برزخی یا اعمالی که سبب برطرف شدن این عذاب می‌شود.
۱۹. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۱۶۸، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۲۰. مظاهری، محمد، انسان و عالم برزخ، ص ۵۸ ـ ۶۴، مؤسسه انتشارات نبوی، تهران، ۱۳۷۵؛ مستضعفان در اینجا منظور مستضعفان فکری است نه مالی؛ یعنی کسانی که خواسته‌اند بفهمند و عمل کنند، ولی توان فکری آن را نداشته‌اند. مانند دیوانگان و... .
۲۱. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۳۴، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۲۲. کلینی، کافی، ج ۳، ص ۲۴۶ و ۲۴۷.    
۲۳. کلینی، کافی،، ج ۳، ص ۲۴۳.    
۲۴. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۸۶، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۲۵. مظاهری، محمد، انسان و عالم برزخ، ص ۵۵، مؤسسه انتشارات نبوی، تهران، ۱۳۷۵.
۲۶. کلینی، کافی، ج ۳، ص ۲۴۶.    
۲۷. کلینی، کافی، ج ۳، ص ۲۴۶ و ۲۴۷.    
۲۸. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۴۹ و ۲۵۰، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۲۹. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۶۹، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۳۰. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۵۷، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۳۱. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۹، ص ۶۳، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.    
۳۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۸۸، ص ۳۱۰، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۲.
۳۳. طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، ترجمه و تعلیقات صادق لاریجانی، ص ۱۴۳، انتشارات الزهرا.
۳۴. محمدی ری شهری، میزان الحکمة، حرف التاء، موضوع التوبة.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار