آلمحمد(ص)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: آلمحمد،
آیه تطهیر،
اهلالبیت،
حدیث کساء.
پرسش: مراد از آلمحمد (صلیاللهعلیهوآله) فقط اولاد
محمد (صلیاللهعلیهوآله) هستند یا دیگران را هم شامل میشود؟ اگر فقط اولاد آن حضرت هستند، پس
علی بن ابیطالب را شامل نمیشود و اگر دیگران را شامل میشود، پس
زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هم در اهلبیت داخل هستند؟
از مضمون منابع اسلامی چنین برمیآید که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در مورد
اهلبیت که در
آیه تطهیر آمده است، خود و
علی و
فاطمه و
حسنین را مصادیق آن برشمردهاند. امسلمه خواست به جمع آنها بپیوندد؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: تو آدم خوبی هستی، ولی اینجا جای تو نیست.
اهلالبیت کیانند؟
نظریات مختلفی ارائه شده است:
همسران پیامبر: برخی از
مفسران اهلسنت آن را به همسران رسول
تفسیر کردهاند
و طبق این نظریه علی، فاطمه و حسنین (علیهمالسلام) جزء اهلبیت نیستند. دلیل این نظریه این است که آیه تطهیر در بین آیاتی است که همگی مربوط به زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است. این نظریه باطل است.
اولاً: در آیات پنجگانه قبل از آیه تطهیر و نیز در صدر
آیه ۳۲
سوره احزاب، مجموعاً ۲۵ ضمیر و فعل بهصورت
مؤنث آمده است و در آیه بعد (۳۳) نیز دو مورد فعل و ضمیر مؤنث آمده؛ اما ضمایر و افعال آیه تطهیر همه مذکرند که یا اختصاص به مردان دارد و یا شامل هر دو (زنان و مردان) میشود؛ ولی قطعاً شامل عده خاصی از زنان بهتنهایی نمیشود.
ثانیاً: با توجه به شرح و تفسیر آیه تطهیر، اهلالبیت باید دارای ویژگی
عصمت مطلقه باشند، کدامیک از
دانشمندان و مفسران شیعه یا سنی، برای همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) عصمت قائل شده است؟ یکی از زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را میبینیم که با خلیفه بر حق پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مخالفت برمیخیزد و بیعت میشکند؛ برخلاف دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که به زنان خویش سفارش کرده بود از خانههایشان پس از مرگ او خارج نشوند، از
مدینه خارج میشود و سوار بر شتر به سمت
بصره حرکت میکند و
جنگ جمل شکل میگیرد.
پیامبر، علی و فاطمه، و حسنین: نظریه دیگر این است که منظور از اهلبیت شخص پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، علی، حسن و حسین و فاطمه و همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میباشد.
طبق این نظریه اشکال اول نظریه اول برطرف میشود؛ چون مجموعهای از زنان و مردان میتوانند مخاطب ضمیر مذکر باشند؛ ولی اشکال دیگر نسبت به زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در اینجا نیز مطرح میباشد. بنابراین نظریه فوق نیز قابل قبول نیست.
ساکنان مکه: برخی از مفسران، اهلالبیت را به ساکنین مکه مکرمه تفسیر کرده؛ یعنی به کسانی که اهل و ساکن مکه هستند، اطلاق میشود.
اشکال نظریه او نیز در اینجا مطرح است. علاوه بر اینکه مردم مکه نسبت به مدینه امتیازی نداشتند.
پیامبر و افرادی خاص از خاندان ایشان: تمام علمای شیعه معتقدند که منظور از اهلبیت افراد خاصی از خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین و در رأس آنها شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میباشد.
شاهد بر صحت این نظریه اینکه هیچیک از اشکالات مطرح شده در نظریههای فوق اینجا نمیآید. بهعلاوه روایات فراوانی دال بر نظریه چهارم وجود دارد.
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان تعداد این روایات را بیش از ۷۰ روایت میداند.
و جالب اینکه بیشتر روایات مذکور در کتب دست اول
اهلسنت آمده است؛ از جمله:
۱.
صحیح مسلم،
که از معتبرترین کتابهای حدیثی آنهاست.
۲.
صحیح ترمذی،
یکی از کتابهای ششگانه صحاح.
۳.
المستدرک علی الصحیحین.
۴.
السنن الکبری للبیهقی،
این کتاب هر چند غالباً حاوی روایات فقهی است، ولی غیر فقهی نیز در آن آمده است.
۵.
الدر المنثور سیوطی.
۶.
شواهد التنزیلحاکم حسکانی نیشابوری.
۷.
مسند احمد (به نقل از کتاب).
بنابراین روایاتی که اهلالبیت را به پنج تن آل عبا (علیهمالسلام) تفسیر کرده، هم از نظر تعداد در حد بالایی است و هم در کتب معتبر و دست اول اهلسنت آمده است.
فخر رازی پیرامون مقدار این روایات و میزان اعتبار آن اعتراف جالبی دارد. ایشان در ذیل تفسیر
آیه مباهله (آیه ۶۱
سوره آلعمران) میگوید: و اعلم ان هذه الروایة کالمتفق علی صحّتها بین اهلالتفسیر و الحدیث؛ این روایت (که اهلالبیت را تفسیر میکند) روایتی است که دانشمندان اهل تفسیر و حدیث همه اتفاق بر صحت آن دارند.
نتیجه اینکه روایاتی که اهلالبیت را تفسیر میکند، از نظر مقدار و اعتبار قابل گفتوگو نیست؛ از میان این همه روایت تنها به ذکر یک حدیث یعنی حدیث کساء
قناعت میکنیم.
حدیث کساء به دو شکل آمده:
۱. مفصل:
متواتر نیست؛
۲. مختصر: متواتر است.
روزی مقداری پارچه برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آوردند. پیامبر به دنبال علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهمالسلام) فرستاد. آنها به خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمدند. حضرت آنها را بر زیر آن پارچه قرار داد. سپس فرمود: اللهم انّ هؤلاء اهل بیتی و خاصّتی اذهِب عنهم الرجس فنزل جبرئیل «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» در کتب اهلسنت در ذیل این روایت جمله این روایت نیز آمده است: «امسلمه جلو آمد و از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) اجازه خواست که او هم داخل آن جمع شود، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: تو آدم خوبی هستی؛ ولی اینجا جای تو نیست.
در حدیث دیگر همین جریان برای
عایشه نیز نقل شده است.
فلسفه اين كار توسط پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) جداسازي بوده است تا هيچگونه اشكالتراشي امكانپذير نباشد و كمترين ابهام و اجمالي باقي نماند.
سایت اندیشه قم.