شواهد التنزیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شواهد التنزیل.
پرسش: آیا سلسله سند کتاب
شواهد التنزیل سند صحیحی است؟
پاسخ: کتاب
شواهد التنزیل، از کتابهایی است که مورد توجه دانشمندان اسلامی قرار گرفته؛ اما در مورد
مذهب نویسنده آن میان دانشمندان اختلاف است. برخی او را
شیعه و جمعی او را پیرو مذهب ابوحنیفه میدانند. انگیزه تألیف این
کتاب دفاع از شخصیت
امام علی ـ علیهالسلام ـ و آیات وارده در مورد آن حضرت است که توسط برخی متعصبان مورد تردید قرار گرفته بود. از آنجا که مؤلف کتاب
شواهد التنزیل از محدثان
اهل سنت بوده و در حوزههای علمی عامه، فعالیت علمی مینمود و مذاهب عامه در محل زندگی وی رواج داشت، از جوامع روایی عامه و
راویان اهل سنت و جماعت بیشترین استفاده را نموده است؛ به همین جهت این کتاب از این جهت متمایز و منحصر به فرد است.
در پاسخ به پرسش شما این موضوع را در دو بخش بررسی میکنیم.
در کتاب نامهای که درباره زندگی نویسنده کتاب
شواهد التنزیل و جایگاه این
کتاب در میان دانشمندان نگاشته شده، چنین آمده است:
نام مؤلف ابوالقاسم عبیداللهبن عبد اللهبن احمدبن محمدبن احمدبن محمدبن حسکان قرشی عامدی نیشابوری است که به ابنحذاء و حاکم حسکانی شهرت دارد. وی از خاندان امیر عبداللهبن عامربن کریز است که در زمان
خلافت عثمان، خراسان را فتح کرد.
ولادت و
وفات وی بهدرستی روشن نیست. ذهبی در
تذکرة الحفاظ آورده که تا سال ۴۷۰ هجری زنده بوده و بعد از این
تاریخ وفات نموده است؛ به همین خاطر وی را از بزرگان و دانشمندان
قرن پنجم هجری بهحساب میآورند.
وی بر مذهب اهل سنت بوده و ذهبی در
تذکره الحفاظ به حنفی بودن او تصریح نموده و او را «ابو القاسم عبیدالله... حنفی» معرفی نموده است.
یعقوب جعفری دراینباره میگوید: «مؤلف کتاب ابوالقاسم حاکم حسکانی از محدثان و حافظان بزرگ اهل سنت و اهل نیشابور بود و به گفته شاگردش عبدالغافر، او پیرو مذهب ابوحنیفه بود.
وی با توجه به برخی از آثارش که در
فضائل و خصائص امیر المؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ نگاشته شده، گرایش شدید به
تشیع داشته است. از جمله این آثار میتوان به "
رساله خصائص امیر المؤمنین" و "
رساله تصحیح ردّ الشمس" و کتاب مورد بحث یعنی "
شواهد التنزیل" اشاره کرد. به همین خاطر ذهبی میگوید: رساله از حسکانی دیدم که اثبات میکرد وی
شیعه است و در حدیثشناسی بسیار تواناست و آن رساله تصحیح خبر رد شمس برای علی ـ علیهالسلام ـ بود.
علامه آقا بزرگ تهرانی وی را به مناسبت تألیف "
شواهد التنزیل" و دو رساله مذکور جزو مؤلفان شیعی بهشمار آورده و در ''''الذریعه'''' به معرفی وی و ''''شواهد التنزیل'''' اقدام نموده است.
از مطالب بالا میتوان نتیجهگیری کرد که وی ابتدا بر مذهب حنفی بوده که بر اثر ممارست زیاد در حدیثشناسی و آگاهی بر کلیه اخبار و
احادیث و دوری از تعصب و خامی، به شاهراه حقیقت رهنمون شده و مذهب
حق را گزینش نموده و خود را در عداد فرهیختگان شیعی درآورده است.
حسکان بر وزن غضبان، نام روستایی از توابع نیشابور بوده است؛ به همین سبب برخی از اهل نیشابور که در آن مکان پا به عرصه
حیات نهادهاند، به حسکانی شهرت مییابند.
وی عمر طولانی کرده و اسناد احادیث وی بسیار عالی است. اساتید و شاگردان
حدیث وی بسیارند که بیان آنان در این مقال نشاید. وی نزد قاضی ابوالعلاء صاعدبن محمد،
فقه آموخت و در ادبیات عربی آنقدر ممارست نمود تا به درجه عالی رسید. البته تخصص وی در حدیث و رجالشناسی است. فهرست آثار وی به حدود صد تألیف میرسد که شاید مهمترین آنها
شواهد التنزیل است.
مؤلف در مقدمه کتاب در انگیزه خود در نوشتن این کتاب چنین میگوید: برخی دانشمندان که بر مردم
ریاست میکنند و از بزرگان و پیروان مذهب کرامیه هستند، در روزگار ما حلقه درس و بحث تشکیل دادهاند و گروه زیادی از دانشجویان علوم دینی به گرد آنان حلقه زدهاند. متأسفانه این شخص بهظاهر دانشمند، با سخنان نادرست و عوام فریبانه به ساحت
مقدس علوی خدشه وارد ساخته و یاوهگویی را به اعلا درجه رسانده و گفته: هیچ مفسری متذکر نشده که سوره هل اتی (دهر،
انسان) در شأن
امام علی ـ علیهالسلام ـ و خاندان وی نازل شده است. وی پا را از این نیز فراتر نهاده و ادعا کرده که هیچ آیهای در
قرآن در شأن اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ نازل نشده است؛ بنده با شنیدن این سخن بسیار تعجب کردم و از جسارت و جرأت وی حیرت کردم و
سخن وی را بهتان بزرگ و
دروغ سترگ قلمداد نمودم و منتظر اعتراض و انکار گسترده دانشمندان شدم، ولی دریغ و افسوس که هیچ اعتراضی نشد و هیچ فریادی به گوش نرسید. تنها کسی که در این زمینه اقدامی کرد استاد بزرگم ابوالعلا صاعدبن محمد بود. وی برخی شاگردانش را که در آن جلسه حضور داشتند سرزنش نمود و به این مقدار بسنده کرد و از نهی آنان چشمپوشی کرد، با این که ایشان به مسئله
امر به معروف و
نهی از منکر اهتمام فراوان دارد. این قضیه موجب شد بنده احساس وظیفه نمایم و عزم را جزم نمایم تا پاسخ این شبهه را بهصورت مستدل و مستند ارائه نمایم و آن را در مجموعهای گردآوری کنم. بدین سبب به جمعآوری
روایات شأن
نزول مخصوص امام علی ـ علیهالسلام ـ و خاندان وی پرداختم و به منابع گوناگون مراجعه شد و هرچه در این زمینه موجود بود، در این کتاب گردآوری کردم.
البته مولف در پایان کتاب متذکر این نکته میشود که چون با شتاب این کار علمی را انجام داده، توفیق جمعآوری کلید
احادیث شأن نزول فضائل
علی ـ علیهالسلام ـ را بهدست نیاورده و در واقع آنچه که در دسترس مؤلف بوده، مطرح شده و از منابع دور از دسترس چشمپوشی کرده است.
وی در آغاز کتاب خطبهای بهعنوان مقدمه مطرح نموده که در آن به نامگذاری
کتاب و انگیزه تألیف اشاره نموده است.
پس از آن (بیان خطبه) شش فصل ترتیب داده که عناوین هریک از آنها به قرار زیر است:
در فصل نخستین اقوال و سخنان دانشمندان پیشین را پیرامون خصایص و فضائل امام علی ـ علیهالسلام ـ مطرح میسازد که برخی از آنان، عبارتند از: عبداللهبن عباس، احمدبن حنبل عبداللهبن عمر و عایشه.
در دومین فصل به سابقه علمی امام علی ـ علیهالسلام ـ در دو حوزه
تلاوت و
حفظ قرآن میپردازد و روایات زیادی را بیان مینماید.
در سومین فصل داستان گردآوری قرآن را برای نخستین بار توسط
امام علی ـ علیهالسلام ـ بعد از رحلت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و در اوایل خلافت ابوبکر مطرح مینماید.
در چهارمین فصل سخن از
شناخت امام علی ـ علیهالسلام ـ نسبت به معانی و حقایق قرآن و تخصص منحصر بهفرد حضرت در
علم به
نزول قرآن در کلیه زمینههای گوناگون آن بهمیان میآورد.
در پنجمین فصل اشارهای گذرا به فراوانی
اسباب نزول مربوط به فضائل امام علی ـ علیهالسلام ـ و
عترت او مینماید که تفصیل آن را به اصل کتاب ارجاع میدهد.
و در آخرین فصل به بیان این
حدیث معروف میپردازد که مصداق بارز «یا ایها الذین آمنوا» که در نود آیه تکرار شده، علی ـ علیهالسلام ـ است. این حدیث را از طریقهای گوناگون نقل مینماید؛ بهطوریکه متواتر محسوب میگردد.
سپس به اصل کتاب وارد میشود و به ترتیب قرآن از سوره "فاتحه" تا سوره "ناس" هر آیهای را که دارای
شأن نزول ویژه اهل بیت
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است، مطرح میسازد، پس از آن به نقل اسباب نزول و
روایات آن از طریق عامه و خاصه میپردازد.
وی در نقل احادیث هیچ تعصبی به خرج نمیدهد و روایات را از طریق عامه و خاصه نقل مینماید و تا جایی که مقدور باشد، به کلیه منابع و مآخذ مراجعه مینماید.
البته بیان این نکته ضروری است که چون مولف از محدثان
اهل سنت بوده و در حوزههای علمی عامه فعالیت علمی مینموده و مذاهب عامه در محل زندگی وی رواج داشته، از جوامع روایی عامه و راویان اهل سنت و جماعت بیشترین استفاده را نموده است. به همین خاطر این
کتاب از این جهت متمایز و منحصر به فرد است.
مؤلف در تدوین این کتاب از تمام مصادری (سلسله سند) که در
اختیار داشته، استفاده نموده، وقتی که به روایات این کتاب مراجعه میکنیم، متوجه جامعیت آن میشویم. اینک به برخی از آنها اشاره میشود:
۱.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله؛
۲.
امام علی علیهالسلام؛
۳.
امام حسن علیهالسلام؛
۴.
امام حسین علیهالسلام؛
۵.
امام باقر علیهالسلام؛
۶.
امام صادق علیهالسلام؛
۷. عبداللهبن عباس که چندین طریق دارد:
۱ ـ ۷. مجاهد؛
۲ ـ ۷. سعیدبن جبیر؛
۳ ـ ۷. ضحاک؛
۴ ـ ۷. ابوصالح؛
۵ ـ ۷. عکرمه.
۸. جابربن عبدالله انصاری؛
۹. عبداللهبن مسعود؛
۱۰.
سلمان فارسی؛
۱۱. ابوعبدالرحمان سلمی؛
۱۲. سفیان ثوری؛
۱۳. حذیفه؛
۱۴. مقاتلبن سلیمان؛
۱۵. سلیمبن قیس؛
۱۶. ابوسعید خدری.
پایگاه اسلام کوئست.