الدر المنثور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: الدر المنثور.
پرسش: کتاب
الدر المنثور اثر کیست و چه جایگاهی در میان
مفسران دارد؟
پاسخ: الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، تألیف جلالالدین عبدالرحمن
سیوطی است. سیوطی، دانشمندی دقیق و اهل
تحقیق است که دارای آثار فراوانی بوده و تخصص و تبحر وی بیشتر در
علوم نقلی بوده است؛ زیرا تألیفاتی که از وی منتشر شده یا برای وی ذکر کردهاند، از تبحر او در علوم نقلی حکایت دارد.
تفسیر
الدر المنثور در زمان خود جایگاه خوبی در میان
تفاسیر باز کرد. این
تفسیر به روش روایی است و
احادیث پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآله، صحابه و تابعان را نقل میکند.
علامه طباطبایی به این تفسیر بهصورت وسیعی استناد نموده است. این استفاده بهصورت نقل
روایت از رسول خدا صلیاللّهعلیهوآله،
صحابه و
تابعین میباشد و اولین منبع روایی
المیزان فی تفسیر القرآن، قلمداد میشود.
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، تألیف جلالالدین عبدالرحمن سیوطی است که در بخشهای زیر نگاهی کوتاه به این
کتاب و نویسنده آن خواهیم داشت.
نویسنده این تفسیر بدون هیچ تردید و اختلاف نظر، جلالالدین عبدالرحمن بن کمالالدین ابوبکر سیوطی است.
او را سیوطی میگویند؛ زیرا اصل
خانواده او منسوب به شهر اسیوط
مصر است
که یکی از شهرهای بزرگ و متمدن مصر است.
سیوطی بعد از اینکه پدرش محل زندگی خود را از اسیوط مصر به
قاهره انتقال داد،
در سال ۸۴۹ ق در قاهره متولد شد و در سال ۹۱۱ ق از دنیا رفت.
سیوطی، دانشمندی دقیق و اهل تحقیق است که دارای آثار فراوانی میباشد و تخصص و تبحر وی بیشتر در علوم نقلی بوده است؛ زیرا تألیفاتی که از وی منتشر شده یا برای وی ذکر کردهاند، از تبحر او در علوم نقلی حکایت دارد.
بهطورکلی سیوطی در هفت
علم تبحر یافته بود: تفسیر، حدیث،
فقه، نحو، معانی، بیان و بدیع به روش عربهای بلیغ، نه به روش
عجم و اهل
فلسفه.
سیوطی از
کودکی به
قرآن علاقهمند بوده و تا قبل از هشت سالگی قرآن را حفظ کرد.
او نزد اساتیدی چون محمد بن موسی حنفی، عثمان مقسی، شمس بن فالاتی،
برهان عجلونی و ... علوم گفته شده را فرا گرفت.
شیوه تحصیل علم سیوطی اینگونه بوده است که برای فراگیری علوم به هر جا که احتمال میداده، سفر میکرد و به نزد هر استادی میرفت؛ به همین جهت مسافرتهای بسیاری انجام داد. سیوطی در این زمینه مینویسد: «به حمدالله تعالی به شهرهای
شام، حجاز، هند، مغرب، تکرور (افریقا) و ...
مسافرت کردم».
بیگمان دانشمند بزرگی همچون سیوطی در کنار تحصیل
دانش استفادههای فراوانی در مسائل جامعهشناسی و آداب و رسوم اجتماعی در این مسافرتها به دست آورده که در
حیات علمی او بسیار سودمند بوده است.
سیوطی دارای تألیفات و آثار زیادی است که بهطور عمده در تفسیر،
قرائت حدیث، فقه و ادبیات عربی میباشد،
از جمله کتابهای او:
الإتقان فی علوم القرآن،
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور،
تاریخ الخلفاء،
تفسیر الجلالین،
البهجة المرضیة فی شرح الألفیة است.
تفسیر
الدرّ المنثور در زمان خود جایگاه خوبی در میان
تفاسیر باز کرد. این تفسیر به روش روایی است و
احادیث پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآله، صحابه و
تابعان را نقل میکند.
این تفسیر یک تفسیر ترتیبی است که از
سوره حمد تا پایان
سوره ناس به تفسیر و شرح آیات پرداخته است. شیوه ایشان
ذکر روایات ذیل هر آیه است؛ اما به بررسی و نقد یا ترجیح روایات نپرداخته و متعرض صحت و سقم آنها نیز نشده است
و روایات جعلی و اسرائیلیات در آن دیده میشود.
یادآوری این نکته سودمند است که تفسیر
الدرّ المنثور علیرغم شهرت فراوانی که دارد، از منابع معتبر و قدیمی تفسیر مأثور به شمار نمیآید؛ زیرا
جامع البیان فی تفسیر القرآن ابوجعفر محمد بن جریر طبری (۳۱۰ ق) به لحاظ قدمت و جامعیت، مقدم بر تفسیر سیوطی است.
شاید شهرت تفسیر سیوطی بدین جهت است که تفسیر وی از منابع و مآخذی است که در دسترس همگان بهویژه تفسیرپژوهان بوده و مراجعه به آن بسیار آسان است؛ زیرا تفسیر سیوطی، یک تفسیر اختصاصی روایی است که تفسیرپژوهان بهراحتی به
احادیث مراجعه میکنند؛ ولی تفسیر
طبری یک تفسیر روایی جامعی است که به شیوه اجتهادی تدوین شده
و دسترسی به روایات آن مستلزم صرف وقت بیشتری است؛ ازاینرو تفسیر طبری کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین
الدرّ المنثور در زمینه آشنایی با روایات تفسیری اهل تسنن ـ بهویژه در مسائل مورد اختلاف بین
شیعه و سنی ـ مرجع بسیار سودمندی است.
از امتیازهای آن، دربرداشتن بیشترین روایات تفسیری اهل تسنن و آوردن روایاتی در فضایل
ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ است.
در ذیل
آیه شریفه «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ»؛ «آدم از پروردگارش کلمهای چند فرا گرفت. پس خدا
توبه او را پذیرفت؛ زیرا او توبهپذیر و مهربان است»،
از طریق ابن نجار
از
ابن عباس نقل کرده است:از رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآله ـ کلماتی را که
حضرت آدم از پروردگارش دریافت کرد، پرسیدم. فرمود: «سَألَ بحقِّ محمد و علیٍّ و فاطمة و الحسن و الحسین إلّا تُبتَ عَلَیّ فتابَ عَلیه»؛
به
حق محمد،
علی،
فاطمه، حسن و حسین از خدا درخواست کرد که توبهام را بپذیر؛ پس توبهاش را پذیرفت.
سیوطی درباره تفسیر خود میگوید:«کتابی که تفاسیر
پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآله ـ نیز در آن میباشد، با ذکر
سند گرد آوردهام که بالغ بر دههزار حدیث میشود که برخی مرفوع و برخی موقوف هستند و بحمداللّه در چهار مجلد تمام شده و آن را ترجمان القرآن نامیدهام».
همچنین در مقدمه تفسیر
الدر المنثور مینویسد: «چون کتاب ترجمان القرآن که تفسیر مسند از رسول خدا ـ صلیاللّهعلیهوآله ـ و
اصحاب اوست و روایات آن با سند است و در چند جلد به اتمام رسید، دیدم همتها در تحصیل آن کم و تمایل بیشتر افراد به مطالب مختصر و کوتاه و بهویژه به متن حدیث است؛ ازاینرو
اسناد را حذف و آن را خلاصه نموده و جمعآوری کردم و آن را تفسیر
الدرّ المنثور نامیدم».
از این دو عبارت روشن میشود که سیوطی تفسیر
الدر المنثور را از تفسیر
ترجمان القرآن اقتباس کرده و در حقیقت
الدر المنثور خلاصه
ترجمان القرآن است، آنهم خلاصهای که فقط اسناد
احادیث را حذف کرده نه متن احادیث.
علامه طباطبایی به این تفسیر بهصورت وسیعی استناد نموده است. این استفاده بهصورت نقل روایت از رسول خدا صلیاللّهعلیهوآله، صحابه و تابعین میباشد و اولین منبع روایی
المیزان فی تفسیر القرآن، قلمداد میشود.
هرچند این تفسیر جامعترینِ
تفاسیر روایی اهل تسنن و منبع سودمندی برای پی بردن به روایات تفسیری آنان است، ولی بینیازکننده از رجوع به سایر کتابهای تفسیری و روایی اهل تسنن نیست؛ زیرا همه
روایات تفسیری اهل تسنن ـ و بهویژه روایات مربوط به فضایل
اهل بیت پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله ـ در آن نیامده است. همچنین در فهم معارف و
استنباط احکام و تبیین معنا و مقصود آیات، تنها به روایاتی از این
تفسیر میتوان
اعتماد کرد که از قراینی مانند قوّت متن، مطابقت با نص یا ظاهر آیات، سنت قطعی، روایات معتبر و اعتبار عقلی به صدور آنها از پیامبر ـ صلیاللّهعلیهوآله ـ یا یکی از جانشینان
معصوم آن حضرت، اطمینان حاصل شود؛ و از روایاتی که به صدور آنها از معصوم اطمینان حاصل نشود، تنها میتوان بهعنوان مؤید استفاده کرد. بنابراین کسی میتواند از این تفسیر استفاده صحیح ببرد که توان علمی لازم برای بررسی روایات از طریق قراین را داشته باشد.
پایگاه اسلام کوئست.