• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کفر معاویه و صلح امام حسن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: معصوم، امام حسن مجتبی

پرسش: شیعه می‌گوید معاویه کافر بوده است، سپس ما می‌بینیم که حضرت حسن بن علی (علیه‌السّلام) که به گفته شیعه امام معصوم است – با معاویه صلح کرد و از خلافت دست کشید، پس شیعه باید بگوید که امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) به نفع یک کافر از خلافت کناره‌گیری کرده است، و این با عصمت او متضاد است! و یا این که باید بپذیرند که معاویه مسلمان بوده است!

پاسخ: معاویه، به شهادت کتب اهل سنت کارهای خلاف شرع و بدعت‌های متعددی از قبیل شراب خواری، بدعت گذاشتن اذان در نماز «عیدین»، خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه و... را مرتکب شده است به همین دلیل جای هیچ گونه مسامحه و مماشات با او وجود ندارد.
از طرف دیگر به شهادت تاریخ، صلح حسن (علیه‌السّلام) با معاویه صلحی از روی رضایت نبود، بلکه بعد از تفرقه افکنی‌های معاویه و اطمینان به کشته شدن همان مقدار از یاران اندک امام (علیه‌السّلام) امام (علیه‌السّلام) صلح را برای حفظ دین و جان مسلمانان پذیرفتند.



جای این سؤال است که از پرسشگر محترم، هدف از طرح چنین سؤالی پرسیده شود و این که در صدد بیان چه امری است؟ آیا می‌خواهد با این توجیحات چهره معاویه را از اموری که به او منتسب است پاک کند؟ یا واقعا درباره صلح امام حسن (علیه‌السّلام)، فرزند گرامی دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، و اقدام آن حضرت، پرسش دارد و نمی‌داند که آیا می‌شود به جهت مصالح بالاتر با یک انسانی که به اصول اسلامی معتقد نیست، صلح کرد؟ در هر صورت شیعه معتقد است که، گفتن شهادتین در ثبوت اسلام افراد کفایت می‌کند، اما این دلیل نمی‌شود که هر شخصی که اسلام را پذیرفت به اصول و ارزش‌های آن نیز پای بند باشد. در باره معاویه روایات زیادی از طریق شیعه و برادران اهل سنت به ما رسیده که بر عدم پای بندی عملی ایشان به اصول اسلامی گواهی می‌دهد.


در این مجال به روایاتی از طریق برادران اهل سنت اشاره می‌کنیم:
احمدبن حنبل از طریق عبدالله بن بریده نقل می‌کند که گفت: من و پدرم بر معاویه وارد شدیم او ما را بر فرشی نشاند، آن گاه طعامی آوردند که تناول نمودیم، سپس برای ما شراب آوردند، معاویه از آن آشامید و پدرم را نیز دعوت به تناول کرد ولی پدرم گفت: از زمانی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن را حرام کرده نیاشامیده‌ام
[۱] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۶، ص۴۷۶، ح ۲۲۴۳۳.
این در حالی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: شراب خوار همانند عبادت کننده بت است.
[۲] ابن منذر، عبد العظیم، الترغیب و الترهیب، ج۳، ص۱۰۲، به نقل از واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص۵۶.
وی بر خلاف سنت پیامبر و حتی خلفاء اولین کسی بود که اذان را در نماز «عیدین» بدعت کرد.
[۳] سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، تاریخ الخلفاء، ص۱۸۷، چاپ دارالفکر، بیروت.
این در حالی است که عدم مشروعیت اذان و اقامه در غیر نمازهای واجب از مسلمات همه مذاهب فقهی است، ابن عباس و جابر می‌گویند: هرگز پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز عید فطر و عید قربان اذان نگفت.
[۴] بخاری، محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری، ج۱۰، ص۳۲۷، ج۹۱۷.
او نماز جمعه را برای اهالی شام در روز چهارشنبه خواند، مسعودی نقل می‌کند: اطاعت اهالی شام از معاویه به حدی رسیده بود که معاویه هنگام حرکت به طرف صفین برای آنان نماز جمعه را در روز چهارشنبه به جای آورد.
[۵] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴۲.
و امور دیگری که همه نشان از عدم پایبندی او به اصول اسلامی است.
آیا از نظر برادران اهل سنت که افتخارشان عمل به سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است دفاع از چنین فردی عجیب نیست؟
عجیب‌تر این است که او در مقابل شخصیتی قرار داده‌اند که ارادت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به او و احادیثی که در شان او فرموده، در کتابهای سنی و شیعه به فراوانی وارد شده است. نسائی در کتاب خصائص امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) بعضی از آنها را به مناسبت آورده است، از جمله این که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «حسن و حسین دو گل خوشبوی من در دنیا هستند» و «حسن و حسین هر دو فرزندان من و آقای جوانان اهل بهشت هستند.»


اما اگر مقصود پرسشگر دانستن علل صلح امام حسن (علیه‌السّلام) با معاویه باشد و از این طریق و این که امام (علیه‌السّلام) با چنین انسانی صلح نمی‌کند، خواسته باشد نظر شیعه را نسبت به معاویه برخطا جلوه دهد، به طور مختصر باید اشاره کنیم که بعد از شهادت علی (علیه‌السّلام) امام حسن (علیه‌السّلام) به امامت رسید از همان روز‌های اول بزرگترین مشکل امام (علیه‌السّلام)، معاویه و اعمال او بود؛ زیرا او بعد از به امامت رسیدن امام (علیه‌السّلام) دست از توطئه لجاجت بر نداشته و با امامی که به نص پیامبر امام شده بود و بیعت مردم را نیز به همراه خود داشت، مخالفت کرد. امام حسن (علیه‌السّلام) نامه‌هایی برای اتمام حجت به او فرستاد که در متن تاریخ موجود است،
[۷] هاشم، رسولی محلاتی، زندگی امام حسن مجتبی، ص۲۰۲ -۲۱۰.
اما این نامه‌ها و نصیحت‌ها اثری نبخشید و معاویه با لشکری به قصد تعرض به سوی عراق حرکت کرد. امام (علیه‌السّلام) با زحمت فراوان و فداکاری بعضی از یارانش توانست سپاهی برای مقابله فراهم کند اما این سپاه سست عنصر، نتوانست در مقابل وعده‌های دنیوی معاویه تاب تحمل بیاورد و فرمانده سپاه امام با عده زیادی به معاویه پیوست.
[۸] هاشم، رسولی محلاتی، زندگی امام حسن مجتبی، ص۲۱۴.
امام (علیه‌السّلام) با دیدن این همه بی وفایی باز دوباره با یارانش صحبت کرد تا بلکه با معاویه به نبرد بپردازند، اما آنان چنین آمادگی نداشتند تا بالاخره فرمود: «من خواسته اکثریت را در صلح یافتم و دوست نداشتم بر آنچه کراهت دارند وادارشان کنم و جهت حفظ همان تعداد کم شیعیانم از کشته شدن، این جنگ را به روزهای دیگر انداختم (صلح کردم) بدرستی که خداوند هر روز در شانی است.
[۹] مجمع جهانی اهل بیت، اعلام الهدایه، کتاب امام حسین، ص۱۴۷.
[۱۰] الدینوری، أبو حنيفه، اخبار الطوال، ص ۲۲۱.
با توجه به این شرایط و تفرقه افکنی‌های معاویه و خسته بودن مردم از جنگ، صلحی ناخواسته شکل گرفت که نه با عصمت امام ناسازگار است و نه توجیهی برای طرف مقابل است.

۳.۱ - صلح حدیبیه

چگونه با عصمت امام (علیه‌السّلام) ناسازگار باشد حال آنکه جد بزرگوارش یعنی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خاطر خباثت جاهلان و مشرکان مکه، که اتفاقا در آن زمان معاویه و پدرش ابوسفیان نیز در صف مقابل و در جبهه مشرکان بودند،
[۱۱] رضوانی، علی اصغر، واقعه عاشورا، ص۵۴.
صلح حدیبیه را با مشرکان پذیرفت، اما هیچ شبهه‌ای وارد نشد و نمی‌شود که پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به جهت این صلح معصوم نیست یا چون با مشرکان صلح کرد (مشرکانی که به آشکاری بت می‌پرستیدند) پس مشرکان، مسلمان و مؤمن‌اند!!!، آیا این صلح برای مصالح بالاتر نبوده است!! ! و نمی‌توان برای مصالحی که اهمیت اساسی دارند دست به چنین اقدامی زد!! ! و آیا اقدام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این راستا توجیه نمی‌شود!! !


۱. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۶، ص۴۷۶، ح ۲۲۴۳۳.
۲. ابن منذر، عبد العظیم، الترغیب و الترهیب، ج۳، ص۱۰۲، به نقل از واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ص۵۶.
۳. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، تاریخ الخلفاء، ص۱۸۷، چاپ دارالفکر، بیروت.
۴. بخاری، محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری، ج۱۰، ص۳۲۷، ج۹۱۷.
۵. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴۲.
۶. نسائی، احمد بن شعیب، خصائص، ص۱۲۳، چاپ مکتبه عصریه.    
۷. هاشم، رسولی محلاتی، زندگی امام حسن مجتبی، ص۲۰۲ -۲۱۰.
۸. هاشم، رسولی محلاتی، زندگی امام حسن مجتبی، ص۲۱۴.
۹. مجمع جهانی اهل بیت، اعلام الهدایه، کتاب امام حسین، ص۱۴۷.
۱۰. الدینوری، أبو حنيفه، اخبار الطوال، ص ۲۲۱.
۱۱. رضوانی، علی اصغر، واقعه عاشورا، ص۵۴.
۱۲. مطهری، مرتضی، پیامبر امی، ص۲۷.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «کفر معاویه و صلح امام حسن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۳.    



جعبه ابزار