نامه تهدیدآمیز معاویه به امپراتور روم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نامه معاویه، امپراتور روم، سیاست، جنگ.
پرسش: متن نامه تهدیدآمیز معاویه به امپراتور روم چیست؟ آیا این نامه سیاست درست معاویه در جلوگیری از جنگ بود؟
پاسخ:
چنین موضوعی در برخی کتابهای روایی و غیر روایی به شرح زیر نقل شده است:
«أن الروم صالحت معاویة عَلَی أن یؤدی إلیهم مالا وارتهن معاویة منهم رهناء فوضعهم ببعلبک، ثُمَّ أن الروم غدرت فلم یستحل معاویة والمسلمون قتل من فی أیدیهم من رهنهم وخلوا سبیلهم، وقالوا:وفاء بغدر خیر من غدر بغدر».
«هنگامی که
معاویه در گیرودار جنگ
صفین آگاهی یافت که امپراتور روم آهنگ یورش به سرزمین شام دارد، نامهای تهدیدآمیز به وی نوشت و به دنبال آن، رومیان در برابر دریافت پولی از معاویه با وی
صلح کردند. معاویه، گروگانهایی از رومیان گرفت و آنان را در بعلبک نگاه داشت. سپس رومیان
پیمانشکنی کرده گروگانهای مسلمانان را کشتند؛ ولی معاویه و مسلمانان، از کشتن گروگانهای رومی که در
اختیار داشتند، خودداری کرده و آنان را رها ساختند و از این رهگذر بر رومیان پیروز گشته و گفتند: در برابر پیمانشکنی، استواری بر پیمان از گسستن آن بهتر است.
«فی حَدِیثِ مُعاوِیَةَ، و ذلِکَ أَنَّه لَمّا بَلَغَه خبرُ صاحِبِ الرُّومِ أَنَّه یُرِیدُ أَنْ یَغْزُوَ بلادَ الشّامِ أَیَّامَ فِتْنَةِ صِفِّینَ کَتَبَ إِلیْهِ یَحْلِفُ باللَّه «لئِنْ تَمَّمْتَ علی ما بَلَغَنِی من عَزْمِک لأُصالِحَنَّ صاحِبِی، و لأَکُونَنَّ مُقَدِّمَتَهُ إِلیک، فلأَجْعَلَنّ القُسْطَنْطِینِیَّةَ البَخْراءَ حُمَمَةً سَوْداءَ، و لأَنْزِعَنَّکَ من المُلْکِ انْتِزاعَ الإِصْطَفْلِینَةِ، و لأَرُدَّنَّک إِرِّیساً من الأَرارِسَة تَرْعَی الدَّوَابِلَ».
سوگند به خدا اگر آهنگ خود را که من از آن آگاه گشتهام به انجام رسانی، با دشمن پیکارگر خود
آشتی میکنم و در پیشاپیش سپاه وی، به کارزار تو میآیم و قسطنطنیه بخارآگین را بسان زغالی، سیاه میگردانم؛ و تو را چون زردکی که از
زمین بیرون کشند، از تخت پادشاهی بیرون میکشم و مانند مزدوری، به خوکچرانی وادارت میسازم».
در نقل دیگری آمده است:
«فَکَتَبَ إِلَیْهِ مُعَاوِیَةُ:وَاللَّهِ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ وَتَرْجِعْ إِلَی بِلَادِکَ یَا لَعِینُ لَأَصْطَلِحَنَّ أَنَا وَابْنُ عَمِّی عَلَیْکَ وَلَأُخْرِجَنَّکَ مِنْ جَمِیعِ بِلَادِکَ، وَلَأُضَیِّقَنَّ عَلَیْکَ الْأَرْضَ بِمَا رَحُبَتْ. فَعِنْدَ ذَلِکَ خَافَ مَلِکُ الرُّومِ وَانْکَفَّ، وَبَعَثَ یَطْلُبُ الْهُدْنَةَ».
«ای ملعون! سوگند به خدا اگر این
اندیشه را رها نکنی و به کشور خود بازنگردی، برای پیکار با تو، با پسرعم
خود آشتی میکنم و تو را از همه
خاک کشورت بیرون میرانم؛ و زمین را با همه فراخی آن، بر تو تنگ میگردانم».
اینها نامه معاویه فرمانروای شام، به
امپراطور کنستانتین دوم به هنگام جنگ صفین به سال ۳۷ ه. ق است.
گفتنی است؛ معاویه هر چند در اینجا این سیاست را انجام داد و همه نیروهای مادی و معنوی خود را برای تجهیز و توانبخشی ارتش خود به کار میبرد و به مجرد اینکه میخواست با امپراطوری روم درگیری پیدا کند، با او پیمان ترک مخاصمه بست و باجها و هدیههای فراوانی پیشکش امپراطور کرد تا جنگی بین آنها درنگیرد و به علاوه، سپاهیانش را برای جنگ و
فتوحات به جایی نفرستاد، اما این موضوع، نقطه قوتی برای معاویه به شمار نمیآید؛ بلکه دلیلی بر شیطنت اوست؛ زیرا او با این کار میخواست آمادگی و
نشاط و نیروی سپاهیان خود را برای جنگ صفین حفظ کند؛ درحالیکه اگر او درصدد حفظ
وحدت میان مسلمانان بود، باید به فرمان
امام علی علیهالسلام که به اعتراف تمام مسلمانان صلاحیت بیشتری برای جانشینی
پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله نسبت به معاویه داشت، گردن مینهاد و
جنگ صفین را راه نمیانداخت.
پایگاه اسلام کوئست.