مواضع امام باقر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام باقر علیهالسلام،
مکتب جعفری،
ولایت،
امامت.
پرسش: مواضع
امام باقر ـ علیهالسلام ـ درباره قیامها و امور سیاسی چگونه بود؟
پاسخ: اقدامات امامان بهخصوص امام
باقر ـ علیهالسلام ـ باعث پیدایش مکتبی با فرهنگ غنی خاص خود گردید، که بعدها به مکتب جعفری شهرت یافت؛ اگرچه اشتهار آن به
مکتب باقری هم گزاف نبود.
این مکتب فکری که در تمام زمینهها، علوم اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ را بهطور منظم ارائه میدهد، نتیجه نزدیک به ۵۵ سال ( ۹۴ ـ ۱۴۸ ه ق) تلاشهای پیگیرانه امام باقر و
امام صادق ـ علیهماالسلام ـ میباشد.
انتخاب چنین موضعی در جامعه سیاسی آن روز که امویها و بعدها عباسیها برای بقای
حکومت خویش هر مخالفتی را بهشدت سرکوب میکردند، طبعاً نمیتوانست همراه با شرکت در اقدامات سیاسی مهم باشد، و لذاست که ما با مراجعه به تاریخ زمان امام باقر ـ علیهالسلام ـ میبینیم که در این زمان
قیام خاصی رخ نداده و البته از طرف
شیعه ـ بهخلاف زیدیها که امامت را منحصر در کسانی میدانند که با شمشیر قیام کند ـ همواره و همهجا ارزش این نیست که شخص در هر صورت و به هر قیمت ولو به قیمت چشمپوشی از معارف حقه، در یک
حرکت سیاسی شرکت کرده و راه را برای همیشه به روی یک
امت ببندد.
امام باقر ـ علیهالسلام ـ در این برهه موضع اصلی خویش را بر پایه بیان
معارف دینی واقعی
اسلام قرار داده، کار اصلی خویش را تدوین فرهنگ مذهبی قرار دادند، که مقدمات تأسیس یک
دانشگاه بزرگ اسلامی را که در دوران فرزندش امام
صادق ـ علیهالسلام ـ به اوج خود رسید، پیریزی کرد.
البته این بدان معنا نبود که ایشان هیچ وقت بر علیه زورگویان حاکم موضعگیری نکردند؛ ازاینرو
شیعیان خود را از همکاری با حکام جز در مواردی که بهطور استثنایی و بنا به دلایل خاصی تجویز میشد، منع میکردند؛ اما این مسئله در شکل یک
مبارزه رسمی، پیگیر و مسلحانه و شرکت در قیامهای انقلابی تحقق نیافت. بنابراین مخالفت و
دعوت به عدم همکاری و مبارزه منفی از مواضع روشن و مشخص امام ـ علیهالسلام ـ بود.
امام باقر ـ علیهالسلام ـ به روشهای مختلف مردم را
تشویق به اعتراض و
نصیحت حکام میکردند. در روایتی از آن حضرت آمده: کسی که نزد سلطان
ظالم رفته و او را
دعوت به
تقوای الهی کرده و موعظه کند، و از
قیامت بترساند، برای او همچون
پاداش جن و
انس خواهد بود.
در مورد ادعای امامت در
خاندان اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ شواهد تاریخی زیادی وجود دارد و این مسئله برای اغلب مردم روشن بوده است، و همه میدانستند که ائمه شیعه امامت را حق منحصر به فرد خود میدانند، و لذا با فرمایشات خود سعی در سوق دادن مردم بهسوی اهلبیت و روشن ساختن آنها نسبت به ظلم و جور و ستم ولات
حاکم بر مردم بود.
تکیههای مکرر امام ـ علیهالسلام ـ بر اینکه
ولایت در کنار
نماز،
روزه،
حج، و
زکات پنج حکم اساسی اسلام میباشد، بر همین اساس بوده؛ «خدا مردم را به چیزی فرانخوانده که به پایه ولایت برسد، با این حال مردم چهار تا را گرفتند، ولایت را رها کردند.»
روایت شده که روزی امام باقر ـ علیهالسلام ـ بر
هشام بن عبدالملک وارد شد و به او بهعنوان خلیفه و
امیرالمؤمنین سلام نکرد. هشام ناراحت شد و به مردمی که در اطرافش بودند دستور داد تا امام ـ علیهالسلام ـ را در این زمینه سرزنش کنند؛ در این حال امام ـ علیهالسلام ـ رو به مردم کرده فرمودند: «ایها الناس این تذهبون و این یراد بکم بنا هدی الله اوّلکم و بنا ختم آخرکم فان یکن لکم ملک معجّل فان لنا ملکا موجلا و لیس بعد ملکنا ملک لانا اهل بیت العاقبة یقول الله و العاقبة للمتقین.»
یعنی: مردم به کجا میروید؟ به کجا رانده میشوید؟ شما در آغاز بهوسیله ما
اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ
هدایت شدید، و سرانجام کار شما نیز با ما پایان میپذیرد، اگر شما زودتر زمام امور را به دست گرفتید، در پایان کار اداره
امت اسلام ی و امور آن به دست ما خواهد بود، برای اینکه ما خانوادهای هستیم که عاقبت با آنان است؛ خدا میفرماید: عاقبت کار از آن
پرهیزکاران است.
در مسیر اصلاحگری هرچند
حرکت فرهنگی و ایجاد
تحول فکری مقدم بر اتخاذ روشهای قهرآمیز است، ولی نباید همواره در مقام موعظهگر باقی ماند، و دل به
امر و نهی کردن خوش داشت؛ بلکه
پند و اندرز تا زمانی ارزش دارد و سبب ایفای مسئولیت میشود که منشأ تأثیر و تحولآفرین و مایه اصلاح باشد؛ آنگاه که رهنمودها، پندها و اندرزها، در مفسدان و ستمگران کارساز نیفتاد، باید شیوه مبارزه را تغییر داد و در صورت ضرورت از روشهای قهرآمیز نیز استفاده کرد.
امام محمد باقر ـ علیهالسلام ـ در ترسیم این بینش میفرماید: «در برابر عمل ناشایست مفسدان و
ظالمان با
قلب و
زبان به مبارزه و
انکار برخیزید، و بر پیشانی
ستمکاران بکوبید، در مسیر خدا از ملامت ملامتگران نهراسید. اگر موعظه شما اثر بخشید و آنان بهسوی
حق بازگشتند، دست از ایشان بردارید همانا اهرم قهر و
قدرت را باید نسبت به کسانی روا داشت که به مردم
ستم میورزند و در زمین سرکشی میکنند. آنان مستحق شکنجهای دردناکند.
در همین راستا و در بیان مذمت سلاطین جور امام ـ علیهالسلام ـ در تفسیر آیه «و قال الذین اتبعوا لو انّ لنا کرةً فنتبرأ منهم کما تبرؤا منا...»
و بیان مصداق این پیشوایان و پیروان فرمودند: به خدا سوگند این
پیشوایان همان رهبران، ستمگرند که در روز
قیامت و مشاهده
عذاب الهی از
پیروان و حامیان خود دوری و بیزاری میجویند.
سایت اندیشه قم