• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مصادیق ظلم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ظلم، گناهان کبیره، شرک، عدالت.

پرسش: ظلم چیست و چه گناهانی ظلم هستند؟

پاسخ: هر گناه، خود مصداقی از ظلم است؛ ولی در آیات و روایات به صراحت برخی از گناهان از مصادیق ظلم شمرده شده‌اند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: تجاوز از حدود الهی، ادامه دادن گناه، دوستی با دشمنان دین خدا، سرپیچی از انفاق واجب، تکذیب آیات الهی، گرفتن ربا، عدم پرداخت بدهی و ... .



معانی ظلم عبارت‌اند از:

۱.۱ - کار بی‌جا انجام دادن

«ظلم‌» در لغت، به معنای ‌کار بی‌جا انجام دادن، و خروج از حد میانه‌روی است. ظلم به این معنا، جامع همه رذایل، و ارتکاب هر یک از زشتی‌های شرعی و عقلی را شامل است. و این، ظلم به معنای اعم است.

۱.۲ - ضرر رساندن به ‌غیر

برای ظلم، معنای دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از: ضرر و اذیت رسانیدن به ‌غیر، از قبیل: کشتن و یا زدن، دشنام و فحش دادن، غیبت کردن، تصرف کردن مال ‌غیر به ناحق و یا غیر اینها از کردار یا گفتاری که باعث اذیت دیگری شود. و این، ظلم به معنای اخص است.
[۷] بن حمید، صالح‌، موسوعة النضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم (ص)‌، ج ‌۱۰، ص ۴۸۷۱ – ۴۸۷۲، دارالوسیله‌، جده، چاپ چهارم.
بیشتر آنچه در آیات و روایات، و عرف مردم ذکر می‌شود این معنا مراد است. پس اصطلاح معروف «ظلم‌» به معنای رعایت نکردن حق است. در این تعریف، حق جایگاهی محوری دارد.


علمای اخلاق، ظلم‌ را به اعتبار کسانی‌ که هر یک به ‌نوعی حقی بر انسان دارند، به انواعی تقسیم کرده‌اند: ظلم‌ به خدا، ظلم‌ به خود و ظلم‌ به دیگران. ظلم‌ در تمام این موارد، به معنای عدم مراعات حقوقی است که انسان در برابر آنها مسئول است.


بنابراین ظالم به کسی می‌گویند که خود را به سپاس‌گزاری از نعمت‌های بی‌شمار الهی و مراعات تکالیف شرعی ملزم نمی‌داند و در برابر توانایی‌ها و استعدادهایش مسئولیتی‌ احساس نمی‌کند و از سویی حقوق دیگران را نیز پایمال می‌کند.
[۸] علی‌زاده، مهدی‌، اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)‌، ص ۲۱۲ – ۲۱۳، دفتر نشر معارف‌، قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.



ظلم از گناهان کبیره، و عذاب آن اشد، و ندامت آن بیشتر، و وبال آن بالاتر است. در قرآن بر ظالمان لعن شدید وارد شده، و در روایات متواتر مذمت و نکوهش عظیم و تهدید بر آن ثابت است. و اگر هیچ تهدیدی بر آن نباشد، همین آیات مبارکه برای ‌ظالمان کافی است:

ـ «وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصارُ»؛ «گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام می‌دهند، غافل است ـ نه، بلکه کیفر ـ آنها را برای روزی تأخیر انداخته است که چشم‌ها در آن ـ به خاطر ترس و وحشت ـ از حرکت باز می‌ایستد».

ـ و «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون»؛ «آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست!».


در واقع ظلم، ناشی از سرپیچی قوا از اطاعت عقل است که در نتیجه آن، بینش‌ها، گرایش‌ها، عواطف و احساسات انسان سمت‌وسوی دیگری می‌یابد. با ادامه یافتن این روند، حکومت صالح عقل، ضعیف و سرنگون می‌گردد و در مقیاسی وسیع‌تر جامعه را نیز فرا می‌گیرد.
[۱۲] علی‌زاده، مهدی‌، اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)‌، ص ۲۱۴، دفتر نشر معارف‌، قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.

یکی از مهم‌ترین علل ظلم، ضعف ایمان و باورهای دینی است. بی‌گمان باور نداشتن به غیب و حیات اخروی و حساب‌رسی و پاداش نیک و بد اعمال، موجب جرئت بر ستمگری می‌گردد. مدیریت ناصحیح قوای انسانی و تسلط ناکافی بر کنترل خواهش‌های نفسانی نیز یکی دیگر از اسباب تعدی، بلکه شایع‌ترین آنهاست. هنگامی که انسان نتواند نفس زیادت‌خواه را تربیت و مدیریت کند، به ‌ناچار برای ارضای آن از حد خویش تجاوز می‌کند و حقوق دیگران را زیرپا می‌نهد. مثلاً انسان حریصی که به مال دیگران چشم می‌دوزد، یا فردی که خُلق و خُوی تند و نامهربانی دارد و یا شهوت‌ران هرزه‌ای که اسیر نفس سرکش خویش است، همه در معرض ستمگری قرار دارند و امنیت اخلاقی جامعه را تهدید می‌کنند. شاید از همین‌رو است که قدرت یا ثروت را از اسباب ظلم به ‌شمار آورده‌اند. به ‌واقع انسان نادان و ناساخته به‌ جای استفاده صحیح از این نعمت‌های بزرگ، آنها را در مسیر کفران و ناسپاسی به ‌کار می‌گیرد.
[۱۳] علی‌زاده، مهدی‌، اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)‌، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵، دفتر نشر معارف‌، قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.



با توجه به مقدمه‌ای که ذکر شد باید گفت، هر گناه، خود مصداقی از ظلم است؛ ولی در آیات و روایات به صراحت برخی از گناهان از مصادیق ظلم شمرده شده‌اند، که برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود:

۶.۱ - تجاوز از حدود الهی

تجاوز از حدود و قوانین الهی و مراعات نکردن آنها، ظلم است. در قرآن کریم می‌خوانیم:

«وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَه‌»؛ «و هر کس از حدود الهی تجاوز کند، به خویشتن ستم کرده است».

۶.۲ - ادامه دادن گناه

کسی پس از گناه، توبه نکند و گناه خود را ادامه دهد، این کار او ظلم است؛ چنانچه خدای تعالی در قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ «و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند!».

۶.۳ - دوستی با دشمنان دین خدا

قرآن دوستی با دشمنان دین خدا را ظلم می‌داند:

«إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی‌ إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ «تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند یا به بیرون‌ راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد، ظالم و ستمگر است!».

۶.۴ - سرپیچی از انفاق واجب

سرپیچی کردن از انفاق واجب، ظلم است: «‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید! پیش از آن‌که روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است ـ تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را برای خود خریداری کنید ـ و نه دوستی ـ و رفاقت‌های مادی سودی دارد ـ و نه شفاعت ـ زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود ـ و کافران، خود ستمگرند هم به خودشان ستم می‌کنند، هم به دیگران».
ذیل آیه دلالت دارد بر این‌که سرپیچی کردن از انفاق، کفر و ظلم است.
[۱۸] شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج ‌۱، ص ۲۵۰، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
البته این تنها در انفاقات واجب، تصور می‌شود.

۶.۵ - گرفتن ربا

گرفتن ربا ظلم است: در قرآن کریم بعد از نکوهش ربا می‌خوانیم: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از ـ مخالفت فرمان ـ خدا بپرهیزید، و آنچه از ـ مطالبات ـ ربا باقی مانده، رها کنید اگر ایمان دارید! اگر ـ چنین ـ نمی‌کنید، بدانید خدا و رسولش، با شما پیکار خواهند کرد! و اگر توبه کنید، سرمایه‌های شما، از آنِ شماست ـ اصل سرمایه، بدون سود ـ نه ستم می‌کنید، و نه بر شما ستم وارد می‌شود». این آیه دلالت دارد بر این‌که اولاً رباخوار ملکیتش نسبت به اصل مال امضا شده و ثانیاً گرفتن ربا ظلم است و برای این‌که ظلم نکند، ربا نگیرد.

۶.۶ - تکذیب آیات الهی

تکذیب و دروغ پنداشتن آیات الهی؛ گناه و ظلم است: «و کسانی که پیش از آنها بودند آیات پروردگارشان را تکذیب کردند ما هم به خاطر گناهانشان، آنها را هلاک کردیم، و فرعونیان را غرق نمودیم و همه آنها ظالم ـ و ستمگر ـ بودند».

۶.۷ - عدم پرداخت بدهی

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «کوتاهی و تأخیر در بدهکاری که توانایی پرداخت آن‌ را دارد، ولی نمی‌پردازد، ظلم است. اگر نداری با زبان خوش رضایتش را فراهم کن، و مهلت بگیر، با لطف و مدارا بازش گردانی، نه این‌که هم مالش را ندهی هم با او بدرفتاری کنی، که این پستی و فرومایگی است».

۶.۸ - نشانه‌های ظالم

امام ‌علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «انسان ظالم سه نشانه دارد: مافوق خویش را نافرمانی می‌کند؛ به زیردستانش زور می‌گوید و با ستم‌کاران همراهی می‌کند». در این روایت، حضرت علی (علیه‌السلام) ضمن برشمردن نشانه‌های ظالم به برخی از بارزترین مصادیق آن نیز اشاره کرده است.

۶.۹ - گونه‌های ظلم

امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) فرمود: «آگاه باشید، ظلم بر سه ‌گونه است: ظلمی که هرگز بخشیده نمی‌شود و ظلمی که بدون مجازات نیست و ظلمی که ـ قابل بخشش است و ـ از آن بازخواست نمی‌شود.

۶.۹.۱ - اول

اما ظلمی که بخشیده نمی‌شود، شرک به خدا است. ـ البته در صورتی که انسان بدون توبه بمیرد ـ چنان‌که خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ‌»؛ «قطعاً خداوند شرک به خود را نمی‌بخشد».

۶.۹.۲ - دوم

اما ظلمی که بخشیده می‌شود، ظلمی است که انسان با گناهان صغیره، به خود کرده است.

۶.۹.۳ - سوم

اما ظلمی که بدون مجازات نمی‌ماند، ظلم بعضی از بندگان به بعضی دیگر است که کیفر و قصاص در این مورد بسیار سخت است، و این ظلم فقط مجروح ساختن با کارد و یا زدن با تازیانه نیست؛ بلکه چیزی است که این‌گونه مجازات‌ها در برابرش کوچک است».


۱. ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ج ۲، ص ۹۳۴، دارالعلم للملایین‌، بیروت، چاپ اول.    
۲. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج ۱۴، ص ۲۷۴، دار احیاء التراث العربی‌، بیروت، چاپ اول.    
۳. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۳۷۳، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.    
۴. واسطی زبیدی، محب الدین سیدمحمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ‌۳۳، ص ۳۲.‌    
۵. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص ۴۷۵، هجرت، قم، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.    
۶. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص ۴۷۶، هجرت، قم، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.    
۷. بن حمید، صالح‌، موسوعة النضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم (ص)‌، ج ‌۱۰، ص ۴۸۷۱ – ۴۸۷۲، دارالوسیله‌، جده، چاپ چهارم.
۸. علی‌زاده، مهدی‌، اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)‌، ص ۲۱۲ – ۲۱۳، دفتر نشر معارف‌، قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
۹. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص ۴۷۶، هجرت، قم، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.    
۱۰. سوره ابراهیم/۱۴، آیه۴۲.    
۱۱. سوره شعراء/۲۶، آیه۲۲۷.‌    
۱۲. علی‌زاده، مهدی‌، اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)‌، ص ۲۱۴، دفتر نشر معارف‌، قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
۱۳. علی‌زاده، مهدی‌، اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)‌، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵، دفتر نشر معارف‌، قم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
۱۴. سوره طلاق/۶۵، آیه۱.    
۱۵. سوره حجرات/۴۹، آیه۱۱.    
۱۶. سوره ممتحنه/۶۰، آیه۹.    
۱۷. سوره بقره/۲، آیه۲۵۴.    
۱۸. شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج ‌۱، ص ۲۵۰، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲، ص ۳۲۳، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۲، ص ۲۵۸، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۲۱. سوره بقره/۲، آیه۲۷۵.    
۲۲. سوره بقره/۲، آیات ۲۷۸ – ۲۷۹.    
۲۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲، ص ۴۲۳، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۲۴. سوره انفال/۸، آیه۵۴.    
۲۵. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص ۲۶۷، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۲۶. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغة، شریف الرضی، محمد بن حسین، حکمت ۳۴۰.    
۲۷. سوره نساء/۴، آیه۴۸.    
۲۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغة، شریف الرضی، محمد بن حسین، خطبه ۱۷۶.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مصادیق ظلم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۰۲.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | رذائل اخلاقی | ظلم




جعبه ابزار