مراد از نفخ صور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نفخ صور.
پرسش: منظور از نفخ صور چیست؟
پاسخ: نَفخ صور یا دمیدن در شیپور، رویدادی است که در زمان پایان
دنیا و شروع
قیامت اتفاق میافتد. طبق روایات هنگامی که قیامت نزدیک میشود، به دستور
خداوند،
اسرافیل یکبار در شیپور خویش میدمد و صدای عظیمی ایجاد میکند که تمام موجودات، جز عده کمی، میمیرند. سپس دوباره در شیپور میدمد و همگی زنده میشوند و قیامت برپا میشود.
مسئله
نفخ صور یکی از سؤالات همیشگی در میان
مسلمین بوده، به گونهای که نظیر چنین سؤالاتی را از
ائمه معصومین (علیهمالسلام) هم پرسیدهاند و ایشان نیز مطابق عقل و فهم مخاطبین به این سؤالات پاسخ دادهاند.
قرآن کریم میفرماید: اسرافیل در
صور میدمد و بر اثر آن همه موجودات در
زمین و آسمان میمیرند. پس از مدتی (که مقدارش معلوم نیست) دوباره در صور میدمد و آنگاه همه مردهها زنده شده و در صف محشر حاضر میگردند: «
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْاَرْضِ اِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ اُخْرَی فَاِذَا هُمْ قِیَامٌ یَنْظُرُونَ».
سزاوار است به منظور بهتر روشن شدن معنای نفخ صور، از نظر
لغت و اصطلاح اشاره شود.
صور در اصل دو معنا دارد: یکی جمع «صورت» و دیگری «شیپور» و گفتهاند صور شاخی است که در آن میدمند.
علامه طباطبایی میفرمایند: «در
آیات قرآن چیزی که با آن بتوان «صور» را از لحاظ لفظی
تفسیر نمود نیامده است؛ اما معنای لغوی آن یعنی شاخی که گاهی نیز آنرا سوراخ میکردهاند و در آن میدمیدهاند، همانند شیپور».
در
زبان فارسی هم به چنین چیزی بوق میگویند.
نفخه نیز در لغت به معنای دمیدن است.
هر چند ظاهر آیات و بسیاری از
روایات این است که «
اسرافیل» ـ که یکی از
فرشتگان مقرب الهی و مسئول دمیدن در صور است ـ در چیزی (صور ـ بوق) میدمد و زندگان میمیرند و با دمیدن دیگر همه مردگان زنده میشوند، ولی میتوان گفت «دمیدن در صور» معنایی کنایی دارد.
معمولاً در جنگهای بزرگ، برای اعلان دستورات مهم از شیپور یا طبل استفاده میشد؛ شیپور اول به معنای
سکوت و توقف کارهای عادی و شیپور دوم به منزله حرکت و انجام دستور جدید بود.
در اینجا نیز چنین تعبیری به کار رفته است. بنابراین میتوان گفت که «صور» و دو نفخه آن، کنایه از اعلام دستور توقف
زندگی دنیا و حرکت برای زندگی اخروی است.حضرت اسرافیل به
اذن خدا خطاب به مخلوقات میگوید: «بمیرید» و بار دیگر میگوید: «زنده شوید»، کما اینکه در اصطلاح فلسفی به زنده شدن (مرحله دوم دمیدن) «کن رحمانی» میگویند.
لازم به یادآوری است که معمولاً کلمات و لغاتی که بشر با آن سروکار دارد، ابتدا از مفاهیمی حسی و مادی گرفته شده و کمکم با تغییراتی در وسعت معنای آن، در سایر موارد نیز به کار رفته است. قرآن نیز که به
زبان بشر نازل شده، از همین مفاهیم و لغات استفاده کرده؛ مثل اینکه از لفظ «عین» (
چشم) که
کنایه از
علم، درک و نظارت خداست، یا «ید» (دست) که کنایه از
قدرت و سلطه خداست و نیز «
عرش» و «
کرسی» و... استفاده کرده است که جملگی آنها به عنوان تشبیه معقول به محسوس به کار میروند؛ ولی عموماً در ضمن استفاده از این مفاهیم، با بیانهای گوناگون، گوشهها و زوایای مختلف یک مطلب نشان داده میشود تا هم لغات و مفاهیم از معنای اصلی خود منحرف نگردند و هم معانی اصلی در تنگنای معانی معمولی کلمات گرفتار نشوند؛ لذا (در همین مورد) علاوه بر تکرار ۱۲ بار کلمه نفخ در آیات دیگر، از کلمه «صیحه» به معنای فریاد و صدای بلند (۱۳ بار) و «ندا» به معنای صدای بلند و «نقر» به معنای کوبیدن به چیزی مثل طبل ۱ بار، «زجره» به معنای راندن با صدا (۲ بار) و «صافه» به معنای فریاد گوشخراش (۱ بار) نیز استفاده شده است که حکایت از کنایی بودن نفخ صور و اشاره به دستور و
اراده حقتعالی دارد.
علامه طباطبایی میفرماید: بنابراین «صور» حقیقتی است موجود که دارای دو گونه
صیحه است، صیحه میراننده و صیحه زنده کننده ... بنابراین «صیحه» یا «نفخه» چیزی جز کلمهای الهی نیست که آنان را میمیراند و زنده میکند.
خداوند خود فرموده: «
هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَاِذَا قَضَی اَمْرًا فَاِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ».
«اوست خدایی که زنده میکند و میمیراند و هرگاه
اراده کند به چیزی میگوید: باش. پس آن شیء موجود میشود.
دو نفخه مزبور دو کلمه هستند: کلمهای میراننده و کلمهای زندهکننده.
۱. آموزش عقاید، آیتالله مصابح یزدی.
۲. معاد در قرآن، ج۴، آیتالله جوادی آملی.
۳. معادشناسی، ج۴، سیدمحمدحسین، تهرانی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مراد از نفخ صور»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۴/۱۸.