قوم یهود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قوم یهود،
بنیاسرائیل، صفات ناپسند، عقاید
باطل .
پرسش: بیشترین آیاتی که در آنها صفات یهود ذکر شده است، کداماند؟ از جمله که آنها تلاش میکنند تا در زمین فساد برپا کنند!
پاسخ: قرآن کریم تاریخ یهود،
اخلاق ،
عقاید ، صفات و و ویژگیهای آنان را بهصورت مفصل بیان کرده است؛ بهگونهای که تاریخ هیچیک از دیگر ادیان الاهی اینگونه در قرآن توصیف نشده است؛ ازاینرو مسئله
یهود آیات زیادی از
قرآن را به خود اختصاص داده است و در هر یک از این آیات به یک صفت و خصیصهای از خصایص، شیوه، روش، عادات و معتقدات بنیاسرائیل اشاره شده است؛ از آن جمله است قول خدای متعال که میفرماید: "و بنیاسرائیل را در آن
کتاب خبر دادیم که دو بار در زمین
فساد خواهید کرد و نیز سرکشی خواهید کرد، سرکشیکردنی بزرگ • یهود گفتند که دست خدا بسته است. دستهای خودشان بسته باد و بدین سخن که گفتند ملعون گشتند. دستهای خدا گشاده است. به هر سان که بخواهد روزی میدهد و آنچه بر تو از جانب پروردگارت نازل شده است، به طغیان و کفر بیشترشان خواهد افزود. ما تا روز
قیامت میانشان دشمنی و کینه افکندهایم. هرگاه که
آتش جنگ را افروختند خدا خاموشش ساخت و آنان در روی
زمین به فساد میکوشند و خدا مفسدان را دوست ندارد".
قوم بنیاسرائیل و یهود در میان امتها و ملتهای دیگر از چنان لجاجت، خباثت،
قساوت ،
غرور ، استکبار و... برخوردارند که این خصایص و ویژگیها در تاریخ، آنان را از دیگر مردمان متمایز کرده است. این عقاید و خصایص منحصر به فرد آنان سبب شد، تا قرآن کریم اهتمام ویژهای به بیان
تاریخ ، اخلاق، صفات و عقاید آنان داشته باشد و ویژگیهای آنان را بهصورت مفصل در
قرآن کریم بیان کند. بهگونهای که تاریخ هیچ یک از دیگر ادیان الاهی اینگونه در قرآن توصیف نشده است؛ ازاینرو مسئله یهود آیات زیادی از قرآن را به خود اختصاص داده است. خداوند متعال در هر یک از این آیات به یک صفت و خصیصهای از خصایص، شیوه،
روش ، عادات و معتقدات بنیاسرائیل اشاره کرده است. از آن جمله است قول خدای متعال که میفرماید:"و بنیاسرائیل را در آن کتاب خبر دادیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و نیز سرکشی خواهید کرد، سرکشیکردنی بزرگ".
"یهود گفتند که دست خدا بسته است. دستهای خودشان بسته باد و بدین سخن که گفتند ملعون گشتند. دستهای خدا گشاده است. به هر سان که بخواهد روزی میدهد و آنچه بر تو از جانب پروردگارت نازل شده است، به طغیان و
کفر بیشترشان خواهد افزود. ما تا روز قیامت میانشان دشمنی و
کینه افکندهایم. هرگاه که آتش جنگ را افروختند، خدا خاموشش ساخت و آنان در روی
زمین به فساد میکوشند و خدا مفسدان را دوست ندارد".
بدیهی است که این دو
آیه تمام صفات و خصایص بنیاسرائیل و یهود را بیان نکرده است؛ ازاینرو به آیات دیگری که برخی از صفات آنان را تبیین میکند، اشاره میکنیم.
ما در اینجا این آیات را در دو بخش و در ضمن دو موضوع بررسی خواهیم کرد:
أ. صفات و عادات ناپسند یهود
ب. برخی از اعتقادات فاسد آنان
قرآن کریم به مجموعهای از صفات زشت و ناپسند و عادتهای بد
یهود اشاره میکند که عبارتاند از:
خدای متعال در قرآن به این صفت اشاره میکند و میفرماید:"بعضی از جهودان کلمات خدا را به معنا دگرگون میکنند و میگویند: شنیدیم و عصیان میورزیم و بشنو و کاش ناشنوا گردی و «راعنا». به لغت خویش زبان میگردانند و به
دین اسلام طعنه میزنند. اگر میگفتند که شنیدیم و اطاعت کردیم و «انظُرنا»، برایشان بهتر و به صوابتر بود. خدا آنان را به سبب کفرشان لعنت کرده و جز اندکی
ایمان نیاورند".
یکی از اعمالی که
قوم یهود انجام میدادند، تحریف حقایق و تغییر حقیقت اوامر الاهی بود: "بعضی از یهودان کلمات خدا را به معنا دگرگون میکنند"؛ یعنی قوم یهود آیات و کلمات الاهی را
تحریف میکردند. این تحریف گاهی تحریف لفظی و گاهی تحریف معنوی و عملی بود. جملات ادامه آیه بیانگر این است که منظور از تحریف در اینجا تحریف لفظی و تغییر در عبارت است؛ چراکه خدای متعال میفرماید: "و میگویند: شنیدیم و عصیان میورزیم"؛ یعنی بهجای اینکه بگویند "شنیدیم و اطاعت کردیم، میگویند:"شنیدیم و سرپیچی کردیم". این کلام دقیقاً مانند سخن کسی است که با تمسخر میگوید: "از شما دستور از ما نشنیدن". این عبارت و جملات دیگر در این آیه، بهترین شاهد بر این مطلب است.
قرآن کریم سپس به قسمت دیگری از حرفهای دشمنانه همراه تحدی این گروه اشاره میکند که از این طریق سلطه خود را بر عدهای از مردم عوام و جاهل حفظ میکنند. قوم یهود علاوه بر سلاح تحریف حقایق و
خیانت در ابلاغ کتابهای آسمانی که وسیلهای برای نجات این گروه و دارو دسته آنها از
ظلم و
ستم فرعونی بود، به سلاح استهزا و تمسخر که تنها حربه مخالفان و دشمنان مغرور است، متوسل میشدند.
به
حق در طول
تاریخ ، هرگز قومی لجوجتر و دشمنی سرسختتر از یهود در مقابل خود ندیده است.
هر سخنی که با انگیزهها و مقاصد شوم آنان سازگار نبود، آن را تحریف میکردند؛ حتی اگر تعقل میکردند و
علم پیدا میکردند که این سخن از جانب خداست!
آنان تورات را پیشاپیش تحریف کردند و به جای آیات
عدالت و
رحمت ، امر غصب و تجاوز را جایگزین نمودند.
خدای متعال در دو آیه از قرآن کریم به سه صفت از صفات قوم یهود؛ یعنی پیمانشکنی،
انکار آیات الاهی،
تهمت و کشتن پیامبران اشاره کرده و میفرماید:" پس بهسبب پیمانشکستنشان و کافرشدنشان به آیات خدا و بهناحق کشتن پیامبران و اینکه گفتند:"دلهای ما فرو بسته است، خدا بر دلهایشان مهر نهاده است و جز اندکی
ایمان نمیآورند • و نیز بهسبب کفرشان و آن
تهمت بزرگ که به
مریم زدند".
خدای متعال سه مرتبه نسبت کفر را به یهود تکرار کرده است:
۱. آنجا که در بیان جحد و
انکار یهود نسبت به آیات الاهی و کشتن انبیا به دست آنها بود؛ ۲. به مناسبت بیان قول آنها که گفتند: "
قلوبنا غلف " (دلهای ما فرو بسته است)؛ ۳. در جایی که از قول آنها منکری را به
حضرت مریم نسبت داده بودند؛ منکری را که هیچ کس به جز
یهود نگفته است.
زمانی که خداوند شکار را در روز شنبه بر آنها
حرام کرد و از آنها پیمان محکم گرفت، اما آنها به تعالیم الاهی ملتزم نشدند و نهتنها به پیمان خود وفا دار نماندند، بلکه با نقض، تمرد و سرپیچی از تمام مفاد تعهد، به طغیان و سرکشی خود ادامه دادند. در نتیجه به
آیات روشن الاهی که از طریق پیامبران ـ علیهالسلام ـ برای آنها تبیین گشته بود
کافر شدند و بدون کوچکترین حقی که برای انسان قابل تصور باشد، پیامبران را به
شهادت رساندند! پیامبرانی که خداوند آنها را مایه
رحمت برای جهانیان فرستاد. قوم یهود هر دعوت خیری را به تمسخر گرفتند! و به دعوتکنندگان بهسوی خدا گفتند: دلهای ما فرو بسته است و چیزی از سخن حق در آن راه پیدا نمیکند. اما خداوند این ادعای آنها را رد میکند و میفرماید: قلوب آنها مانند دیگر مردم برای
هدایت باز است، منتها آنها خود با افکار تاریکشان قلبهایشان را به روی هدایت الاهی بستند. خداوند نیز بهسبب این کار آنها قلوبشان را تاریک نمود. در نتیجه ایمان نمیآورند، مگر تعداد اندکی از آنها؛ چراکه آنها خود قلوبشان را به روی درهای ایمان و
معرفت بازنمیگذارند.
یکی از خصایص اخلاقی یهود آن است که
ایمان نمیآورند، مگر آنچه را که طبق میل و خواسته آنها باشد؛ بدین سبب است که از خواستههای به
حق پیامبران ـ که از سوی پروردگار برای هدایت و
سعادت آنها آورده بودند ـ سرپیچی میکردند و در مقابل بعضی از پیامبران استکبار میورزیدند و بعضی از آنها را به شهادت میرساندند.
خدای متعال در این باره میفرماید:"به تحقیق موسی را کتاب دادیم و از پی او پیامبران فرستادیم و به عیسی بن مریم دلیلهای روشن عنایت کردیم و او را به
روح القدس تأیید نمودیم و هر گاه پیامبری آمد و چیزهایی آورد که پسند
نفس شما نبود، سرکشی کردید و گروهی را دروغگو خواندید و گروهی را کشتید • گفتند: دلهای ما در حجاب است. نه، خدا آنان را بهسبب کفری که میورزند مطرود ساخته و چه اندک ایمان میآورند • و چون ایشان را از جانب خدا کتابی آمد و او را شناختند؛ هرچند کتابشان را هم
تصدیق کرده بود و با آنکه زان پیش خواستار پیروزی بر کافران بودند، به او ایمان نیاوردند، که لعنت خدا بر کافران باد".
از جمله ویژگیهای قوم یهود و نصارا، این است که هر یک از این دو گروه هر آنچه را که از مسائل حق و حقیقت نزد آنهاست، انکار میکنند و این صفت بسیار زشت و ناپسند است.
پروردگار عالمیان چنین میفرماید:"با آنکه کتاب خدا را میخوانند، یهودان گفتند که ترسایان برحق نیستند و ترسایان گفتند که یهودان بر حق نیستند. همچنین آنها که ناآگاهند سخنی چون سخن آنان گویند. خدا در روز قیامت درباره آنچه در آن اختلاف میکنند، میانشان حکم خواهد کرد".
منظور از جمله "
لیست علی شیء " در این آیه آن است که
قوم یهود و نصارا هیچ جایگاه و منزلتی نزد خداوند ندارند، یا اینکه دین آنان هیچ ارزشی پیش پروردگار ندارد. در قسمت بعد آیه که میفرماید:"
وهم یتلون الکتاب "؛ یعنی خداوند برای هدایت آنان کتاب فرستاد که نزد آنهاست؛ کتابی که میتوانند از نور معرفتش در این مسائل بهره گیرند؛ اما متأسفانه در
احکام خود از
تعصب ، لجاجت و عناد پیروی میکنند. سپس در ادامه میفرماید:"همچنین آنها که ناآگاهند، سخنی چون سخن آنان گویند". این آیه کریمه سخن این گروه را تشبیه به کلام متعصبان از جاهلان وثنیین کرد.
خدای تعالی در
قرآن کریم به این صفت یهود اشاره کرده و میفرماید:"از میان
اهل کتاب آنان که
کافر شدند و نیز مشرکان، دوست نمیدارند که از جانب پروردگار به شما خیری برسد و حال آنکه خدا هر کس را که بخواهد به بخشایش خویش مخصوص میدارد. خدا صاحب فضلی بزرگ است".
دور از ذهن و عجیب نیست اگر
مشرکان ، یهود، نصارا و منافقان، از
نزول قرآن بر
پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ خشنود نشدند و از اینکه خداوند وی را برگزید و کسانی که با او بودند هدایت و برتری بخشید، خوشحال نشدند و استقبال نکردند؛ بلکه اگر استقبال میکردند، عجیب به نظر میآمد!
در تفسیر الکاشف در ذیل این
آیه روایتی از
امام علی ـ علیهالسلام ـ نقل شده است که منظور از
رحمت "
والله یختص برحمته من یشاء "، نبوت است.
حسادت بهگونهای در ذات آنان رسوخ پیدا کرده بود که خداوند به پیامبرش امر نموده که به آنان بگوید:
"
قل موتوا بغیظکم "؛ در عصبانیت خود بمیرید.
آنان (مشرکان، یهود و…)
نبوت و رسالت را خیر و خوبی میدانستند و ازآنرو که خداوند غیر آنها را برتری داده و به رسالت برگزیده، نزدیک بود که از
کینه و عصبانیت منفجر شوند؛ درحالیکه "
الله اعلم حیث یجعل رسالته ". رسالت مانند دیگر رحمتهاست که خداوند طبق خواست خود و به هرکسی که خود اراده فرموده عطا میکند، نه بر طبق خواست مردم. "
والله ذوالفضل العظیم ". ممکن است فضل الاهی نصیب تمام مردم بشود، اگر حسادت نورزند و اعمال خود را در حال خلوص برای خدا انجام دهند. ممکن است
انسان مشرک یا یهودی با یک نظر لطف الاهی مسلمان واقعی شود و بر بسیاری از مؤمنان پیشی بگیرد؛ چراکه این فرصت برای همه فراهم است و رحمت واسعه الاهی شامل همه مردم میشود.
قرآن کریم در این باره میفرماید:"بسیاری از اهل
کتاب با آنکه حقیقت بر آنها آشکار شده، از روی
حسد ، دوست دارند شما را پس از ایمان آوردنتان به کفر بازگردانند.
عفو کنید و گذشت کنید، تا خدا فرمانش را بیاورد، که او بر هر کاری تواناست".
همه مردم دوست دارند که انسانها بر
دین خود باقی باشند. یکی از فلاسفه در این باره میگوید: مبارکترین روز نزد من روزی است که شاهد باشم مردم مثل من فکر میکنند. اما قوم یهود تلاش وسیع و گستردهای می کنند تا میان مسلمانان
فتنه ایجاد کنند، تا آنان را به دوران
جاهلیت برگردانند. اینان در این کار انگیزهای جز حسادت ندارند، با
علم به اینکه آنان نیز مانند دیگران میتوانند مسلمان شوند، ولی درعینحال به جهت
ترس از کسادی بازار و درآمدهایی که از راههای نامشروع دارند، این کار را نمیکردند.
جماعت یهود بعد از
جنگ احد از فرصت پیش آمده استفاده کرده و به دسیسه و نیرنگ میپرداختند. در
اخبار و روایات آمده است، بعد از واقعه احُد یهودیها جوانان مسلمان را به خانههای خود دعوت میکردند و با
شراب و دختران خود آنها را فریب میدادند ـ چنانکه امروز نیز چنین میکنند ـ و درباره
قرآن و رسالت
پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ ایجاد شبهه میکردند. وقتی که پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ متوجه این دسیسه و نیرنگ آنان شد، مسلمانان را از شرکت در مجالس لهو و بیبندوباری نهی کرد و
مجازات شدیدی برای
زنا ،
شرابخواری ، قماربازی و خوردن
گوشت خوک قرار داد. از آن پس وقتی که مسلمانان نیز متوجه این ترفند شوم آنان شدند، از رفتن به مجالس آنها خودداری نمودند.
شاید مراد خداوند تبارک و تعالی در جمله "
من بعد ما تبیّن لهم الحقَّ " این باشد که یهود با علم به اینکه اسلام دین حق است و شرک و انکار رسالت پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
باطل است، اما درعینحال مسلمانان را به
کفر و انحراف دعوت میکردند. البته این اختصاص به یهودیها ندارد؛ بلکه اکثر مردم این چنیناند که در تلاشاند تا
حق را انکار کنند، این نیست، مگر به جهت اینکه حق با خواستههای نفسانی آنها مخالف است؛ چراکه انسان پیرو احساسات و عواطف خویش است، نه پیرو دین و عقلش.
امام علی ـ علیهالسلام ـ میفرماید:" اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع"؛ بیشتر جاهایی که
عقل آدمیان بر
زمین میافتد بهخاطر شمشیرهای طمع است.
از دیگر صفات قوم یهود دشمنی آنها با مسلمانان و انکار
نبوت پیامبر اسلام است، با علم به اینکه رسالت آن حضرت با صفات و ویژگیها، در کتاب آسمانی آنها آمده و به آنها بشارت داده شده است؛ ولی آنها همچنان بر این انکار خود پافشاری میکردند:" آنان که از این رسول، این پیامبر امی که نامش را در
تورات و
انجیل خود نوشته مییابند، پیروی میکنند...".
خدای متعال میفرماید:"آیا کسانی را که نصیبی از
کتاب داده شدهاند ندیدهای که به جبت و طاغوت ایمان میآورند و در باره کافران میگویند که راه اینان از راه
مؤمنان به هدایت نزدیکتر است • اینان آن کسانند که خدا لعنتشان کرده است و هر کس را که خدا لعنت کند برای او هیچ یاوری نیابی.
اولین آیه از این دو آیه، یکی دیگر از خصوصیات ناپسند یهود را بیان میکند و آن اینکه قوم یهود برای رسیدن به اهداف خود، هر قوم و ملتی را به سازشکاری در دین دعوت میکردند، تا جایی که برای قانع کردن و راضی نمودن مشرکان برای تعظیم و
سجده در برابر بتها، عقیده مشرکان را با همه
خرافات و بدیهایش، بر دین اسلام ترجیح میدادند، با آنکه یهود اهل کتاب بودند و همه آنچه را که درباره عظمت
اسلام و صفات پیامبرش در کتابهای خود خوانده بودند، میدانستند که مشترکات بین ما و آنها به مراتب بیشتر از مشترکات آنها با
یهود است؛ ولی درعینحال همه اینها را نادیده میگرفتند و برای دشمنی و ضربه زدن به اسلام مشرکان را بر مسلمانان ترجیح میدادند.
اینها برخی از خصایص و صفات بارز قوم یهود بود که در اینجا بهصورت خلاصه و از باب نمونه بیان شد، البته این قوم دارای صفات فراوانی است که قرآن کریم آنها را بیان کرده است.
نفاق ، غرور، قساوت
قلب ،
تکبر و
استکبار ، اهانت نسبت به مقام ربوبی، نسبت
سحر به
حضرت سلیمان ، استهزا و تمسخر
پیامبر خود و …، از دیگر ویژگیهای قوم یهود است.
درباره اعتقادات
باطل و
فاسد یهود آیات فراوانی در قرآن کریم وجود دارد که ما در اینجا به اختصار به برخی از آنها اشاره میکنیم:
اعتقاد به اینکه عزیر فرزند خداست.
خدای متعال در این باره میفرماید:"یهود گفتند که عزیر پسر خداست، و نصاری گفتند که
عیسی پسر خداست. این سخن که میگویند همانند گفتار کسانی است که پیش از این
کافر بودند. خدا بکشدشان. چگونه از حق منحرفشان میکنند"؟.
قوم یهود معتقد بود که
عذاب نمیشوند مگر مدت بسیار کمی:" و گفتند: آتش جز چند روزی ما را نسوزاند. بگو: آیا با خدا چنین پیمانی بستهاید، تا او خلاف پیمان خود نکند؟ یا آنکه از روی نادانی چنین نسبتی به خدا میدهید • و این بدان سبب بود که میگفتند: جز چند روزی
آتش دوزخ به ما نرسد و این
دروغ که بر خود بسته بودند، در دین خود فریبشان داد".
آنان ادعا میکردند که فرزندان خدا هستند:"یهودیان و مسیحیان گفتند که ما فرزندان و دوستان خدا هستیم. بگوی: پس چرا شما را به پاداش گناهانتان عذاب میکند؟ بلکه شما انسانهایی از جمله آفریدگان هستید. هر کس را که بخواهد میآمرزد و هر کس را که بخواهد عذاب میکند و از آن خداست فرمانروایی
آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست و بازگشت همه به اوست".
"یهود گفتند که دست خدا بسته است. دستهای خودشان بسته باد و بدین سخن که گفتند ملعون گشتند. دستهای خدا گشاده است. به هر سان که بخواهد روزی میدهد. و آنچه بر تو از جانب پروردگارت نازل شده است، به طغیان و کفر بیشترشان خواهد افزود. ما تا روز
قیامت میانشان دشمنی و
کینه افکندهایم. هر گاه که آتش
جنگ را افروختند، خدا خاموشش ساخت و آنان در روی زمین به
فساد میکوشند و خدا مفسدان را دوست ندارد".
یهودیها معتقدند که خداوند
فقیر است:"هر آینه خدا شنید سخن آن کسان را که میگفتند: خدا بینواست و ما توانگریم. گفتارشان را و نیز اینکه پیامبران را به ناحق میکشتند، خواهیم نوشت، و گوییم: بچشید عذاب آتش سوزان را".
اینها اطلاعات مختصری بود درباره صفات و اعتقادات مردم
یهود در
قرآن کریم . برای آگاهی بیشتر و
شناخت دقیقتر آنان میتوانید به
تفاسیر قرآن و کتابهای نوشته شده درباره یهود مراجعه کنید.
پایگاه اسلام کوئست.