• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قبطی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قبطی، موسی علیه‌السلام، قتل، دیه، عصمت، حق‌الناس.

پرسش: با توجه به این‌که کشته شدن قبطی از سوی حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ مربوط به حق‌الناس است، چگونه خداوند در قرآن می‌گوید حضرت موسی را بخشیدم، پس دیه‌ این قتل چه می‌شود؟

پاسخ: قبطی‌ها از جنایت‌کاران فرعونی و مفسدان بی‌رحمی بوده‌اند که هزاران نوزاد بنی‌اسرائیلی را سر بریدند و از هیچ جنایتی بر بنی‌اسرائیل اِبا نداشتند؛ بنابراین خونشان بر بنی‌اسرائیل محترم نبوده است. فرد بنی‌اسرائیلی برای مقابله با قبطی از حضرت موسی کمک خواست؛ با توجه به این‌که او فردی مؤمن و پیرو حضرت موسی بوده، یاری نمودن حضرت موسی ضروری بوده است؛ وانگهی آن حضرت قصد کشتن آن مرد را نداشته و عادتاً نیز یک مشت موجب قتل نمی‌شود. نظر به این‌که مرد قبطی مشرک محارب بوده و قتل مشرک محارب نیز جایز، بلکه واجب می‌باشد، بنابراین موضوع دیه منتفی است.



اصل مسئله‌ قتل قبطی از نظر مفسران، اهمیت چندانی نداشته و به دلایل زیر بحث از این موضوع ضروری نبوده است:

۱.۱ - جنایت‌های قبطی‌ها

قبطی‌ها از جنایت‌کاران فرعونی و مفسدان بی‌رحمی بوده‌اند که هزاران نوزاد بنی‌اسرائیلی را سر بریدند و از هیچ جنایتی بر بنی‌اسرائیل اِبا نداشتند؛ بنابراین خونشان بر بنی‌اسرائیل محترم نبوده است.

۱.۲ - طلب یاری از موسی

فرد بنی‌اسرائیلی برای مقابله با قبطی از حضرت موسی کمک خواست؛ با توجه به این‌که او فردی مؤمن و پیرو حضرت موسی بوده، یاری نمودن حضرت موسی ضروری بوده است؛ وانگهی آن حضرت قصد کشتن آن مرد را نداشته و عادتاً نیز یک مشت موجب قتل نمی‌شود.
[۲] صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر قرآن، ج ۲۰، ذیل آیه‌ ۱۷ سوره‌ قصص.


۱.۳ - مشرک محارب بودن

نظر به این‌که مرد قبطی مشرک محارب بوده و قتل مشرک محارب نیز جایز بلکه واجب می‌باشد،
[۳] صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر قرآن، ج ۲۰، ذیل آیه‌ ۱۷ سوره‌ قصص.
بنابراین موضوع "دیه" منتفی است؛ البته این قتل نباید در این زمان واقع می‌شد؛ زیرا موجبات گرفتاری حضرت موسی را فراهم می‌نمود و مشکلاتی در راه رسیدن به اهدافش ایجاد می‌کرد.


آن‌چه از نظر مفسران در این ماجرا اهمیت دارد و نیازمند بحث است، این است که داستانی که قرآن کریم درباره‌ قتل قبطی نقل می‌کند، برخی قسمت‌های آن در ظاهر با عصمت و نبوت سازگار نیست و همین مسأله باعث ایراد و شبهه برای اشکال‌تراشان شده است که نیاز به توضیح دارد.

کشته شدن مرد قبطی از دو حال خارج نیست: یا او مستحق چنین قتلی بوده یا مستحق نبوده است؛ اگر مستحق نبوده ارتکاب قتل برای نبی چه قبل از نبوت و چه بعد از آن جایز نیست؛ پس چه‌گونه حضرت موسی مرتکب آن شده است؟ و اگر آن مرد مستحق قتل بوده، چرا حضرت موسی اظهار ندامت نموده و برای این کار طلب مغفرت از خدای متعال نموده است؟

۲.۱ - پاسخ بخش اول

در جواب بخش اول باید گفت: بر فرد مؤمن لازم است که وقتی فریاد مظلومی را شنید و از وی در مقابل ظلم طلب کمک نمود، به یاری او بشتابد. حضرت موسی نیز به همین جهت و برای رها ساختن یکی از پیروانش از دست ظالم و برای دفع شر وارد ماجرا شد و در این مسیر، قتل اتفاق افتاد. قتلی که بدون قصد قبلی بوده و برای دفاع از مظلوم صورت گرفته است؛ بنا بر این اقدام، حضرت موسی هیچ قبحی نداشته است.

۲.۲ - پاسخ بخش دوم

در جواب بخش دوم باید گفت: "... موسی وقتی متوجه شد که مرد قبطی در اثر مشت او از پا در آمد و نقش بر زمین شد، رو به درگاه خدای خود کرده گفت: «ربّ انی ظلمتُ نفسی فاغفرلی فغفر له...»؛ « پروردگارا من به خود ستم کردم تو مرا بیامرز و خدا نیز او را آمرزید...» و منظور از این "ستم به نفس" این بود که من در دفاع از ستم‌دیدگان بنی‌اسرائیل و اظهار حق، شتاب کردم و موجبات گرفتاری خود را به دست قبطیان به این زودی فراهم کردم و بدین وسیله مشکلاتی در راه پیشبرد هدف خویش ایجاد نمودم. اکنون تو در این راه کمکم کن و داستان مرا از فرعون و قبطیان پوشیده‌دار.

به عبارت دیگر منظور آن حضرت استعانت و استمداد از خدای تعالی و یا انقطاع به درگاه او بود، و منظور این نبود که خدایا گناهی از من سر زده و تو آن را برایم بیامرز. و شاهد بر این، جمله‌ای است که خدای تعالی به دنبال آن نقل فرموده: «قال ربّ بما انعمت علی فلن اکون ظهیراً للمجرمین »؛ پروردگارا! به پاس آن نعمتی که به من دادی، من پشتیبان مجرمان نخواهم بود.
[۵] رسولی محلاتی، سیدهاشم، قصص قرآن، ج ۲، ص ۶۱، تهران، علمیه السلامیه، بی‌تا.



قابل توجه این‌که: غفران به چند معنا می‌آید که یکی از معانی غفران، پوشانیدن است و در این‌جا در همین معنا استعمال شده است.


برای روشن‌تر شدن مطلب درباره‌ داستان قتل قبطی توسط حضرت موسی که در آیات ۱۵ تا ۱۷ سوره‌ قصص آمده است، به روایتی از امام رضا علیه‌السلام تمسک می‌کنیم:

در عیون نقل شده است که مأمون از امام رضا ـ علیه‌السلام ـ سؤال کرد: یابن رسول اللّه! آیا شما نمی‌گویید که انبیا معصوم‌اند؟ امام فرمود: بلی. مأمون گفت: پس مرا آگاه ساز درباره‌ این سخن خدا که می‌فرماید: «فوکزه موسی فقضی علیه قال هذا من عمل الشیطان»؛ امام فرمود: حضرت موسی به هنگام غافل بودن اهالی یکی از شهرهای فرعون، وارد آن شهر شد که آن هنگام بین مغرب و عشا بود. در آن وقت دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغول‌اند؛ یکی از پیروان او و دیگری از دشمنان او بود؛ پس (در دفاع از فرد مؤمن) یک مشت به دشمن او زد که او در دم جان سپرد، و حضرت موسی گفت: «هذا من عمل الشیطان»؛ یعنی این جنگ که میان این دو مرد واقع شده بود، از عمل شیطان است؛ نه این‌که عمل موسی ـ علیه‌السلام ـ عمل شیطان باشد. مأمون گفت: پس معنای سخن موسی که می‌گوید: «ربّ انی ظلمت نفسی فاغفرلی» چیست؟ حضرت فرمود: یعنی من با ورود به این شهر خود را در جایی قرار دادم که نباید قرار می‌دادم؛ پس مرا از دید دشمنان پوشیده و پنهان دار تا به من دست‌رسی پیدا نکنند و مرا به جرم قتل قبطی نکشند. خدا نیز او را پنهان داشت ... موسی گفت: خدایا به خاطر این نعمت که به من دادی و آن نیرویی است با آن یک مرد را با ضربه‌ی یک مشت کشتم، هیچ‌گاه پشتیبان مجرمان نخواهم بود؛ بلکه با همین نیرو با آنان مبارزه خواهم کرد. "



۱. تنزیه الانبیاء، سید مرتضی علم‌الهدی، قم، شریف رضی.
۲. قصص الانبیاء، نعمت الله جزایری، قم، مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ه‌ ق.


۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۴۵، تهران، دارالکتاب الاسلامیه.    
۲. صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر قرآن، ج ۲۰، ذیل آیه‌ ۱۷ سوره‌ قصص.
۳. صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر قرآن، ج ۲۰، ذیل آیه‌ ۱۷ سوره‌ قصص.
۴. قصص (۸)، آیه ۱۶.    
۵. رسولی محلاتی، سیدهاشم، قصص قرآن، ج ۲، ص ۶۱، تهران، علمیه السلامیه، بی‌تا.
۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۲۱ ۲۰، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۲۱ ۲۰، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «قبطی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۰۵.    






جعبه ابزار