• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غلات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: غلّات، مفوّضه، جعل احادیث، خبر متواتر.
پرسش: در نوشته‌های آقای کدیور آمده است که ادعای تواتر روایات در حوزه فضائلِ فرابشریِ ائمة هدی ـ علیهم‌السلام ـ مسموع نیست؛ زیرا تواطؤِ رُوات بر کذب نه‌تنها منتفی نیست، بلکه در برخی موارد محتمل است. حال آیا احتمال جعل روایات، توسط غلات و مفوضه، در متن احادیث که ادعای تواتر برایشان شده یا با اسناد صحیح نقل شدند، وجود دارد؟
پاسخ:اولاً، هر چند در پاره‌ای از زمان‌ها غلات و مفوضه، در بعض روایات اصحاب ما، دست انداخته و احادیثی را جعل کردند، ولی در پالایش چندباره روایات و احادیث در کتب اصحاب، تقریباً آن‌چه که به‌عنوان جوامع روایی به دست ما رسیده، مجموعه‌ای پاک و نقی است؛ ثانیاً، به آن‌چه که قدما به‌عنوان غلو به اشخاص نسبت می‌داده‌اند، اعتماد نیست؛ زیرا در این اتهام حتی بزرگ‌ترین شاگردان اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ بی‌نصیب نبوده‌اند؛ و موارد دیگر که در ذیل می‌آید.




سؤال اصلی این است که آیا گروه‌هایی همانند غلات و مفوضه توانسته‌اند روایاتی جعلی خود را با وصف تواتر یا با اسناد صحیح در تراث شیعی وارد کنند و اگر توانسته‌اند امروز کتب و جوامع روایی ما تا چه اندازه متأثر از این افکار و آراء است؟

ابتدا باید بدانیم غلات و مفوضه به چه کسانی اطلاق می‌شود و دیدگاه‌های مختلف در انتساب اشخاص به غلو و تفویض چیست؟ و در انتها معنای حدیث متواتر و ارزش‌یابی جوامع روانی امروز ما در پاک بودن از این نوع اخبار و روایات جعلی، مورد بررسی قرار گیرد.


غلات به فرقه‌هایی از شیعه گویند که درباره ائمه خود گزافه‌گویی کرده و آنان را به خدایی رسانیده و یا قائل به حلول خداوند در امامان شدند.
[۱] فرهنگ فرق اسلامی، محمدجواد مشکور، ص ۳۴۴.



در طول تاریخ به گروه‌های مختلفی از جمله معتزله اهل سنت مفوضه اطلاق شده است.


مرحوم علامه مامقانی در مقیاس الهدایة، نه معنا برای مفوضه نام برده است که ظاهراً هفت مورد از آن دارای توجیه صحیح است و فقط دو مورد از آن معنای فاسد از مفوضه است؛
[۲] تلخیص مقیاس الهدایه، مامقانی، ص ۱۵۱ ـ ۱۴۹.
یعنی:

۴.۱ - ۱. معنای اول

کسانی که قائل‌اند خداوند بعد از آفرینش پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ امر عالم را به او واگذار کرده و آن‌گاه به علی ـ علیه‌السلام ـ و دیگر ائمه تدبیر امور عالم تفویض شده است.

۴.۲ - ۲. معنای دوم

آنانی که اصحاب اباحات هستند؛ یعنی کسانی که قائل به رفع منع از بندگان‌اند و می‌گویند: بندگان هر عملی را که بخواهند می‌توانند انجام دهند.


اما امر به همین راحتی نیست؛ بلکه در طول تاریخ شیعه، دیدگاه‌های متفاوتی در انتساب غلو یا تفویض به اشخاص وجود دارد؛ به‌طوری‌که متأخرین تأکید می‌کنند در نسبت غلو و تفویض به بعضی از اصحاب توسط قدما باید بسیار تأمل کرد.

۵.۱ - دیدگاه مامقانی

مرحوم مامقانی تأکید می‌کند: «به بسیاری از افراد نسبت غلو دادند که در حقیقت از غلاة نیستند؛ پس باید در این امر تأمل و اجتهاد کرد»
[۳] تلخیص مقیاس الهدایه، مامقانی، ص ۱۵۲.
هم‌چنین می‌گوید: «شایسته نیست به مجرد اتهام تفویض شخصی را از درجه اعتبار ساقط کنیم چه‌بسا قائل به تفویض صحیح باشد.»
[۴] تلخیص مقیاس الهدایه، مامقانی، ص ۱۵۲.


۵.۲ - دیدگاه حائری

مرحوم حائری در منتهی‌المقال می‌گوید: «چه بسیار قدما و به‌خصوص قمی‌ها و ابن‌غضائری به‌خاطر دیدگاه متفاوتی که داشتند تعدی و تجاوز از این اعتقاد و دیدگاه خود را درباره‌ی ائمه ـ علیهم‌السلام ـ غلو و ارتفاع نامیدند؛ مثلاً نفی سهو و خطای غیرعمدی از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ را غلو و ارتفاع می‌دانستند (امری که شاید امروز هیچ‌کس اختلاف نداشته باشد که پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ سهو نداشت) بلکه چه بسا تفویض را به ایشان نسبت می‌دادند ...».
[۵] منتهی المقال، ج ۱، ص ۷۷، به نقل از مقیاس الرّواة، سیفی مازندرانی، ص ۲۳۸.
[۶] مقیاس الرّواة، سیفی مازندرانی، ص ۲۳۸.


۵.۳ - دیدگاه شیخ مفید

بنا بر حکایت شیخ مفید، مرحوم شیخ صدوق به هر کس که از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نفی سهو کند، نسبت به غلو می‌دهد.
با این دیدگاه شاید خیلی از ما نیز امروز جزء غلات باشیم!! به‌طور مثال:

۵.۳.۱ - داوود‌بن کثیر الرقی

از داوود‌بن کثیر الرقی که هم شیخ و هم کشی او را توثیق کرده‌اند و بسیار با جلالت از او نام برده شده است،
[۹] شیخ طوسی، رجال کشی (اختيار معرفة الرجال)، ج ؟؟؟، ص ۴۰۲ ؟؟؟.
به غلوکننده نام برده شده است. ابن‌غضائری می‌گوید: او مذهب فاسد دارد؛ یعنی جزء غلات است.
[۱۰] رجال غضائری، ج ۱، ص ۵۸.


۵.۳.۲ - محمد‌بن عیسی‌بن عبید

یا محمد‌بن عیسی‌بن عبید که نجاشی تصریح دارد که او از اعاظم مشایخ و ثقه است؛ ولی ابن‌بابویه قمی او را از رجال کتاب نوادرالحکمة به‌خاطر تهمت غلوی که به او نسبت داده‌اند، استثنا می‌کند و روایاتش را قبول نمی‌کند.
[۱۱] شیخ طوسی، رجال کشی (اختيار معرفة الرجال)، ج ؟؟؟، ص ۲۴۵ ؟؟؟. ترجمه محمدبن احمدبن یحیی، چاپ داوودی.


۵.۳.۳ - محمد‌بن أورمة

مرحوم تستری نقل می‌کند که قمی‌ها چون شنیدند محمد‌بن أورمة غالی است، قصد کشتنش را داشتند؛ ولی وقتی او را یافتند، دیدند در شب‌های متعدد از ابتدا تا آخر شب مشغول عبادت است؛ از‌این‌رو از اعتقاد خود باز گشتند.
[۱۲] قاموس الرجال، ج ۱، ص ۶۸ و ۶۶.


پس حتی کسانی که مشهور به غلو یا تفویض بودند، چه‌بسا از این تهمت مبرا بودند. حال اگر بخواهیم روایات کسانی را که فقط صرف تهمت به غلو یا مفوصه را به یدک می‌کشیدند حذف کنیم، کار غیرعلمی و مخالف با حقیقت انجام داده‌ایم و چه‌بسا تعداد روات بسیار کم شوند و بسیاری از تراث شیعی به صرف تهمت از بین رفته و به کناری انداخته شود.


اما خبر متواتر به خبری گفته می‌شود که راویان آن در هر طبقه به‌حدی باشد که به‌حسب عادت، اجتماع و تبانی آنها بر دروغ محال باشد و بالجمله از اخبار آنها علم بر صحت خبر حاصل شود.
[۱۳] فرهنگ اصطلاحات حدیث، محمدیوسف حریری، ص ۱۱۴.



برای حدیث متواتر شرایط مفصلی ذکر کرده‌اند که به قول استاد عبدالهادی الفضلی، در پرتو آن می‌توانیم بگوئیم: علمی که از خبر متواتر برای شنونده حاصل می‌شود علم ضروری (بدیهی) است نه نظری و کسبی؛
[۱۴] اصول الحدیث، شیخ عبدالهادی الفضلی، ص ۷۱ ـ ۷۷.
پس چگونه می‌توان احادیثی که تمام شرایط حدیث متواتر را داشته باشد، منسوب به غلات و مفوضه دانست با این‌که اصولاً تبانی بر کذب با توجه به شرایط خبر متواتر محال است.

بله در‌صورتی‌که منظور از حدیث متواتر، متواتر معنوی باشد، می‌توان وجهی داشته باشد؛ ولی با توجه به مباحثی که در سؤال ۱۹۳۷ (سایت:) درباره پالایش احادیث گذشت، تمام جوامع روایی ما ابتداءً توسط ائمه ـ علیهم‌السلام ـ و سپس توسط شاگردان و محدثان
[۱۵] محدثانی همچون کلینی و صدوق و....
علوم اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ چندین بار پالایش شده است. مرحوم صدوق آن‌قدر در غلو سخت‌گیری می‌کرده است؛ همان‌طور که گفته شده حتی قائلان به انکار سهو النبی (ص) را جزء غلات می‌دانسته است. چگونه روایات غالیان به این سادگی که ادعا شده در کتب روایی ما وارد شده است، یا قمی‌ها مرحوم برقی را (که کتاب حدیثی او به نام «محاسن» مقدم بر کافی است) به صرف نقل از کسانی که ضعیفند، از قم خارج می‌کنند،
[۱۶] کلیات فی علم الرجال، استاد جعفر سبحانی، ص ۲۷۵.
ولی همین قمی‌ها زیارت جامعه‌ی کبیره را که پر از فضایل اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ است، نقل می‌کنند. زیارتی که برخی بی‌خبران به غلات نسبت می‌دهند. این زیارت پر از فضایل و کمالات و صفات ائمه ـ علیهم‌السلام ـ است که مرحوم صدوق آن را نقل می‌کند.
[۱۷] تلخیص مقیاس الهدایة، پاورقی استاد غفاری، ص ۱۵۴.





۸.۱ - اولاً

بسیاری از شاگردان مخلص اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ که به آنان تهمت غلو زده شده است، به صرف این تهمت نمی‌توان آنان را غالی یا مفوضه دانست و روایاتشان را در زمره‌ی روایات این گروه‌ها آورد.


۸.۲ - ثانیاً

چنین مجعولاتی هرگز در احادیث متواتر (لفظی) ما پیدا نمی‌شود.


۸.۳ - ثالثاً

کتب روایی ما چندین بار توسط امامان معصوم ـ علیهم‌السلام ـ و شاگردان آنها از لوث جاعلان و روایات آنها پاک شده است، بله هنوز روایاتی است که علما و مجتهدان به آن اعتماد کامل پیدا نمی‌کنند؛ ولی این هرگز به معنای رخنه گسترده احادیث جاعلان در کتب روایی ما نیست. در هر صورت با در دست داشتن معیار غلو، شناخت احادیث غلوآمیز (هرچند صحیح باشند) از غیرآن کار مشکلی نیست.


آنچه که تاکنون بیان شده، براساس این پرسش بوده است که آیا احتمال جعل روایات، توسط غلات و مفوضه، در متن احادیثی که ادعای تواتر برایشان شده یا با اسناد صحیح نقل شدند وجود دارد؟ ولی ظاهرا سخن آقای کدیور نکته دیگری را مطرح می‌کند و آن این‌که ادعای تواتر روایات در حوزه فضائل فرابشری ائمه هدی مسموع نیست؛ زیرا با توجه به دسیسه غلات و مفوضه، احتمال تواطؤ روات بر کذب وجود دارد؛ در‌حالی‌که این احتمال مانع از تحقق تواتر است؛ چون یکی از شرایط تحقق تواتر عدم احتمال تواطؤ روات بر کذب است. البته پاسخ این گفتار نیز با توجه به مطالب گفته شده روشن است؛ چون:

۸.۱ - اولاً

با توجه به تعریف صحیح غلات و مفوضه تعداد آنها تقلیل می‌یابد.

۸.۲ - ثانیاً

با توجه به پالایش‌های متعدد متون روایی، احتمال وحود تعداد زیاد غلات و مفوضه به‌حدی که بتوانند روایاتی را به‌صورت تواتر جعل کنند، تقریباً غیرممکن و غیرمعقول است و به‌اندازه‌ای ضعیف است که عقلا به آن توجه نمی‌کنند. احتمال تواطؤ روات بر کذب در صورتی مانع از تحقق تواتر می‌شود که احتمالی عقلائی و معقول باشد، نه احتمالات بی‌اساس و بی‌پایه.



۱. فرهنگ فرق اسلامی، محمدجواد مشکور، ص ۳۴۴.
۲. تلخیص مقیاس الهدایه، مامقانی، ص ۱۵۱ ـ ۱۴۹.
۳. تلخیص مقیاس الهدایه، مامقانی، ص ۱۵۲.
۴. تلخیص مقیاس الهدایه، مامقانی، ص ۱۵۲.
۵. منتهی المقال، ج ۱، ص ۷۷، به نقل از مقیاس الرّواة، سیفی مازندرانی، ص ۲۳۸.
۶. مقیاس الرّواة، سیفی مازندرانی، ص ۲۳۸.
۷. تصحیح الاعتقادات، شیخ مفید، ص ۱۳۵. چاپ دارالمفید، بیروت.    
۸. رجال طوسی، ص ۳۳۶.    
۹. شیخ طوسی، رجال کشی (اختيار معرفة الرجال)، ج ؟؟؟، ص ۴۰۲ ؟؟؟.
۱۰. رجال غضائری، ج ۱، ص ۵۸.
۱۱. شیخ طوسی، رجال کشی (اختيار معرفة الرجال)، ج ؟؟؟، ص ۲۴۵ ؟؟؟. ترجمه محمدبن احمدبن یحیی، چاپ داوودی.
۱۲. قاموس الرجال، ج ۱، ص ۶۸ و ۶۶.
۱۳. فرهنگ اصطلاحات حدیث، محمدیوسف حریری، ص ۱۱۴.
۱۴. اصول الحدیث، شیخ عبدالهادی الفضلی، ص ۷۱ ـ ۷۷.
۱۵. محدثانی همچون کلینی و صدوق و....
۱۶. کلیات فی علم الرجال، استاد جعفر سبحانی، ص ۲۷۵.
۱۷. تلخیص مقیاس الهدایة، پاورقی استاد غفاری، ص ۱۵۴.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : اقسام حدیث | حدیث شناسی | متواتر




جعبه ابزار