سیره پیامبر اکرم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سیره،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)،
قرآن مجید.
پرسش: سیره رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) را از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
پاسخ: وجه تام رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) به
قرآن کریم، سیره نورانی آن حضرت را شایسته تأسّی کرده است: (لقد کان لکم فی رسول الله اٌسوة حسنة). البته همانگونه که معارف و
بطون قرآن دارای درجات است، سیرههایی هم که براساس توجه به
قرآن شکل گرفته، یکسان نخواهد بود. هر سیرهای به هر میزان و با هر مرتبه از مراتب قرآن هماهنگی کند، به همان اندازه قرآنی است و چون
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سیرهاش را بر حقایق قرآنی تنظیم کرده است، سیره آن حضرت کاملترین سیرههاست؛ ازاینرو درباره رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) آمده است: (کان خلقه القرآن).
برای بررسی سیره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) مناسب است تا این سیره را در دو بخش مورد بررسی قرار دهیم:
تمام
اعمال، حرکات، سکنات، گفتهها و اوصاف نفسانی که سیره و
سنت پیامبر نام دارد، از طریق
وحی انجام میگیرد؛ ازاینرو سنت و سیره آن حضرت
حجت است؛ لذا
اطاعت از سنت و سیره اطاعت از
خداوند است: «مَنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ».
«کسی که از
پیامبر اطاعت کند، همانا اطاعت خداوند را نموده».
پس این دو از هم جدا نخواهند بود؛ زیرا تمام آنچه را میگوید و انجام میدهد، از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوی و هوس نمیباشد: «وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحى»؛
«هرگز از روی
هوای نفس سخن نمیگوید، آنچه آورده، چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است»؛
بر همین اساس است که فرمود: «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یوحى»؛
«تنها از آنچه به من وحی میشود، پیروی میکنم».
و چون پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) برای همگان
اسوه حسنه است: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»،
پس باید آنچه که
رسول خدا برای مردم آورده، بگیرند و اجرا کنند و آنچه که از او
نهی کرده، از آن خودداری کنند: «ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»؛
«آنچه که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) برای شما آورده، بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده، از آن خودداری کنید».
در مورد
سیره پیامبر در قرآن بحث گستردهای است که به طور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
پیامبر
اسلام (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) آنقدر به مردم دلسوز بود و درصدد
هدایت آنها بود که قرآن آن را اینگونه بیان میفرماید: «فَلَعَلَّک باخِعٌ نَفْسَک عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً»؛
«شاید جان خود را به دنبال آنان، آنگاه که به
رسالت تو
ایمان نیاوردند، از دست بدهی».
این نشان از سعی و تلاش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)
اسلام در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه
هلاکت و نابودی قرار میدهد تا مردم را هدایت کند؛ خداوند در جایی دیگر میفرماید:
«وَ لا تَحْزَنْ عَلَیهِمْ وَ لا تَکنْ فِی ضَیقٍ مِمَّا یمْکرُونَ»؛
«بر
گستاخی کافران غم مخور، از
مکر و
حیله آنان بر خود فشار مده».
نیز میفرماید: «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُک عَلَیهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یصْنَعُونَ»؛
«جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده،
خداوند از آنچه که انجام میدهند، آگاه است».
یکی از کارهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) این است که
مطهر امت
اسلامی است؛ چون خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)
پاک و مطهر است، لذا امت خویش را پاک میکند:
«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلاتَک سَکنٌ لَهُمْ»؛
«از
اموال آنها صدقهای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازی برایشان
دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان
آرامش است».
زکات در این آیه برای نمونه است؛ زیرا تمام دستورات
اسلامی پاککننده است و کسی که دستورات
اسلام را انجام بدهد، به
طهارت میرسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب میکند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکیهِمْ» وصف صدقه نیست؛ زیرا ضمیر «ـها» به صدقه برمیگردد؛ لذا ضمیر «هم» در تطهرهم و تزکیهم به
صدقه بر نمیگردد. با این توصیف معنای آیه این میشود که ای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم): با گرفتن صدقه از
اموال مردم، خود مردم را
تطهیر و
تزکیه میکنی.
رحمت و رأفت از
صفات خداوند است،
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) مظهر این
صفات الهی است، وقتی که پیامبر از مردم
زکات میگیرد، خداوند به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) میفرماید:
«وَ صَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلاتَک سَکنٌ لَهُمْ»؛
«ای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) برای آنها دعا کن؛ زیرا دعای تو برای آنها
آرامش است.
لذا آن حضرت میفرماید: «
زندگی من برای شما
خیر است،
مرگ من هم برای شما خیر است».
خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) قرار داد و فرمود: إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیک قَوْلاً ثَقِیلاً
، ما گفتار سنگینی را به تو وحی میکنیم.»، این گفتار سنگین همان
رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با
پایداری و
صبر ممکن نیست، لذا خداوند در
آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر میکند:
«وَ لِرَبِّک فَاصْبِرْ»؛
«برای خدا در طریق
ابلاغ رسالت بردبار باش»؛
«فَاصْبِرْ کما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ»؛
«بسان
پیامبران اولوالعزم صبر کن و درباره آنها عجله نکن»؛
«فَاسْتَقِمْ کما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَک»؛
«بنابراین همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ همچنین کسانی که با تو به سوی
خدا آمدهاند».
پس از این آیات استفاده میشود که این سیره پیامبر، همان صبر و استقامت میباشد و دیگر اینکه این امر فقط وظیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) نیست؛ بلکه تمام کسانی که از
شرک به سوی
ایمان باز گشتهاند، باید استقامت کنند.
سراسر
زندگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) با مشکلات همراه بوده آزارها و اذیتهای فراوانی نسبت به او روا میداشتند، او را
سنگباران میکردند، محاصره اقتصادی و سیاسی مینمودند، یاران او را
شکنجه و آزار میدادند، او را
دشنام و
ناسزا میگفتند، گاه او را
دیوانه و گاه
ساحر خطاب میکردند؛ اما در تمام این مشکلات
شکیبا و
صبور بود و با این صبر و استقامتی که پیشه کرد باعث شد که دینش جهانی شود، باید
مؤمنین به این سیره اقتدا کنند؛ لذا
علی علیهالسّلام میفرماید: صبر و استقامت به رهبران و زمامداران]
واجب است؛ زیرا خداوند به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) فرمود: «فَاصْبِرْ کما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»، همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش نیز واجب کرده است؛ زیرا میگوید برای شما در زندگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) اسوه نیکویی است.
«وَ إِنَّک لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛
تو بر خویی بزرگ هستی».
یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) در قرآن به عنوان
خلق عظیم است: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»؛
«در پرتو
رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند».
در طول زندگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) موارد بسیار زیادی از
عطوفت و
مهربانی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) چه در رابطه با
کفار و چه در رابطه با
مسلمین وجود دارد؛ مثلاً در جریان
فتح مکه، با آن که مردم
مکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) را انواع آزارها و اذیتها کرده بودند اما وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) مکه را
فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را میبخشد.
یکی از خصایص
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) گذشت و
عفو بود، هر چه
انسانیت انسان قویتر شود، گذشت او بیشتر خواهد شد، و چون پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)
رحمة للعالمین است و از طرفی هم خدا میدانست که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) اهل چنین خصلتی است، لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: فاعف عنهم
«پس از آنها در گذر» پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) آنقدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که
قاتل عمویش
حمزه بود گذشت کرد، زیرا وقتی که
وحشی مسلمان شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) از او سؤال کرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) گفت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)
گریه کرد و او را بخشید.
مشورت کردن با مردم یک نوع
احترام به رأی آنها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند در حقیقت با این کارش به او میفهماند که تو دارای
معرفت،
عقل و
درایت هستی که من با تو مشورت میکنم و اگر انسانی همچون پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف میشود، لذا خداوند به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) میفرماید با مردم مشورت کن، «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»
«در کارها با آنها مشورت کن» لذا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) در
جنگ بدر با
اصحابش مشورت کرد.
وقتی که آیه: «یا أَیهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیلَ إِلاَّ قَلِیلاً»؛
«ای جامه به خود پیچیده، شب را جز کمی به پا خیز»، بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) نازل شد تمام شب را به
عبادت میپرداخت تا این که پاهایش متورم شد؛ لذا خداوند فرمود: «ما انزلنا علیک القرآن لتشقی»؛
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت افتی» و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: «ما قروا ما تیسر من القرآن؛
اکنون آنچه که برای شما میسر است قرآن بخوانید». معلوم میشود که خداوند به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) دستور میدهد که به خودش آسان بگیرد.
یا اینکه
نماز شب که برای دیگران
مستحب است اما بر پیامبر
واجب است، «و من اللیل فتهجه به نافلة لک؛
مقداری از شب را برخیز و
نماز بخوان که آن خاص تو است». و این عبارت بود که به مقام محمود رسید: «عسی ان یبعثک ربک مقاماً محمود».
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سیره پیامبر اکرم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۲۱.