• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بطن قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: بطن، باطن، قرآن.

پرسش: منظور از بطن قرآن چیست؟ و طبق احادیث شریف، برای قرآن بطن‌هایی تا هفتاد بطن است. لطفا توضیح دهید.



برای بطن قرآن چند معنا قابل ذکر است:

۱.۱ - جاری شدن قرآن در طول زمان‌

جاری شدن قرآن در اعصار و زمان‌ها به گونه‌ای که یک آیه مصادیق فراوان پیدا می‌کند و در هر دوره و زمانی مصداق دارد. این معنا در چند روایت بیان شده است:

۱.۱.۱ - کلام امام باقر

«سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) عَنْ ظَهْرِ الْقُرْآنِ وَ بَطْنِهِ فَقَالَ ظَهْرُهُ الَّذِینَ نَزَلَ فِیهِمُ الْقُرْآنُ وَ بَطْنُهُ الَّذِینَ عَمِلُوا بِمِثْلِ أَعْمَالِهِمْ یَجْرِی فِیهِمْ مَا نَزَلَ فِی أُولَئِک‌؛ حمران بن أعین گوید: از امام باقر (علیه‌السّلام) پرسیدم: معنى ظهر قرآن و بطن آن چیست؟ فرمود: ظهر آن کسانى هستند که قرآن در عهد ایشان نازل گردیده، و بطن (درون) آن اشخاص هستند که بعد از نزول قرآن بدنیا آمده‌اند و همانند گروه اوّل به آن عمل مى‌کنند و هر چه در باره آنان نازل شده در باره اینها هم جارى مى‌شود.»
امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: «اگر بنا بود آیه‌اى که درباره مردمى نازل شده با مردان آن مردم از بین برود، چیزى از قرآن باقى نمى‌ ماند، و لیکن قرآن طورى است که اولش (یعنى عصر نزولش) و آخرش (یعنى اعصار بعدش) تا زمانى که آسمان و زمین برجاست را یک جور شامل مى ‌شود، و براى هر قومى آیه‌ اى است که تلاوتش مى‌کنند، حال یا آیه از خیر آنان خبر مى‌دهد و یا از شرشان.»

۱.۲ - بطن قرآن نسبت به اشخاص

مطالب عمیق‌تری که می توانیم از یک آیه بفهمیم. مطابق این معنا، بطن قرآن نسبت به اشخاص مختلف فرق می‌کند. و بعضی در مرحله‌ای هستند که آنچه برای ما بطن است برای آنها ظاهر است. و هر کس به حسب مقام و مرتبه خود، از بطون بیشتری بهره‌مند می‌شود.

۱.۲.۱ - روایت از امام باقر

جابر از امام باقر (علیه‌السّلام) روایت کرده که وى گفت: «از آن جناب از تفسیر آیاتى مى‌پرسیدم، و آن جناب پاسخ مى‌داد، و وقتى دوباره از تفسیر همان آیات مى‌پرسیدم پاسخى دیگر مى‌داد، عرضه داشتم: فدایت شوم شما در روزهاى قبل از این سؤال من جوابى دیگر داده بودید و امروز طورى دیگر جواب دادید، فرمود:" اى جابر براى قرآن بطنى است، و براى بطنش نیز بطنى دیگر است، هم‌چنان که براى آن ظاهرى است، و براى ظاهرش نیز ظاهرى دیگر". اى جابر،" هیچ علمى از علم تفسیر قرآن، از عقول مردم دورتر نیست. چون یک آیه قرآن ممکن است اولش در باره چیزى و وسطش در باره چیز دیگر، و آخرش در باره چیز سومى باشد، با اینکه یک کلام است، و اول و وسط و آخرش متصل به هم است، در عین حال بر چند وجه گردانده مى‌شود».

۱.۲.۲ - روایتی از رسول اکرم

در همین معنا از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که «براى قرآن کریم ظاهر و باطنى است. براى باطن آن نیز باطنى است تا هفتاد بطن.»
[۵] قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ماده بطن، نشر اسماعیلیان
(در اینجا هفتاد می تواند عدد کثرت باشد و بیانگر تعداد زیاد باشد).
به عنوان نمونه، آیه به انسان می‌گوید که باید در طعام خود بنگریم:
«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ؛ انسان باید به غذاى خویش بنگرد.»
از این آیه برداشت‌های متفاوتی می‌توانیم داشته باشیم که در عین حال همه آنها، علیرغم تفاوتشان صحیح است:
انسان باید در غذای خود دقت کند، تا شاکر خدای تعالی باشد.
انسان باید در غذای خود دقت کند که آیا حلال است یا حرام
انسان باید در غذای معنوی خود دقت کند و بنگرد که علمش را از کجا اخذ می‌کند:

۱.۳ - تفسیر آیه

«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ (عَزَّوَجَلَّ) فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُه‌؛ زید شحام از امام باقر (علیه‌السّلام) در تفسیر گفته خداى (عزوجل) (سوره عبس آیه ۲۴): "باید آدمى به خوراک خود نگاه ک ند" گوید: گفتم: مقصود از این خوراک چیست؟ فرمود: علمى که اخذ مى‌کند بنگرد از چه کسى اخذ مى‌کند (چون علم خوراک روح انسانى است).»


مشهور است که قرآن، دارای هفتاد بطن است. ظاهراً مبدا این شهرت، روایاتی هستند که در شماری از منابع غیر حدیثی آمده‌اند که در این جا به بخشی از آنها اشاره می‌کنیم.
در کتاب جواهر الکلام، ضمن مبحثی در باره قرآن آمده است: همان‌گونه که در روایت آمده:
«هر باطنی از آن، باطنی دارد، تا هفتاد باطن».
در مقدمه تفسیر المیزان نیز آمده است:
روایت‌هایی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمّه اهل بیت (علیه‌السّلام) در این خصوص، وارد شده است، مانند این فرمایش آنان که: «قرآن، ظاهری دارد و باطنی، و باطن آن هم باطنی دارد، تا هفت باطن» یا «تا هفتاد باطن». این مطلب، در بسیاری از منابع غیر حدیثی تکرار شده است. و بلکه برخی نوشته‌ها، آن را به «بسیاری از احادیث» نسبت داده‌اند:
در احادیث فراوانی آمده است که قرآن، هفت یا هفتاد باطن دارد. بر پایه بررسی‌های انجام شده، منبع روایت «سبعین بطناً»، تفسیر اعجاز البیان صدر الدین قونوی (م ۶۷۱ ق) است.
وی در تبیین «بطون قرآن و اسرار حروف» آورده است:
وَ مَن لا یکشَفُ لَهُ هذا الطَّورُ لَم یعرِف سِرَّ بُطونِ القُرآنِ الَّتی ذَکرَها رَسولُ اللَّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بِقَولِه: «لِلقُرآنِ ظَهرٌ وَ بَطنٌ الی سَبعَةِ ابطُنٍ» وَ فِی رِوایةٍ «الی سَبعینَ بَطناً».
[۱۴] قونوی، صدرالدین، اعجاز البیان فی تفسیر اُمّ القرآن، ص۱۲۸.


۲.۱ - سر بطون قرآن

این شیوه برای هر کس معلوم نشود، سرّ بطون قرآن، برای وی بر ملا نمی‌شود که پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره آن فرموده: «قرآن، ظاهر و باطنی دارد تا هفت باطن» و در روایتی «تا هفتاد باطن».
سید حیدر آملی، از عرفای امامیه در قرن هشتم، در جامع الاسرار، ضمن اشاره به این حدیث، به احادیث دیگری که بطون قرآن را «هفت صد بطن» و «هفتاد هزار بطن» می‌دانند نیز اشاره کرده است. متن سخن او، این است:
و قال النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «انَّ لِلقُرآنِ ظَهراً و بَطناً، و لِبَطنِهِ بَطنٌ الی سَبعَةِ ابطُنٍ» و ورد «سَبعینَ» و «سَبعَ مِائَةٍ» و «سَبعینَ الفٍ» و غَیرُ ذلک.
[۱۵] حسینی آملی، حیدر بن علی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۵۳۰.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «قرآن ظاهر و باطنی دارد، و باطن آن هم باطنی دارد، تا هفت باطن». و «هفتاد باطن» و «هفتصد باطن» و «هفتاد هزار باطن» و جز اینها روایت شده است.
البتّه باید توجّه داشت که این‌گونه منابع، منابع حدیثی شمرده نمی‌شوند. (گفتنی است که این‌گونه روایات که در منابع متاخّر دیده می‌شوند، کم نیستند و در صدد هستیم که کتابی در ارزیابی و نقد آنها، تدوین نماییم. خواهشمند است اگر کسی در منابع حدیثی کهن، متنی یافت که با آنچه در اعجاز البیان یا جامع الاسرار آمده است، مطابقت داشت، نگارنده را آگاه نماید.) در عین حال، این احتمال هم هست که کلمه «سبعة» در هنگام رونویسی از منابع حدیثی، تصحیف شده و به «سبعین» تبدیل شده باشد.


۱. شیخ صدوق، محمد بن علی‌، معانی الأخبار، ص۲۵۹    
۲. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۱۳.    
۳. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۱۳    
۴. ابن ابی جمهور الأحسائی، محمد بن علی، عوالی اللئالی، ج۴، ص۱۰۷.    
۵. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ماده بطن، نشر اسماعیلیان
۶. سوره عبس، آیه ۲۴    
۷. سوره عبس، آیه ۲۴    
۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۹۵.    
۹. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۷.    
۱۰. ابن ابی جمهور الاحسائی، محمد بن علی، عوالی اللآلی، ج۴، ص۱۰۷، ح ۱۵۹.    
۱۱. سبحانی، جعفر، تهذیب الاُصول، ج۱، ص۵۲.    
۱۲. اصفهانی، محمد حسین، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، ص۵۸.    
۱۳. شیخ صدوق، محمد بن علی‌، معانی الاخبار، ص۲۵۹، پاورقی مرحوم علی اکبر غفّاری.    
۱۴. قونوی، صدرالدین، اعجاز البیان فی تفسیر اُمّ القرآن، ص۱۲۸.
۱۵. حسینی آملی، حیدر بن علی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۵۳۰.



سایت شهر سوال، برگرفته از مقاله «بطن قرآن» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۲۹.    
سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «بطن قرآن» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۳۱.    



جعبه ابزار