سکوت کردن یا سخن گفتن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سکوت، سخن گفتن.
پرسش: آیا سکوت بهتر است یا سخن گفتن؟ لطفاً بهترین کتابهای اسلامی و غیر اسلامی (مذهبی و غیر مذهبی) را در این باره معرفی بفرمایید.
پاسخ: برای انسانهای معمولی مانند من و شما که نمیتوانیم
زبان خود را کنترل کنیم و اگر مشغول صحبت شدیم، از هر دری
سخن بگوییم، سبب ملالت دیگران شده یا به
غیبت دیگران مشغول خواهیم شد،
سکوت و کمصحبت کردن بهتر است.
سکوت فقط در مواردی که باعث پایمال شدن حق یا نابودی و کمرنگ شدن ارزشها شود، امری نکوهیده است؛ اما سخن گفتن و کلام آسیبهای بسیاری را به همراه دارد.
سخن و سکوت را میتوان از ابعاد اخلاقی و روانشناسی بررسی کرد. روانشناسان رشد از «پرحرفی» و «سکوت» بحث کردهاند، هدف اصلیشان این نبوده است که بگویند کدام یک خوب است؛ بلکه با رویکرد توصیفی و پدیدارشناختی به این موضوع پرداختهاند؛ یعنی اینکه سخن گفتن چگونه و تحت تأثیر چه عواملی شکل میگیرد و
رشد میکند؟
پرحرفی نشانه چیست؟ آیا
زنان بیشتر پرحرف هستند یا
مردان ؟ در این باره تحقیقات نشان داده است که پرحرفی در زنان بیشتر است.برای اثبات اینکه چرا زنان پرحرفتر هستند، پژوهشهایی انجام شد و نتایج نشان داد که پرحرفی در زنان یک ویژگی جنسی شده است و حتی قبل از تولد،
دختران بیشتر دهان خود را باز و بسته میکنند.
در روانشناسی اجتماعی نیز تا حدودی از سخن و سکوت بحث شده است. به طور کلی نمیتوان گفت که همیشه «سخن گفتن» در روابط اجتماعی و تأثیرگذاری و نفوذ نقش سازنده دارد؛ بلکه هم «سخن گفتن» و «هم سکوت» جزء مهارتهای اجتماعی هستند و هر کدام در موارد و موقعیتهای خاصی مؤثر است. برای اینکه با دیگران دوست شویم، باید بدانیم که چطور و در چه موقعی باید سخن بگوییم، چطور با آنها همدردی کنیم. گاهی اوقات باید احساساتمان را ابراز کنیم و لب به سخن بگشاییم و گاه نیز به گفتههای دیگران گوش فرا دهیم و سکوت کنیم.
پس با توجه به اینکه مهارتهای اجتماعی، مجموعه مشخصی از مهارتها را شامل نمیشود، ناگزیریم که مهارتهای متنوعی داشته باشیم. علاوه بر این، صرف توانایی ابراز
احساسات و
سخن گفتن و
محبت ورزیدن، از ما یک انسان ماهر و موفق نمیسازد، مگر آنکه بدانیم در هر لحظه و نسبت به هر شخص ابراز کدام نوع احساسات و سخن یا سکوت مناسب است.
البته سخن گفتن یک بعد مرضی نیز دارد که از آن به «پرحرفی» تعبیر میشود: پرحرفی از نظر روانشناسان یک رفتار نابهنجار و نشانه
شخصیت ناسالم است که گاه با پرخاشگری، اعتراض و خودگوییهای افراطی به نمایش گذاشته میشود.
«سخن» و «سکوت» در کتابهای اخلاقی مورد توجه
دانشمندان و علمای
تعلیم و تربیت واقع شده و در
روایات نیز دستورات ویژهای در این باره وارد شده است.
به طور کلی، از نظر
اسلام نمیتوان گفت که «سخن» بهتر است یا «سکوت».
امام سجاد (علیهالسلام) در پاسخ کسی که پرسید: سخن افضل است یا سکوت؟ فرمود: هر یک از این دو دارای آفاتی است؛ پس اگر از آفت برکنار باشد، سخن از سکوت برتر است.
گفته شد یابن رسول الله! این برتری از چه قرار است؟ فرمود: بدان جهت که خداوند
پیامبران و اوصیا را به سکوت برنینگیخت؛ بلکه آنها را برای سخن گفتن، برانگیخت و کسی به وسیله سکوت مستحق
بهشت و شایسته ولایت خدا و نجات از
جهنم نخواهد شد؛ بلکه همه اینها در پرتو
کلام و سخن گفتن عملی خواهدگشته و من هیچگاه ماه را با
خورشید برابر نمیکنم، همین بس که تو فضیلت و
ارزش سکوت را به وسیله سخن بیان میکنی، نه اینکه فضیلت سخن گفتن را با سکوت».
در یک نگاه کلی به
آیات و روایات میتوان گفت که: سخن و کلام اگر به اندازه باشد؛ یعنی به حد پرحرفی نرسد، برای خدا و مورد
رضایت الهی باشد، به مراتب از سکوت بهتر است.
افراد خودساخته که میتوانند
اعمال و رفتار خویش را کنترل نمایند، سخن و کلامشان نیز سنجیده و برای خداست؛ ازاینرو درباره این قبیل افراد سخن گفتن ارزشمند است. البته ما هم وظیفه داریم که به
خودسازی بپردازیم و اعمال و رفتار (از جمله زبان و گفتار) خود را کنترل نماییم.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود:
«
لایستقیمُ ایمانُ عبدٍ حتّی یستقیمَ قلبهُ و لایستقیمُ قلبهُ حتی یستقیم لسانه؛
ایمان هیچ بندهای پایدار نگردد، مگر آنکه دلش به صدق و راستی استوار شود و
قلب و دلش استوار نخواهد شد، مگر آنکه زبانش در سخن گفتن به راستی و درستی گراید.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید:
«
انّ داود قال لسلیمان... یا نبیّ علیک بطول الصّمت الا من خیر فان الندامه علی طول الصمن مره واحده خیر من الندامه علی کثره الکلام مرات یا نبی لوان الکلام کان من الفضه کان ینبغی للصمت ان یکون من ذهب؛
حضرت داوود بر
سلیمان فرمود: ای پسرم! بر تو باد که زیاد سکوت
اختیار کنی، مگر به خاطر
خیر و مصلحت؛ چراکه پشیمانی یک بار برای سکوت طولانی بهتر از پشیمانی زیاد برای پرحرفی است. ای پسرم! اگر سخن از نقره باشد، سزاوار است که سکوت از
طلا باشد».
اما از آنجایی که ما به طور کامل خودساخته نیستیم و نمیتوانیم زبان خود را کنترل نماییم، لذا در روایات آمده است:
«
علیک بطولِ الصّمت، فانّه مطردة للشیطان و عونٌ لک علی امر دینک؛
بر تو باد به
سکوت و خاموشی طولانی که رمدهنده
شیطان است و یاور تو است بر حفظ دینت».
همچنین در روایات آمده است:
مردی به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد و عرض کرد: یا رسول الله، مرا وصیت فرما؛ حضرت فرمود: احفظ لسانک؛ زبانت را نگهدار. بار دوم گفت: ای پیامبر خدا مرا
وصیت فرما: حضرت فرمود: زبانت را نگهدار. بار سوم گفت: مرا وصیت فرما: حضرت باز فرمود: زبانت را نگهدار. وای بر تو. مگر چه چیزی جز
گناه زبان، انسان را به
آتش میافکند؟!
برای انسانهای معمولی مانند من و شما که نمیتوانیم
زبان خود را کنترل کنیم و اگر مشغول صحبت شدیم از هر دری سخن بگوییم، سبب ملالت دیگران شده یا به غیبت دیگران مشغول خواهیم شد، سکوت و کمصحبت کردن بهتر است.
سکوت فقط در مواردی که باعث پایمال شدن
حق یا نابودی و کمرنگ شدن ارزشها شود، امر نکوهیده است؛ اما
سخن گفتن و کلام آسیبهای بسیاری را به همراه دارد.
در کتابهای اخلاقی تا ۲۰۰ آفت برای زبان برشمرده شده است. بنابراین میتوان گفت:
سعادت و شقاوت انسان به «زبان»اش بستگی دارد.
امید است این مطالب برای ما شما راهگشا بوده و بتوانید با مطالعه کتابهای زیر در حفظ و
کنترل زبان خویش و استفاده صحیح و معقول از آن در تعاملات اجتماعی و امور دینی موفق شد.
۱. جامعالسعادات، محمدمهدی نراقی (قسمت سکوت).
۲. مهدی فقیه ایمانی، نقش زبان در سرنوشت انسان، اسماعیلیان، قم، چ۳، ۱۳۷۵ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سکوت کردن و سخن گفتن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۶.